ناطق نوری، امید چپ و راست
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۰۵۹۸۱
«پیروزی در عرصه سیاست، نتیجه تشخیص درست است و تشخیص درست، نتیجه تجربه است. ناطق نوری انبان تجربه است. پس نباید او را رها کرد. او اکنون امید دو جناح است پس نباید او را از دست بدهند.»
به گزارش ایسنا، هفتهنامه صدا در سرمقاله خود به قلم اکبر منتجبی نوشت: «این روزها نام علیاکبر ناطق نوری بار دیگر از سوی سیاستمداران مطرح شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصلاحطلبان به ناطق نوری، به عنوان رقیبی قدر و قدرتمند نیاز دارند. در سایه حضور او و امثال اوست که یک جناح سیاسی میتواند قد بکشد، رشد کند و به بازآفرینی خود دست بزند. اصولگرایان اما بیش از اصلاحطلبان به او نیاز دارند. در این عصر که تا پایان اصولگرایی، قدمهایی بیش نمانده است، او و امثال او هستند که میتوانند یک جناح را دوباره از ویروسهای سیاسی منزه کنند.
اما پیش از این که به وضعیت جناح اصولگرا بپردازیم، لازم است نیمنگاهی به وضعیت اصلاحطلبان داشته باشیم و به پاسخ این پرسش برسیم که چرا اصلاحطلبان به ناطق نوری بیش از سیدمحمد خاتمی احتیاج دارند.
از سال ۹۲ که با حمایت هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی پیروز شد جناح اصلاحطلب در سایه دولت کریمه روحانی قرار گرفت. در همین سایه توانست به برخی از وزارتخانهها راه پیدا کند و بعدتر از همین طریق به مجلس و شورای شهر تهران نیز راه پیدا کند. حمایت همهجانبه روحانی از اصلاحطلبان، وضعیت شکننده آنها را ابتدا به وضعیت امیدوار و سپس به وضعیت پایدار تبدیل کرد. اکنون اگر چه آنها روحانی را از خود نمیدانند اما هم قدر او را میدانند و هم زیر سایه دولت او برنامههای خود را پیش میبرند.
با این حال یک جمله قدیمی به ما یادآور میشود که «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است. » اصلاحطلبان از یک وضعیت فرو پاشیده بین سالهای ۸۸ تا ۹۲ به یک خوشبختی پایدار بین سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰ رسیدهاند اما این همه آن چه آنها میخواهند نیست. آنها نگران آینده خود هستند. کموبیش گفتهاند که اگر وضع به همین منوال پیش برود، دور از ذهن نیست که یک پوپولیست تمامعیار که تندروتر از احمدینژاد است، در رأس کار قرار گیرد. در آن زمان دیگر محبوبیت سیدمحمد خاتمی نیز کارگر نیست. حتی حسن روحانی که خود را هاشمی جوان میداند نیز نمیتواند ورق را به سود اصلاحطلبان رقم بزند. پس ناچار هستند از یک سو تام و تمام از روحانی حمایت کنند و هر آن چه او میخواهد در اختیارش قرار دهند و از دیگر سو به آینده خود بیندیشند. جناحی که این روزها مقابل اصلاحطلبان قد علم کرده، اصولگرا یا جناح محافظهکار سابق نیست. نه عقلانیت سابق در آنها دیده میشود و نه قدرت اجتماعی زیادی دارند. در سیاست رقیب است که تو را قدرتمند میکند. رقیب ضعیف نه تنها بر تو نمیافزاید، بلکه تو را بر خویشتن خود غره میکند. آسیبی که اصلاحطلبان در سالهای ۸۰ تا ۸۴ خوردند از همین زاویه بود. آنچنان اسیر غرور و خودبزرگبینی شده بودند که نهال اصولگرایی را ندیدند. چنین شد که در دومین انتخابات شورای شهر تهران، از یک گروه بینام و نشان، به نام آبادگران، شکست سختی خوردند. اولین شکست، به مانند دومینو، شکستهای بعدی را برایشان رقم زد. در گوشه رینگ بوکس، پی در پی از حریف مشت میخوردند، بیاینکه فرصتی برای اندیشیدن داشته باشند که چه باید بکنند. نهایتا نیز به سال ۸۴ رسیدند و از پس آن به سال ۸۸.
ترس از گذشته، میتواند بر آینده اثرگذار باشد. به همین دلیل آنها ممکن است سازمان رای خود را بر اساس ترس از گذشته، همچنان پایدار نگه دارند. اگر چه این ترسافکنی در سال ۹۶ جوابگو بود اما بعید است در سال ۱۴۰۰ جوابگو باشد. حتی بعید است که تکرارهای سیدمحمد خاتمی نیز دیگر اثرگذار باشد. به همین دلیل است که اصلاحطلبان نیازمند به علیاکبر ناطق نوری در میدان سیاست هستند. او را مردی میشناسند که پایبند به قواعد سیاسی است. حذف رقیب را برنمیتابد. میدانند اگر در سال ۱۴۰۰ به هر دلیلی پیروز نشوند، ناطق نوری آنها را نه حذف میکند و نه نابود. جهان هر کس به اندازه وسعت فکر اوست. جهان ناطق با جهانی که احمدینژاد ساخته بود، دو دنیای بسیار متفاوت برای اصلاحطلبان است.
اما اصولگرایان نیز نیازمند حضور ناطق نوری در سیاست هستند. به افکار او، به تواناییهایش و به قدرت و ریشسفیدی او بیش از گذشته نیاز دارند. وضعیت امروز آنها تعریفی ندارد. از دیروز خود نیز گریزان و فراری هستند. آن چه احمدینژاد به جان آنها انداخت، موریانه نبود، نفت بود که پای درخت اصولگرایی ریخت. او تبر به تنه اصولگرایان نزد، به قصد خشکاندن ریشه عمل کرد. اشکال اصولگرایان نیز در این بود که میخواستند همیشه بر سریر قدرت تکیه بزنند و در حذف و نبود رقیب، این جایگاه را کسب کنند. موفقیت آسان است اما نگهداری یک وضعیت ناپایدار کار سختی است. پیروزی آسان به دست میآید اما برقراری و تداوم آن مشکل است. آدمی اگر بخواهد فقط به خوشبختی برسد، به زودی به آن دست مییابد اما مشکل آنجا پدیدار میشود که او میخواهد از همه خوشبختتر باشد. میخواهد خوشبختی خود را با نابودی دیگران به دست آورد. خانه خود را بر خرابه دیگران بنا کند. با ضرب و زور دیگران را حذف کند تا خود پیروز شود. مشکل بزرگ برخی از اصولگرایان این بود. آنها در نبود ریشسفیدان و بزرگان تاثیرگذار سالهای قبل، میدان را به جوانانی سپردند که از شور پر بودند و از تجربه خالی. آن چه آنان در دوره احمدینژاد در آئینه میدیدند، ناطق نوری در خشت خام میدید. ناطق نوری اکنون میتواند قطار آنها را به ریل بازگرداند اما بازگشت به ریل شرط و شروطی هم دارد. باید بروند و پای درس او بنشینند. بیاموزند که با حذف و یکجانبهگرایی نمیتوان پیروزی را ماندگار کرد. باید بیاموزند که کشور را نمیتوان با یک جناح اداره کرد. پیروزی در عرصه سیاست، نتیجه تشخیص درست است و تشخیص درست، نتیجه تجربه است. ناطق نوری انبان تجربه است. پس نباید او را رها کرد. او اکنون امید دو جناح است پس نباید او را از دست بدهند. »
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۰۵۹۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله شدید کرباسچی به نصیری: تعادل نداری و به درد تبلیغات بیبیسی میخوری | دنبال جذب جایگاه هست
غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد.
غلامحسین کرباسچی مدیرمسئول روزنامه هممیهن، در تحلیل مصاحبهی اخیر مهدی نصیری با بیبیسی گفت: من اصلا ایشان را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک مرتبه این طرف صفحه بیاید.
وی در گفتگو با ایلنا، ادامه داد: آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.
کرباسچی اظهار داشت: کسی حرف او را حساب نمیکند که بخواهد چنین طرحی بدهد. حالا موضعگیریهای اصلاحطلبان، به ویژه شخص آقای تاجزاده و آقای موسوی خیلی مشخص است به نظرم ایشان تعادل ندارد و لازم نیست درباره آن صحبت شود.
نصیری میخواهد خودش را مطرح کند که از گردونه حذف نشودوی در پاسخ به این سوال که طرح این موضوع از سوی آقای نصیری دارای چه اهدافی است، گفت: آقای نصیری آدمی است که میخواهد خودش را مطرح کند و حرفهای شاذ میزند. زمانی فکر میکردم ایشان از طرف همین آدمهای افراطی مأموریت دارد تا طوری حرف بزند که اگر حرفهای معقولی زد، جایگاهی پیدا نکند و بگویند فلانی بهترین حرف را برای بی اعتبار کردن حرفهای انتقادی صحیح میزند.
کرباسچی تصریح کرد: اهداف خاصی پشت این موضوع نمیبینم و فقط میخواهد خودش را مطرح کند که از گردونه حذف نشود. سوابق او آنچنان است که برای آدمهای اصلاحطلب خیلی روشن بوده و کسی حرفهای ایشان را به بهای بهشت نمیدهد. سعی میکند حرفهای تندتری بزند که جایگاهی برای خودش جذب کند.
نصیری فقط به درد تبلیغات بیبیسی میخوردوی گفت: نصیری آن زمانی هم که در کیهان و پیش آقای شریعتمداری بود و جاهای عمومی کشور در دست آنان قرار داشت، فضاحتی علیه شخصیتهای ملی، مذهبی و فرهنگی به وجود آورد و آن همه توهین، ناسزا و تهمت علیه آن افراد زد که آن زمان هم معلوم بود که ایشان تعادل ندارد. در حال حاضر هم به دنبال همان مسیر است فقط ورق را برگردانده است. میداند که کسی به او وقعی نمیگذارد و جایگاهی ندارد، میخواهد این سمت افراط را بگیرد تا دیگران به حرف او گوش بدهند.
کرباسچی تاکید کرد: به نظر من آقای نصیری نه جایگاهی در محافل اصلاحطلبها دارد، با توجه به سوابق ایشان، براندازها میفهمند که فقط به درد همین تبلیغات در رسانههایی مانند بیبیسی میخورد که مثلا حرف تازهای زده شود. در هر صورت ایشان جایگاهی ندارد.