Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-05-03@04:19:16 GMT

سه عامل کاربردی برای راحتی مرگ

تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۷۰۸۵۲

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) تبیان نوشت: مرگ و سکرات آن، یک واقعیت انکار ناشدنی است. در قرآن راجع به مرگ، آیات زیادی وجود دارد. در یکی از آن آیات می خوانیم: «وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحيدُ[ق/19]و سرانجام، مرگ به حق فرا مى‏ رسد (و به انسان می گویند:) اين همان چيزى است كه تو از آن مى‏ گريختى.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»
تفسیر نمونه می نویسد: «سكره مرگ حالتى است شبيه به مستى كه بر اثر فرا رسيدن مقدمات مرگ، به صورت هيجان و انقلاب فوق العاده‏ اى به انسان دست مى ‏دهد، و گاه بر عقل او چيره مى ‏گردد، و او را در اضطراب و ناآرامى شديدى فرو مى‏ برد.»[1]
می دانیم که برای جان دادن راحت میت و رهایی از وحشت و اضطراب مرگ، تلقین کردن به او و خواندن آیاتی نظیر یس، صافات بر بالین او و اعمال دیگر بسی سودمند است[2] اما ذکر این نکته لازم است که انسان باید در این دنیا خودش بار خود را ببندد.
اینک به سه عامل کلیدی نجات دهنده از سکرات موت اشاره می کنیم.
1- محبت عملی به اهل بیت
محبت به اهلبیت عصمت و طهارت پشتوانه محکمی برای روز قیامت و لحظات سخت جان دادن است. در روایات آمده که؛ پیامبر اسلام و حضرت علی و حسنین (علیهم السلام) بر بالین محتضرِ مومن حاضر می شوند و توصیه محتضر را به فرشته مرگ خواهند کرد.[3] ولی باید بدانیم کسانی از این امتیاز بیشترین بهره را می برند که بر طبق فرمایش امام رضا (علیه السلام) محبت خود را در عمل ثابت کرده باشند. «مبادا اعمال نيك را به اتكاى دوستى آل محمد عليهم السلام رها كنيد و مبادا دوستى آل محمد عليهم السلام را به اتكاى اعمال صالح از دست بدهيد زيرا هيچ كدام از ايـن دو, به تنهايى پذيرفته نمى شود.»[4]

نکته قابل تامل:
ممکن است یک فرد، شیعه هم باشد ولی چنان محبتی به اهلبیت از خود نشان ندهد و متاسفانه در جلسات آنها به بهانه کار و...شرکت نکند. چه به ظاهر شیعیانی که در شب های محرم، به کار و بار خود مشغولند و انگار نه انگار که محرم است، این افراد باید در کار خود تاملی بکنند و بدانند که؛ بهشت را به بها دهند نه به بهانه.

2 و 3- احترام به والدین و اهتمام به صله رحم و خویشاوندان
انسان باید در طول زندگی رفتار شایسته و بایسته ای با پدر و مادر و ارحام خود داشته باشد، و در  حال مرگ نیز حق و حقوق آنها را(مثل ارث)  بدهد. قرآن می فرماید: «چون يكى از شما را مرگ فرا رسد اگر مالى از خود باقى گذارده (علاوه بر ارثى كه در اسلام تشريع شده) براى پدر و مادر و نزديكان خود به طور پسنديده وصيت نمايد.»[5]
در این آیه، ابتدا رعایت حال والدین انسان به عنوان ارحام اصلی و واجب ذکر شده و بعد خویشاوندان. خدا نکند کسی بمیرد وارحام به جای اینکه خاطره خوشی از او داشته باشند، به خاطر رفتار بد او، با او رابطه نداشته باشند.
در حدیث دیگری به صراحت از رابطه بین سکرات موت و صله رحم سخن به میان آمده است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:«هر كس دوست دارد خدا سختی هاى جان كندن را بر او آسان كند باید صله رحم كند و به پدر و مادرش نیكى كند چون در این صورت خدا جان كندن را بر او آسان نموده و در زندگى دچار پریشانى و فقر نشود»[7]
خدایا ما را در نیکی به پدر و مادر و اهتمام به صله رحم در این زمانه ی سخت آخر الزمان یاری بفرما.

نداشتن تعلقات دنیوی
برای کسی که در طول زندگی خود به مادیات و امکانات دنیایی تعلق دارد، طبعا در موقع مرگ نیز تعلقات دنیوی گریبانش را خواهد گرفت و جان دادن را برای او سخت خواهد کرد. حضرت علی(علیه السلام) در مورد سکرات مرگ اهل دنیا می فرماید: «سکرات مرگ، توام با حسرت از دست دادن آنچه داشتند بر آنها هجوم مى آورد، اعضاى بدنشان سست گشته، و رنگ از رخسارشان مى پرد، در این مى اندیشد که عمرش را در چه راه فانى کرده؟ و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است؟ به یاد ثروتهائى مى افتد که در تهیه آن چشم بر هم گذارده، و از حلال و حرام و مشکوک جمع آورى نموده، و تبعات و مسؤلیت گردآورى آن را بر دوش مى کشد.»[8]
ممکن است کسانی مومن باشند و محبت اهلبیت را نیز داشته باشند و احترام به والدین و اهتمام به صله ارحام را نیز در کارنامه زندگی خود داشته باشند؛ اما  نسبت به دنیا و مادیات نیزگرایش داشته و جدا شدن از دنیا برایشان سخت باشد، خداوند این افراد را در حال سکرات موت و جان دادن، یاری داده و با فرستادن دو گُل معطر از بهشت به نام مسخیه و منسیه، او را نسبت به مال دنیا و شئون دیگر دنیا بی اعتنا می کند.[9] برخی از روایات دیگر دلالت دارد که اگر مومنی به سختی جان دهد، به خاطر گناهان آن مومن است و خداوند سختی جان دادن او را کفاره گناهان او قرار می دهد تا بی گناه وارد آن دنیا شود.[10]
سخن آخر
یکی از واقعیت های زندگی مرگ است که با سختی هایی مواجه است. محبت ورزیدن به اهل بیت، نیکی به والدین و اهتمام به پیوند با خویشان، نداشتن تعلقات دنیوی، سه عامل کاربردی برای نجات از سختی های مرگ است.
پی نوشت ها:
1- تفسير نمونه، ج‏22، ص254
2- به رساله های عملیه مراجعه شود
3- بحارالانوار، طبع بیروت، ج6، ص174
4- همان، ج75، ص347
5- آیه 180 بقره
6- امالی طوسی، چاپ اول، ناشر: دارالثقافه قم، سال 1414 ق، ص65
7- همان، ص432
8- نهج البلاغة (للصبحي صالح)، 160
9- بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۲
10- اعتقادات امامیه، صدوق، چاپ اول 1371ش ، ناشر: اسلامیه تهران

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۷۰۸۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درس اخلاق | چرا باید صابر باشیم؟

مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «صبر در روایات و کلام اساتید اخلاق همراه با بررسی مفاهیم، آثار، نتایج و اقسام آن» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

مؤمنین نشانه هایی دارند که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: «صَبَروا اَیّاماً قَصیرة اَعْقَبَتْهُم راحَةٌ طَویلَةً، تِجارَةٌ مُرْبِحةٌ یَسِّرها لَهُم رَبُّهُم/ ایام کوتاهی در مشکلات و سختی‌ها صبر می کنند نتیجه این صبر راحتی بسیار طولانی است چند صباحی بر مشکلات صبر می کنند در عوض راحتی طولانی نصیبشان شود این تجارتی پرسود است».

در قرآن هفتاد و دو بار کلمه صبر و مشتقات آن آمده است.

بعضی از بزرگان اخلاق گفته‌اند: «الصبرُ ضدُ الجزع/ صبر ضد شکایت کردن است».

صبر کردن یعنی تحمل کردن، به این صورت که نباید شکایت و ناراحتی و بدبینی داشته باشد و حتی در زبان نباید شکایت از خدا کند یا چیزی بر خلاف رضای خدا بگوید. معنای دیگری که کرده‌اند این است که «هو اضطرابُها فیحبس لسانَه»، یعنی این که مضطرب نیست که بر خلاف رضای خدا حرف بزند.

المقدرُ کائن، پیشامد آمدنی است و نمی شود جلویش را بگیریم، پس تحمل کنیم و صابر باشیم. معنای دیگر این است که «مقاومةُ النفس عن الهوی»، یعنی تابع هوا و هوس خود نباشد که هر کاری خواست بکند.

بعضی از بزرگان اخلاق گفته اند که اگر در برابر مشکلات فقط زبان خود را کنترل کنی و در دل ناراضی باشی این مقام تائبین است، اگر زبان را کنترل کنی و راضی به رضای خدا باشی این مقام زاهدین است، اگر زبان را کنترل کنی و نه تنها قلباً راضی باشی بلکه خوشحال باشی که خدا این چنین برای تو رقم زد این درجه محبین است.

در این زمینه روایتی است که حضرت عیسی علی نبینا وآله علیه وعلیه السلام عرض کرد: پروردگارا آیا کسی در امت من هست که در مرتبه من باشد؟ ندا آمد بله پیرزنی در بیابان هست، حضرت رفت به سوی این پیرزن و دید در یک اتاق خرابه ای زندگی می کند که روی یک پلاس کهنه است و بدنش مریض و فرتوت و نابیناست و مشغول ذکر الحمدلله علی نعمائه و الشکر علی آلائه است. به معنی حمد و سپاس خدایی را سزاست که این همه نعمت به من داده است. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: السلام علیک یا أمة الله، پیرزن گفت: وعلیک السلام یا روح الله، حضرت فرمود: چه کسی مرا به تو معرفی کرد؟ پیرزن گفت: همان کسی که مرا به تو معرفی کرد، حضرت فرمود: بر کدام نعمت این چنین شکر می کنی؟ پیرزن گفت: خدا به قدری به من نعمت

داده است که به احدی نداده است، حضرت فرمود کدام نعمت؟ گفت: بدنی به من داده است که بر بلا صابر است و زبانی داده که شکر او را دائماً می کنم و قلبی داده که همیشه متوجه خداست.

بعضی اگر کمی درآمد کمتری نسبت به گذشته داشته باشند بی تابی و گلایه و شکایت از خدا و روزگار می کنند، کمی هم صبر کن چون خدا کسی را بدون رزق و روزی نمی گذارد، این همه خدا مخلوق دارد و روزی همه را هم می دهد، حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند: «مَن اُبْتُلیَ مِنَ اَلْمُؤْمِنینَ بِبَلاَءٍ فَصَبَرَ عَلَیْهِ کانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِیدٍ/ مومنینی که مبتلا به بلایی می شوند اگر صبر کنند خدا اجر هزار شهید برای او می نویسد».

صبر در روایات سه قسم است که خلاصه اش را بیان می کنم:

اول صبر بر مصائب: اگر در این جا صبر کند و لب به شکایت نگشاید در این صورت خداوند سیصد درجه در بهشت به او عنایت کند.

دوم صبر بر طاعت: مثلاً در ماه مبارک در هوای گرم روزه می گیرد و بر طاعت خدا علی رغم سختی‌‎ها صابر است در اسن صورت خداوند در بهشت به او ششصد درجه عنایت کند.

سوم صبر بر شهوت جنسی: مثل جوانی که چشم خود را از دیدن نا محرم حفظ کند، وقتی در خیابان صحنه‌ای شهوت انگیز وجود دارد سرش را پایین می اندازد در این صورت خدا هم حوری در بهشت به او تزویج خواهد کرد، غریزه جنسی خود را کنترل می کند و خداوند نهصد درجه در بهشت به او عنایت کند.

دیگر خبرها

  • رشد ۳۵ درصدی جذب دانشجو در دانشگاه علمی- کاربردی مازندران
  • جذب ۴۰ میلیارد تومانی تسهیلات بانکی دانشجویی در مازندران
  • این کولر را می‌توانید بپوشید!
  • درس اخلاق | چرا باید صابر باشیم؟
  • کاربردی کردن میز خدمت برای عموم مردم
  • دریافت بیش از ۴۹۰ میلیارد تسهیلات خوداشتغالی توسط دانشجویان لرستان
  • تحقیقات محققین در حوزه کشاورزی باید کاربردی باشد
  • همایش تجلیل از مربیان هلال احمر و مدرسان مرکز آموزش علمی کاربردی هلال احمر قم
  • چرا بعد از رابطه جنسی غمگین می شوم و گریه می کنم؟
  • سه پیشنهاد جنجالی برای هدایای تبلیغاتی