از دختری که برای داعش شعر میگوید تا زنی که فتوای رابطه با مردان داعشی را صادر میکند
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۳۴۸۷۵
از مهمترین زنانی که برای تروریستهای زن داعش فتوا صادر میکنند، ایمان البغا است. ایمان در سال ۲۰۱۴ بعد از کنار گذاشتن تدریس در دانشگاه الدمام عربستان سعودی به گردان الخنساء پیوست.
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، گردان الخنساء متشکل از زنان عضو داعش در فوریه سال ۲۰۱۴ در شهر الرقه ایجاد شد. این گردان یکی از مهم ترین گردان های فعال در حوزه مسایل اجتماعی در داعش است که مدتها است در مناطق تحت سلطه داعش فعالیت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گردان بعد از آن تشکیل شد که ارتش آزاد سوریه عملیاتی تروریستی را با پوشش زنان در مناطق تحت سلطه داعش انجام داد. این گردان از مجموعههای مختلفی نظیر ام ریحان یا ام عمارة تشکیل شده است. مأموریت ام عمارة جذب عناصر مبارز و زنان و دختران نوجوان از اروپا در فضای مجازی است.
در ژانویه ۲۰۱۵ اولین بیانیه این گردان تحت عنوان "زنان دولت اسلامی" منتشر شد که در آن از نقش زنان در سازماندهی جدید داعش خبر میداد. در همان سال سندی با عنوان " زنان در دولت اسلامی، توضیح و بررسی شرایط" منتشر شد. در این بیانیه آمده است که سن شرعی ازدواج دختران جوان با عناصر تروریستی داعش ۹ سال است!
ندی القحطانی زن سعودی ملقب به اخت جلیبیب مورد اعتمادترین زن در نزد ابوبکر البغدادی سرکرده داعش مسئولیت تأسیس گردان الخنساء را در شهر الحسکه بر عهده گرفته بود. او در کنار "ریما الجریش" ملقب به ام معاذ این مسئولیت را دنبال می کرد. ریما مسئول جذب زنان و دختران از طریق فضای اینترنت بود.
یکی از قویترین زنان حاضر در گروه تروریستی داعش ام سلیمان است. او زنی عراقی است که مسئولیت فرماندهی "الحسبة النسائیة" در استان دیرالزور سوریه را بر عهده داشت. در موصل این مأموریت بر عهده ام الولید بود که اصالتی ازبک داشت و بیمارستان ابن سینا را به عنوان مقر فعالیت خود انتخاب کرده بود.
از مهمترین زنانی که برای تروریستهای زن داعش فتوا صادر میکنند، ایمان البغا است. ایمان در سال ۲۰۱۴ بعد از کنار گذاشتن تدریس در دانشگاه الدمام عربستان سعودی به گردان الخنساء پیوست تا یکی دیگر از کسانی باشد که از زیر پرچم وهابیت سعودی به داعش پیوسته و به یکی از عناصر تأثیرگذار آن تبدیل شده است. او نیز مسئولیت جذب نیروهای جدید از طریق فضاهای مجازی و سایتهای اجتماعی را بر عهده داشت. دختر او به نام احلام الزعیم نیز به عنوان شاعر داعش فعالیت می کرد. یکی دیگر از زنان خارجی که در این گردان مشهور شد ، تالی جونز خواننده رپ انگلیسی بود که نام خود را "ام حسین" گذاشته بود.
پیوستن به این گروه تروریستی نیازمند داوطلب شدن در اردوهای آموزشی شامل دروس دینی ، آمادگی جسمانی و استفاده از سلاح است. هر فردی که در گردانهای الخنساء عضویت داشته باشد حقوق ماهانه دریافت میکنند و تابعیت خارجی یکی از مهمترین ویژگیهای افزایش حقوق است.
زنان تروریست همواره با خود سلاح و دستبند و بیسیم حمل میکنند. از مأموریتهایی که بر عهده این زنان گذاشته میشود ، نظارت و بازداشت و مجازات زنانی است که مخالف دستورات داعش عمل می کنند. آنها همچنین زنان شهروند مناطق مختلف را برای بهره کشیهای جنسی سرکردگان و تروریست های داعش می ربایند.
زن در ادبیات مبارزاتی داعش تنها یک مبارز نیست ، بلکه یک همسر و خدمتکار و نامه رسان و صادر کننده احکام ضد زنان و اجرا کننده این حکم ها است.
در سال ۲۰۱۵ آکادمی انگلیسی گفتوگوی استراتژیک پژوهشی را انجام داده و در آن تعداد مبارزان زن فعال در گروه تروریستی داعش را ۵۵۰ نفر دانست که بیشتر آنها تابعیتهای اروپایی و غربی داشتند. در سال ۲۰۱۶ تعداد عناصر وابسته به گردان الخنساء تنها در شهر الرقه بالغ بر ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر بود که نیمی از آنها خارجی بودند.
گزارشهای بینالمللی و منطقهای نشان میدهد که داعش حتی برای جبران کمبود نیروهای خود از زنان استفاده میکند. در حال حاضر حدود یک سوم از نیروهای داعش را زنان تشکیل میدهند. آنها آموزشهای نظامی را برای شرکت در مبارزات دریافت میکنند. روزنامه الشرقالاوسط در شماره ۲۴ آوریل سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که میزان مشارکت زنان و دختران نوجوان در این گروه بالغ بر ۵۵ درصد از مجموع مبارزان آنها شده است.
انگیزههای پیوستن زنان به داعش متعدد است. سوزان شروتر کارشناسان آلمانی در این رابطه مینویسد که جذب زنان در داعش در نتیجه تصورات رمانتیک آنها و با هدف جستجوی یک زندگی عاشقانه و بیسابقه صورت میگیرد. برخی از این افراد خود را بخشی از روند گسترده جهانی میدانند و معتقدند که جهان را به صورت کامل تغییر خواهند داد!
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۵ در بررسی این انگیزهها به استدلال های سه تن از زنان منتسب به گردان های الخنساء پرداخته و به نقل از یکی از آنها مینویسد: انگیزه من از این کار قدرت و پول و بویژه قدرت بود. برخی متخصصان و روانشناسی معتقدند که تشکیل گردان الخنساء به عنوان روزنه ای برای برخی زنان محسوب می شود که به دنبال تسلط بر زنان دیگر هستند.
پروژه "صوت و تصویر " ۲۷۸ مورد ازدواج اجباری مبارزان خارجی با زنانی که بیشتر آنها کمتر از ۱۸ سال سن داشتند را مستند کرده است. در برخی موارد دختران که مظنون به ارتباط با عناصر داعش شده اند، همان شب ازدواج فرار کرده یا خودکشی کرده اند.
منبع:مشرق
منبع: آنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۳۴۸۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نتیجهایکه قابل پیشبینی بود
حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اتفاقات تلخ و تکاندهنده شامگاه چهارشنبه استادیوم آزادی در جریان یک بازی فوتبال شوکی حیرت انگیز برای جامعه ما محسوب میشود، اما واقعیت آن است که به نوعی مدتها قبل درخصوص چنین حوادث تلخی هشدار داده شده بود.
ماجرا از آن قرار است که در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست؛ اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم.
در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت.
حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟
کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند. احتمالاً تصویر تکاندهندهای که چند سال قبل از پدری که با فرزند خردسالش در استادیوم حاضر شده بود اما مجبور شده بود با دستانش گوش فرزندش را بگیرد تا الفاظ ناشایست برخی هواداران را نشنود دیده باشید.
در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو ۲۰ مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد.
مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند.
نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است: «...متأسفانه نه تنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاههای فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنهها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاههاست.معتقدم بروز این نوع حوادث، ناشی از فقدان برنامه جامع فرهنگی برای بهبود جو حاکم بر ورزشگاههای فوتبال و همچنین ناشی از کمتوجهی برخی باشگاههای فرهنگی ورزشی فوتبال کشور است که متأسفانه لفظ «فرهنگی» را به عاریه یدک کشیده و فاقد اهتمام لازم برای ساماندهی هواداران خود هستند...» البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟!
اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است.
واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟
اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.
به عنوان مثال؛ این روزها متاسفانه شاهد ترویج استعمال دخانیات در بین دختران و زنان جامعه هستیم که فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی و فضای مجازی، کافههای همچون قارچ روییده در سطح شهرها و ... مبلغ و مروج آن شدهاند. سؤال اینجاست، بر چه اساسی شبیه شدن به مردان و تلاش برای تکرار رفتار آنان ارزشی برای زنان محسوب میشود؟! چه بسیار زنان موفق و اثرگذاری در این کشور که با حفظ کرامت انسانی و تاکید بر ارزشهای وجودی زنانه و موهبتهای الهی قدر دانسته شده خود و بدون نیاز به شبیه شدن به مردان، در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و... به بالاترین درجات و جایگاهها رسیدهاند.
کاش این افراد به ظاهر دلسوز که بر طبل شبیه شدن زنان به مردان به اسم برابری میکوبند و با سخنان و رفتار فریبنده خود به دنبال جلب نظر دختران و زنان هستند میتوانستند درک کنند که زن و مرد با همه حقوق محترم و مختص خود، تفاوتهایی دارند که پروردگار و خالق متعال آنها با حکمت خود ایجاد کرده است. کاش میدانستند مفهوم برابری به معنی شبیه شدن در ظاهر و عین هم شدن نیست و زن از نظر اسلام آنقدر مقام و منزلت محترم و والایی دارد که اگر قدر خود را بداند نه تنها نیازی به شبیه شدن به مردان برای دیده شدن و ارتقای جایگاه ندارد بلکه مردان نیز به مقام و منزلت او نخواهند رسید.
و البته نباید از این واقعیت هم غافل شد که دور نگه داشتن زنان و دختران جامعه ما از گوهر وجودی و سرمایههای الهی منحصر به فردشان و کشاندن آنها به عرصههای نامربوط یا کم اهمیت و درجه چندم یک دام حساب شده از سوی کسانی است که از رشد و تعالی روز افزون زنان و دختران در این جامعه و با تأسی به الگوی اسلامی و انقلابی نگرانند. اگر شبیه شدن زنان به مردان در رفتار و پوشش و شغل و... راهگشا و رشد دهنده زنان بود، امروز در جوامع غربی تا این حد شاهد تنزل جایگاه زن و تبدیل این موجود مقدس به کالای درجه چندم و بازیچه تبلیغ اجناس و وسیله خوشگذرانی مردان نمیبودیم.
اینجاست که مسئولان آموزش و پرورش، رسانهها و صداوسیما، دستگاههای فرهنگی و... باید در عرصه تبیین شأن و منزلت و فلسفه وجودی زنان برای دختران و بانوان کشورمان و نشان دادن نقشه دشمن برای دور کردن آنها از جایگاه ارزشمندشان بیش از پیش تلاش کنند.