سرلشکر صفوی: سعودی یکی از ریشههای ناامنی در منطقه است
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۲۵۱۵۰
به گزارش «نماینده»، سردار سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا طی سخنانی در در نشستهای تخصصی که به همت مجتمع مذهبی المللی_برگزار_شد">فرهنگی ائمه اطهار (ع) برگزار شد، اظهار داشت: این یک واقعیت است که مفهوم قدرت در قرن حاضر از مفاهیم سنتی قدرت خارج شده و هم اکنون در تکوین، ساخت و بروز و ظهور ابعاد جدید قدرت، قدرت رسانه ای بعنوان بزرگترین و یا یکی از بزرگترین قدرتها مطرح است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ادراک، ذهنیت و برداشت و افکار عمومی نسبت به موضوعات منطقهای، بین المللی و ملی عمدتا وابسته به قرائت و روایتی است که رسانهها از آن موضوع به افکار عمومی مردم القاء میکنند و رسانه ها در این صحنه نبرد روایتها و قرائت هایی را باز نمایی می کنند و با تکنیک های مختلف همچون برجسته سازی، مشروعیت زدایی و یا مشروعیت بخشی می توانند اذهان مردم را به دلخواه صاحبان رسانه ها، خصوصا رسانه های امپریالیسم خبری شکل دهند.
سرلشکر صفوی ادامه داد: کاری که رسانه ها در یک زمان کوتاه با هزینه کم می توانند انجام دهند، نهادهای فرهنگی ما در یک مدت زمان طولانی و با هزینه بالا انجام می دهند.
این استاد جغرافیای سیاسی اضافه کرد: با نگاه واقع بینانه به نقش آفرینی رسانه های جهانی، این موضوع قابل فهم است که رسانه ها بیش از آنکه به رسالت آگاهی بخشی و شفافیت سازی جریان قدرت و ثروت و تسهیل جریان آزاد اطلاعات بپردازند، عمدتا به ابزار نظام سلطه برای تسلط فرهنگی و یا فروش کالاهای اقتصادی و برای تسلط بر ملتها خصوصا ملتهای مستضعف تبدیل شده اند.
مشاور عالی مقام معظم رهبری با اشاره به فریبکاری سلطه رسانه ای و خبری قدرت های جهانی و تاثیر آن بر امنیت گفت: فریبکاری سلطه رسانه ای و خبری قدرت های جهانی چالش های جدی را در بعد امنیت بین المللی و امنیت ملی کشورها بوجود آورده است.
وی در ادامه با اشاره به القاء پیام رسانه های غربی علیه محور مقاومت تصریح کرد: پس از گذشت 80 ماه، دولت و ملت سوریه و محور مقاومت بساط بیش از 90 هزار گسترده_ارتش_سوریه_در_حومه_حماه_و_دمشق_درگیری_شدید_با_بقایای_داعش_در_دیرالزور">تروریست که با پول سعودی ها و پشتیبانی اطلاعاتی آمریکا و با حمایت برخی از کشورهای منطقه به نا امنی در سوریه پرداخته بودند را جمع کرد و گسترده_ارتش_سوریه_در_حومه_حماه_و_دمشق_درگیری_شدید_با_بقایای_داعش_در_دیرالزور">تروریست ها و پشتیبانان آنها شکست خوردند و اگر آمریکا می توانست، تاکنون دولت سوریه را ساقط کرده بود.
فرمانده سابق سپاه ادامه داد: پس از این پیروزیها و در زمان حاضر و بطور مشخص علیه محور مقاومت و کشورهای سوریه و عراق و یمن، رسانه های غربی به چند موضوع خاص تمرکز کرده بودند و بدنبال القاء بی اهمیتی پیروزی های اخیر محور مقاومت بوده اند و از طرف دیگر مصادره این پیروزیها به نفع ائتلاف خود و بزرگ جلوه دادن عملکرد خود را دنبال میکنند.
صفوی افزود: آمریکا و وابستگان آنها در منطقه جنایت های خود را در عراق، سوریه، یمن و بحرین رو پوشانی میکنند و میخواهند از خود چهره انسانی بسازند، در حالیکه اگر ایران نبود، امنیت سوریه و عراق حاصل نمی شد و این ایران است که مردم سوریه و عراق را به آرامش و امنیت رسانده است و کشورهایی مانند سعودی که نوکر آمریکا هستند و در انواع ناامنی از اول انقلاب تا کنون دست داشته اند و یکی از ریشه های نا امنی به غیر از آمریکا و صهیونیست ها، نوکران آمریکا در این منطقه و بطور خاص سعودی ها هستند.
وی با اشاره به بحران یمن اظهار داشت: پیش بینی می کنیم که یمنی ها هم بر سعودی ها و اماراتی ها غلبه خواهند کرد و ان شاء الله پیروزیهای بزرگی همچون پیروزی در عراق و سوریه به دست مستضعفین یمنی حاصل خواهد شد.
دستیار و مشاور عالی مقام معظم رهبری با اشاره به رسالت جهانی رسانههای داخلی در زمان حاضر گفت: امیدوار هستیم در این شرایطی که قدرت نفوذ سیاسی و فرهنگی و راهبردی ایران و وزن برتر ژئوپلیتیکی ایران در منطقه افزایش پیدا میکند رسانههای ما بتوانند به تمام جهان این پیام را که «ایران بدنبال امنیت نه تنها در منطقه غرب آسیا بلکه برای جهان است» منتشر کنند.
صفوی درخصوص امنیت و تاثیر رسانه بر آن خاطرنشان کرد: امنیت ابعاد بسیار مختلف و گسترده و جامعی دارد مانند امنیت ذهنی که رسانههای میتوانند در ایجاد امنیت ذهنی و عمومی مردم نقش بسزایی داشته باشند.
منبع: نماینده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت namayande.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «نماینده» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۲۵۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران دارای سلاح هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام