Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- سرمربی تیم فوتبال پدیده مشهد گفت: می‌خواهم ثابت کنم شاگرد خلف فیروز کریمی هستم.

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری میزان، رضا مهاجری در نشست خبری پیش از دیدار تیمش برابر گسترش فولاد تبریز در هفته پانزدهم لیگ برتر اظهار داشت:در ابتدا میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) را تبریک می‌گویم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فردا آخرین بازی نیم‌فصل ماست. ما در نیم‌فصل اول فراز و نشیب زیادی داشتیم، اما خدا را شکر که جایگاه‌مان در جدول خوب است.

وی ادامه داد: ما لیگ را خوب شروع کردیم. در ادامه مقداری لغزیدیم، اما الان نتایج خوبی داریم. امیدوارم که بازی با گسترش فولاد حسن‌ختامی برای مسابقات نیم‌فصل باشد. گسترش فولاد تیمی است که متحول شده، تیمی که در چهار بازی گذشته‌اش سه پیروزی داشته است و این نشان می‌دهد که کادر فنی بزرگی دارد. وقتی فیلم بازی‌های تیم‌های کریمی را می‌بینیم می‌فهمیم که باید بیشتر تلاش کنیم و چقدر عقب هستیم. واقعاً آدم لذت می‌برد از بازی‌های گسترش فولاد. امیدوارم در این بازی ثابت کنم که شاگرد خلف کریمی هستم. من خیلی چیز‌ها از ایشان یاد گرفته‌ام و اگر الان می‌توانم کمکی به فوتبال شهرمان بکنم این از شاگردی فیروز کریمی است.

سرمربی تیم فوتبال پدیده خراسان راجع به مصدومان و محرومان تیمش برای دیدار فردا مقابل گسترش فولاد تبریز تصریح کرد: خدا را شکر بعد از مدت‌ها محروم نداریم. مصدومان هم یکی یکی اوضاع‌شان بهتر می‌شود به جز سلیمانی که از ناحیه مچ پا آسیب‌دیده است. معین عباسیان به این بازی می‌رسد و مرادمند و گرامی هم مصدوم هستند.

مهاجری همچنین خاطرنشان کرد: ما تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که در نیم‌فصل سه تا چهار بازیکن در پست‌های دفاع، هافبک و حمله جذب کنیم. خوشبختانه در نیم‌فصل بهترین خط حمله را داشتیم و خدا را شکر که این اواخر موفق شدیم با کاستی‌هایی که وجود داشت، خط دفاع‌مان را هم بهبود ببخشیم. ما موفق شدیم با تمرکز بالا مقابل پرسپولیس و سیاه‌جامگان کلین‌شیت کنیم. جوان‌های خوبی به تیم ما اضافه شدند که می‌توانند آینده تیم‌مان را تضمین کنند. به نظرم پدیده راهش را پیدا کرده است. اگر کسی بعد از این به این تیم بیاید با این وضعیت کار ساده‌تری خواهد داشت.

وی با اشاره به نقش مهم تماشاگران در ورزشگاه یادآور شد: امیدوارم تماشاگران در این بازی به ورزشگاه بیایند، چرا که ما به آنها مخصوصاً در دقایقی که بازی‌مان دچار رکود می‌شود، نیاز داریم. تماشاگران می‌توانند ما را در جریان بازی بیدار کنند. ان‌شاءالله فردا یک بازی خوب و تماشاگرپسند همراه با پیروزی رقم بخورد.

مهاجری درباره حکم کمیته انضباطی مبنی بر محرومیت دو جلسه‌ای سرپرست تیم پدیده به دلیل اتفاقات بازی مقابل نفت تصریح کرد: در این بازی شرایط حساس بود و وقتی که در تعویض‌ها تأخیر به وجود آمد سرپرست تیم ما اعتراض کرد. من فکر می‌کنم بحث خاصی هم پیش نیامد، اما سرآسیابی دو جلسه محروم شد. به نظرم تصمیم‌گیرنده‌ها و حسن‌زاده، رئیس کمیته انضباطی باید یک مقدار دقت بیشتری داشته باشد یا اگر محرومیتی بیشتر از یک جلسه اعمال می‌کنند باید طرف را دعوت کرده و از او توضیح بخواهند. فکر می‌کنم در مورد این محرومیت اغراق شده باشد. به نظرم باید در محرومیت‌های بیشتر از یک جلسه دقت بیشتری شود.

سرمربی تیم فوتبال پدیده خراسان در واکنش به پرسشی درباره اینکه این بازی قرار است در ورزشگاه امام رضا (ع) برگزار شود و با توجه به اینکه کیفیت چمنش پایین است آیا این مسئله روی عملکرد تیم شما تأثیر می‌گذارد یا خیر، گفت: بالاخره بازی در این ورزشگاه می‌تواند به ما کمک کند، آن هم با وجود حس خوبی که تماشاگران به ما می‌دهند. در این هوا منطقه ورزشگاه ثامن بسیار سرد است و بازی در ورزشگاه امام رضا (ع) به ما کمک می‌کند. البته باید چمن ورزشگاه امام رضا (ع) را ببینم، اما فکر می‌کنم شرایطش بهتر شده و در حدی بوده است که برای این بازی مجوز گرفته.

مهاجری درباره اینکه کی‌روش اعلام کرده است که بازیکنان ملی‌پوشان لیگ برتری بعد از هر بازی در لیگ یک روز در اختیار تیم ملی قرار بگیرند گفت: فکر می‌کنم کی‌روش را باید باور داشته باشیم. او یک مربی کاربلد و باتجربه است و طبق رزومه‌ای که دارد دیگر نباید بگوییم که او کجا کار کرده است. تیم ملی ابزار و دسترسی‌هایش مقداری جلوتر از باشگاه‌هاست. از آن طرف ریکاوری نقش مهمی دارد. در این موضوع دو احتمال وجود دارد. یکی اینکه بدنساز‌های باشگاه‌ها با کادر فنی تیم ملی هماهنگ شوند و بدانند که باید چه کار‌هایی انجام دهند و دوم اینکه با توجه به اینکه ابزار‌های تیم ملی بیشتر است، این حرکت می‌تواند به نفع ما هم تمام شود.

وی در خاتمه تصریح کرد: بازیکنان بعد از بازی‌ها می‌روند و با مِتُد روز دنیا ریکاوری می‌شوند. مثلا زمانی که ما در تبریز بازی داریم ما باید در روز بازی به شهر خودمان برگردیم و معمولاً ریکاوری‌مان ۲۴ ساعت بعد از بازی خواهد بود. ما در این مدت به بازیکن نیاز نداریم و این موضوع می‌تواند حتی به ما کمک کند. البته اعضای کادر فنی تیم ملی حتماً در مورد این موضوع فکر کرده و سنجیده عمل خواهند کرد.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۰۴۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دراین موزه حسابی بچگی کنید | نوستالژی هایی که هیچ کجا پیدا نمی شوند

همشهری آنلاین- سحر جعفریان: خانم بیات به میان‌ِ متراکم بازیچه‌ها دست می‌برد و علی‌وَرجه چوبی را که قدمتی دراز دارد، بیرون می‌کشد. بعد رو به سوی پسرکان دبستانی که بازیگوشی، قرار از کفشان برده، رسا می‌گوید: «کی آقای علی‌ورجه رو می‌شناسه!؟» و بچه‌ها که از تعجب چشمانشان به غایت، گرد شده، خیره به علی‌ورجه می‌مانند و حسابی وراندازش می‌کنند. تعدادی‌شان سعی دارند جلو بروند و دستی به آن بازیچه نادیده بکشند و تعدادی دیگر نیز در قیاس سریع آن با گوشی‌های هوشمند و انواع بازی‌های سوپر گرافیکش مانند دیابلوایمورتال، دیسلیت، ایپکس لجندز یا دستگاه و کنسول‌های پلی‌استیشن، ایکس‌باکس، سوییچ‌لایت و لاجیتک جی‌کلاود و یا حتی فیگور یا عروسک‌های برساخته از معروف‌ترین شخصیت‌های انیمیشنی از دخترکفشدوزکی، السا و آنا گرفته تا بَتمن، جوکر و هری‌پاتر هستند. حیرتشان ادامه دارد و طولانی شده. اما خانم بیات هم دست بردار نیست و این بار با برداشتن عروسک تَکم که آن نیز چوبین است و آراسته به پارچه‌هایی خوش‌رنگ بر بار حیرانی آنها که زبان به کام فرود بردن‌شان جزو محالات بوده، می‌افزاید و آهنگین، چنین می‌خواند: «تکم، تکم ناز ائیلر/ چوبانا آواز ائیلر/ ییغار قویون قوزونی/ بایراما پیشواز ائیلر». این آغاز یک تور تفریحی متفاوت در موزه‌ای خاطره‌انگیز و سرگرم‌کننده است نه فقط برای پسربچه‌های بازیگوش دبستانی که برای همه افرادِ دوستدار بازی و اسباب‌بازی؛ از خردسال ۳ ساله تا کهن‌سال ۱۰۰ ساله. به موزه اسباب‌بازی و عروسک خوش آمدید.

وقتی علی‌ورجه بود اما بَتمن نبود!

پسربچه‌ها که پاسخی برای سوالات خانم بیات ندارند دوباره بنای هیاهو و همهمه می‌گذارند. باربد کلاس دوم دبستان است و در میان پسربچه‌ها. ترکیب موهای فر و پر که نیمی از پیشانی‌اش را پوشانده با آن عینک گرد و سیاه، دوست‌داشتنی‌ترش کرده. آنقدر که وقتی یکی از بازیچه‌های تعادلی هنگام بازی از دستش افتاد و شکست، نه خانم بیات که مدیر موزه و نه خانم منطقی که طراح بازی‌های گروهی و راهنمای موزه هستند، هیچ‌یک راضی به سرزنش یا برخوردی جدی با او نشدند. اتفاقی که به گفته آرزو بیات که بیش از ۲۰ سال است علاقه و کارش را در این موزه به هم گره زده و بالغ بر هزار و ۵۰۰ بازیچه بومی و غیربومی، کلاسیک و مدرن را گِردآورده، بسیار رخ داده و هر بار نیز خودش یا یکی دیگر از مجموعه‌داران موزه یعنی پیام احتسامی کار تعمیر آن اسباب‌بازی‌ها را در کارگاه ساخت و تعمیر بازیچه‌های موزه بر عهده گرفته‌اند. بازیچه علی‌ورجه بعد از کلی دست به دست چرخیدن و پیچ و تاب خوردن روی آن طناب متصل، حالا به دستِ برسام کوچولو رسیده. کمی با آن بازی می‌کند و بعد مشتاقانه می‌رود سراغ خانم بیات: «خاله؛ من کارتون علی‌ورجه رو ندیدم؟» خانم بیات هم گویی منتظر این پرسش بوده، فرصت را مغتنم می‌یابد و خطاب به همه پسربچه‌ها می‌گوید: «زمان‌های خیلی قدیم، پدرها و مادرها در همه جای دنیا برای بچه‌هاشون بازیچه درست می‌کردند از سفال، استخوان‌های حیوانات، چوب و برگ، فلز، پارچه و غیره. یکی از اون بازیچه‌ها، آدمک‌ورجه بود که توی کشور ما به علی‌ورجه مشهور شد. علی‌ورجه یه خواهر هم داره به اسم پَری‌ورجه یا لیلاورجه.»

بیشتر بخوانید:‌این مرد «مستر خروس» است

ملاقات با چَمچِه خاتون و باربی

صدای بازیچه‌های طبلک و قارقارک زیرِ صدای هیاهوی پسربچه‌ها به خوبی شنیده می‌شود؛ آن هم در حالی که انواع اسلینکی‌ها در دستان آنها کِش می‌آیند. کمی بعد که پسربچه‌ها از تماشا و بازی با نمونه‌هایی از فرفره، چرخی، عروسک‌های بومی شهرهای مختلف کشور (نه‌نه گندمی، آروس، بوکه بارانه، لیلی، دهتولوک، چَمچِه خاتون، گلین، دوتوک، بی‌بی کُگ)، ماتروشکا، عروسک پارویی، یویو، تیله، عروسک و بازیچه‌های پلاستیکی و های‌پلاستیک، چینی، پولیشی، سیلسکونی، پارچه‌ای و موزیکال، فارغ شدند با عبور از راهرویی باریک به خود نوید بازی‌های فراوان دیگر در بخش دوم موزه (معاصر) را می‌دهند. در این بخش، چند خانم جوان سرگرم بازدید و آشنایی با سیر تکامل بازیچه‌ها هستند. انواع لگو و اسباب‌بازی‌های معاصر که البته قدیمی‌ترین‌شان دوربینی سه‌بعدی یا همان ویومستر انگلیسی و قطار کوکی آلمانی (۱۹۲۰) است در ویترین‌ها دیده می‌شود. یزدان، کلاس اول است و با دیدن ربات‌های مکانیکی دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی و ماشین‌های برند چنان به وجد آمده که بی‌دریغ اشک می‌ریزد و می‌گوید: «من از اینا می‌خوام خاله! یکیش رو به من می‌دی!» آن طرف‌تر، طاها رویای ساختن اسباب‌بازی‌های خفن را در سر می‌پروراند! خفن همان اصطلاحی‌ست که او در گوشِ علیسان (دوستش) زمزمه می‌کند تا به درستی حق توصیفی کامل از اسباب‌بازی‌های دست‌ساز خود را ادا کرده باشد. بعد از تصمیم‌گیری برای شغلی که در بزرگسالی انتخاب خواهد کرد، مقابل ویترین کتاب‌های داستان قدیمی، بازی‌های فکری و مجموعه تقریبا کاملی از سِری عروسک‌های باربی می‌ایستد.

به یاد خاطره‌هایی که هیچ از تراژدی کم ندارند

زمان آن فرا رسیده که خانم بیات برگه‌هایی سفید میان بازدیدکنندگان تقسیم کند تا تصویر جذاب‌ترین بازیچه و اسباب‌بازی‌ که در موزه دیدن را نقاشی کنند. همین می‌شود که اندکی از هیاهوی پسربچه‌ها کاسته می‌شود و باقی بازدیدکنندگان موزه نیز که اغلب بزرگسال هستند، راحت‌تر به کاویدن ویترین اسباب‌بازی‌هایی که با بسیاری‌شان خاطره دارند، می‌پردازند. مریم یکی از همین بازدیدکنندگان است که آهسته به گوشِ نگار می‌خواند: «وای این عروسک رو ببین! وقتی بچه بودم چقدر آرزو می‌کردم یکی از اینان بخرم!» هنوز نگار مجال واکنش به این خاطره که به نظرش کم از یک تراژدیِ تمام عیار دخترانه ندارد، پیدا نکرده که دوباره صدای هیاهو پسرکان به هوا برمی‌خیزد. «خاله... خاله... من کشیدم... ببین...» جالب اینکه علی‌ورجه، اسب چرخی و سنگِ خانه‌سازی بیشترین فراوانی تکرار را در نقاشی آنها داشت و پراستقبال‌ترین بخش موزه نیز کارگاه آموزشی-تفریحی اسباب‌بازی سازی بود. ‌ خانم منطقی تاکید می‌کند: «نسل امروز چون از شناخت و لذت بازیچه‌های بومی و بازی‌های تعاملی قدیمی محروم مانده‌اند، گرفتار به دام بازی‌های رایانه‌ای و اسباب‌بازی‌های مدرن درآمده‌اند.» خانم بیات بعد از بدرقه صمیمانه پسربچه‌ها با روی خوش و اهدای فرفره‌هایی که در کارگاه اسباب‌بازی سازی موزه ساخته شده‌اند و پیش از آمدن گروه دیگری از بازدیدکنندگان، عکس‌های کودکیِ افرادی که به موزه اسباب‌بازی‌های قدیمی اهدا کرده‌اند به دیوارِ دوستداران بازی موزه نصب می‌کند.

بیشتر بخوانید:‌بهزیستی این گلایه زنان مددجو را بشنود

کد خبر 848165 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها بازی خبر مهم موزه جشنواره نمایش عروسکی هنر

دیگر خبرها

  • آنچلوتی: کمی استرس دارم!
  • بادشتوبر: هری کین باید ثابت کند مرد بازی‌های بزرگ است
  • محمد مهاجری به مهدی نصیری: آخر شما را با شاهزاده چکار؟ /یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیف شرف دارد /از این راه برگردید
  • شاگرد و استاد رند | تعقیب و گریز برای صدرنشینی
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • دراین موزه حسابی بچگی کنید | نوستالژی هایی که هیچ کجا پیدا نمی شوند
  • آردا گولر: رئال مادرید گفت که من وارث لوکا مودریچ خواهم بود
  • تنها شانس قهرمانی ایران در والیبال اروپا کمرنگ شد
  • ژاوی: می‌خواهم قرارداد روبرتو تمدید شود/ جاه‌طلبی زیادی دارم
  • ستاره اینتر احترام میلانی‌ها را نگه می‌دارد