داستان آدم های بی شناسنامه/ مردمانی که هویتشان در کپر محرومیت حبس شده است
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۱۲۶۱۹
شاید عجیب به نظر برسد که هنوز در برخی نقاط کشورمان، اصلی ترین خواسته مردم داشتن شناسنامه و هویت ایرانی باشد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دلگان پرس، در سیستان و بلوچستان و در بیابانهای دور دست و حتی گاهی در نزدیکی مناطق تازه شهرستان شده این استان هنوز هستند روستاهایی که مصالح خانه هایشان از چوب درختان خرما تشکیل شده است و ساکنان این خانه ها نیز از ابتدایی ترین امکانات زندگی روستایی و عشایری نیز محرومند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر چند که برخی از مسئولان می گویند که این نوع زندگی جزئی از سنت و شیوه زندگی محرومان جنوب شرق است اما حقیقت این است که برخی از این مردم آنچنان فقیرند که گاهی تنها داشتن یک شناسنامه برای گرفتن یارانه آرزویشان است. اما صبور بودن و نجیب بودنشان همیشه باعث شده کمتر دیده شوند.
مردمی که سقف بالای سرشان از شاخه های درختان خرما است و فرش زیر پایشان هم حصیری از نیزارهای خشکیده بر اثر خشکسالی است.
اینان مردمانی هستند که پس از خشکسالی و خشکیدن درختان و مزارعشان شاخه های درختان را سقفی کرده اند برای گذران زندگیشان و با فقر دست و پنجه نرم می کنند.
این کپر که هیچی نیست، کف کپر، خاک سفت با یک لا زیلوی حصیری فرش شده و با لامپی که از وسط سقف آویزان شده، روشن میشود، در این خانه ، تنها وسیله برقی، همین لامپ است. وسط زیلو را یک دایره بریدهاند برای منقل. آتش منقل، حیران از بادِ سرد، از دورِ تنِ کتری دود گرفته زبانه میکشد. چند دست رختخواب، تلنبار شده. گوشه دیگر کپر است. اضافه چند تکه لباس از کیسه بیرون پریده.
خانوادههای نامرئی
خانواده ۶ نفره دلگانی تنها خانوادهای نیست که با وجود اینکه ایرانی بودنشان ثابت شده، هنوز نتوانستهاند شناسنامه بگیرند. چنین خانوادههایی در بیشتر استانهای محروم کشور وجود دارند، استانهایی مانند خراسان رضوی و جنوبی، سیستان و بلوچستان، خوزستان، هرمزگان و کرمان.
کسانی که هستند، اما نیستند؛ داستان آدمهای بیشناسنامه
گزارشی درباره آنان که زندگی می کنند اما بدون شناسنامه و مدرک هویتی ندارند آیا می توانی تصور کنی در شهر و دیاری زندگی می کنی اما نمی دانی اهل کجایی! مدرکی نیست که ثابت کند اسمت چیست؟چه کاره ای؟ چند سال داری؟ محل تولدت کجاست؟ با چه کسی ازدواج کرده ای؟ و همین موضوع برای فرزندت نیز تکرار خواهد شد! فرض آن هم دردناک است؛ زمانی که هویتت را کسی جز خودت نمی تواند اثبات کند!
در یکی از مناطق کم برخوردار در قاسم آباد گنبد شهرستان دلگان، به خانه ی می رویم که ۵ فرزند دارد، در یک کپر و بدون هیچ امکانات اولیه زندگی می کنند.
خودش را جوانین ملک قنبری معرفی می کند. روی زمین نشسته و یک زانویش را در بغل گرفته است و شالی دور سرش پیچیده و با گویش شیرین بلوچی بی مقدمه درباره دخترش صحبت می کند.
می گوید: سمانه خیلی آرزو دارد که درس بخواند و باسواد شود اما شناسنامه ندارد.
شاید عجیب به نظر برسد که هنوز در برخی نقاط ایران، اصلی ترین خواسته مردم داشتن شناسنامه و هویت ایرانی باشد.
تمام آرزوهای این خانواده در گرفتن شناسنامه خلاصه میشود، مادری که میگوید خانواده ۶ نفرهشان با اینکه ایرانی هستند اما شناسنامه ندارند، میگوید مرگش را آرزو میکند، چون دیگر نمیتواند شاهد درد و رنج کودکان باشد؛ بچههایی که هر روز از آرزوهایشان فاصله میگیرند، نمیتوانند درس بخوانند، ازدواج کنند یا برای دیدار اقوامشان و جستوجوی شغل روانه شهرهای دیگر کشور شوند.
آنها از این گله میکنند با اینکه ایرانی هستند اما در روستای خود حبس شدهاند.
بیشناسنامه بودن سبب میشود اعضای چنین خانوادههایی از حداقل حقوق اجتماعی محروم باشند و برای تحصیل، ازدواج، یافتن شغل و در یک کلام برای زندگی با محدودیتهایی فراوان روبهرو باشند.
وی در پاسخ به این سوال خبرنگار دلگان پرس که آیا تاکنون برای دریافت شناسنامه اقدام کرده اید،گفت: چندین بار برای گرفتن شناسنامه به ادارات مربوطه مراجعه کرده ایم ولی پاسخ درستی به ما نمی دهند شرایط خیلی سختی داریم امیدوارم که یک روز فرزندانم به هویت برسند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۱۲۶۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چطور برای افغانها کار هست، برای ایرانیها کار نیست؟!
سید رضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
به گزارش رویداد۲۴، بخشهایی از گفت وگوی اکرمی را در ادامه میخوانید:
همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و… میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دوساعته و سهساعته روزانه برای موارد خاص است.