قصههای خواندنی از زندگی آخرین پیامبر+ فیلم
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۰۲۰۲۸
هرساله تعداد قابل توجهی کتاب در موضوعات دینی برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر میشود، اما متأسفانه همه این آثار ارزش مطالعه را ندارند و به نوعی باعث سردرگمی خانوادهها میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، هرچند ردپای ادبیات دینی کودک و نوجوان در ایران را میتوان از لابهلای کتابهایی که در قالب حکمت و حکایت، در سدههای گذشته نوشته شده، جست، اما ادبیات دینی کودک و نوجوان به شکل نظامیافته از دوره قاجار و کم و بیش از مجلات آغاز شد و تا امروز هم ادامه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با وجود این سابقه، ادبیات این حوزه برای گروه سنی کودک و نوجوان پس از انقلاب رشد چشمگیر داشته و مسیر جدیدتری را پیمود؛ رشدی که عمدتاً متأثر از فضای دینی حاکم بر جامعه بوده و پیروزی انقلاب و وقوع جنگ تحمیلی نیز بر آن را بیش از پیش کرد. حال بعد از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، به نظر میرسد ادبیات دینی کودک و نوجوان امروز از دوران طلایی خود فاصله گرفته است. به زعم بسیاری از کارشناسان این حوزه، هر ساله از شمار آثاری که با در نظر گرفتن نیازهای مخاطب کودک و نوجوان و با خلاقیت در سبک و موضوع به بازار کتاب راه مییابد، کاسته میشود.
بیشتر بخوانید: تجارت با دین در بازار کتاب
در چنین بازاری شناسایی عناوین خوب و قابل توجه برای گروه سنی کودک و نوجوان دشوارتر میشود. بههمین منظور و با توجه به فرارسیدن ایام مبارک میلاد نبی مکرم اسلام(ص)، تعدادی از عناوینی را که درباره زندگی و سیره رسول خدا(ص) نوشته شده، معرفی میشود.
«محمد(ص) مثل گل بود»
اثر حجتالاسلام و المسلمین غلامرضا حیدری ابهری، در هشت جلد از سوی بوستان فدک منتشر شده است. این اثر تلاش دارد تا با نگاهی به سیره پیامبر اکرم(ص)، داستانهایی را برای زندگی امروز کودکان روایت کند. در این کتاب 40 محور از سیره و سبک زندگی پیامبر مکرم اسلام(ص) با زبانی روان و صمیمی بیان شده و خواننده با تمثیلهایی که حیدری ابهری آورده غیر مستقیم وارد زندگی شخصی پیامبر میشود.
از سوی دیگر، کتاب قابلیت کاربرد در مدارس و مهدهای کودک را نیز دارد؛ به این صورت که حتی مربیان مدارس و مهدکودکهای میتوانند هر بخش را که برای مثال با عنوان «چرا نباید عصبانی شویم» یا «چرا باید به پدر و مادر خود نیکی کنیم» آغاز میشود در یک مرتبه برای کودکان و دانشآموزان بخوانند و آنها را با توجه به نحوه نوشتار حیدری ابهری در ادامه دادن موضوع شریک کنند.
ساختار کتاب به گونهای طراحی شده که کودکان حضور پیامبر(ص) را در زندگی عادی خود حس کنند و به راحتی بتوانند از آن حضرت الگو بگیرند. این کتاب علاوه بر آموزش سبک زندگی پیامبر به رشد تفکر کودکان و پرورش هوش اخلاقی آنان نیز کمک میکند. علاوه بر این، مثالهایی که نویسنده در ابتدای هر مورد بیان کرده به کودک کمک میکند که نسبت به اصل قضیه توجه بیشتری کند زیرا مثالها با دقت انتخاب شده و این روش یکی از روشهای آموزشی قرآن کریم محسوب میشود.
انتشار این اثر با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه بود. حیدری ابهری از جمله نویسندگانی است که به دلیل ارتباط مستقیم با کودکان، آثار خود را براساس نیاز آنها مینویسد.
«پیامبر و قصههایش»
از حیدری ابهری عنوان دیگری نیز درباره سبک زندگی پیامبر اکرم(ص) منتشر شده است. نویسنده در کتاب «پیامبر و قصههایش» علاوه بر انتخاب حکایتهای مفید و متناسب با سن مخاطب، سعی کرده سادگی و صمیمیت را که از مهمترین ویژگیهای زبان کودک و نوجوان است، رعایت کند. حکایتهای کتاب «پیامبر و قصههایش» از اخلاق فردی و اجتماعی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و نحوۀ برخورد ایشان با دوستان، دشمنان و حتی طبیعت و حیوانات، تصویری جامع و جذاب از سیرۀ نبوی برای مخاطب کم سن و سال خود به تصویر میکشد، و از این راه کوشیده تا خواننده را به پیامی که در دل هر حکایت وجود دارد توجه دهد.
همچنین در کنار هر حکایت بخشی با عنوان «بیشتر بخوان، بهتر بدان» قرار داده شده تا مخاطبِ کوچکِ کتابِ «پیامبر و قصههایش» بتواند بیشتر به عمق موضوع وارد شود و با مطالعۀ آن به موضوع اصلی بهتر پی ببرد. تصاویر متنوع و رنگ آمیزیهای جذاب کتاب هم علاوه بر اینکه با متن آن ارتباط خوبی برقرار کرده، سادگی و جذابیت مختص به خود را دارد که توجه هر کودک و نوجوانی را به سوی کتاب جلب میکند.
«30 روز با پیامبر»
این اثر با عنوان «سی روز با پیامبر(ص)» در 12 جلد تدوین شده که در هر جلد آن، 30 داستان از زندگی نبی مکرم اسلام(ص) نقل شده است. حسین فتاحی، نویسنده، برای نگارش این اثر از منابع متعدد بهره برده است. فتاحی در گفتوگو با تسنیم، درباره این اثر گفته است: این مجموعه از تولد ایشان آغاز میشود و در ادامه دوران کودکی پیامبر(ص)، رفتن به خانه ابوطالب، دوره نوجوانی، زمانی که ایشان به نبوت مبعوث شدند و ... در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه تلاش شده تا نگاهی همهجانبه به زندگی پیامبر(ص) داشته باشم، افزود: مجموعه «سی روز با پیامبر(ص)» تلاش دارد تا ایشان را به عنوان الگویی کامل برای گروه سنی کودکان و نوجوانان معرفی کند. مخاطب اصلی این مجموعه کودکان در دوره دبستان هستند، هرچند به نظرم میتواند برای گروههای سنی بالاتر نیز مورد استفاده قرار گیرد و مفید باشد.
بیشتر بخوانید: توبهکار شدهام
این نویسنده ضمن اشاره به استفاده از منابع به کار رفته برای نگارش این مجموعه گفت: سعی کردم تا آنجایی که سوادم اجازه میدهد، مشهورات زندگی ایشان را بیاورم. سبک زندگی و سیره ایشان در خانواده، همسایهها، مردم، مهربانیاش که شامل همه از انسان گرفته تا پرندگان و حیوانات و ... در این اثر مورد توجه قرار گرفته است.
«آخرین فرستاده»
«آخرین فرستاده» اثر محمدرضا سرشار(رهگذر) از جمله دیگر آثاری است که درباره زندگی پیامبر اکرم(ص) نوشته شده و با همت انتشارات مدرسه روانه بازار کتاب شده است. این کتاب در واقع زندگینامه داستانی رسول گرامی اسلام(ص) است.
زندگینامه داستانی،سالشمار زندگی، چهل سخن ا ز پیامبر از جمله بخشهای این اثر را تشکیل میدهد. یکی از ویژگیهای کتاب حاضر فهرست منابع آن است که 33 منبع قدیمی و متاخر درباره زندگی و سیره پیامبر اکرم(ص) را ذکر کرده و از این جهت میتواند راهنمای خوبی برای شناسایی کتابهای خوب در این زمینه باشد.
«پیامبر عزیز ما»
مجموعه 9 جلدی کتابهای «پیامبر عزیز ما» تصویر شاعرانه از اخلاق پیامبر اعظم(ص) است که برای گروههای سنی قبل از دبستان و دوره ابتدایی (الف وب) سروده شدهاند. اشعار این مجموعه با وزن و آهنگی شاد سروده شدهاند و به سادگی در ذهن کودکان باقی میمانند.
«شاپرکها در باغ» با موضوع رفتار پیامبر با کودکان، «بچهها سلام» با موضوع آداب اجتماعی پیامبر(ص)، «دو کبوتر» با موضوع رفتار پیامبر(ص) با حیوانات، «چوپان کوچک» با موضوع اهمیت کار نزد پیامبر(ص)، «داور کشتی» با موضوع بازی پیامبر با کودکان، سوار مهربان با موضوع مردمداری رسول خدا(ص)، از عناوین این مجموعه است که خواندن آن برای کودکان توصیه می شود.
این مجموعه شامل سرودههای سیدمحمد مهاجرانی و ویراسته مصطفی رحماندوست است و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی آن را منتشر کرده است.
انتهای پیام/
R1013197/P1013197/S4,35/CT7منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۰۲۰۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.