نقش آیت الله هاشمی در انتخاب رهبری
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۲۰۳۰۵
نشریه پاسدار اسلام نوشت: آیت الله امینی ماجرای پاسخ امام به مرحوم هاشمی در رابطه با تنظیم مجدد نامه عزل مرحوم منتظری را تشریح کرد.
به گزارش صدای ایران آیت الله امینی طی گفت وگوی، ماجرای پاسخ امام به مرحوم هاشمی در رابطه با تنظیم مجدد نامه عزل مرحوم منتظری و مباحث مطرح درباره جلسه انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان جانشین امام را تشرح کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهم اظهارت آیت الله امینی به شرح زیر است:
*{ درباره نحوه اطلاع یافتن از تصمیم امام برای عزل آقای منتظری}:در روزهای اول سال 68، مرحوم آقای مشکینی به من تلفن کردند و گفتند که امام از طریق حاج احمد آقا برای هیئت رئیسه خبرگان پیام مهمی فرستادهاند. منظور امام کاملاً برای ما روشن بود و از عواقب آن بهشدت نگران شدیم. سرانجام و پس از مشورت زیاد به این نتیجه رسیدیم که با آقای هاشمی رفسنجانی تماس بگیریم و مشورت کنیم. همین کار را هم کردیم و به ایشان تلفن زدیم و جریان را گفتیم. ایشان گفت که من در این مورد حرف دارم، به تهران بیایید تا موضوع را در هیئت رئیسه مطرح و در باره آن مشورت کنیم و تصمیم بگیریم.وقتی را برای تشکیل جلسه تعیین کردیم و به آیتالله خامنهای که در مشهد بودند، اطلاع دادیم تا ایشان هم خود را به تهران برسانند. جلسه در دفتر آقای هاشمی تشکیل و پیام امام در مورد دعوت خبرگان برای تشکیل اجلاسیه خبرگان مطرح شد. آقای هاشمی گفت: امام مدتهاست درباره عزل آقای منتظری تصمیم خود را گرفته و یکی دو بار هم به من فرمودهاند که مسئله آقای منتظری را تمام کنید؛ اما من چون از عواقب این کار بیمناک هستم، با خواهش و التماس از ایشان خواستهام تأمل بفرمایند بلکه راه حل بهتری پیدا شود، اما امام دوباره تاکید فرمودند من تصمیم خود را گرفتهام و هر چه زودتر قضیه را تمام کنید.
* در روز 6 فروردین سال 68 خبردار شدیم که امام شخصاً وارد عمل شده و نامه عزل آقای منتظری را برای آقای هاشمی فرستادهاند تا ایشان به اتفاق آقای خامنهای آن را برای آقای منتظری ببرند. یک نسخه را هم به صدا و سیما فرستادند که خوانده شود؛ اما آقای هاشمی به حاج احمد آقا گفته بود که بهتر است جلوی خوانده شدن نامه را از صدا و سیما بگیرید تا ما بیاییم و حرفهایمان را به امام بزنیم، خواندن نامه دیر نمیشود!به هرحال درآن جلسه بحثهای ما چندین ساعت طول کشید و درباره تمام جوانب امر از جمله انگیزه امام برای مستقیم وارد شدن به موضوع و آثار و عواقب اجتماعی آن، پخش یا عدم پخش فوری نامه، لزوم یا عدم لزوم تشکیل اجلاس خبرگان و امثال اینها بحث شد.
* نهایتاً تصمیم گرفتیم خدمت امام برسیم و نظراتمان را بگوییم و کسب تکلیف کنیم. جمع بندی نظرات هم این بود اول از امام بخواهیم ولو موقتاً هم شده از عزل ایشان صرفنظر کنند. دیگر اینکه مفاد این نامه از صدا و سیما پخش نشود. از تشکیل اجلاس خبرگان صرف نظر شود یا دستکم به تعویق بیفتد. لحن نامه هم ملایمتر شود که دستکم وجهه حوزوی آقای منتظری محفوظ بماند. با دفتر امام تماس گرفتیم و تقاضای وقت ملاقات کردیم. حاج احمد آقا گفت که دیروقت است و امام این وقت شب به کسی وقت ملاقات نمیدهند. گفتیم که کار فوری و لازمی داریم و میآییم.
*من و آقای هاشمی و آقای خامنهای و آقای مشکینی به سمت جماران حرکت کردیم و ساعت نه شب به آنجا رسیدیم. حاج احمد آقا باز هم تکرار کرد که گمان نمیکند امام در این وقت شب به کسی اجازه ملاقات بدهند، با این همه به اطلاع ایشان خواهد رساند. بعد هم نسخهای از نامه امام را به آقای هاشمی داد و ایشان نامه را خواند. تلخی ناشی از اندوه و عاطفه و حسرت امام و در عینحال لحن قاطع ایشان، چنان تأثیر عمیقی روی روح و روان من گذاشت که هنوز هم وقتی خاطره آن لحظه را به یاد میآورم، بهشدت متأثر میشوم.
*حاج احمد آقا برگشت و گفت که امام برای ملاقات تشریف میآورند. ساعت حدود نه و نیم بود. که خدمت ایشان رسیدیم. ابتدا آقای هاشمی با لحن ملتمسانهای گفت که ما همواره در هنگام بروز مشکلات بزرگ از شما کمک گرفتهایم، حالا هم فکر میکنیم انتشار این نامه و عزل آقای منتظری برای نظام عواقب ناگواری داشته باشد. حالا هم از شما میخواهیم در این باره عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود، برای تشکیل اجلاس خبرگان هم شتاب نکنید و اجازه بدهید جوانب امر را دقیقاً بسنجیم و خدمت شما عرض کنیم، بعد از آن هر امری بفرمایید اطاعت خواهیم کرد. بعد هم آقای مشکینی و آقای خامنهای نکاتی را بیان کردند.
* امام در حالی که آثار اندوه در چهرهشان آشکار بود، فرمودند: «من درباره عواقب و جوانب این امر کاملاً فکر کرده و تصمیم خود را گرفتهام و چون و چرا هم ندارد. من گفته بودم که متن نامه مرا در اخبار بخوانند، اما کوتاهی شد. من از ابتدا با انتخاب ایشان مخالف بودم، اما نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. گفتهام که در تمام ادارات عکس ایشان را جمع کنند. تشکیل اجلاس خبرگان هم ضرورت ندارد و خودم رأساً ایشان را خلع میکنم.»
*امام میخواستند مسئولیت این کار را شخصاً به عهده بگیرند. به آقای هاشمی و آقای خامنهای هم فرمودند که لازم نیست شما نامه عزل آقای منتظری را ببرید، میدهم کس دیگری ببرد، شما هم دیگر برای دیدار با ایشان به قم نروید. آقای هاشمی مجدداً از امام خواست لحن نامه را طوری تنظیم کنند که به وجهه حوزوی ایشان لطمهای وارد نشود. امام در پاسخ سخنان تندی فرمودند که بیان آنها را ضروری نمیدانم و به جهت رعایت برخی مصالح از ذکر آنها خودداری میکنم. جلسه سنگینی بود و در حالی که همگی مأیوس و نگران بودیم از خدمت امام مرخص شدیم.
*صبح روز بعد، آقای شیخ حسن ابراهیمی به من تلفن زد و گفت که بالاخره آقای نوری آقای منتظری را قانع کرد که نامهای بنویسد و آن را به تهران برد. در نتیجه امام هم از پخش نامه عزل ایشان از صدا و سیما صرفنظر کردند. ای کاش این حادثه رخ نمیداد و گرفتار عوارض اسفناک آن نمیشدیم.
*عدهای بر این امر پافشاری میکردند که رهبر را باید از بین مراجع تقلید بالفعل انتخاب کنیم، زیرا مشروعیت نظام و تنفیذ احکام صادره مستلزم آن است که رهبر از مراجع تقلید باشد و مرحوم آیتالله گلپایگانی را به عنوان شایستهترین فرد معرفی میکردند. استدلالشان هم این بود که حتی اگر خود ایشان هم فرصت و توان اداره کشور را نداشته باشند، میتوانند فردی را به عنوان قائممقام انتخاب کنند که امور محوله را انجام بدهد و ایشان تنفیذ کنند.
* من مرجعیت بالفعل را از شرایط ضروری برای رهبری نمیدانستم. بر مبنای نامه امام. ایشان در نامهای خطاب به مرحوم آقای مشکینی نوشته بودند که من از ابتدا شرط مرجعیت را برای رهبری لازم نمیدانستم و معتقد بودم مجتهد عادلی که مورد تأیید خبرگان سراسر کشور باشد، کفایت میکند و حکم او نافذ است. بنده نامه امام را عیناً قرائت کردم تا توجه نمایندگان خبرگان را به این نکته جلب کنم که نظر امام نیز بر مرجعیت رهبر نبوده است.
*حاصل کل صحبتها این بود که اولاً با توجه به اوضاع و شرایط داخلی و خارجی، باید هر چه سریعتر درباره رهبری تصمیم بگیریم و ثانیاً چون در حال حاضر فقیه جامعالشرایط ممتازی را برای تصدی این مسئولیت سنگین سراغ نداریم، باید از انتخاب یک فرد صرفنظر و شورای رهبری را انتخاب کنیم. برای این شورا عمدتاً از آقای خامنهای، آقای مشکینی، آقای موسوی اردبیلی، آقای هاشمی و حاج احمد آقای خمینی نام برده شد. چهار نفر اول مجتهد و آشنا با افکار امام و دارای سابقه در امور مدیریتی و اجرایی بودند و حاج احمد آقا هم به عنوان یادگار امام و کسی که دقیقاً با افکار امام آشنا بود، به عنوان شایستهترین گزینهها مدنظر بودند. البته ازآقای محمد فاضل [لنکرانی] و آقای جوادی آملی هم ذکری به میان آمد. پس از آن درباره فردی یا شورایی بودن رهبری بحث و تبادل نظر شد و موضوع به رأی گذاشته شد. عدهای از آقایان با شورایی بودن رهبری مخالف بودند و دلایل قابل قبولی هم داشتند.
* مخالفان شورایی بودن رهبری میگفتند ادله ولایت فقیه در ولایت فرد ظهور دارد، دراین صورت در شورای رهبری، ولایت از آنِ کیست؟ مضافاً بر اینکه چنین ولایتی در احادیث و فقه اسلام سابقه ندارد. از این گذشته نهادهای شورایی از قبیل شورایعالی قضایی و شورای صدا و سیما در عمل موفق نبودند و لذا در بازنگری قانون اساسی حذف خواهند شد، منتهی چون تا زمان تشکیل مجلس خبرگان در زمینه رهبری چنین تجربهای نداشتهایم، مضار آن را درک نکردهایم.نکته مهمتر از همه اینکه مردم به رهبری شورایی عادت ندارند و این امر برایشان نامأنوس است. آنها همواره با رهبری فردی مأنوس بودهاند و لذا در عمل با رهبری شورایی مشکل پیدا خواهند کرد. در عین حال در مواقع حساس و بحرانی که نیاز به تصمیمگیری قاطع و فوری است، یک فرد بهتر میتواند به نتیجه برسد و تصمیم بگیرد. در هر حال سرانجام رأیگیری شد و رهبری فردی به تصویب رسید.
*{چه شد که در نهایت، حضرت آیت الله خامنه ای برای رهبری معرفی شدند؟}: یکی از خبرگان ایشان را پیشنهاد داد. بعد هم مرحوم آقای هاشمی گفت که پیشنهاد خود ما هم آقای خامنهای است و برای تأیید حرفش، قول امام در باره ایشان را نقل کرد و گفت: «زمانی که مسئله آقای منتظری داغ شده بود، همراه با رؤسای قوا و نخستوزیر و حاج احمد آقا خدمت امام بودیم و خدمت ایشان عرض کردم که اگر آقای منتظری را عزل کنید، ما در انتخاب رهبری دچار مشکل میشویم. امام رهبری شورایی را نمیپسندیدند. ما هم معتقد بودیم که در حال حاضر فردی را نداریم که از هر نظری برای قبول این مسئولیت بزرگ مناسب باشد. امام خیلی قاطع فرمودند: «چطور ندارید؟همین آقای خامنهای!» ما تصور کردیم که این حرف را برای اقناع ما زدهاند و قرار گذاشتیم که مطلب به جایی درز نکند که البته کرد. خود آقای خامنهای هم اصرار داشتند که موضوع در جایی مطرح نشود. من بهرغم اینکه قانع شده بودم، یک بار دیگر به شکل خصوصی خدمت امام رفتم و روی این موضوع پافشاری کردم. امام باز فرمودند: «وقتی کسی مثل آقای خامنهای را دارید، مشکلتان چیست؟ چرا تردید میکنید؟».دیروز هم از حاج احمد آقا شنیدم که وقتی آقای خامنهای به کره رفته بودند، تلویزیون ایشان را با آقای کیمایلسونگ نشان داد. من گفتم: «آقای خامنهای خوب جا افتاده و واقعاً آبرویی برای نظام هستند.» امام فرمودند: «ایشان برای رهبری هم فرد شایستهای است».به این ترتیب آیتالله خامنهای به عنوان بهترین مصداق واجد شرایط رهبری در آن زمان مشخص شدند و موضوع به رأی گذاشته شد.
*{برخی با استناد به اینکه آقای هاشمی بعد از رای نیاوردن رهبری شورایی، دیدگاه امام را نقل کرد، می گویند: اگر ایشان از اول این مطلب را نقل کرده بود، دیگر بحث برسر شورایی بودن و غیرشورایی بودن رهبری پیش نمیآمد. دیدگاه جنابعالی دراین باره چیست؟}: اولاً خود آقای خامنهای گفته بودند این مسئله را جایی نقل نکنید. آقای هاشمی وقتی این خاطره را نقل کرد که دیگر شرعاً احساس کرد که باید برخی ملاحظات را کنار بگذارد و از آنچه که خبر دارد، سایر اعضای خبرگان را هم مطلع کند. ثانیاً شاید بشود از این جنبه هم به مسئله هم نگاه کرد که در آغاز جلسه، سعی براین بود که خبرگان نخست خودشان و در خلال مباحث به نتیجه برسند که البته رسیدند. آقای هاشمی، نظر امام درباره آیتالله خامنهای را وقتی مطرح کرد که از سوی برخی از نمایندگان، مسئله رهبری ایشان به شکل تلویحی مطرح شده بود و از آقای هاشمی خواستند که در این باره بیشتر توضیح بدهد.
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۲۰۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دفاع دانشجویان غیر مسلمان از مردم مظلوم فلسطین و غزه بازتاب نامههای مقام معظم رهبری است
آیتالله مصطفی محامی در خطبههای نمازجمعه این هفته زاهدان گفت: یکی از راههای تحصیل تقوای الهی تلاش برای ارتقا علمی، فرهنگی و رشد اقتصادی جامعه اسلامی است.
امام جمعه زاهدان ضمن اشاره به ۲۵ شوال تسلیت سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) عنوان کرد: امام صادق (ع) نمونه انسان کامل، پیشتاز، پیشرو و یک نمونه عالی برای بندگی صالح و شایسته خدا بود که دوست و دشمن به عبادت، زهد، علم، اخلاق، عرفان و معنویت ایشان شهادت دادند.
وی گفت: به واسطه اینکه سن امام صادق (ع) بیشتر از سایر ائمه بود به نام شیخالائمه شناخته میشوند و ایشان در سن۳۱ سالگی به امامت رسیدند و ۳۴ سال امامت داشتند و در سن ۶۵ سالگی به دست منصور دوانیقی به شهادت رسیدند.
آیتالله محامی اظهار داشت: امام صادق (ع) یک الگو برای وحدت و تعامل با مذاهب اسلامی بودند و محافل درس ایشان محل حضور علما، بزرگان و حتی ائمه مذاهب مخالف بود و خیلیها به شاگردی ایشان افتخار میکردند و امام در اواخر دوره بنی امیه و اوایل دوره بنی عباس توانستند در ادامه نهضت امام باقر (ع) یک نهضت علمی و فرهنگی راه بیندازند و معارف اسلام ناب را ارائه کردند و لذا اکنون بیش از صد هزار حدیث به دست ما رسیده و البته خیلی از منابع از دست ما رفته و این نشان دهنده عطمت حرکت بزرگ امام صادق (ع) و فرصت شناسی ایشان است.
وی گفت: ما باید از امام صادق (ع) درس بگیریم و در جهت تقویت وحدت، اتحاد و انسجام امت اسلامی و نیز تقویت مکتب اهل بیت (ع) و ترویج معارف مکتب اهل بیت (ع) با فرستادن فرزندان مستعد خود به حوزههای علمیه تلاش کنیم تا با معارف اسلام آشنا و در برابر هجوم دشمنان از اسلام ناب دفاع کنند و مبلغ شایستهای باشند.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان ضمن گرامیداشت سالروز شهادت شهید آیتالله مرتضی مطهری و تبریک روز معلم با اشاره به عملیات وعده صادق عنوان داشت: عملیات وعده صادق نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت بود و ایران اسلامی توان نظامی، دفاعی، علمی و اطلاعاتی خود را به رخ دشمنان جهان اسلام کشید و با اقتدار کامل این عملیات را انجام داد و دل مسلمانان و آزادی خواهان جهان را شاد کرد.
وی افزود: نکته اینجاست که اگر فکر جوان ایرانی به کار بیفتد و به میدان بیاید میتواند افتخار بیافریند و در صنعت نظامی، دفاعی، هوا و فضا و انرژی هستهای این توان را مشاهده کردیم و حالا همین فکر در عرصه اقتصادی هم میتواند حضور یابد و وضعیت اقتصادی کشور را بهبود ببخشد و چرا از این توان به درستی استفاده نمیشود.
وی گفت: علیرغم تاکید مقام معظم بر حضور مردم و جوانان در فعالیتهای اقتصادی، اما کمتر به این توصیه توجه میشود و امسال تحت عنوان جهش تولید با مشارکت مردم نامگذاری شده و مهم است که مسئولان بزرگوار باید برای حضور مردم در عرصه اقتصاد برنامه ریزی کنند.
امام جمعه زاهدان افزود: فعالیتهایی انجام شده، اما نیاز به مراتب بیشتر است و البته توان مردم و جوانان هم بیش از اینهاست و باید از این توان استفاده شود و فارغ از آمارهای خوبی که مسئولان و دولتهای مختلف ارائه میکنند مردم منتظر دیدن نتیجه این آمارها در سر سفره زندگی و معیشت خود هستند.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان بیان داشت: در عرصه بینالمللی همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند جریان فلسطین و غزه در صدر اخبار است خصوصا در این روزها که دانشجویان و دانشگاهیان آمریکا و اروپا هم به طرفداری از مردم غزه به میدان آمده اند و علیه رژیم غاصب صهیونیستی شعار میدهند و میبینیم که چه برخوردهایی با آنها میشود.
وی به بیان یک نکته پرداخت و گفت: در سالهای گذشته و زمانی که بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی هنوز وجود داشت امام خمینی(ره) به رهبر آنها گورباچف نامه نوشته و او را به اسلام دعوت کردند و فرمودند جمعی از دانشمندان خود را بفرستید تا درس بخوانند و با اسلام آشنا شوند و با بینش دقیق و نگاه نافذ که از آن برخوردار بودند عنوان کردند که زین پس باید کمونیست را در موزههای تاریخ پیدا کنید و آنها توجهی نکردند و پس از مدتی اتحاد جماهیر شوروی فرو ریخت.
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: مقام معظم رهبری نیز در بهمنماه سال۱۳۹۳ به دانشجویان اروپایی و آمریکایی نامهای نوشته و از آنها خواستند که از بزرگان خود دلیل اسلام ستیزی را سوال کنند و آنها را به تحقیق در خصوص اسلام و آشنایی با معارف و ارزشهای اسلامی توصیه کردند و بعد از عملیاتهای تروریستی که در کشورهای اروپایی رخ داد و آن را به نام مسلمانان افراطی گذاشتند و در آذرماه ۱۳۹۴ مجددا مقام معظم رهبری به دانشجویان اروپا و آمریکا نامه نوشتند و مطرح کردند که تروریست با هیچ تعالیم دینی به خصوص اسلام سازگاری ندارد و تروریست درد مشترک ماست و به ناامنیهای کشورهای منطقه و حمایت و پشتیبانی آمریکا و کشورهای غربی از گروههای تروریستی اشاره کردند و مجددا آنها را به آشنایی مستقیم و بیشتر با اسلام دعوت کردند.
آیتالله محامی اظهار داشت: بازتاب این بیانات و سایر فعالیتهای فرهنگی انقلاب اسلامی را امروز مشاهده میکنیم از جمله رواج حجاب اسلامی در بین مسلمان کشورهای مختلف چه کشورهایی که حکومت اسلامی دارند و چه کشورهایی که حکومت اسلامی ندارند و حجاب به عنوان پوشش زن مسلمان رواج یافته و این دشمنان اسلام را نگران کرده و دومی هم حرکت دانشجویان برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین و غزه است آن هم دانشجویانی که مسلمان نیستند و چه بسا این حرکت بازتاب همان نامهها باشد و نشان دهنده این است که حرف حق جای خود را باز خواهد کرد و راه خود را پیش خواهد برد.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان گفت: حرف حق و سخن با منطق در دلها اثر میکند و اگر سخن مقام معظم رهبری در عمق جان دانشجویان مسلمان و غیر مسلمان آمریکا و اروپا تاثیر میگذارد نمیتواند در دل دانشجویان خود ما در ایران تاثیرگذار باشد.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری به طور مکرر به ارتباط گیری با دانشجویان توصیه کردند و سوال این است که ما جامعه روحانیت و مسئولان فرهنگی چه مقدار به دستور و تاکید ایشان عمل کردهایم و چه مقدار با قشر دانشجو و دانشآموز ارتباط ایجاد کردهایم و نتیجه آن را باید در دانشگاه ببنیم.
وی گفت: آیا هیجانی که در دفاع از فلسطین در دانشگاههای آمریکا و اروپا وجود دارد در میان دانشجویان داخل کشور هم مشاهده میکنیم؟ و اینکه در یک دانشگاه اروپایی و آمريکايی یک زن پای حجاب خود ایستاده و مقاومت میکند آیا چنین پوششی را ما در دانشگاهای خود مشاهده میکنیم؟ و اگراین طور نیست باید جوابی برای آن پیدا کنیم.
امام جمعه زاهدان افزود: این نشان دهنده کم کاری ماست و یک جهت کار این است که ما نسبت به کشورهای دیگر دستمان نمی رسد جز تمرکز روی منطق و بیان حرف حق اما در کشور خودمان میگوییم زور دست خود ماست و توجه نمیکنیم که کار فرهنگی با زور، قدرت و بخشنامه اجرا نمیشود.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در جلسه با معلمان فرمودند باید تلاش کنید تا دانش آموزان عقلانیتی که پشت تصمیم های نظام جمهوری اسلامی هست را درک کنند اما ما در این جهت کمتر کار کردهایم در حالی که اگر دانشآموز و دانشجوی ما این منطق را درک کنند قشر زیادی آن را خواهند پذیرفت و افراد محدودی هستند که برای دشمن مزدوری میکنند و عموم فرزندان خود ما هستند و ما باید به دل اینها حرف بزنیم که کمتر صورت گرفته است.
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: برای مثال حجاب حکم شرعی، قانون و الزام قانونی دارد و باید پیگیری شود اما قبل، هنگام و پس از پیگیری برای اجرای قانون باید کار فرهنگی و اقناع عمومی صورت گیرد و با عقلانیت همراه باشد و در غیر این صورت همان گونه که رضا شاه با زور نتوانست حجاب سر مردم کند با زور هم نمیتوان حجاب سر مردم کرد مگر اینکه خود او آن را بپذیرد و قبول کند.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: در اجرای الزام قانونی باید تدبیر به خرج داد و بنده در سالهای گذشته و در اجلاس ائمه جمعه خدمت رئیس جمهور محترم گفتم که اجرای قانون باید از دستگاههای اداری که مامور شما هستند شروع شود و عُرف هر جامعهای است که برای نیروهای خود یک لباس فرم تعیین و آن را الزام قانونی میکنند و بعد سراغ شرکتهای وابسته از جمله، بیمارستانها، شهرداری ها و..بروید و در گام بعد نیز مجوز مجموعههایی که برای کار نیاز به تایید شما دارند را مشروط به رعایت همین نکات ارائه کنید که در چنین شرایطی فضای جامعه تغییر پیدا میکند و بعد با موارد محدودی که دهن کجی میکنند برخورد صورت میگیرد اما متاسفانه این کار را نکردند و در خیابان و پارک شروع به برخورد با بی حجاب کردند و اتفاقاتی هم در پی داشت.
وی افزود: الزام قانونی باید پیگیری شود اما نیازمند تدبیر است و باید به تدریج با منطق و بدون ایجاد درگیری و بدون ایجاد دوقطبی سازی صورت گیرد و قبل، هنگام و پس از آن نیز کار فرهنگی لازم است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدان