Web Analytics Made Easy - Statcounter

البته شاید بازداشت عباس امیری فر در سال 90 در این تغییر نگاه بی تاثیر نبوده و حکم عزلی که از سوی بقایی دریافت می‌کند آتش کینه اش را بیشتر کرده است اما هرچه بود یا هرچه هست امروز عباس امیری فر دل پری از جریان احمدی نژاد دارد و مسبب اصلی همه این مشکلات را حمید بقایی معرفی می‌کند.

امیری فر در گفت و گو با خبرآنلاین عنوان می‌کند مطالب زیادی دارم که درباره ارتباط این سه نفر بگویم اما باز مصلحت اندیشی را ترجیح می دهم، می‌گوید به وقتش خواهم گفت چرا این سه نفر از هم جدا نمی شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او تلویحا می‌گوید انچه موجب شده احمدی‌نژاد تماما گوش به فرمان بقایی باشد نوعی باج خواهی بقایی است. 

آنچه در ادامه می خوانید مشروح گفتگوی خبرآنلاین با امیری فر است؛

این روزها تیم سه نفره احمدی نژاد، بقایی و مشایی در قامت یک شبه اپوزیسیون رفتار می کنند، از آنجایی که شما زمانی با این افراد مراوده داشتید و حتی از این تیم حمایت کامل می کردید نظرتان امروز نسبت به این رفتارهای احمدی نژاد چیست؟

آقای احمدی نژاد علی رغم اینکه در دور اول و نیمه دور دوم ریاست جمهوری خدمات زیادی داشت و حتی حضرت آقا از ایشان حمایت می کردند اما او متاسفانه به جای اینکه موهبت رهبری را قدر بداند، دنبال رو افرادی شد که چندان خوش نام نبود.

منظورتان چه کسانی هستند ؟

منظورم آقای بقایی و آقای مشایی است و عمدتا آقای بقایی که عملکردش مثبت نیست و در حد سمت هایی که به آنها واگذار شد نیز نبود در حالی که می توانست از افراد خوشنام در مسیر خود استفاده کند.

منظور شما از افراد خوشنام چه کسانی هستند ؟

منظورم افرادی مانند آقای الهام است اما متاسفانه رفتار خود را با مشایی و بقایی تنظیم می کرد. معتقدم امروز تمام اقدامات احمدی نژاد محصور شده است به رای و نظر بقایی. حتی یک روزی به آقای مشایی گفتم همه می گویند مشایی احمدی نژاد را سحر کرده است اما من می گویم بقایی شما را سحر کرده است چراکه احمدی نژاد بقایی را از کجا می شناخت؟ شما معرفی کردی؛ شنیدم اول راننده ات بوده بعد رئیس دفترت کردی و بعد از آن شد معاون و حالا او را به احمدی نژاد تحمیل کردی و شد معاون رئیس جمهور.

عزیزانی که از آن زمان در نهاد ریاست جمهوری بودند همه می دانستند که من در آن مقطع این صحبت ها را می گفتم.

واکنش آنها به این صحبت ها چه بود؟

مرا عزل کردند. من در آن مقطع سه سمت داشتم. یعنی احمدی نژاد دستور داده بود که من با حفظ سمت رئیس شورای فرهنگی بشوم مشاور فرهنگی. با این وجود او بهمن ماه سال 91 مرا عزل کرد که در همان زمان من گفتم این عزل بزرگترین سند افتخار من خواهد بود که همه بدانند من با شما همراه نبودم و مرا عزل کردید. همین رفتارهایی که امروز دارند آن زمان هم داشتند البته منظورم همکارهای آقای احمدی نژاد است.

چه رفتارهایی؟

تندروی ها، برخوردهای چک کشی، عزل و نصب ها. من بارها به احمدی نژاد و مشایی گفتم بقایی دوستان شما را از شما دور می کند و این سمت برازنده نیست. آنها هم در ظاهر قبول می کردند اما در ظاهر کار دیگری می کردند.

علی رغم خصلت های خوبی که احمدی نژاد از جمله مردمی بودن داشت و همیشه با مردم در اجتماعات ظاهر می شد اما بقایی در ساختمان کوثر زنگ می زدند آسانسور را اختصاصی می کردند و بعد مستقیم به اتاق می رفتند. صبحانه و ناهار اختصاصی داشتند.

من چهار سال آنجا امام جماعت بودم یک بار آقای بقایی را در نمازخانه ندیدم و حتی کارشکنی هم می کردند بودجه فرهنگی نمی دادند و بودجه ای را که قرار بود به امامان جماعت بدهند را قطع کرد. درواقع اعتقادی به روحانیت نداشتند و هنوز هم ندارند.

با این تعاریف شما، این سه نفر چطور این چنین به هم وصل شدند ؟

من دلایلی دارم که امروز نمی توانم آنها را بیان کنم و باید زمان بگذرد تا فرصت مناسبی برای طرح آن باشد. اما همانطور که قبلا گفتم امروز هم معتقدم بقایی، احمدی نژاد را به نابودی کامل می کشاند و تنها یک اسم از او باقی می ماند.

من یک روز به احمدی نژاد گفتم شما به چه دلیل به این فرد سمت می دهید دانش دارد که ندارد؛ سواد بالایی دارد که ندارد؛ به لحاظ صورت ظاهری هم که ظاهر زیبایی ندارد ( در فقه بحثی وجود دارد که اگر دو عالم روحانی قرار است امام جماعت شود اگر همه شرایط یکسان است می گویند آنکه زیبارو تر است کار را به عهده بگیرد یعنی ظاهری تمیزتر آراسته تر عطرزده و مرتب باشد)

یعنی شما معتقدید آقای بقایی مطالبی را از آقای احمدی نژاد می داند و در همان راستا باج خواهی می کند؟

چیزی شبیه به این؛ من گفتم بین این سه نفر مسائلی وجود دارد که آنها را به هم پیوند داده و کار را به جایی رسانده که برای احمدی نژاد همه اسلام و مسلمین در مشایی و بقایی ختم شده است.

چرا قبلا مشایی همه کاره بوده است و امروز بقایی؟

همان حرفی که از ابتدا گفتم خود مشایی باعث شد که همه کاره بقایی شود. در یک جلسه ای یادم می آید از بقایی نزد آقای احمدی نژاد گله می کردم و برای او در مورد تبعات پیروی از تصمیمات بقایی را توضیح می دادم و او نیز حرف های من را پذیرفت؛ که به یکباره بقایی متوجه شد من در دفتر احمدی نژاد هستم به سرعت خود را به دفتر رئیس جمهور رساند و به کل نظر احمدی نژاد عوض شد و در ان لحظه بود که فهمیدم احمدی نژاد، احمدی نژاد نیست بلکه بقایی است؛ یک نکته ای را همینجا در پرانتز بگویم که آقای بقایی عواملی را در دفتر احمدی نژاد داشت که به محض آنکه فردی بدون هماهنگی با او دیدار می کرد برخورد می کرد. واضح تر بگویم تمام تیم احمدی نژاد توسط بقایی کنترل می شد. به نظرم احمدی نژاد دیگر در مطالب خود نباید بنویسد خادم ملت بلکه باید بگوید خادم بقایی.

حلقه اولیه وصل این سه نفر کجا و چه کسی بود؟

از شهرداری اینها باهم بودند یعنی اول مشایی و احمدی نژاد با هم بودند؛ بعد مشایی مسیر را برای نزدیک شدن بقایی فراهم کرد؛ به طوری که از راننده بودن تا معاون ریاست جمهوری او را بالا آورد.

من یک موضوع دیگر را بگویم و آن اینکه حتی مشایی هم روی حرف بقایی حرف نمی زد. موقعی که من عزل شدم می خواستم مصاحبه ای انجام بدهم و همه موضوعات را مطرح کنم. اختلاف من با بقایی از آن زمانی شدت گرفت که بقایی بدون هماهنگی با من هیات امنایی برای مسجد السلمان تعیین کرده بود بدون هماهنگی من که امام جماعت آن بودم که در این رابطه به احمدی نژاد نامه نوشتم که مگر این مسجد بیرون از نهاد بود که بدون هماهنگی با من برای آن هیات امنا تعیین کردید؟! بقایی بابت این نامه ناراحت شد و گفت عزل می کنم و گفتم عزل کن برخی امدند و پادرمیانی کردند که شما نامه را پس بگیر و شما هم به پستت برگرد من گفتم برای مقام نیامده ام. همان روز مشایی به من زنگ زد که شما بیا نامه ای بنویس که من منظورم این نبود و ... که در پاسخ به او گفتم این چه حرفی است که می زنید یعنی من برای یک پستی بیایم برخلاف نظرم رفتار کنم. شما چرا این حرف را به زبان می آورید ؟ مشایی گفت بیا استخاره کن گفتم باشد که استخاره کردم و بسیار بد آمد.

بعدا متوجه شدم اینها تمام تصمیم خود را در دولت و در سطح کلان در محل ساختمان سفید از زمان ناهار تا بعد از آن اتخاذ می کنند و نقش بیشتر را هم بقایی به گردن داشت. من آنجا فهمیدم که هر شکایتی از بقایی به احمدی نژاد فقط دشمنی های احمدی نژاد را بیشتر می‌کند.

وقتی حکمی صادر نشده است شما حق ندارید علیه یک قوه و رئیس قوه قضائیه این چنین صحبت کنید بنده طلبه ای هستم که قوه قضائیه برخورد خوبی با من نکرد اما هیچ موقع مصاحبه ای علیه قوه قضائیه از من نمی بینید. حتی آقای روحانی که با هم رفیق بودیم و در عزل من بسیار بد برخورد کرد و اولین نفر مرا عزل کرد اما هیچگاه در صدد تضعیف دولت و قوه مجریه برنیامدم. نمی شود به دلیل ناراحتی و دلخوری قوا را زیر سوال برد. از احمدی نژاد هم می خواهم تغییر روش دهد.

با صحبت های شما می توان این نتیجه را گرفت که تصمیم احمدی‌نژاد برای ثبت نام در انتخابات نیز از تحت تاثیر بقایی بوده است؟

آقای بقایی که صددرصد می دانست رد صلاحیت می شود و از مدتها پیش پرونده اش در جریان بود و حتی به خوبی می دانست که اساسا شورای نگهبان اجازه مطرح شدن او را نخواهد داد که کار به بررسی صلاحیت برسد. با این وجود کاملا مشخص بود که شورای نگهبان احمدی نژاد را هم رد صلاحیت می کند و من در تمام مصاحبه هایم گفته بودم.

یعنی نهی رهبری هم نبود باز رد صلاحیت می شد؟

بدون شک رد صلاحیت می شد. اصلا یک دلیل نهی رهبری همین بود که می دانستند رد صلاحیت می شود و برای همین به مصلحت خود احمدی نژاد می دانستند که ثبت نام نکند. دلیل آن هم عملکردی بود که داشت. اگر او دولت را به خوبی تحویل می داد و به دنبال ایجاد جنجال در کشور نبود و سکوت می کرد امروز چنین نظری در موردش ایجاد نمی شد.

تقابلی که امروز انجام می دهند یعنی صحبت علیه قوه قضائیه آن هم به گونه ای که گویا می خواهند مستقیم بگویند علیه ما وارد عمل شو بازداشت کن یا قرار محدودیت صادر کن به چه علت است؟ آیا می خواهد قهرمان سازی کند؟

نه او به دنبال تشنج و فرار رو به جلو است.

یعنی پرونده قضایی بقایی به محکومیت منجر می شود؟

با توجه به اطلاعاتی که دارم و از آنجایی که به مسائل قضایی آشنا هستم شک نکنید که او محکوم خواهد شد و خودش هم چون می داند محکوم می شود فرار روبه جلو را کلید زده و می خواهد مملکت را به تشنج بکشد.

محکومیت در انتظار آقای احمدی نژاد هم هست؟

اگر این تخلفات ادامه پیدا کند بله.

با توجه به تخلفات امروز و پرونده هایی که در مورد احمدی نژاد مطرح است گفته می شود مسائل اقتصادی را در بر می گیرد و از همین رو احمدی نژاد تلاش می کند تا موضوع را سیاسی جلوه دهد آیا به نظر شما اینطور است؟

سیاسی که قطعا نیست اما غیرمالی هست ؛برای نظام ما الحمدالله آبروی افراد مهم است ولی قطعا شما بدانید فقط تخلفات مالی نیست و غیرمالی هم وجود دارد.

منظور شما از غیرمالی چیست؟

غیرمالی نیست یعنی سیاسی و مالی نیست.

یعنی اخلاقی؟

من موضوع را باز نمی کنم؛ اینها می خواهند با فرار رو به جلو کار خود را به پیش ببرند.

به نظر شما ادامه این رفتارها به برخورد با خود آقای احمدی نژاد هم می رسد؟

صد در صد می رسد. جالب است وقتی آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بود همین صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه بود چرا آن زمان این اتهامات را مطرح نمی کرد چرا امروز بیان می کند.

این رفتارها درست برخلاف نظر امام و آقا است و این جرم است و این رفتارها ادامه پیدا کند باید آقای احمدی نژاد هم محکوم شود. قضیه احمدی نژاد با رفسنجانی و خاتمی خیلی فرق می کند آنها حزب و طرفدار دارند درحالی که احمدی نژاد نه حزب دارد و نه طرفدار دارد حتی دوستان خود را هم از دست داده است. من از دوستانشان بودم یک نهی رهبری را افشا کردم ببینید چه بلایی به سر من آوردند و چه اتهاماتی زدند. چه کسی فکر می کرد امیری فری که 30 سال در سپاه بود را به زندان ببرند. بخاطر آنها ما را بازداشت کردند تصور می کردند ما هم با تخلفات آنها همراه هستیم . این افراد کاری کردند که همه از آنها دور شدند از نیکزاد و حسینی وزارت ارشاد گرفته تا حسینی اقتصاد.

آقای خاتمی بلاخره حزبی دارد طرفدارانی دارد برخی علما حامی او هستند اما امروز یک مرجع را نام ببرید که از آقای احمدی نژاد حمایت کند کسی نمانده. من دوستانه می گویم آقای احمدی نژاد از این رفتار فاصله بگیرید من شما را دوست دارم.

یعنی شما هنوز به احمدی نژاد علاقه مند هستید و اگر از بقایی و مشایی فاصله بگیرد بار دیگر از او حمایت می کنید؟

بله من اولین نفری هستم که با ایشان همکاری می کنم و از قدرتی که دارم استفاده می کنم رابطه ایشان را به رهبری نزدیک کنم. آیا اقای احمدی نژاد که زمانی رئیس جمهور بود نمی توانست به جای آقای فدایی به عنوان مشاور رهبر منصوب شود؟! آقا دنبال یار و خدمت گذار هستند. چرا باید کار به جایی برسد که عضویت او در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم با اما و اگر باشد و حتی برخی به حضور او در این مجمع اعتراض کنند. من می خواهم بگویم امروز حتی برای بکار گرفتن احمدی نژاد در حد یک استاندار یا وزیر هم اکراه وجود دارد و اینها به خاطر کارهایی است که تا امروز انجام داده است و من از مهر همکاری که با او بر پیشانی ام خورده است شرمنده ام.

من خطاب به آقای احمدی نژاد می گویم لازم است برگردد سمت آقا از ایشان و از ایشان عذر خواهی کند و راه خدمتگزاری در پیش بگیرد.

به نظر شما اگر احمدی نژاد برگردد باز اصولگرایان به او اعتماد خواهند کرد؟

نه دیگر تمام شد؛ البته با این روش، او دیگر به تاریخ سپرده شد و بعید می دانم دیگر احمدی نژاد بتواند به عرصه سیاسی بازگردد. ما اگر بخواهیم دوره های بعد فردی با خصوصیات مثبت احمدی نژاد داشته باشیم باید به دنبال فرد جدیدی بگردیم که دارای آن خصلت های مثبت به علاوه عقل سیاسی باشد.

منبع: آخرین نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۰۷۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روایت ها از دوران استانداری محمود احمدی نژاد در اردبیل و ردپای محصولی در سوآپ نفتی در همان دوره، بارها و بارها تکرار شده است.

محمود عباس‌زاده مشکینی، نماینده فعلی مشکین شهر در مجلس که طی روزهای اخیر مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، روایت خود از این ماجرا را دارد. . او که در دوران استانداری احمدی نژاد در اردبیل، مدیر کل امور شهری و روستایی استانداری اردبیل بوده است می گوید؛«ما نفت را از آذربایجان به ارزانی می‌خریدیم و بعد به گرانی می‌فروختیم که در اینجا پولی نصیب استان می‌شد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمی‌گرفتیم و یک خلاقیتی بود.»

او حضور محصولی در یکی از کارگزاری هایی که مسئول این سوآپ نفتی بودند را رد نمی کند و تاکید دارد؛«خیلی‌ها بودند که نفت و گازوئیل را می‌گرفتند و می‌بردند می‌فروختند و حاشیه سودی هم داشتند. محصولی هم مسئول یکی از این کارگزاری ها بود.»

بخش هایی از گفتگو با محمود عباس‌زاده مشکینی، نماینده مشکین شهر در مجلس یازدهم را بخوانید؛ (مشروح این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.)

****

*آقای عباس‌زاده! روایت های زیادی از رابطه احمدی نژاد و محصولی در دوران حضورشان در ارومیه و اردبیل شنیده می شود، خصوصا در ماجرای سوآپ نفتی. روایت شما از این رابطه و پرونده چیست؟

در مورد محصولی قضیه به این ترتیب است که او در دوره‌ای تحت عنوان فردی از بخش خصوصی به اردبیل آمد، آن زمان احمدی‌نژاد استاندار اردبیل بود و این دو ارتباطی داشتند، بعد از آن هم در دولت احمدی‌نژاد وزیر شد و همکاری افزایش پیدا کرد.

فاصله بین احمدی نژاد و محصولی بیشتر خواهد شد

با توجه به اینکه بنده هر دو نفر را می‌شناختم از ابتدا متوجه تفاوت‌های فکری این دو نفر می‌شدم کما اینکه در شکل‌گیری جبهه پایداری که بنده فکر می‌کنم پایه‌گذار این جریان محصولی بود، این تفاوت خودش را نشان داد و معلوم بود که تفکر احمدی‌نژاد این نیست و هر چه جلوتر آمدیم این تفاوت‌ها آشکارتر و روشن‌تر شد.

بنده دو جریان احمدی‌نژاد و محصولی را به عنوان دو جریانی که زاویه آنها کم شود، پیش‌بینی نمی‌کنم و حتی اعتقاد دارم این زاویه بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. اگر محصولی و احمدی‌نژاد را به عنوان دو فرد در نظر بگیریم فاصله آنها بیشتر خواهد شد اگر به عنوان دو جریان هم در نظر بگیریم، باز هم فاصله آنها بیشتر خواهد شد چراکه تفاوت‌های فکری ساختاری دارند.

سوآپ نفتی خلاقیت خوبی بود زیرا...

*شما در جریان مسائل مرتبط با قضیه سوآپ نفتی هم هستید؟

از نزدیک خیر اما از دور بله. جریان به این ترتیب بود که در آن زمان میان آذربایجان و ارمنستان اختلاف بود و ارمنستان میان آذربایجان و نخجوان که مربوط به خاک آذربایجان است، فاصله انداخته بود و آذربایجان نمی‌توانست به این استان سوخت برساند، از طرفی استان‌های ایران سهمیه نفت و گازوئیلی ندارند، آن زمان خلاقیت خوبی صورت گرفت و از داخل کشور چیزی به بیرون نرفت.

آن زمان میان ایران و جمهوری آذربایجان قراردادی بود که طبق آن نفت و گازوئیل را باکو از طریق پارس‌آباد وارد ایران می‌کرد، کامیون‌های آذری عرض استان اردبیل و آذربایجان شرقی را می‌پیموندند، به سمت جلفا می‌رفتند و مجدداً وارد خاک نخجوان می‌شدند، قرار بود حق راهی به ایران پرداخت کنند اما از دولت وقت ایران مجوز قانونی گرفتند و با ابتکاری گفتند که وقتی دولت مرکزی به اردبیل نفت و گازوئیل می‌دهد به جای اینکه این موارد را به پالایشگاه اردبیل بفرستد، سهم ما را از تبریز پرداخت کند و ما در داخل استان نفت و گازوئیل وارداتی باکو را استفاده می‌کنیم و کامیون‌ها هم دیگر عرض استان اردبیل را نمی‌روند، بلکه ما همین نفت و گازوئیل وارد شده را مصرف می‌کنیم و از سهم اردبیل و میزان سوخت مصرفی نخجوان را از تبریز می‌دهیم.

نفت را از آذربایجان به ارزانی می‌خریدیم و بعد به گرانی می‌فروختیم

ما نفت را از آذربایجان به ارزانی می‌خریدیم و بعد به گرانی می‌فروختیم که در اینجا پولی نصیب استان می‌شد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمی‌گرفتیم و یک خلاقیتی بود.

البته این کار را به کارگزار می‌دادند که انجام دهد به این ترتیب که به او می‌گفتند سهم ما را بگیر و فلان جا بفروش، لذا این کار با مجوز و قانونی صورت گرفت و هم به نفع استان بود. دولت که تغییر کرد و اصلاح‌طلبان روی کار آمدند، پرونده تشکیل دادند شکایت کردند وکیل گرفتند و نهایتاً نتوانستند آنچه می‌خواهند را اثبات کنند.

هیچ کسی در جریان پرونده سوآپ نفتی بازداشت نشد

*اما آقای اقبال عباسی، شهردار وقت گفته که چند نفر در جریان این پرونده بازداشت شدند...

خیر، هیچ‌کس بازداشت نشد، اقبال عباسی شهردار اردبیل زمان استانداری احمدی‌نژاد بود که بعد اصلاح‌طلب شد. خیر قضیه به این ترتیب نبود، پرونده تشکیل شد، به تهران آمد و تا دیوان عالی کشور و آن اتهاماتی که اصلاح‌طلبان به اینها زده بودند، رأی برائت گرفتند که اگر این رأی صادر نمی‌شد اینها نمی‌توانستند وزیر و و کیل شوند...(با خنده)

*همه پول‌های ناشی از سوآپ...

من شخصاً در جریان روند آن پرونده قضایی بودم که نهایتاً رأی برائت صادر شد.

محصولی، مسئول یکی از کارگزاری هایی بود که نفت و گاز را می فروخت و حاشیه سودی داشت

*بنابراین منظور شما این است که از این سوآپ نفتی هیچ پولی عاید محصولی و احمدی‌نژاد نشد؟

آن زمان سازمان همیاری‌های احمدی‌نژاد بود که این سازمان هیئت امناء داشت و درآمد آن با سیاست‌گذاری هیئت امناء هزینه می‌شد، لذا بحث شخصی نبود. البته آن زمان فقط یک کارگزار نبود بلکه کارگزاران فراوانی بودند که با سازمان همیاری‌های شهرداری قرارداد می‌بستند و این کار را انجام می‌دادند، لذا کارگزار سود می‌کرد.

*محصولی هم یکی مسئول یکی از آن کارگزاری ها بود...

بله محصولی هم به عنوان کارگزار طرف قرارداد بود، البته خیلی‌ها بودند که نفت و گازوئیل را می‌گرفتند و می‌بردند می‌فروختند و حاشیه سودی هم استفاده می‌کرد. در حال حاضر هم شرایط به همین ترتیب است به عنوان مثال فردی که نفت ایران را به عراق می‌برد، سود می‌کند. در این مورد خیلی حرف‌ها گفته شد.

۲۷۲۱۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898751

دیگر خبرها

  • از احمدی‌نژاد تا رییسی/چه کسی پای رانت را به بازار خودرو باز کرد؟
  • دو ضربه مهم به بودجه‌نویسی کشور؛ یکی در دولت احمدی‌نژاد و یکی در دولت رئیسی
  • اسموتریچ خواستار ترور رهبران حماس، نابودی کامل غزه و تحریم دولت رام‌الله شد
  • (تصاویر) برگزاری نماز جماعت پشت سر محمود احمدی‌نژاد!
  • روایت ده نمکی از پیشنهاد وزیر شدنش در دولت احمدی نژاد
  • محمود احمدی نژاد و مادر هوگو چاوز سوژه شدند
  • عکس| سرنوشت ترسناک احمدی نژاد از زبان رائفی‌پور
  • تحلیلگر صهیونیست: اسرائیل در آستانه شکست کامل و نابودی است
  • فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
  • چرا دوباره مادر چاوز؟