Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا -  ما دخترها هريک تصويري از يک نسل را درست مي‌کنيم و براي نسل بعدي مي‌فرستيم؛ تصويري که براساس آن ما را قضاوت مي‌کنند. تصويري که از نسل دخترهاي دهه 60 وجود دارد با تصويري که اين روزها دخترهاي دهه 70 از خودشان مي‌سازند متفاوت است. کافي است از يک دهه شصتي درباره دهه هفتادي‌ها بپرسيد تا بگويند: «امان از دهه هفتادي‌هاي بي‌خيال و راحت‌طلب.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» و اگر از دهه هفتادي‌ها اين سوال را درباره دهه شصتي‌ها بپرسيد، اگر نگويند اصلا برايشان اهميتي ندارد مي‌گويند: «افسرده و هميشه در حال تفکرند!» چند روز پيش که به آرايشگاه رفته بودم، يک دختر 17، 18ساله با خانمي که مسئول پيرسينگ بود صحبت مي‌کرد و مي‌خواست روي گوش‌هايش 6پيرسينگ مختلف با رنگ‌هاي طلايي و نقره‌اي بگذارد، از لابه‌لاي حرف‌هايش مي‌فهمم قصد سفر به ترکيه دارد و مي‌خواهد قبل از سفر روي بيني‌اش هم يک نگين بگذارد.
کمي نگران عفونت و مسائل اين‌چنيني است، ولي زياد فرصت ندارد و مي‌خواهد کارش در اسرع وقت انجام شود. کمي متعجب بودم که دختر دهه هفتادي و با آن سن کم، دنبال اين داستان‌هاست! آن روز گذشت و آن دختر دهه هفتادي در گوشه ذهنم ماند تا اين‌که با زهرا يزداني، قهرمان کشتي بانوان، صحبت مي‌کردم. زهراي 19ساله هم دهه هفتادي است، اما دنياي او با هم‌نسل‌هايش متفاوت است؛ زهرا برعکس ديگر دخترها دنبال کاشت ناخن و تتوي ابرو و جراحي بيني نيست و دعادعا مي‌کند گوشش بشکند!
روياي او يا به قول خودش و هم‌نسل‌هايش، فانتزي او «شکستن گوشش» است! مگر مي‌شود دختري آرزوي شکستن گوشش را داشته باشد؟ اصولا زيبايي براي دخترها دغدغه است و همه دوست دارند زيبا به نظر برسند، اما زهراي داستان ما نگاه متفاوتي دارد و مي‌گويد: «همه زيبايي را دوست دارند، ولي هرکس هم زيبايي را در چيزي مي‌بيند، من هم آن را در کشتي مي‌بينم و به نظرم، شکستن گوش خيلي هم زيباست و اگر اين اتفاق برايم بيفتد، کلي خوشحال مي‌شوم و ذوق مي‌کنم.» امروز با اين دختر متفاوت دهه هفتادي گفت‌وگو کرديم؛ دختري که جزو نسل اول کشتي بانوان به حساب مي‌آيد و در مسابقات داخل سالن آسيا هم توانست يک مدال طلا و يک مدال برنز به‌دست بياورد، دختر باغيرتي که وقتي با ناداوري نايب‌قهرمان شد، روي سکو اشک ريخت...

زهرا! چه شد سر از کشتي درآوردي؟ تو سال‌ها تکواندوکار بودي...
بله، من حدود 10سال تکواندو کار مي‌کردم، اما به آن چيزي که در ذهنم بود نرسيدم؛ بعد از آن به تشويق خانواده و دوستانم به کشتي پرداختم.
تکواندو را در چه سطحي بازي مي‌کردي؟
طلاي کشور را داشتم و به‌عنوان فني‌ترين تکواندوکار انتخاب شده بودم. سه سال هم عضو تيم ملي بودم.
اگر تا اين اندازه خوب بودي، چرا تغيير رشته دادي؟
خب، فقط به مسابقات کشوري فکر نمي‌کردم و دلم مي‌خواست در سطح بين‌المللي هم بدرخشم؛ در کل به آن چيزي که مي‌خواستم نرسيدم و تصميم گرفتم به تجربه جديدي بپردازم.
چرا کشتي را انتخاب کردي؟
کشتي ورزش نوپايي است و من براي اين‌که مدال بگيرم به اين سمت آمدم. سال اول در کشوري چهارم و به اردو دعوت شدم و آن اردو نقطه‌اي بود که توانستم خودم را بسازم؛ به همين دليل، از دکتر منظمي ممنونم با اين‌که چهارم شدم، اما مرا دعوت کردند و خوشحالم که شرمنده آن‌ها نشدم و به آن پاسخ مثبت دادم.
شنيدم پدرت در کشتي‌گير شدنت نقش بسياري داشته است، با او تمرين مي‌کني؟
بله، با پدرم تمرين مي‌کنم که خيلي سخت است (مي‌خندد) باور کنيد از اردو هم سخت‌تر است. فشار تمرينات پدرم بالاست؛ آن‌هم به‌دليل اين‌که مربي برادرم نيز هست و فکر مي‌کند من هم بايد مثل برادرم باشم، اما آمادگي بدني پسرها از دخترها خيلي بالاتر است و روي همين حساب به من بسيار سخت مي‌گيرد.
با اين اوصاف، فکر مي‌کنم در خانه شما بايد يک تشک کشتي باشد يک طرف برادرت و طرف ديگر تو، پدرت هم داور...
(مي‌خندد) کوچک‌تر که بوديم اين کار را زياد مي‌کرديم. هميشه کشتي مي‌گرفتيم.
پدر و مادرت طرفدار کدام‌يک از شما بودند؟
بيشتر طرف برادرم را مي‌گرفتند.
چرا؟ پدرها که بيشتر دختري هستند؟
(مي‌خندد) نه برادرم از من کوچک‌تر است و براي همين بيشتر هواي او را دارند.
برادرت در چه رده‌اي کشتي مي‌گيرد؟
اميرمحمد نايب‌قهرمان نوجوانان جهان است و الان براي جوانان آماده مي‌شود.
پس شما يزداني‌ها کشتي را قرق کرديد؟
(مي‌خندد) بله، ما يزداني‌ها کشتي را مال خود کرده‌ و در قرق خودمان درآورده‌ايم. کشتي در خون يزداني‌هاست. رضا يزداني هم پسرعمه‌ام است، برادرم هم که در رده نوجوانان و جوانان کشتي مي‌گيرد، من هم که در بانوان هستم. تازه حسن يزداني هم از اقوام دور ماست.
رضا يزداني چقدر کمک کرد کشتي‌گير شوي؟
رضا هميشه تا جايي که بتواند به من کمک مي‌کند؛ البته اول که به کشتي آمدم راضي نبود؛ آن‌هم به‌ اين‌ دليل که ديده بود در تکواندو چقدر زحمت کشيده‌ام و وقتي در يک رشته سال‌ها تلاش مي‌کني و به رده ملي مي‌رسي، بعد تغيير رشته مي‌دهي، کار عاقلانه‌اي نيست (مي‌خندد)، اما من اين کار را کردم و رضا هم مخالف بود، ولي وقتي ديد مصمم هستم حمايتم کرد. هر زمان که به کمکش نياز داشته باشم هست.

رضا به ترکمنستان هم آمد و کنارت در مسابقات بود، چقدر حضورش براي تو مفيد بود؟
تاثير مثبت زيادي داشت. قرار بود از روز اول مسابقات در ترکمنستان کنارم باشد، اما نتوانست ويزا بگيرد و روز آخر آمد. در روزهاي اول به‌علت آن ناداوري که اتفاق افتاد بسيار ناراحت بودم. بدترين اتفاق زندگي‌ام بود و در آن لحظه خيلي ناراحت شدم و گريه کردم. رضا با من مدام تلفني صحبت مي‌کرد که آرام شوم. وقتي رضا آمد من به چشم قهرمان کشتي به او نگاه نمي‌کردم و به چشم پسرعمه و عضوي از خانواده‌ام او را مي‌ديدم که خيلي خوب توانست مرا جمع‌و‌جور کند. رضا به من گفت: «آرامشت را حفظ کن، اگر تو اشتباه نکني حتما حريفت اشتباه مي‌کند و در آن صورت مي‌تواني به‌نفع خودت از آن استفاده کني.» همان اتفاق هم افتاد.
خيلي‌ها اعتقاد دارند کشتي ورزشي مردانه است، نظر تو چيست؟
من حق مي‌دهم بگويند کشتي ورزش مردانه‌اي است آن‌هم به‌خاطر اين‌که کشتي سختي‌هاي خودش را دارد. من دووميداني، ژيمناستيک و تکواندو کار کرده‌ام، اما هيچ‌يک به‌اندازه کشتي سخت نبوده‌اند. کسي که عاشق کشتي باشد مي‌تواند اين سختي را تحمل کند. کشتي عشق است. ورزش بسيار شيريني است. وقتي کاري را دوست داري سختي آن ديگر آزار‌دهنده نيست. براي من هم الان کشتي آزار‌دهنده نيست و لذت مي‌برم؛ البته از روز اول عاشق کشتي نبودم، ناکامي مدال‌نگرفتن در تکواندو براي من حسرت شده است، حتي الان که در کشتي مدال آسيايي دارم، اما باز هم آن را فراموش نکردم. مدتي زمان برد تا عاشق کشتي شدم.
خب پس الان به آن چيزي که مي‌خواستي رسيدي، کسب مدال؟
خيلي خوشحالم، دنبال مدال بودم، اما هنوز کارم تمام نشده و تازه با اين مدال سختي راه کم شد. الان بيشتر از هر چيزي کشتي را دوست دارم و حاضرم براي رسيدن به موفقيت همه کار کنم. اين مدال دست‌گرمي بود، هنوز به آن چيزي که مي‌خواهم نرسيدم. من دنبال مدال جهاني هستم و مي‌خواهم خوش‌رنگ‌ترين آن را کسب کنم. سقف آرزوي هر ورزشکاري حضور در المپيک است؛ اميدوارم کشتي بانوان هم بتواند جواز المپيک را کسب کند و ما هم در اين ميدان بجنگيم و مدال کسب کنيم.
داستان اشک‌هايت روي سکو در ترکمنستان چه بود؟ چرا اشک ريختي؟
آن روز مسابقات سختي را پشت سر گذاشته بودم، وزن 55کيلوگرم بسيار شلوغ بود، چهارپنج کشتي گرفتم و قرعه سختي به من افتاده بود. يک کشتي قبل از فينال آن‌قدر سخت بود که وقتي از زمين بيرون آمدم همه بدنم مي‌لرزيد، نه از استرس، بلکه به‌خاطر فشار زياد مبارزه بود. فينال هم برنده بودم، اما پنج ثانيه آخر اتفاقاتي افتاد که بازنده شدم، برايم بسيار سنگين بود بازي سطح بالايي داشتيم. ناداوري طلا را از من گرفت. از هر طرفي که به آن نگاه مي‌کنم بسيار سخت بود. بدتر از ناداوري اين بود که شنيدم عده‌اي گفتند براي خودنمايي روي سکو گريه کرده‌ام. به من نگاه کردند و اين حرف‌ها را زدند؛ دلم شکست و واقعا از ته دلم گريه کردم. خيلي دوست داشتم با پرچم ايران دور افتخار بزنم، اما با ناداوري مدال طلا را از من گرفتند.
اما بعد از آن مدال طلا گرفتي و جبران کردي؟
بله، کساني که به من گفتند براي خودنمايي گريه کردم، درواقع، اين حرف‌ها انرژي خاصي به من داد که خودم را اثبات کنم. همه تلاشم را کردم که در کشتي کلاسيک که همان فرنگي آقايان مي‌شود طلا بگيرم. به نماينده ترکمنستان خوردم کسي که در چهار روز قبل چهار طلا گرفته بود، کشتي حساسي بود 30ثانيه اول توانستم او را ضربه فني کنم. فينال هم با ازبکستان کشتي گرفتم که آن را هم ضربه فني کردم. حرصم سر داستان مدال نقره را اين‌جا خالي کردم (مي‌خندد). فکر مي‌کردم اگر طلا بگيرم خيلي خوشحال‌تر از اين مي‌شوم، اما زياد آن‌طور که فکر مي‌کردم نشد، نمي‌دانم چرا ولي زياد ذوق نکردم.
از عملکرد خودت راضي هستي؟
به نظرم، بايد کمي حرفه‌اي‌تر عمل مي‌کردم، از خودم توقع بيشتري داشتم، اما در نهايت بايد کساني که از کشتي سر درمي‌آورند درباره عملکردم نظر بدهند.
با پدرت در باشگاه تمرين مي‌کني ايراد نمي‌گيرند؟ هادي و مهروز ساعي که خواهر و برادر بودند اجازه نداشتند با هم تمرين کنند.
نه، خدارا شکر با پدر و دختر کاري نداشته‌اند و ما باشگاه مي‌رويم تمرين مي‌کنيم. بعضي‌وقت‌ها هم در دريا يا کوه و جنگل تمرين مي‌کنيم.
کشتي کلاسيک را چطور مي‌بيني؟ برخي بابت محدوديت سني ناراحت هستند...
کشتي کلاسيک مي‌خواهد بگويد حجاب محدوديت نيست. مطمئنا فدراسيون بهترين تصميم را خواهد گرفت، از ژاپن مربي آورده‌اند وقتي تا اين اندازه هزينه مي‌کنند تصميمي نخواهند گرفت که به ضرر کشتي تمام شود. من به مسئولان کشتي اعتماد دارم و فکر مي‌کنم تصميم درستي گرفته‌اند.
در مسابقات کشتي کلاسيک شرکت مي‌کني؟
بله، حتما شرکت مي‌کنم. نخستين دوره اين مسابقات است، ولي کلاس‌هاي آموزشي خوبي برگزار کردند، مربي ژاپني آوردند و اميدوارم بتوانيم سطح خوبي را به نمايش بگذاريم. کشتي آزاد تجربه تازه‌اي براي ماست و تلاش مي‌کنيم در آن هم بدرخشيم.
توجه فدراسيون به بخش بانوان چگونه است؟
تا کنون بسيار خوب بوده است، آقاي خادم همه تلاشش را کرده که در سطح جهاني حاضر شويم. قبل از خادم کسي درباره کشتي بانوان حتي صحبت هم نکرد، اما او هم آليش و هم کلاسيک را حمايت کرد و الان در رقابت‌هاي بين‌المللي حاضر مي‌شويم. فدراسيون کاملا از کشتي بانوان حمايت مي‌کند. به نظرم، الان خود ما کشتي‌گيرها بايد طوري رفتار کنيم که بعدا نگويند‌ کاش کشتي بانوان نبود. نبايد اجازه بدهيم سرکوفت بزنند. از طرف ديگر، انتظار حمايت از مردم را داريم. فدراسيون در همه رده‌ها تيم دارد و هزينه‌هايي که براي اين تيم‌ها مي‌شود بالاست. اردوها به‌موقع برگزار مي‌شوند و با اين‌که نوپا هستيم، فدراسيون نهايت حمايت را از ما کرده است، فقط اميدوارم ديگر وقتي مي‌گويم من کشتي گيرم کسي تعجب نکند و با آغوش باز پذيراي ما باشند.
الان هم از اين‌که مي‌گويي کشتي‌گير هستي کسي تعجب مي‌کند؟
بله، من هر زمان مي‌گويم کشتي‌گير هستم بسيار تعجب مي‌کنند و مي‌گويند مگر کشتي بانوان هم داريم؟ البته بعد از بازي‌هاي ترکمنستان، مردم بيشتر با کشتي بانوان آشنا شدند.

و اين‌که آرزويت چيست؟
اول، دوست دارم در مسابقات المپيک حضور داشته باشم و اميدوارم اين رقابت‌ها هم به المپيک راه پيدا کند و بتوانم مدال کسب کنم، اما سواي اين به قول بچه‌ها فانتزي‌ام اين است که گوشم بشکند (مي‌خندد) خيلي دوست دارم گوشم بشکند.
جدي مي‌گويي؟!
بله، يکي از نشانه‌هاي کشتي‌گيربودن شکستن گوش است و من هم دلم مي‌خواهد اين نشانه را داشته باشم. دعادعا مي‌کنم تا زودتر گوشم بشکند (مي‌خندد)
بين دخترها گوش کسي شکسته است؟
نه، هنوز گوش کسي نشکسته و اميدوارم نخستين نفر من باشم. دعا مي‌کنم هرچه زودتر بشکند.
خب آن‌قدر دوست داري بگو پدرت يا رضا يه ضربه بزنند تا بشکند.
نه، به آن شکل نمي‌خواهم، دوست دارم در مسابقه واقعي بشکند.
چطور مي‌شود يک دختر آرزوي شکستن گوشش را داشته باشد؟ اصولا دخترهاي همسن تو دنبال زيبايي هستند.
درست است هرکسي زيبايي را دوست دارد؛ البته هرکسي هم زيبايي را در چيزي مي‌بيند و من هم الان همه‌چيز را در کشتي مي‌بينم. به نظرم، شکستن گوش خيلي هم زيباست. (مي‌خندد)

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۵۵۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دیوید تیلور، بی‌رحم دوست داشتنی

باخت جادوگر آمریکایی بمب خبری بود که حیرت جهان کشتی را به همراه داشت.

به گزارش مشرق، مسابقات فینال ایکس به عنوان مرحله نهایی گزینشی تیم ملی کشتی آمریکا بامداد روز دوم اردیبهشت‌ماه به پایان رسید.در این مسابقات اتفاقات مهمی رخ داد که باخت قهرمانان جهان و المپیک از مهمترین آنان بود. در پیکارهای گزینشی تیم ملی کشتی آمریکا جی دن کاکس، توماس گیلمان، جردن باروز و دیوید تیلور نتوانستند نتایج لازم را برای حضور در بازی‌های المپیک پاریس کسب کنند. کاکس پس از این رقابت‌ها از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد و باروز نیز به احتمال زیاد در مسیر کاکس قرار خواهد گرفت.

اما بمب خبری مسابقات فینال ایکس شکست دیوید تیلور قهرمان جهان و المپیک بود. مردی که از وی به عنوان فوبیای ورزش ایران یاد می‌شد. جادوگر آمریکایی در ۶ رقابت با حسن یزدانی، موفق شد پنج مرتبه نابغه کشتی ایران و جهان را شکست دهد. یزدانی از المپیک ۲۰۱۶ ریو در عرصه داخلی و بین‌المللی به جادوگر آمریکایی باخته است.

بردهای پرتکرار تیلور در مسابقات جهانی و المپیک نام این قهرمان آمریکایی را وارد فرهنگ لغات ورزشی ایران کرد؛ نامی که رقابت‌های او با مرد پرمدال کشتی ایران همواره برای شهروندان با استرس و ترس همراه بود و این استرس در نهایت به رقیبی توانمند برای یزدانی تبدیل شد تا کاپیتان تیم ایران در ۸۳ درصد از رقابت‌های خود برابر این جادوگر دنیای ورزش بازنده باشد. باختی‌هایی که دیگر به یک رویه عادی در کشتی آزاد ایران تبدیل شده بود و حتی برخی از تئورسین‌های کشتی ایران مانند منصور برزگر از آن به عنوان یک مبارزه حیثیتی یاد کردند.

نام تیلور در جام جهانی ۲۰۱۷ کرمانشاه بر سر زبان افتاد جایی که وی توانست یزدانی نامدار و قهرمان المپیک را شکست دهد. تیلور بعد از آن دیدار چهار مرتبه دیگر از سد شیرشاه ایرانی گذشت. با وجود بردهای پرتکرار تیلور برابر یزدانی رقابت این ۲ قهرمان همواره بر پایه احترام و حتی رفاقت بود.

مبارزه‌های تیلور و یزدانی و اخبار این قهرمان در رسانه‌های ایران موجب شده بود که تیلور به یک واقعیت در ایران اعتراف کند. وی چندی پیش اعلام کرد که در کشتی ایران بعد از حسن یزدانی یکی از شناخته‌شده‌ترین ورزشکاران به شمار می‌رود. حتی شماری زیادی از کشتی دوستان ایرانی فارغ از تعصبات ورزشی و ملی همواره روحیه جنگندگی و مبارزه این قهرمان ۳۲ ساله را ستایش می کردند و از بزرگان کشتی ایران خواستند که برای رقابت با جادوگر آمریکایی به دنبال راهکار باشند.

اما باطل‌السحر جادوی تیلور در دست ایرانیان نبود، بلکه شمشیر انتقام از آستین یک آمریکایی خارج شد تا ترمز قطار موفقیت‌های تیلور پیش از رسیدن به ایستگاه پاریس را بکشد. با شکست تیلور ورزش ایران به ویژه رشته کشتی آزاد نفس راحتی کشید زیرا از فوبیای باخت یزدانی برابر دارنده نشان طلای المپیک خارج شد.

