وقتی احمدینژاد در حوزه علومانسانی صحبت میکرد؛ میخواستم سرم را به دیوار بکوبم
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۸۹۶۲۹
به گزارش جهان نيوز، پیام فضلی نژاد پژوهشگر حوزه علوم انسانی و فعال رسانه ای در پاسخ به اینکه چرا در دوران حاضر و پس از گذشت 40 سال از عمر انقلاب اسلامی، هنوز نخبگان دانشگاهی و نفرات برتر کنکور به سمت علوم انسانی نمیآیند؛ عنوان کرد: شاید دولتی شدن کاذب علوم انسانی یکی از عوامل باشد، یعنی نخبگان ما در جامعه دانشگاهی خیلی نگاهشان به حکومت و دولت بوده است که یک اتفاقی بیافتد، یک سیاستهایی حاکم بشود به بالندگی علمی بیانجامد و بتواند یک تحول جدی را در جامعه، کشور و فرهنگ صورت بدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: بعد از سالهای 84-85 خیلی از کسانی که در شورای هفت نفره ستاد انقلاب فرهنگی دستاندرکار بودند و بعد شورای عالی انقلاب فرهنگی که از سال 62 ارتقاء و تبدیل به شورا شد، با آنها صحبت می کردم در مجموع این بحثها که جمع بندی شد، احساس میکنم که اساساً دید ما نسبت به رشد علم و دانش، تفکر اشتباهی بوده است.
نویسنده کتاب «شوالیه های ناتوی فرهنگی» خاطر نشان کرد: نه آن پروسه قبلی که در دوران قبل از انقلاب اسلامی برای بالیدن دانش توانست کارساز باشد برای ما، نه آن پروسههایی که بعد از انقلاب اسلامی شروع شد و قرار بود شورای عالی انقلاب فرهنگی اینها را طرحریزی کند به عنوان روندهای دگرگونی علم، نه قرار بود ما غرب زده باشیم و آن زمینههای تفکر لیبرال را برای ارتقاء دانش قبول کنیم، نه قرار بود همه آن دستاوردهای مثبت را نادیده بگیریم و بیاییم ادعا کنیم که اینها با مقتضات روح فرهنگ و دانش هم چندان سازگار نباشد.
فضلی نژاد عنوان کرد: به نظر من، آن فضایی که در دوران ائمه بود، یعنی راهی که امام صادق (ع) میرفت ما نرفتیم، باید ریشهشناسی و مدل شناسی می کردیم و از رویش یک تئوری بتوانیم یک مدل اسلامی بیاوریم؛ کاری که حضرت رضا (ع) میکرد، ما نتوانستیم آن سبک را تبدیل به سبک زندگی علمی خودمان کنیم، یا اتفاقاتی که در قرن 4 و 5 قمری میافتد منجر به دوره طلایی تمدن اسلامی میشود، ما نرفتیم مطالعه کنیم که چه شد ما به تمدن طلایی اسلامی رسیدیم.
سردبیر سابق ماهنامه عصر اندیشه عنوان کرد: ما آمدیم بدون مطالعه، با قطع نظر از دستاوردهای تاریخیمان در تمدن اسلامی روشهایی را حاکم کردیم، اکثر احزاب و گروهها شروع کردند به این که پروسهها را در دست خودشان بگیرند، نخبگان واقعی حذف شدند.
وی گفت: آدمهای سیاسی نشستند برای علوم انسانی، حوزههای مختلف تصمیم گیری کردند. یک حزب میرفت یک حزب دیگر میآمد، اینها روشهایشان زمین و آسمان دگرگون میشد و فرق میکرد، اصلاً با سیاست علم در کشور، سیاست دولت عوض میشود این یک چیز عجیبی است، خود سیاست کشور با تغییر دولتها عوض نمیشود ولی سیاست علم تغییر میکند.
فضلی نژاد افزود: روسای جمهوری ما به سادگی در علوم انسانی حرف میزدند و دخالت میکردند. آقای احمدی نژاد پایان نامه اش دکترای آسفالت سخت، دانشجوی علم و صنعت بوده، مهندسی خوانده است، در زمان ریاست دولت میآمد در جشنواره خوارزمی، در مورد روش شناسی علوم انسانی سخنرانی میکرد و طبعاً وقتی اینها را میشنیدیم، سرمان را به دیوار می کوبیدیم و من از همان جا نقدهای شدیدی به ایشان داشتم.
پیام فضلی نژاد در پایان ادامه داد: حسن روحانی هم همین طور، شما مثلا رشته حقوق درس خواندید ولی متخصص متولوژی علوم انسانی در فلسفه علم که نیستید، شما سیاستمدارید، وقتتان به این حوزهها گذشته است، بگذارید آنهایی که استخوان خورد کردند، بیایند و در این موارد حرف بزنند؛ اصلاً ما برای خودمان این را ممنوع کنیم که در حوزهای که کار نکردیم، بخواهیم بیاییم نظر بدهیم.
وی افزود: وقتی کسی بهتر از ما هست، ما نباید در آن زمینه ورود کنیم، امیر المومنین(ع) در روایتی می فرماید: «اگر کسی که تخصص ندارد، مسوولیتی را قبول کند در حالی که متخصص آن وجود دارد، خیانت کرده است» و متاسفانه در سالهای پس از انقلاب از این خیانتها از طرف احزاب و گروههای سیاسی چه اصلاح طلب، چه اصولگرا بسیار به علم، فرهنگ، جامعه روا شد و به یک میزان در این ورشکستگی فرهنگی نقش دارند.
منبع:ایسکا نیوز
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۸۹۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو ضربه مهم به بودجهنویسی کشور؛ یکی در دولت احمدینژاد و یکی در دولت رئیسی
روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجهنویسی پرداخته است.
این روزنامه مینویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.
به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخابشدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شدهاند؛ نه میخواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیتهای خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.
از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعفها حوزههای اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قیدهای جدیدتری هم بر آن زده شده است.
اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجهای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحققپذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.
واقعیت این است که اغلب دولتها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کردهاند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدینژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آنها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشتهاند.
احمدینژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالیکه هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بیمعنی است.
اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.
هم از نظر درآمدها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیقتر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.
گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدینژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجهنویسی زد؛ ولی همیشه ضربهای هم از سوی نمایندگانی وارد میشد که هدفشان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رایآوری دوباره است.
به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود میکشند، دولت هم نان بودجهای خود را در این تنور داغ میپزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بیکلاه میماند و دهها نهاد بودجه میگیرند که کلمهای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناختهشده هم نبودند.
ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحلهای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالیکه در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟
یکی از علل ریشهای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجهنویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیانگر رتبهی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است.
این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشورها را رتبهبندی میکند.
در آخرین رتبهبندی ارائهشده ایران با ۲۴ امتیاز بههمراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارتهای درونسیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجهنویسی است.