بازیگر قدیمی زن نتوانست فضای فاسد سینما را تحمل کند
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۹۷۲۰۸
رکنا: آفرین عبیسی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون از جمله هنرپیشگانی است که حضورش در هر فیلمی بدون شک به کیفیت آن اثر کمک میکند و نباید فراموش کرد که بازیهای به یادماندنی او همواره توجه ویژه مخاطبان را به خود جلب کرده است.
عبیسی از هفده سالگی بازیگری را آغاز کرد و به همراه همسرش ایرج صادق پور فیلمبردار و تهیه کننده سینما Cinema میتوانست در سینمای قبل از انقلاب به سرعت رشد کند اما فضای سینمای فاسد و فیلم فارسی آن دوران را تحمل نکرد و در همان ابتدا با بازیگری خداحافظی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از انقلاب اسلامی ایران و فوت همسرش، وی بار دیگر به عرصه بازیگری بازگشت و این بار با حضور در آثار درخشان سینمایی و تلویزیونی چهره بازیگری کارکشته را به نمایش گذاشت.
بید مجنون، تنهایی لیلا، چهارشنبه 19اردیبهشت، مهمان مامان، عصر روز دهم و کاغذ بی خط تنها چند قطعه کوتاه از نوار موفقیت های عبیسی در سالهای بازگشتش به عرصه بازیگری است. وی این روزها کم کارتر از گذشته شده و به ندرت در محافل سینمایی ظاهر می شود.
با آفرین عبیسی به گفت و گویی تفصیلی نشسته و مسائل و ابعاد مختلف بازیگری و وضعیت سینما را در این گفت و گو به چالش کشیده است.
آفرین عبیسی مدتها است که در محافل حاضر نشده و شاید بسیاری از مخاطبان بخواهند بدانند که در ابتدا این روزها حال شما چطور است؟
خدا را شکر. حال عمومیام بسیار خوب است و این روزها در خانه استراحت میکنم و به کارهای شخصی خود میرسم.
دلیل دوری شما از بازیگری چیست؟ آیا زندگی شخصی شما را از بازی دور کرده است؟
شما به دوستان فیلمنامهنویس بگویید داستان خوب بنویسند و بعد از کارگردانان بخواهید کار خوب بسازند تا من هم در آنها بازی کنم. در این سالها بی شمار پیشنهاد برای بازی داشتهام اما بعد از خواندن قصه ترجیح دادم در آن آثار حضور نداشته باشم.
این دوری طولانی مدت باعث نشده تا شما از بازیگری و توانایی های یک بازیگر Actor فاصله بگیرید؟
قطعاً نه. مساله مهم این است که همه چیز کار کردن و بازی قبول کردن نیست. من بازیگر رسالتی دارم که باید آن را به درستی انجام دهم و اگر نه تا دلتان بخواهد پیشنهاد هست تا من هیچ وقت بیکار نباشم.
در این سالهایی که از سینما دور بودید، سینما تغییرات زیادی کرده و به گفته بسیاری دچار افت شده است. مردم از بسیاری از فیلمها استقبال نمیکنند. این مشکل از کجا نشات می گیرد؟
برخی فکر میکنند مردم متوجه نمی شوند اما اشتباه میکنند زیرا مردم ما بسیار باهوش هستند و کاری را انتخاب می کنند که ارزش داشته باشد. مردم چرا باید به صورت خانوادگی بهای سنگین بلیت را بپردازند؟ مگر فیلم های روی پرده سینما چه پیامی دارند که بابتشان پول پرداخت شود. متاسفانه آثار امروز سینما هیچ وجهه آموزشی برای خانواده ها ندارند تا آنها را برای دیدنشان جذب کنند. فیلمساز باید از خودش بپرسد این فیلم چه چیزی دارد که یک خانواده چهار نفره هزینه بلیت داده و به تماشای آن بنشینند؟.
نسل گذشته چطور میتواند به جلوگیری از سقوط Fall سینمای روز کمک کند؟
کدام نسل گذشته؟ متاسفانه سینمای امروز دیگر هیچ بزرگی ندارد و نسل ما در حال انقراض است. کافی است آثار را به صورت سطحی و گذرا ببینید تا متوجه شوید چه اتفاقی در سینمای ایران در حال روی دادن است. خواسته و ناخواسته نسل پیشکسوت از سینما کنار گذاشته شده اند و تنها همه چیز به جوانان ختم می شود.
آیا نسل جوان باعث شده تا نسل شما کنار گذاشته شود؟
از نظر من اهمیت دادن به جوانان هیچ ایرادی ندارد اما شما به من بگویید نقش جوان فیلم، پدر مادر ندارد؟ بزرگتر ندارد؟ یعنی وقتی شما وارد یک خانواده میشوید فقط جوان می بینید؟ چرا در فیلمهای ایرانی هیچ خبری از پدر و مادر و مادربزرگ نیست؟ این کاملاً ضعف نویسندگی را می رساند که چرا فیلمنامه ای نوشته شده که در آن خانواده به کلی فراموش شده است.
نبود خانواده در آثار سینمایی به جامعه تسری پیدا خواهد کرد و این مورد نبود خانواده کمی ترسناک است. اینطور نیست؟
متاسفم که این را میگویم اما سینماگران ما نسل جدید را طوری عادت داده اند که هیچ بزرگتری را در کار نبیند. وقتی در فیلمها هیچ خبری از پدر و مادر و بزرگتر نیست چه انتظاری می توان از جامعه داشت؟ چطور میشود احترام و ارزش خانواده را به جوانان آموزش داد؟.
با این وضع دلتنگ بازیگری نمی شوید؟ دوست ندارید دوباره بازی کنید؟
من سالهاست که به اکثر کارها "نه" می گویم زیرا حقوق بازنشستگی خود را میگیرم و برایم مهم نیست این دوستان سینمایی چه می کنند. آنها باید بدانند من و امثال من چیزی را از دست نداده ایم بلکه آنها امثال آفرین عبیسیها را سالهاست که از دست داده اند.
البته شما نقش هایی داشتهاید که با وجود کم کاری هنوز در خاطر مردم مانده است. دلیل این ماندگاری چیست؟
همه چیز از نظر من رضایت مردم است. ما برای مردم کار میکنیم. من در سریال "تنهایی لیلا" بازی کردم و باورتان نمیشود مردم هنوز از من میپرسند که خانم عبیسی چرا کار نمیکنید. چرا بازی دیگری مثل تنهایی لیلا تکرار از شما نمیشود و من در جواب میگویم که باید اثر خوب باشد که من در آن بازی کنم. وقتی فیلمنامه ها بی محتوا شده اند من در چه فیلمی بازی کنم و اگر بازی کنم چه جوابی به شما بدهم؟ راز ماندگاری هر بازیگری نقشی است که در جامعه ایفا می کند.
دوست ندارید در نقش اول یک فیلم ظاهر شوید؟
اگر آن نقش در سن من نوشته شده باشد بله دوست دارم. اما برخی از بازیگران زن سینما پنجاه سال سن دارند و هنوز میخواهند نقش اول بازی کنند. من نمی فهمم آیا سینما مادر نمیخواهد؟ مادربزرگ و غیره نمی خواهد که هنوز در پنجاه سالگی میخواهند نقش دختر اول فیلم را بازی کنند؟ بازیگران باید بر اساس سنشان انتخاب شوند تا سینما دارای تنوع و گوناگونی شود.
پس به نظر شما بازیگری که در سن بالا هنوز نقش اول و جوان می پذیرد اشتباه کرده است؟
بله این اشتباه است. البته از نظر من اینکه برخی بازیگران بر خلاف سنشان انتخاب می شوند تقصیر خودشان نیست. سیستم سینما باید تغییر پیدا کند تا برای همه رده های سنی نقش باشد. بازیگر زن سینمای ایران می داند اگر سنش بالا رود مثل من کنار گذاشته می شود و سعی می کند تا آخرین جایی که ممکن است نقش دختر اول سینما را حتی در پیری بازی کند.
اکثر بازیگران معتقدند مشکل امروز سینمای ایران تمرکز روی گیشه است. نظر شما چیست؟
متاسفانه اکثر فیلمسازان این روزها می خواهند با کمترین خرج بیشترین سود را ببرند. وقتی برای فیلمتان هزینه نکنید چه انتظاری از کیفیت دارید؟ هزینه صرفاً دستمزد دو یا سه بازیگر چهره نیست. چطور این تعداد بازیگر پیشکسوت داریم و همه بیکار شده اند و در عوض اندک هزینه ها هم صرف دیگران می شود. اگر ما میخواهیم سینما را نجات دهیم باید هزینه بپردازیم و در آن صورت تغییری عمده در سینما رخ خواهد داد. در حال حاضر عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز مریض شده و نمی توانند کار کنند. عزیزی همچون داود رشیدی را از دست داده ایم و مابقی را هم از دست میدهیم پس تا دیر نشده فیلمسازان به خودشان بیایند و از این بزرگان استفاده کنند.
با این وضعیت فعلی آیا بعد از گذشت این همه سال باز هم بازیگری را انتخاب میکردید؟ یا بهتر بگویم اگر به شما بگویند که بازیگری را به جوانان پیشنهاد می دهید یا نه، چه می گویید؟
من هیچوقت موافق سینمای امروز نبوده و نیستم و اگر کسی از من بپرسد که بازیگر شوم یا نه به طور قطع میگویم نه.
این روزها میگویند یکی از المانهای انتخاب بازیگر در سینمای ایران زیبایی است. از نظر شما زیبایی یک بازیگر تا چه حد مهم است؟
زیبایی در بازیگری یک بخش است اما مهمتر از زیبایی خود فرد است. بازیگری این نیست که پول بگیرید و جلوی دوربین بروید. بازیگری شکل و شمایل، زیبایی و قیافه و جوانی نیست بلکه انسانیت است. بازیگر باید الگوی اخلاق جامعه باشد. زیبایی شاید یک بخش از بازیگری باشد اما همه چیز نیست بلکه بخش کوچکی از بازیگری است.
آیا بازیگران جوان امروز الگوهای اخلاقی برای آینده خواهند شد؟
از نظر من جوانان بازیگر ما باید بیشتر مراقب خودشان باشند. نباید اینگونه باشد که به آنها دستور بدهیم این کارها را نکنید و اینها را انجام بدهید. بازیگر باید همه چیزش نمونه باشد. مردم بازیگران را می بینند. وقتی یک بازیگر در یک مجلس عکسی نامناسب می گیرد و در فیلم نوع دیگری خود را نشان می دهند وی را پس می زنند.
شما شخصاً چطور یک نقش را قبول می کنید؟ معیار اصلی آفرین عبیسی برای بازی در یک فیلم چیست؟
موی من در بازیگری و زندگی سپید شده است. وقتی سناریو را روی میز می گذارم به خودم می گویم در این سن بالاخره باید حرفی برای گفتن داشته باشم. همه چیز پول نیست که هر کاری را به خاطر آن بازی کنم. همین که من جلوی دوربین بیایم و دو سکانس بازی کنم و پولم بگیرم که نشد بازیگری. بازیگرانی که اینگونه کار قبول می کنند مطمئن باشید که در ذهن مخاطبان نمیمانند. امثال عزت الله انتظامی دقیقاً به خاطر انتخاب هایش در خاطرات مانده است.
شما یکبار سینما را ترک کردید و باز به آن بازگشتید. دلیل رفتن و بازگشت دوباره تان چه بود؟
من اگر در آن سن پایین و با وجود اینکه شوهرم فیلمساز بود سینما را ترک کردم به این خاطر بود که نمی توانستم در سینمای فاسد قبل از انقلاب اسلامی کار کنم و انتخابی هم نداشتم پس تصمیم گرفتم از بازیگری خداحافظی کنم. متاسفانه سینمای امروز ما هم به سمت آن زمان می رود و به همین خاطر این روزها هم کار نمیکنم.
من سال هشتاد بعد از سی سال دوباره بازیگری را انتخاب کردم اما در وضع بد سینمای امروز تصمیم گرفتم بسیار سختگیرانه انتخاب کنم. آن زمان هم وضعیت سینما برای من مثل همین الان بود. این مهم است که خودت چه انتخابی کنی. باید در بازیگری تا جایی پیش رفت که به شرفت کاری نداشته باشند. آن زمان من شرایط را برای بازیگری مناسب ندیدم و امروز هم این شرایط تکرار شده است.
به عنوان یک بازیگر با تجربه به نظر شما چه چیزی باعث شده مردم شما را در قامت یک بازیگر در نقش های مختلف باور کنند؟
من سالها بازی کردم و حالا به جایگاهی رسیده ام که نقش مادر را بازی می کنم و خدا را شکر آن طوری رفتار کرده ام که در یک فیلم مرا به عنوان مادر شهید باور کرده اند. چطور مردم به این باور میرسند؟ آیا می شود از راه رسید و نقش مادر شهید را بازی کرد؟ بدون شک شخصیت بیرونی هر بازیگر در آثاری که بازی می کند موثر است. وقتی بازیگری بدون در نظر گرفتن شخصیت اجتماعی اش هر کاری انجام دهد نمی تواند در بسیاری از نقش ها باورپذیر شود.
آیا بازی در نقش مادر در فیلمهای با کیفیت و ارزشمند در تحکیم بنیان خانواده تاثیرگذار است؟ این تاثیر بازیگر در جامعه از کجا نشات می گیرد؟
وقتی منِ بازیگر نقش یک مادر را باورپذیر بازی کنم و در بیرون از فضای بازی هم با اخلاق باشم دختران کشورم به خانواده و مادر شدن علاقهمند میشوند. یک بازیگر به شدت میتواند در جامعه خود تاثیرگذار باشد. من اگر آن زمان بازیگری را ترک کردم چون می خواستم زندگی را تجربه کنم. بزرگترین دارایی هر انسان خانواده وی است و بازیگران هم باید به این نکته برسند که بازیگری بالاترین آزمون زندگی آنها است.
در آخر آیا حرفی نیست که در این گفتوگو جام مانده باشد و یا به نوعی دوست داشته باشید از آن بگویید؟
خداوند می فرماید راه راست برو و راست بگو تا همه چیز خوب مقدر شود و من سعی کردم اینگونه رفتار کنم. کارگردان اصلی همه ما خداوند است. وقتی این را باور دارم به نقش های کوچکی که ممکن است به من پیشنهاد نشود اعتنایی نمی کنم. من همواره با همین امید و توسل به خدا زندگی کرده ام و می دانم کارگردان اصلی روزی بهترین نقش را برای من انتخاب کرده و سر راه زندگی ام قرار خواهد داد پس از کم کاری این روزها هیچ ترس و واهمه ای ندارم.
منبع: رکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۹۷۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰ فیلم اکشن قدیمی با قهرمانان مورد علاقه پدرها؛ از جکی چان بدلکار تا ارتش یک نفره شوارتزنگر
روزی روزگاری در دهه شصت و هفتاد، پدران نسل جوان امروزی که عاشق ابرقهرمانان هستند، خودشان از خورههای سینمای اکشن آن روزگار بودند. سینمایی که شناسه ظاهری قهرمانان آن از زمین تا آسمان با نسل جدید قهرمان امروز سینما تفاوت داشت. امروز دیگر قهرمانان معمولی سینمای اکشن که برتری خود را با مشتهای سنگینشان در مبارزه به مخاطب ثابت میکردند، جای خود را به ابرقهرمانان مارول یا دیسی دادهاند. پس تنها چیزی که از آنها برای پدران ما باقی مانده همان نوستالژی برای فیلمهای اکشن قدیمی است.
پس به یاد پدران خوره فیلمهای اکشن ما در جدیدترین فهرست سینمایی ما میخواهیم ۱۰ فیلم اکشن قدیمی با قهرمانان مورد علاقه پدرها را به شما معرفی کنیم. ما در این مطلب با فیلمهای اکشن فوقالعاده و ستارههای کالت آن دوران خاطرهبازی میکنیم؛ منظور من از از استیون سیگال تا جت لی و حتی چاک نوریس است.
Under Siegeفیلم اکشن «در محاصره» محصول سال ۱۹۹۲ که خیلیها آن را جان سخت در کشتی هم خطاب میکنند، اثری بود که به طور موقت استیون سیگال را به یک ستاره بزرگ تبدیل کرد. شاید بتوان این اکشن قدیمی را بهترین فیلم کارنامه این بازیگر دانست. اکشن ماجراجویی اندرو دیویس، «در محاصره» احتمالاً یکی از سرراستترین شبیهسازیهای فیلم «جان سخت» بروس ویلیس است. فقط اینبار اکشن از یک برج به اقیانوس منتقل میشود و قربانیان روی کشتی جنگی حبس میشوند، اما همان قهرمان تنهای این شکل آثار مشغول مبارزه با مهاجمان خشن است.
امروز، هم بروس ویلیس و هم استیون سیگال روزهای سختی را سپری میکنند، اما در سال ۱۹۹۲، هر دو در صدر توجه مخاطبان قرار داشتند و رقیبان واقعی برای ابرستارههایی، چون سیلوستر استالونه و آرنولد شوارتزنگر بودند. در نتیجه این فیلم یکی از آن اکشنهای نوستالژیک است که خیلیها با دیدن آن خاطراتشان زنده میشود.
Bloodsportرینگ خونین محصول سال ۱۹۸۸ از آن اکشنهای مبارزه محوری است که ژان کلود وندام را به خیلیها معرفی کرد. جالب اینجاست که این فیلم و شخصیت قهرمان آن با نام فرانکی به اندازهای بین عموم مردم فیلمباز ایران به شهرت و محبوبیت رسیدند که خیلی از پدران ما کماکان ژان کلود وندام را فرانکی خطاب میکنند. اما این اثر داستان افسر آمریکایی فرانک دوکس (ژان کلود ون دام) را روایت میکند که واحد نظامی خود را ترک و به هنگکنگ میرود تا در مبارزات زیرزمینی آزاد شرکت کند. او تحت نظارت دقیق استاد سنزو تاناکا برای مسابقاتی آماده میشود که نه تنها قدرت، بلکه اراده این سرباز را نیز آزمایش میکند.
مبارزات رینگ خونین همه افسارگسیخته و پر از خشونت هستند، پس شاید همین بی رحمی باعث شده است که ما فیلم نیوت آرنولد را دوست داشته باشیم. اما به طور کلی این اثر به طرز شگفتانگیزی، فلسفه شرقی، هنرهای رزمی هنگکنگ و ریشههای اخلاق غربی را با هم ترکیب میکند. جدای از همه ما یک ژان کلود وندام خوش فرم و آماده داریم که برای سالها به قهرمان شماره یک خیلی از اکشنهای سر راست هالیوودی بدل شد.
Police Storyداستان پلیس محصول سال ۱۹۸۵ یکی دیگر از ماندگارترین اکشنهای قدیمی است که محبوبیت فراوانی نزد مخاطبان دارد. علیرغم تمام تفاوتهای چشمگیر سینمای آسیا با آنچه بینندگان آن دوران از سینمای هالیوود در دهه ۱۹۸۰ دیده بودند، اما ورود اکشنهای شرقی باعث شد تا آگاهی تودهها در مورد سبک اکشنهای شرق آسیا به فیلمهای ژان کلود وندام و رینگ خونین محدود نشود. این حرف یعنی فیلمهای جکی چان به عنوان یک استاد بسیار شجاع و تقریباً دیوانه در اجرای بدلکاریهای شگفتانگیز، برای پدران ما حکم یک جاذبه فراموشنشدنی را داشت که بسیار معروفتر از آثار هالیوودی بود.
از اوایل دهه ۱۹۸۰، این بازیگر هنگکنگی بسیار و به شیوهای واقعاً بی پروا در اکشنهای زیادی بازی کرده است. پس جای تعجب نیست که در این زمان بود که بهترین کار او نیز ساخته شد. فقط به «داستان پلیس» نگاه کنید؛ تعداد مبارزات، پرشها، سقوطها و به پرواز درآمدنهای جکیچان در این فیلم چندین برابر استانداردهای هالیوود است. همه این نوع بدلکاری را دوست ندارند، اما نمیتوان تأثیر چان را بر این ژانر انکار کرد. او یکی از مهمترین ستارههای اکشن زمان خود است. داستان پلیس مهمترین فیلم جکی چان هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان کارگردان است. او با داستان پلیس توانست اکشن کمدی شرقی را به نمونهای استاندارد از کمدی فیزیکی باستر کیتون تبدیل کند.
Sidekicksچاک نوریس هنرپیشه و رزمی کار آمریکایی است که خیلیها از جمله پدران ما او را با فیلم راه اژدها (۱۹۷۲) میشناسند که در آن به عنوان شرور با بروس لی به مبارزه پرداخت. اما این بازیگر با فیلم قدیمی «ضربه جانبی» محصول ۱۹۹۲ بیشتر بین خورههای سینمای اکشن به محبوبیت دست یافت. اما این فیلم را میتوان نوعی اثر شخصی برای چاک نوریس افسانهای خطاب کرد. اما چرا؟ چون این ستاره اکشن معروف و جاودانه از اساس در این فیلم نقش خودش را بازی میکند و به یک پسر جوان کمک میکند تا در مسابقات کونگ فو قهرمان شود.
خیلی از قدیمیها و پدران ما «ضربه جانبی» را فیلم خواهرخوانده «بچه کاراتهکار» میدانند. این همچنین یک فیلم خانوادگی زیبا در مورد اهمیت جمع آوری نیرو و مبارزه با دنیای بیرحم است. اگرچه نقش چاک نوریس در فیلم به استاد یک قهرمان محدود میشود، اما مهمتر این است که خود حضور او در فیلم، «ضربه جانبی» را بهطور خودکار به اثری محبوب بین مخاطبان قدیم تبدیل کرده است.
Red Scorpionخیلیها دولف لاندگرن سوئدی را با نقش شرورانهاش در قامت ایوان دراگو بوکسور در فیلم «راکی ۴» و البته فیلم «سرباز جهانی» میشناسند. اما خود در قامت ستاره اکشن با فیلم «عقرب قرمز» بیشتر از گذشته به چشم آمد. در داستان این فیلم یک مامور سازمان اطلاعات روسیه (دولف لاندگرن) به آفریقا فرستاده میشود تا یک انقلابی ضد کمونیست را به قتل برساند. اما با مشاهده کشتار بی رحمانه مردم محلی به دست نیروهای روسیه و متحدشان کوبا، او تغییر موضع داده و به شورشیان کمک میکند.
صادقانه بگویم، «عقرب قرمز» فیلم خیلی خوبی نیست؛ اما بیایید بگوییم یک اکشن قدیمی کاملاً مناسب است. مخصوصاً برای نسلی که ارتش یک نفره عضلانی را دوست داشتند. به طور کلی در طول دهههای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی، لاندگرن به همراه دوستش سیلوستر استالونه به یکی از نمادهای فیلمهای اکشن سرراست یا همان بیموویها تبدیل شد و در بیش از ۵۰ اثر ژانر اکشن بازی کرد.
Crying Freemanیکی دیگر از اکشنهای محبوب قدیمی فیلم «آزادمرد گریان» محصول سال ۱۹۹۵ با بازی مارک داکاسیوس است. این فیلم که در ایران با نام «قاتل گریان» نیز شناخته میشود یک فیلم اکشن کالت از کریستف گان درباره یک قاتل حرفهای است که در جنگ با مافیا قرار میگیرد. این فیلم را میتوان یک فیلم اکشن قدیمی با مشارکت یاکوزا در نظر گرفت. سکانسهای اکشن این فیلم از ظرافت بسیار خوبی برخوردار است که به نسبت زمان تولید آن، یک نکته بسیار مثبت است.
این روزها اوضاع برای مارک داکاسیوس رزمیکار به خوبی دهه ۹۰ میلادی پیش نمیرود. زمانی که او موهای مجللی داشت و هنوز در فیلمهای اکشن حکم یک قهرمان را به دوش میکشید. هرچند این بازیگر کماکان کار میکند و حتی نقش یکی از شروران را در قسمت سوم جان ویک بازی کرد، اما پیش بینی میشد که این بازیگر تبدیل به یک ستاره هالیوود شود. شاید «آزادمرد گریان» نشان میدهد که چرا منتقدان و تماشاگران او را بسیار دوست داشتند. در این اقتباس شیک ازمانگا، داکاسیوس در نقش یک ضدقهرمان کاملا غیر معمول بازی میکند.
Commandoصحبت از اکشنهای قدیمی و ستارگان آن دوره بدون اشاره به آرنولد شوارتزنگر غیرممکن است و به صورت دوستانه میتوان در چنین فهرستی چند جایگاه ویژه را برای او کنار گذاشت. اما ما تصمیم گرفتیم به بازیگران دیگر نیز فرصت دهیم و مشارکت او در این فهرست را تنها به فیلم کماندو محدود کنیم. اما باید قبول کرد که مهمترین فیلمهای آرنی آهنین در این دوره توسط «کماندو» افتتاح شد. کماندو یک فیلم اکشن مثال زدنی است که معنای داستان آن به فرمولی خلاصه میشود که شخصیت قهرمان لیام نیسون خیلی بعد در فیلم «ربوده شده» بیان کرد: «تو هر کسی هستی یا هرجا که باشی، من میآیم و تو را میکشم.»!
در این فیلم، تبهکاران دختر قهرمان داستان با بازی آرنولد شوارتزنگر را میربایند و این به اشتباه مرگبار آنها تبدیل میشود، زیرا هیچ چیز سرهنگ ماتریکس را در راه رسیدن به هدفش متوقف نخواهد کرد. شاید امروز کماندو ساده لوحانه و بیهوده به نظر برسد، اما در آن دوران تماشاگران با تماشای داستان سربازی که کل ارتش را در یک کشور آمریکای لاتین نابود میکند، لذت زیادی بردند. فیلم مارک ال لستر یک بازی اکشن کامل است که در آن جایی برای طرح یا دیالوگ وجود ندارد. فیلم به طور کامل وجود فیلمنامه را فراموش میکند و یک تیرانداز جهنمی را روی پرده نمایش میدهد و شوارتزنگر با بازوکا و انواع مختلف سلاح به سمت دشمنانش شلیک میکند و حتی گاهی اوقات با دست خالی آنها را نابود میکند.
Demolition Manاکثر مخاطبان امروز سیلوستر استالونه را با نقشهای راکی و رامبو میشناسند. اما یکی از اکشنهای قدیمی او که پدران ما را به شور و هیجان آورده بود فیلم «مرد ویرانگر» محصول سال ۱۹۹۳ میلادی است. استالونه در این فیلم نقش افسر پلیسی به نام جان اسپارتان را بازی میکند که بسیار ریسکپذیر و بیخیال است و به ایجاد خرابکاری در حین عملیاتهایش شهره است. او پس از یک تلاش ناموفق برای نجات گروگانها از دست جنایتکار افسار گسیخته سایمون فینیکس (وسلی اسنایپس) و وقتی وضعیت گروگانگیری به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفت، به همراه آن شرور به انجماد در سال ۱۹۹۶ محکوم میشوند. اما فینیکس که شروری شیطان صفت است برای شرکت در دادگاه آزادی مشروطش در قرن ۲۱ و سال ۲۰۳۲ احیا میشود.
شاید امروز خلاصه داستان «مرد ویرانگر» نمیتواند کمکی به لبخند زدن شما نکند، چرا که دزد و پلیسی که چهار دهه را در حالت یخ زده گذرانده و در دورانی که خشونت ریشه کن شده است از خواب بیدار شدهاند، به خودی خود یک ایده خندهدار است. اما به اعتبار اسلای، این یکی از بهترین نقشها و فیلمهای این ستاره اکشن قدیمی است که یک مرد واقعی را خارج از زمان حیات خود به نمایش میگذارد. چند اسلحه پر سر و صدا، کونگ فو، طنز تند، عشق مجازی و یک قهرمان جذاب چیزی بود که «مرد ویرانگر» را به یکی از فیلمهای مورد علاقه دوران رونق آثار ویدئویی در کشورمان تبدیل کرد.
Last Hero in Chinaیکی دیگر از ستارگان اکشن قدیمی جت لی است که خیلیها او را دوست دارند. فیلم مورد نظر ما از این بازیگر «آخرین قهرمان در چین» است که یک اکشن رزمی به حساب میآید. مدرسه هنرهای رزمی وونگ فی هونگ (جت لی) باید به محل جدیدی منتقل شود. تعداد افرادی که میخواهند از استاد افسانهای بیاموزند روز به روز بیشتر و بیشتر میشود، اما فضا کمتر و کمتر. با این حال، یک چیز وجود دارد: اکنون دانش آموزان در کنار فاحشه خانه آموزش داده میشوند. این وضعیت معلم آنها را خشنود نمیکند، اما دهها موقعیت خندهدار را برای ایم رزمیکاران ایجاد میکند.
کارگردان معروف سینمای هنگکنگ یعنی یوئن وو پینگ و همکار کهنه کارش وونگ جینگ (که بیش از صد فیلم را در طول ۶۶ سال کارگردانی کرده است) این فیلم اکشن پرمدعا هنگکنگی را تولید کردهاند و آن را به یک کمدی اکشن خندهدار با روح بهترین کارهای جکی چان بدل کردند. اکشن دیوانهوار با عناصر سبک ووشیا، که در طی آن مبارزان به هوا پرواز میکنند یکی از شاخصهای این فیلم است. اما جت لی که ما او را به خاطر نقشهای سیاه و جدیاش دوست داشتیم، با این فیلم نشان میدهد در کمدی نیز بازیگری توانا است.
Enter the Dragonبروس لی و فیلم فراموش نشدنی «اژدها وارد میشود»؛ این اکشن رزمی اولین و آخرین فیلم جدی هالیوودی ساخته بروس لی افسانهای بود. او چند روز قبل از اکران درگذشت و هرگز ندید که فیلم رابرت کلوز بعداً ۲۵ میلیون دلار فروش خواهد داشت. سکانسهای اکشن برجسته این فیلم به قدری ماهرانه طراحی شده بودند و خود فیلم آنقدر مسحورکننده بود که میتوان گفت اژدها وارد میشود تأثیر عظیمی بر فرهنگ پاپ و صنعت سینما و حتی بازیهای ویدئویی پس از خود گذاشت. برای مثال بازیهای مبارزهای معروف، چون Tekken، Mortal Kombat و Street Fighter بارها عشق خود را به شاهکار رابرت کلوز اعلام کردهاند.
در میان کارشناسان سینما اعتقاد بر این است که توجه غرب و هالیوود به سبک کونگ فو و اکشن رزمی با این فیلم آغاز شد. باید بدانید در این اثر فراموش نشدنی بروس لی نقش یک استاد هنگ کنگی را بازی کرد که دعوتنامهای برای مسابقات قهرمانی مرموز هنرهای رزمی دریافت میکند. وقتی قهرمان متوجه میشود که یک رئیس جنایتکار با نفوذ در حال سازماندهی مسابقه است، موافقت میکند تا به اطلاعات بریتانیا کمک کند تا این شرور را متوقف کند.
منبع: ویجیاتو
tags # هالیوود سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