آیا کامران بروکس ایران می‌شود؟

مصدومیت یزدانی و دوری چند ماهه این کشتی‌گیر از تمرینات گروهی موجب نگرانی‌هایی در بین کارشناسان شد تا جایی که فدراسیون برای احتمالات دیگر کامران قاسمپور را به وزنه ۸۶ کیلوگرم آورده و قرار است یکی از تاریخی‌ترین گزینشی‌های کشتی ایران رقم بخورد. اگر روح بروکس آمریکایی در کالبد کامران حلول کند، بی‌تردید جهان کشتی از دیدن هنرنمایی ۲ قهرمان بزرگ محروم خواهند شد.

غیبت احتمالی یزدانی و حذف تیلور زمانی بیش از پیش موجب دلتنگی جهان کشتی خواهد شد که بدانیم عبدالرشید سعدالله‌یف دیگر نابغه کشتی آزاد با حکم کمیته بین‌المللی المپیک از حضور در المپیک محروم است.

البته باخت همزمان تیلور، کاکس، گیلمان و باروز به نسل جدید کشتی آمریکا ممکن است، پایانی بر دوران طلایی این قهرمانان در جهان باشد. نسلی که مدال‌های زیادی در عرصه‌های جهانی و المپیک کسب و افتخارات آنان راه را برای قهرمانی تیمی آمریکا در چند سال گذشته هموار کرد.

با افول این ستارگان از دنیای کشتی، آزادکاران ایرانی می‌توانند در اوزان ۵۷، ۷۹، ۸۶ و ۹۷ کیلوگرم شانس بیشتری برای رسیدن به قهرمانی جهان یا المپیک داشته باشند. چرا که نگاهی به نتایج جهانی بلگراد از شکست نمایندگان کشورمان برابر حریفان آمریکایی حکایت دارد. کشتی‌گیران ایران و آمریکا در بلگراد چهار تقابل داشتند. امیرمحمد یزدانی به زین رترفورد باخت، یزدانی مغلوب تیلور شد و امیرعلی آذرپیرا برابر زاهید والنسیا حرفی برای گفتن نداشت. تنها رحمان عموزاد خلیلی موفق به شکست نیک لی در وزن ۶۵ کیلوگرم شد. در وزن ۵۷، ۶۱، ۷۴، ۷۹، ۹۷ و ۱۲۵ کیلوگرم نیز ایران و آمریکا هیچ تقابلی نداشتند.

در گذشته قهرمانی مانند جردن باروز در ۱۳ مبارزه رودررو با حریفان ایرانی شکست ناپذیر بود و اسنایدر نیز در رقابت‌های مختلف توانسته بود عناوین جهانی را از آزادکاران ایرانی بگیرد. تیلور نیز مرد همیشه برنده مسابقات یزدانی به شمار می‌رفت. شانس دیگر کشتی ایران انصراف گیبل استیوسن از المپیک بود.

قرار است که میسون پاریس جایگزین دارنده نشان طلای المپیک توکیو شود. امیررضا معصومی نفر دوم تیم ملی کشتی آزاد ایران در وزن ۱۲۵ کیلوگرم در پیکارهای رنکینگ‌دار اتحادیه جهانی کشتی در زاگرب به راحتی از سد این قهرمان آمریکایی عبور کرد.

منبع: ایرنا

دیگر خبرها

  • کامران تا لحظه آخر ناامید نمی شود!(عکس)
  • حسن یزدانی در المپیک پاریس برابر قاتل تیلور؛ اشتباه یا احترام؟
  • تکلیف دوئل حسن یزدانی و قاسمپور مشخص شد
  • در جلسه حسن یزدانی با علیرضا دبیر و محسن کاوه چه گذشت؟
  • حسن یزدانی در فدراسیون کشتی آفتابی شد
  • جلسه دو ساعته حسن یزدانی با دبیر و کاوه برگزار شد
  • شیرشاه کشتی ایران کجاست؟
  • صحبت‌های پدر حسن یزدانی درباره زمان بازگشت او
  • دیوید تیلور، بی‌رحم دوست داشتنی
  • بازگشت حسن یزدانی به روی تشک کشتی + ویدئو