Web Analytics Made Easy - Statcounter

جامعه > خانواده - شرق نوشت: این اولین‌بار نیست، آخرین‌بار هم نخواهد بود. حالا که احتمالا هنوز در کانال‌های تلگرامی تصویر دو دختر سرخوشی که در حال رفتن به محل انتخاب‌شده خود برای خودکشی هستند دست به دست می‌شود، خیلی از آنهایی که ساده‌دلانه به خودکشی به‌عنوان راه‌حل نگاه می‌کنند، ممکن است در فکر تقلید از عمل این دو دختر باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درست وقتی که دختر عینکی داخل فیلم را که با حالت تهدید خطاب به شخصی می‌گوید: آن‌قدر خبرم را نگرفتی که این‌بار خبر مرگم را می‌شنوی، در قرارهای دوستانه‌مان عقب و جلو می‌کنیم تا خدایی نکرده هیچ جزئیاتی را در فیلم از دست ندهیم، دختری که روسری زرد به سر دارد، از بیمارستان مرخص می‌شود و خانواده‌اش احتمالا به این فکر می‌کنند که این نوجوان در‌هم‌شکسته حتی اگر بخواهد زندگی را از سر بگیرد، ما و فیلم کانال‌های تلگرامی‌مان دست از سرشان برنمی‌داریم. آن‌قدر این فیلم‌ها را جابه‌جا می‌کنیم تا یک روز به دست آن دختری برسد که جان‌دادن دوستش را دید و حالا برای اینکه جان سالم به‌در‌برده، احساس گناه می‌کند. تحلیل‌هایمان را باید کنار بگذاریم... . متأسفانه یا خوشبختانه قصه این دو دختر آن‌قدر که دلمان می‌خواهد پلیسی نیست که بتوانیم تا مدت‌ها از آن استفاده کنیم و از طرفی ماجرای تجاوز و سوءاستفاده جنسی از این دو دختر را هم باید از گزینه‌های احتمالی روی میز حذف کنید. داستان این دو دختر داستان فقر، سرخوردگی و تنهایی است. اینها را دکتر بهنام اوحدی، متخصص اعصاب و روان اصفهانی که در دو هفته گذشته روی این خودکشی تحقیق کرده‌ است، می‌گوید.

نهنگ آبی در کار نبود

دکتر اوحدی می‌گوید: «خیلی‌ها شتاب‌زده ماجرا را به نهنگ آبی ربط دادند و سعی کردند با یک نگاه پرهیاهو، ماجرا را نقد کنند؛ اما این دلیل نمی‌شود هر خودکشی که مقارن با داستان نهنگ آبی است، دلیلش هم این بازی باشد. در فیلم خودکشی، دو دختر می‌بینیم؛ دختری که عینک به صورت دارد، همان دختری است که بعد از پرت‌شدن از پل فوت می‌کند. این دختر با سر شیرجه رفته و نحوه سقوط او نیز در دوربین‌های اطراف ثبت شده است. شاید به دلیل نحوه شیرجه‌زدن با سر باشد که خودکشی دختر را به نهنگ آبی نسبت داده‌اند؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ یعنی قضیه به این پیچیدگی‌ها هم نیست. پدر و مادر این دختر سال‌ها پیش از هم جدا شده بودند و پدرش زندانی بود و این دختر از خانواده مادری طرد شده و محبتی که باید‌و‌شاید را از خانواده پدری دریافت نمی‌کرده است». این متخصص اعصاب و روان می‌افزاید: «دختر مدنظر همه امیدش را به آزادشدن پدر از زندان بسته بود؛ اما با آزادی پدر چیزی عوض نمی‌شود. بعد از مدتی او مجدد معتاد و تمام امیدهای دختر نقش بر آب می‌شود. پیشینه خودکشی نیز در خانواده درجه‌یک دختر وجود داشته و خود دختر هم چندین‌بار سابقه انجام خودکشی با قرص داشته و مواردی از خودزنی بر بدنش مشاهده شده که نشانه رنج و دردی بوده که در عمر کوتاهش متحمل شده است. در واقع خودکشی‌های پیشین این دختر نیز جدی بوده‌اند». به گفته اوحدی، چیزی که باعث شد این خودکشی رنگ‌و‌بوی متفاوتی در ایران بگیرد، حالات شادی و سرخوشانه پیش از خودکشی بود. او تصریح می‌کند: «آنها قبل از خودکشی جلوی دوربین حالات سرخوشانه‌ای از خود ثبت کردند و به نوعی آن را در چارچوب نوعی رفتار جدید یا نمادی از بحران هویت یا یک خودکشی سرخوشانه کردند. این رفتار، کلیشه‌های ذهنی ما ایرانیان را که به صورت عمومی انتظار داریم کسی که خودکشی می‌کند یا کاملا روان‌پریش باشد یا کاملا افسرده، دگرگون کرد؛ ولی واقعیت این بود که دنیا برای این دختر به اتمام رسیده بود و بی‌اعتمادی ژرفی به والدین خود داشت. با توجه به طردشدن از سمت خانواده مادری و همچنین در نبود پدر، کسی آن‌طور که باید به او مهربانی نمی‌کرد. این دختر بر اساس بی‌پناهی، درماندگی، احساس سرگردانی و بی‌خانمانی زندگی می‌کرد و با اعتیاد پدر بعد از آزادی، تمام امیدهایش یکباره ناامید شد».

اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفته

دکتر اوحدی اضافه می‌کند: «به دختر عینکی توهین‌های بی‌شماری شده بود. در سال‌های زندگی بارها و بارها شنیده بوده که زاییده‌شدنش نحس بوده. به او گفته بودند که به‌محض به‌دنیاآمدنش، زندگی پدر و مادرش فروپاشیده. چیزهایی که در کودکی مدام به بچه سرکوفت زده می‌شود، به‌ویژه داستان قدم نحس، باعث می‌شود اعتماد‌به‌نفس فرد از بین برود و فرد احساس گناهی کند که بعدها روی آن بخواهد عملی را انجام دهد. بگذارید درباره قاتل‌هایی برایتان بگویم که داستانشان هنوز رسانه‌ای نشده. آنها قاتل سریالی کودکان هستند؛ به دلیل اینکه از کودکی خودشان بیزارند. یکی از آنها از کودکی به عنکبوت معروف بوده؛ در بچگی به او می‌گفتند تو عنکبوت هستی و بچه آن‌قدر این صفت را می‌شنود که ترجیح می‌دهد نمود بیرونی داشته باشد و مثل عنکبوت شکار کند. یا بچه‌ای که از اول دبستان از سوی معلم طرد می‌شود و کفش‌هایش با کفش‌های چارلی چاپلین قیاس می‌شود و آن بچه برای همیشه با درس، مدرسه و آموزش‌وپرورش خداحافظی می‌کند و قاتلی می‌شود که بعد از قتل، شروع به نوازش جسد می‌کند؛ چراکه حالت انسانی جسد از بین رفته است. این دختر هم به نوعی در وجودش عزت‌‌نفس و اعتماد‌به‌نفس و تصویرش از خویشتن مخدوش شده بود، او را بارها و بارها عامل فروپاشی زندگی پدر و مادرش نامیده‌اند و این منجر به احساس گناه در تمام زندگی‌اش شده بود».

به دختر دوم فکر کنیم

در فیلم منتشرشده، دختر دومی هم هست که به نظر می‌رسد بیشتر به دنبال همراهی با دختر اول است، این مسئله را دکتر اوحدی نیز تأیید کرده و می‌گوید: «دختر عینکی با یکی از دوستانش که در فیلم است همگام می‌شود، منتها دوستش که صحنه فجیع خودکشی دوستش را می‌بیند، به‌نوعی دچار شوک می‌شود و خودکشی را با تردید انجام می‌دهد و با پا می‌پرد و همین باعث زنده‌ماندش می‌شود و حالا که ما در حال انجام این مصاحبه هستیم او از بیمارستان مرخص می‌شود. او خودش را به عهد وفادار می‌داند و با وجود ترس می‌پرد و اینجا دوباره بحث بحران هویت پیش می‌آید. وضعیت خانوادگی دختر دوم به بدی شرایط دختر عینکی نیست. او هم در خانواده‌اش مشکلاتی داشته و پدر و مادر در بحران طلاق عاطفی بودند. حالا زندگی برای این دختر خیلی سخت خواهد بود و روان‌درمانی و دارودرمانی برای او را نباید فراموش کرد، ولی مهم این است که این فیلم منتشر نشود. این فیلم در موبایل دختر بوده و فقط دست سه نهاد مسئول بوده و سؤال اینجاست که تحت چه فرایندی این فیلم منتشر شده است. این دختر بعد از اعتیاد پدر رو به ارتباط با یک پسر هم‌سن‌وسالش می‌آورد، اما آن‌قدر از خودکشی برای او حرف می‌زند و آن‌قدر از افکار خودکشی می‌گوید که پسر دچار هراس از ادامه دوستی شده و این دختر را پس می‌زند و این فرد همان پسری است که در فیلم دختر مدام از او حرف می‌زند. این دو دختر هر دو شکست عاطفی داشته‌اند، اما شکست آنها به سنگیني مشکلات داخل زندگی‌شان نیست و در برابر به‌هم‌ریختگی از خانواده مبدأ کم‌رنگ‌تر بوده است. موضوع اینجاست که مطبوعات و کانال‌های تلگرامی نباید قبل از اینکه ابعاد و زوایای مسئله را داشته باشند، شروع به گمانه‌زنی کنند و هرکسی از ظن خود تحلیل بنویسد. خیلی‌ها مسائل را به اتفاقات جنسی مرتبط دانسته و ماجرا را به حرف‌های دختران و شوخی‌های شبه‌جنسی‌شان ربط داده بودند. مشکل آنها اصلا جنسي نبوده، داستانشان روابط جنسی نبوده؛ داستان آنها ازهم‌گسیختگی و فروپاشی کانون خانواده بوده است».

از شیوع خودکشی بپرهیزیم

دکتر اوحدی این خودکشی را یک خودکشی معمولی می‌داند كه متأسفانه تبدیل به یک سوژه و هیاهوی رسانه‌ای شد. انتشار بی‌محابای این فیلم‌ها می‌تواند باعث انفجار اپیدمیک خودکشی در سطح جامعه ‌شود. شاید اگر این داستان در این ایام مذهبی رخ نمی‌داد، شاهد رخداد نمونه‌های مشابه بیشتری بودیم. این هشداری به پدر و مادرهاست که زمانی بچه‌دار شوند كه هدف داشته باشند و اگر در طلاق عاطفی هستند، بچه را تبدیل به وسیله‌ای برای درمان نکنند. مسئله اینجاست که خود ما چقدر خودمان را در برابر این خودکشی‌ها مسئول می‌دانیم. در جامعه‌ای که این روزها بیمارِ لایک است، چقدر به این فکر کردیم که بی‌خیال لایک بیشتر شویم و این فیلم را منتشر نکنیم؟ فکر می‌کنید چند نفر از ما مسئول خودکشی‌های بعدی هستند که ممکن است فیلم‌های آن منتشر شود؟ یا این‌بار باید هیجان بیشتری را متحمل شویم و صحنه خودکشی را به صورت زنده از موبایلمان دنبال کنیم؟

47235

کلید واژه‌ها : خودکشی - فقر - استان اصفهان -

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۶۳۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاهش رشد نقدینگی به تنهایی موجب مهار تورم نخواهد شد

به گزارش خبرگزاری مهر هشتمین پیش‌نشست از سلسله نشست‌های همایش ملی «مسئله تورم در ایران؛ ریشه‌ها، آثار و سیاست‌ها» با عنوان «واکاوی علل تورم و راهکارهای کنترل آن در ایران» توسط پژوهشکده اقتصاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری معاونت پژوهشی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی (ره) در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد. عباس شاکری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) یکی از مهمانان این بخش از نشست بود که درباره تورم و نقدینگی نظرات خود را بیان کرد.

اقتصاد ایران در گرداب تورم؛ قمار ناعادلانه‌ای که اکثریت مردم را قربانی می‌کند

شاکری افزود: نزدیک به چهار دهه است که اقتصاد ایران با معضل تورم دست و پنجه نرم می‌کند. اگرچه در دوران جنگ نیز تورم به حدود بیست و یک درصد رسیده بود، اما شتاب تورم از سال ۱۳۹۶ به طور چشمگیری افزایش یافته و به یک «بازی اجتماعی» تبدیل شده است. در این بازی قواعد به گونه‌ای تعریف شده و نتایج به گونه‌ای رقم می‌خورد که گویی عده‌ای خاص، برندگان و عده‌ای دیگر، بازندگان مطلق هستند. اگر بخواهیم با دیدگاه بدبینانه به این موضوع نگاه کنیم، می‌توان آن را به قمار تشبیه کرد. در این قمار، تعداد محدودی از افراد سود کلانی می‌برند و افراد زیادی ضرر می‌کنند. این امر نوعی خاص از تورم را به وجود می‌آورد.

وی با اشاره به اینکه هر سه نوع تورم ناشی از فشار تقاضا، فشار هزینه و تورم ساختاری در ایران تجربه شده است، افزود: برای مقابله با تورم، سیاستگذاران باید به طور دقیق نوع تورم غالب را شناسایی کرده و اقدامات مناسب را برای مهار آن انجام دهند. بعد از نظر فریدمن در خصوص بستن سرمنشا پول، ده‌ها جانشین برای پول خلق شده و بعد از دهه ۱۹۷۰ با آزاد شدن منابع مالی در اقتصاد رابطه نقدینگی و پول بسیار پیچیده‌تر شده است. در واقع تا پیش از دهه ۱۹۷۰، رابطه بین پول و کالا نسبتاً واضح و ساده بود. با این حال، با ورود منابع هنگفت به بخش مالی و نوآوری‌های متعدد در این حوزه، رابطه نقدینگی با پول به طور فزاینده‌ای پیچیده و غیرشفاف شده است.

آیا افزایش یا کاهش نقدینگی عامل اصلی تورم در سال‌های اخیر است؟

این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه رابطه میان پول و قیمت‌ها به سادگی زمانی که در نظام استاندارد طلا، پول کالای اولیه و حتی پشتوانه تولید بود، نیست، افزود: پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، فدرال رزرو برای جلوگیری از فروپاشی سیستم مالی، اقدام به خرید دارایی‌های مشکوک‌الوصول و وام‌های پرخطر بانک‌ها کرد. این امر منجر به تزریق نقدینگی به سیستم مالی و افزایش حجم پول در گردش شد. اما با وجود افزایش قابل توجه نقدینگی در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، شاهد تورم چشمگیری نبودیم.

شاکری بیان داشت: یکی از تحلیل‌های متداول، افزایش نقدینگی را عامل اصلی تورم در سال‌های اخیر می‌داند. در صورتی که ادعای افزایش نقدینگی به عنوان عامل اصلی تورم نیازمند بررسی دقیق و مراجعه به شواهد متقن است. اما بررسی روند نقدینگی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد نرخ رشد نقدینگی در سال‌های گذشته نوسانات قابل توجهی داشته است. به طوری که در سال ۱۳۸۵، نرخ رشد نقدینگی ۴۰ درصد بود، در سال ۱۳۸۹ که به عنوان پیک این دوره شناخته می‌شود، این نرخ به همان ۴۰ درصد رسید و در سال گذشته نیز این رقم به ۳۲ تا ۳۳ درصد کاهش یافت.

حدود ۸۰ درصد از نقدینگی کشور را سپرده‌های بانکی تشکیل می‌دهند

وی با بیان اینکه برخی معتقدند که این نوسانات ناشی از انباشت نقدینگی و تورم نهفته است، اضافه کرد: تورم نهفته به سرعت گردش پول مرتبط است. اگر سرعت گردش پول از روند طبیعی خود پایین‌تر بیاید، به معنای خوابیدن پول و عدم گردش آن در اقتصاد است. نکته حائز اهمیت این است که حدود ۸۰ درصد از نقدینگی کشور را سپرده‌های بانکی، به خصوص سپرده‌های پس‌انداز بلندمدت، تشکیل می‌دهد. ۷۴ درصد از این سپرده‌ها نیز در اختیار ۱ درصد از سپرده‌گذاران است. این سوال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان این نقدینگی را فعال کرد؟ آیا امکان توزیع ناگهانی این ۷۴ درصد سپرده در بین سایر سپرده‌گذاران وجود دارد؟ چه سازوکاری برای این کار باید در نظر گرفته شود؟

این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه سهم حقوق‌بگیران ثابت در صنایع کوچک و متوسط از ارزش افزوده کل کاهش یافته و قدرت خرید آنها پایین آمده است، افزود: این امر نشان می‌دهد که مطابق با ضریب کشش تقاضای غیرقابل‌انعطاف، سهم مسکن و مواد غذایی در بودجه خانوار افزایش یافته است. بنابراین، صرف افزایش نقدینگی یا بحث درباره استفاده دولت از تنخواه گردان، کافی نیست. در واقع، دولت نیازمند اصلاحات ساختاری در نظام بودجه‌ریزی خود است.

شاکری اظهار داشت: اما بررسی بودجه سال ۱۴۰۲ نشان می‌دهد که با وجود تورم بالای ۴۰ درصد، رشد بودجه ۲۵ درصد بوده است. بدیهی است که در چنین شرایطی، سهم آموزش و پرورش، بهزیستی و پروژه‌های عمرانی باید کاهش یابد. این امر نشان می‌دهد که سهم دولت از GDP افزایش نیافته است. البته اگر بتوانیم بودجه را شفاف و منضبط کرده و موارد غیرضروری را حذف کنیم، اقدام مثبتی خواهد بود.

صرف کاهش نقدینگی بدون توجه به علل ریشه‌ای، منجر به کاهش تورم نخواهد شد

وی در ادامه گفت: به عقیده من، از سال ۱۳۹۶ تاکنون یا به نوعی از سال ۱۳۹۱ به بعد و به طور خاص از زمان آغاز برنامه‌های اصلاحات ساختاری شاهد پویایی‌هایی در تورم هستیم که به صورت ماندگار درآمده‌اند. تا زمانی که به ریشه‌های این پویایی‌ها پی نبرده و درک نکنیم که چگونه شکل گرفته‌اند، سیاستگذاری‌های مؤثر در این زمینه امکان‌پذیر نخواهد بود. این امر به معنای آن نیست که هر دولت جدید صرفاً عملکرد دولت قبلی را نقد کرده و به دنبال ارائه رهنمودهای صرف از سوی دولت‌های قبلی به دولت‌های بعدی باشد. بلکه همه ما، به عنوان بخشی از این جریان، باید در قبال این چالش پاسخگو باشیم و با بررسی عمیق عوامل مؤثر، ریشه‌های این پویایی‌های تورمی را آشکار سازیم.

این عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: تا زمانی که به عواملی که این روند را شکل داده‌اند توجه نکنیم، به هیچ وجه با وجود وعده‌های کاهش تورم، شاهد کاهش نرخ آن نخواهیم بود. از یک سو، از بانک‌ها خواسته می‌شود که وام‌های ازدواج و کمک‌های مالی به بنگاه‌های تولیدی تعطیل‌شده ارائه کنند؛ از سوی دیگر، سیاست‌های انقباضی اعمال می‌شود و پس از چند ماه، بنگاه‌ها با کمبود سرمایه در گردش مواجه می‌شوند. در این میان، تلاش می‌شود تا به مسئولین القا شود که با کاهش چند درصدی نقدینگی، تورم نیز کاهش یافته است. اما این در حالی است که صرف کاهش نقدینگی، بدون توجه به علل ریشه‌ای، منجر به کاهش تورم نخواهد شد.

برای مهار تورم و کاهش آن، به یک اراده جمعی و قدرتمند نیاز داریم

شاکری با اشاره به نقش کلیدی پول به عنوان ابزاری در دست بازیگران مختلف اقتصادی و اجتماعی، از جمله دولت، گروه‌های ذینفع و نظام بانکی، گفت: ضروری است که به منظور بررسی دقیق و جامع عوامل مؤثر بر تورم، به تحلیل و بررسی این عوامل بپردازیم. این بررسی باید شامل تحلیل ذینفعان، نظام بانکی و مسیری باشد که به پدید آمدن این وضعیت انعطاف ناپذیر و پایدار منجر شده است.

وی اضافه کرد: برای مهار تورم و کاهش آن، به یک اراده جمعی و قدرتمند نیاز داریم. در غیر این صورت، وضعیت فعلی همچنان ادامه خواهد یافت و انتظار حل این معضل پیچیده صرفاً از طریق اقدامات مدیران، بدون در نظر گرفتن ساختارها و زمینه‌های موجود، غیرواقع‌بینانه خواهد بود. علاوه بر این، اتکا صرف به احساسات و تعهدات فردی در حل این معضل کافی نیست و می‌بایست اقدامات مدبرانه و مبتنی بر تحلیل دقیق و بررسی عمیق عوامل مؤثر، در دستور کار قرار گیرد.

ذینفعان تورم با استفاده از رسانه‌ها سعی در مشروعیت بخشی و توجیه تورم دارند

شاکری افزود: ضروری است که با توجه به تورم فزاینده‌ای که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، به این نکته توجه داشته باشیم که این وضعیت شبیه به یک بازی قمار اجتماعی است که در آن تعداد محدودی از افراد برنده و اکثریت بازنده هستند. ذینفعان مختلف که رها نمی‌کنند! مگر می‌شود رها کنند؟ اینها جز جدایی‌ناپذیر این بازی قمارگونه هستند و در تداوم این وضعیت نقش دارند. بی‌شک، در این بازی اجتماعی تورم، نقش رسانه‌ها نیز پررنگ و انکارناپذیر است. اینها رسانه دارند نه یکی نه دو تا بلکه شاید هزاران سایت داشته باشد. اگر این عوامل را نادیده بگیریم، هرگز نمی‌توانیم به یک تحلیل دقیق از وضعیت تورم دست پیدا کنیم و در مهار آن موفق شویم.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تاکید داشت: طبیعتاً، آن رسانه‌ها و افرادی که در این امر با یکدیگر همراهی می‌کنند، حتی حاضرند از میان نظریه‌های تاریخی، نظریه‌هایی را برگزینند و به کار گیرند که سعی در مشروعیت بخشیدن به تورم باشد. چرا که برای توجیه وضعیت موجود، حتی از تحریف نظریه‌های تاریخی نیز دریغ نمی‌کنند. این توجیه‌ها، به جای ارائه راه‌حل‌های واقعی، صرفاً به بازتولید و تکرار مشکل دامن می‌زنند و مانع از یافتن راه حلی مؤثر برای این معضل اجتماعی می‌شوند. اما صرف نظر از توجیهات، این امر یک معضل اجتماعی است که باید به راه‌حلی اساسی منجر شود.

کد خبر 6089785 محمدحسین سیف اللهی مقدم

دیگر خبرها

  • قتل دختر اصفهانی مبتلا به اتیسم به دست مادرش
  • راز قتل دختربچه ۱۱ ساله اصفهانی فاش شد
  • ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید
  • بایدن: زمانی به دنبال خودکشی بودم + بشنوید
  • کاهش رشد نقدینگی به تنهایی موجب مهار تورم نخواهد شد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند