"بیت المقدس" پازل نهایی آمریکا برای نقش شبه میانجیگری
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۵۶۵۸۸
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی با شگاه خبرنگاران جوان، تصمیم رئیس جمهور آمریکا مبنی بر انتقال سفارت این کشور از تل آویو به بیت المقدس؛ پازل نهایی اهداف سلطه جویانه آمریکا را تکمیل کرد. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا همان طور که در مبارزات انتخاباتی خود این وعده را به سران رژیم صهیونیستی داده بود که سفارت آمریکا را از تل آویو به بیت المقدس انتقال خواهد داد، در مسیر عملیاتی آن گام برداشت، تا آرزوی چند ساله صهیونیستها مبنی بر عملی کردن نقشه نهایی و تسلط بر قدس شریف محقق شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طی اعلامیه بالفور در سال ۱۹۱۷ قیومیت انگلستان بر فلسطین آغاز و زمینه برای شروع یک بحران بی پایان در منطقه فراهم شد، بحرانی که پس از سالها همچنان منطقه غرب آسیا را آبستن حوادث متعدد کرده است. از زمان پیدایش این موجودیت نامشروع جنگها و درگیریهای متعددی بین اعراب و رژیم اشغالگر درگرفت، اما نه تنها راه به جایی نرسید بلکه عقب نشینیهای گسترده نیز صورت گرفت. شاید دلیل اینکه پس از گذشت سالها این بحران هم چنان پا برجاست و اجماعی کامل علیه آن صورت نگرفته را در پروژه "شبه میانجیگری"آمریکا یافت. مفهوم میانجیگری از جمله مفاهیم سیاسی است که در زمینه حل و فصل اختلافات و منازعات بین افراد، گروهها و کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. معنی لغوی واژه "میانجیگری" وساطت بین دو یا چند طرف است.
از نظر اصطلاحی یکی از شیوههای سیاسی- دیپلماتیک حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات است که در آن طرف ثالث که یک کشور، سازمان و یا شخصیت معروف بین المللی است به منظور پایان دادن و کاهش مناقشه بین دو طرف درگیر اعم از دو کشور یا بین دولت مرکزی با گروههای مخالف آن مداخله میکند و به طور دوستانه موضوعات مورد مذاکره بین آنها را پیشنهاد میکند. در میانجگری طرف ثالث علاوه بر آن که زمینه آغاز مذاکراه بین طرفین درگیر را فراهم میکند خود نیز در روند مذاکرات شرکت دارد و حتی راه حلهایی نیز به طرفین پیش نهاد میکند. با توجه به این تعریف دولت میانجی بدون هیچ سوگیری سعی خواهد کرد بین طرفین درگیر که در اینجا اعراب؛ فلسطینیان و رژیم صهیونیستی است زمینه صلح وآشتی را فراهم کند، اما آیا واقعا آمریکا چنین نقشی را ایفا کرده است؟
شاید بتوان نام" پروژه شبه میانجیگری" و یا "میانجیگری سیاسی" را برای رفتار آمریکا در قبال این موضوع انتخاب کرد. در طول این سالها آمریکا خود را به عنوان یک دولت میانجی معرفی کرد و با شعار اینکه به دنبال ایجاد صلح در خاورمیانه و روابط اعراب با رژیم صهیونیستی است پیمانهای متعددی را به امضا رساند. از جمله این پیمانها کمپ دیوید و اسلو است که حقیقتا بر رهبران غرب گرای منطقه تحمیل شد تا زمینه حضور رژیم غاصب بیش از پیش محکمتر شود. اگر در پیمانهای منعقد شده بین انور سادات رئیس جمهور وقت مصر و یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین با روسای جمهور وقت آمریکا یعنی کیلینتون و کارتر نگاهی بیندازیم نکته محوری پیشبرد اهداف و منافع سلطه جویانه است.
آمریکا از شکل گیری یک واحد جدید در منطقه غرب آسیا که بتواند به عنوان متحد منطقه روی آن حساب کند استقبال کرد. به خصوص با آغاز جنگ سرد و جلوگیری از نفوذ کمونیسم وجود یک موجودیت متحد غرب گرا در نزدیکی مرزهای شوروی سابق منافع را به خوبی تامین میکرد. پس از پایان جنگ سرد نیز حضور چنین متحدی میتوانست اهداف منطقه ای آن را به عنوان قدرت برتر جهانی تامین کند؛ پس ورود به مسئله اعراب و اسرائیل و پیش بردن منافع اصلی خود در پوشش جذاب و مهیج میانجیگری و صلح ساز چندان هم بی معنا نبود. آمریکا با بازی در نقش میانجیگر باید حضور رژیم صهیونیستی در منطقه را تثبیت میکرد برای این کار باید چند گام اساسی بر میداشت:
۱- گام اول مربوط به دعوت طرفین به میز مذاکره از سوی آمریکا بود؛ این کار دو پیام مهم داشت یکی اینکه با حاضر شدن طرفین بر سر میز مذاکره در نهایت باید امتیازاتی رد و بدل میشد که با میانجی بودن آمریکا معلوم بود پایان این امتیازات چه خواهد شد، دیگر آنکه به رهبران عرب میقبولاند باید رژیم صهیونیستی را به عنوان یک واحد جدید بپذیرند، همچنین کسی که آن سوی میز مذاکره نشسته است یک واحد مستقل و دارای حاکمیت است. پس طرح ریزی مذاکره اولین و مهمترین گام اساسی در شکل دادن به منافع بود.
۲- دومین گام مربوط به ایجاد انشقاق و برهم زدن اجماع موجود در بین رهبران منطقه بود که با شروع مذاکرات کلید خورد و با گذشت زمان اختلاف نظرها به قدری عمیق شد که ایجاد اجماع غیر قابل تصور به نظر رسید. به این ترتیب دید گاه یکسان و اجماعی اولیه به قهقرا رفت و آتش خشم اولیه که میراث رهبران ناسیونالیستی هم، چون جمال عبدالناصر بود فروکش کرد.
۳- سومین مرحله مربوط به دامن زدن به گسلهای موجود در روابط بین کشورهای منطقه بود. نمود اصلی این هدف را میتوان در امنیتی جلوه دادن ایران بین کشورهای منطقه دید. ایجاد گسل عرب، عجم و شیعه، سنی فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری آمریکا فراهم میکرد. این گام با هدف کلیشه سازی مسئله فلسطین بود تا توجه کشورهای مسلمان منطقه به موضوعات جدید، جنگهای داخلی و تروریسمهای صادراتی هم، چون داعش متمرکز شود.
۴- آخرین گام مربوط به زمینه سازی شکل گیری روابط کشورهای عرب مسلمان با رژیم صهیونیستی بود. این امر با هدف تضعیف محور مقاومت صورت گرفت تا کشورهای مخالف رژیم صهیونیستی در انزوای کامل قرار بگیرند و گستره دخالت آمریکا با هدف بهره برداری سیاسی وسیعتر شود. این گام در دولت ترامپ به خوبی پیگیری شد، امتیازدهی به رهبران مرتجع و تشنگان قدرت در منطقه هم، چون ولیعهد جوان سعودی موجب شد رقابت برای ایجاد ارتباط با اسرائیل به دغدغه شماره یک آنها بدل شود، تا بتوانند امتیازات بیشتر و حمایت گسترده تری را از سوی آمریکا داشته باشند.
کشتاری که در یمن صورت میگیرد اگر توسط هر کشور دیگری رخ میداد، مطمئنا واکنشهای تندی را از سوی مجامع بین المللی در پی داشت. به همین دلیل چراغ سبز برخی رهبران منطقه در به رسمیت شناخته شدن بیت المقدس که یک مکان بین المللی است، به عنوان پایتخت و محل سفارت آمریکا چندان قابل اغماض نیست.
طی شدن این گامها در نقش میانجیگری از سوی آمریکا ارمغانی جز سازش و گردن نهادن به خواست طرف مقابل نداشته، در نتیجه انتقال سفارت از تل آویو به بیت المقدس پازل نهایی آمریکا برای شکل دادن به یک اتحاد منطقهای در غرب آسیا را با هدف توسعه فعالیتهای استکباری و سلطه جویانه تکمیل میکند.
انتهای پیام /
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۵۶۵۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فشارها بر اسرائیل احتمال آتش بس در غزه را افزایش داده است
امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه ایران در جمع خبرنگاران اظهار کرد: پانزدهمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی با شعار توسعه پایدار کشورهای اسلامی در بانجول پایتخت گامبیا برگزار شد.
وی افزود: علاوه برتوسعه پایدار کشورهای اسلامی طبعا مساله توقف جنگ در غزه در دستور کار این نشست قرار داشت؛ در نشست کارشناسان وزرای خارجه بحثهای در سطح سران و وزرای خارجه شرکت کننده مطرح شد.
امیرعبداللهیان با بیان اینکه ما در یک فضایی قرار داریم که احتمال آتش بس جنگ در غزه نسبت به گذشته قدری افزایش پیدا کرده است، علت آن را رایزنیها، تلاشها و فشارهای افکار عمومی در صحنه منطقهای و بین المللی بر رژیم اسراییل دانست.
وی ضمن ابراز امیدواری برای مورد توجه قرار دادن حقوق فلسطین و فراهم شدن شرایط برای توقف جنگ و نسل کشی در غزه اظهار داشت: باید شرایط در غزه برای ارسال کمکهای انسان دوستانه و جابجایی ساکنان غزه به سمت منازل و مناطق خودشان به درستی فراهم شود.
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران ادامه داد: در نشست امروز موضوع رژیم صهیونیستی حمایت از ابتکار آفریقای جنوبی و رای دیوان بینالمللی دادگستری برای محاکمه سران رژیم صهیونیستی مورد توجه قرار گرفت.
وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به رایزنیهای دو جانبه در حاشیه نشست گفت: در این ملاقات پیگیری دیدارهای سران و نتایج توافقات آنها در ماههای گذشته دستور کار قرار داشت و درخصوص موضوعات منطقهای با تمرکز بر مساله غزه و ضرورت توقف جنگ گفتگو داشتیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: توافقاتی داشتیم که در یک حرکت جمعی و هماهنگ برای کمک به برونرفت از این وضعیت در منطقه بتوانیم حرکت کنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی