Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسن بیادی عضویت در چند جبهه اصولگرایی را تجربه کرده اما فعالیت سیاسی حزبی در ایران را بیشتر «باند بازی» می‎خواند. او در عین حال که تعریفی ضمنی از جمعیت موتلفه می‎کند، با شدیدترین انتقادات، پایداری و جمنا را دارای تفکر سمی می‎خواند. آفتاب‌‌نیوز : «اصولگرایی» عنوانی است که امروز خیلی‎ها مدعی پرچمداری آن هستند و اغلب همدیگر را قبول ندارند! از ابتدای دهه 80 تلاش شد در قالب طراحی مکانیزم های موقتی، نیروهای فعال در این اردوگاه سیاسی دور هم جمع شوند؛ این روش تا سال 92 موفقیت آمیز بود؛ اما بعد از آن دیگر نتیجه ای در پی نداشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شکست پشت شکست؛ در کارنامه اصولگرایان به ثبت رسید. 
به گزارش آفتاب نیوز، امروز کسانی همچون حسن بیادی می گویند «نظام تصمیم گیری در جریان اصولگرایی از خردجمعی به زورگویی تغییر کرده است و باندها و آدم‎های تمامیت خواه عامل تفرقه شده‌اند؛ چون با خودخواهی و از طریق زور و ارعاب و هوچیگری می خواهند افراد به نفع آنها کنار بروند».
 او از شکافی عمیق در جریان اصولگرایی سخن گفت و معتقد است: اصولگرایان برای انتخابات مجلس آتی به مکانیزم واحد نمی رسند، چون هیچ کدام از بزرگوارانی که ادعای بزرگی دارند، نتوانستند نیروهای اصولگرا را دور هم جمع کنند. ضمن آنکه کسی هم به حرف بزرگترها گوش نمی کند!
مشروح این گفت‎وگو را در ادامه بخوانید.
****
جریان اصولگرایی در فضای سیاسی امروز کشور لیدرهای زیادی پیدا کرده است، از طیف سنتی شامل جامعه روحانیت مبارز و جبهه پیروان خط امام و رهبری گرفته تا جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، جبهه پاریداری و شخصیت های سیاسی همچون محسن رضایی، سعید جلیلی، قالیباف و .... هر یک معتقدند نبض معادلات و تحرکات این جریان به دست آنهاست. به نظر شما چرا جریان اصولگرایی سر ندارد؟
سرمنشا این اتفاقات عدم وجود احزاب فراگیر، موثر و اثرگذار است. تا زمانی که احزاب فراگیر و جامع در فضای سیاسی کشور فعالیت نکنند، همچنان باندها و گروه هایی تمامیت خواه به ویژه زمان انتخابات شکل می گیرند و جای احزاب می نشینند و هرکار خلافی از جمله خلاف قانون در رفتار سیاسی آنان مشاهده و محتمل است. علت شکل نگرفتن احزاب فراگیر نیز آن است که با وجود به رسمیت شناخته شدن فعالیت احزاب در قانون اساسی و قوانین عادی کشور، مشخص نیست که جایگاه آنها کجاست و در ساختار اجرایی، تقنینی، قضایی و سایر نهادهای حاکمیتی کشور چه نقشی باید ایفا کنند.
چرا جریان اصولگرایی مخصوصا در آستانه انتخابات باندخیز است؟
این ویژگی بین جریانات اصولگرا و اصلاح طلب مشترک است، فقط شدت و ضعف دارد.
می توان حدس زد که بیش از ٧٠ درصد سران مخصوصا کسانی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند، با تشکیل احزاب فراگیر مخالفند؛ چون خودشان در قدرت حضور دارند. بنابراین علاقمند نیستند که احزاب فراگیر سرکار بیایند و تأسف بارتر آنکه این روحیه را به نسل بعدی انتقال می دهند.
اما شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در سال 78 متشکل از احزاب اصلاح طلب شکل گرفت. بعد از سال 92 نیز وقتی مجموعه شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان اعلام موجودیت کرد، دو سوم اعضای آن نمایندگان احزابی شدند که براساس روالی تعریف شده به عضویت رسمی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات درآمدند. اما اصولگرایان چنین شورایی ندارند، حتی جمنا وقتی تشکیل شد، از احزاب عبور کرد و به آنها رسمیت نداد. آیا به همین علت جریان اصولگرایی باندخیز است؟
بله، قبول دارم. باندها بر همین اساس شکل می گیرند چون قدرت بیشتر به دست اصولگرایان است.
یعنی شما معتقدید که چون قدرت بیشتر دست اصولگراهاست علاقه ای به کار حزبی ندارند و رویکرد باندی را دنبال می کنند؟

بله. در واقع پوسته قدرت دست اصلاح طلبان و هسته قدرت دست اصولگرایان است.
آیا اصولگرایان واقعا هیچ اراده ای برای اصلاح تشکیلاتی خود ندارند؟
معتقدم هیچ اراده ای در کل سیاسیون چه چپ و چه راست برای قدرت گرفتن احزاب وجود ندارد و دلیلش این است که پس از چهل سال فعالیت بی نتیجه، بعضی از این تمامیت خواهان که اغلب در مجلس هم بودند؛ کاری نکردند. این مسئله باید در مجلس قانون شود تا احزاب در مدیریت کشور نقش و جایگاه داشته و پاسخگو باشند. امروز وقتی افراد به مجلس راه می یابند، بعد از ورود حتی ماهیت سیاسی شان عوض و تبدیل به باندهای گوناگون می شوند. مثلا باند جبهه پایداری که در مجلس شکل گرفت. البته وقتی از احزاب فراگیر و موثر صحبت می کنیم، بعضی از خودخواهان به یاد حزب رستاخیز می افتند! یعنی مدل مطلوب شان حزب رستاخیز است.

شما جبهه پایداری را مثل جمنا یک باند می دانید؟
بله، شک نکنید، منتها جبهه پایداری از لحاظ اعتقادی و‌ دوگانه بودن در تفکرات خطرناک تر از جمنا است.
اما از وقتی جمنا اعلام موجودیت کرد، دیگر از کمتر از جبهه پایداری خبری دیده می شود. چرا شما چنین دیدگاهی دارید؟
هیچ شکی نیست که برای ساختار معیوب جمنا و باند جبهه پایداری جایگاهی در جامعه وجود ندارد، اما وقتی گروهی به طور سمّی شکل گرفته باشد؛ برای همیشه فعالیتش سمّی است! بنابراین فرقی نمی کند میزان سم چقدر باشد.
از هسته موسس جبهه پایداری، چهره‎هایی همچون آقایان حسینیان، رسایی، کوچک زاده و علی اصغر زارعی جدا شدند. یعنی نسبت به روز اول تأسیس شاهد حضور افراد دیگری در جبهه پایداری هستیم. این را چطور تحلیل می کنید؟
افرادی که پایداری را شکل دادند و بعد جدا شدند، هیچ جا موفق نبودند اما افکارشان سمّی است این دوستان ما باید تفکرشان را عوض کنند.
مگر می شود افکار رسایی، حسینیان و کوچک زاده عوض شود؟
درباره اشخاص و این اسامی صحبت نمی کنم، خیلی از اینها رفقای ما هستند اما تفکرشان مسموم است و نیاز به بازسازی و بازنگری در رفتار و اعتقادات خود دارند و با قبول تغییر می توانند در جامعه فعلی مفید باشند.
شما جمنا و پایداری را باند توصیف کردید؛ آیا جبهه پیروان خط امام و رهبری هم باند است؟
بله، شک نکنید. من زمانی در جبهه ایستادگی بودم، معتقدم آن هم باند است! البته در جریان اصلاحات نیز همین وضعیت وجود دارد.
تمام همسایگان مجلس، از مجلس عاصی هستند. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ مجلسی که باید مردمی باشد، دیگر مردمی نیست و درب آن به روی مردم بسته است. در واقع با همین روش ها داریم مردم را از مسئولان جدا می کنیم، اگر راست می گویند مثل امام جمعه تبریز ساختارهای محدودیت زا برای ارتباط با مردم را بشکنند و بین مردم بیایند. چرا از مردم فراری شده‌اند؟یعنی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان با وجودی که دو سوم اعضایش نمایندگان احزاب هستند، باند محسوب می شود؟
بله، فرقی نمی کند. در واقع هر مجموعه ای که در قبال کارهایش به مردم پاسخگو نیست، باند است.
چه طور شد از جبهه ایستادگی خارج شدید؟
از ٣  سال پیش جبهه ای جدید به نام پیشرفت، رفاه و عدالت با دبیرکلی آقای شهاب الدین صدر تشکیل دادیم که این جبهه متشكل از چند حزب شناسنامه‌دار، فعال و معتدل است و چنانچه این جبهه را هم مراقبت نکنیم، مصون از باند شدن نخواهد بود. خیلی آهسته جلو آمدیم، در انتخابات نیز ایفای نقش کردیم. البته باندهای قدرت و ثروت همه را متأثر می کنند یعنی اجازه ورود به کسی نمی دهند. چرا اکثریت احزاب در تهران متمرکز هستند چون پول، قدرت ملی و جایگاه اجرایی ندارند و طبیعی است که نتوانند برای خود دفتر استانی باز کنند. تقریباً تنها حزبی که برای خود در استان ها تشکیلات، ساختار، نظم و انضباط و در دستگاه های اجرایی کمی نفوذ دارد، حزب موتلفه است. در عوض باندها در استان ها خیلی قدرت شان بیشتر است چون پول و مکنت دارند.
برخی فعالان سیاسی اصولگرا در گذشته سابقه نظامی گری داشته‎اند. همین مساله هم انتقاداتی را از جناح رقیب متوجه شما کرده است. آیا این انتقاد را وارد می دانید؟
این افراد نوعا از ابتدا تفکر نظامی نداشتند، فعال سیاسی و جزء سرمداران انقلاب بودند و چون روحیه حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب را داشتند، به ویژه وقتی دشمن بعثی به کشور حمله کرد، ناگزیر لباس نظامی به تن کردند. یعنی این افراد نمی خواستند نظامی شوند، اما اوایل انقلاب ضرورت دیدند که لباس نظامی بپوشند. برعکس کسانی که از ابتدا نظامی بودند چنین ویژگی در آنها مشاهده نمی شود که بعد از بازنشستگی بخواهند فعالیت سیاسی انجام دهند.

اما منتقدان می گویند، جریان اصولگرایی با روحیه پادگانی اداره می شود، آیا این طور است؟
زمانی که آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگراولادی به رحمت خدا رفتند، انشقاق عجیب و شکاف عمیقی بین اصولگرایان ایجاد شد و هیچ کدام از بزرگوارانی که ادعای بزرگی دارند نتوانستند نیروهای اصولگرا را دور هم جمع کنند. همان طور که گفتم یکی از دلایلش خودخواهی و تمامیت خواهی بود. دلیل دیگر آن است که بزرگتر قرار می دهند اما به حرف بزرگتر گوش نمی کنند.
این وضعیت در کل جریان های سیاسی کشور وجود دارد و منحصر به اصولگرایی نیست. در جریان اصلاحات هم چنین ویژگی را می بینیم، در واقع ساختار غلط به سمت امپراطوری می رود. چرا باندهای متصل به قدرت و ثروت اینقدر نفوذ دارند؟ چون مدیریت های اجرایی به شکل جزیره‌ای اداره می شوند ...
آقای طلایی اخیرا مصاحبه کرده و گفته چهره های قدیمی مثل آقایان سروری و حدادعادل در جریان اصولگرا باید کنار بروند ...

آقای طلایی خودشان هم مثل بنده از چهره های قدیمی اصولگراست و سن و سالشان کم نیست. به نظر من این حرف‎ها یک انحراف و نوعی شوخی است! مگر می شود متجربین را کنار گذاشت؟ با این کار سرمایه‌های نیروی انسانی آسیب پذیر خواهد شد، فکر کنم اختلاف بر سر جایگاه شغلی افراد براساس سن و تجربیاتشان است.
انحراف از چه چیزی؟
باید سیستم و ساختار مدیریتی و اجرایی کشور را درست کرد. صحبت درباره سن و تحصیلات افراد، اشتباه و یک بحث انحرافی است.
می خواهند انحراف را به کجا ببرند؟
باندها با تزریق افکار ناصواب و ذهنیت سازی در جامعه دنبال منافع خودشان هستند، وقتی مدیریت در کشور جزیره ای است، آنها سود می برند. اما اگر ساختار نظام‌مند و یکپارچه باشد، حتما شکست می خورند. امروز باندها، بانک ها و بسیاری از دستگاه‎های اجرایی را اداره می کنند و بالارفتن قیمت ارز را به وجود می آورند. چون در سیستم قدرت نفوذ دارند، یک دفعه جلوی واردات خودرو را می گیرند تا قیمت ها بالا برود، بعد جلوی واردات را باز می کنند! اما قیمت ها به وضعیت سابق بر نمی گردد یا به فرض اینکه قیمت ارز کاهش پیدا کند، آیا قیمت کالاهایی که افزایش پیدا کرده، کم می شود؟ خیر. پس احزاب چه خدمتی به مردم می توانند برسانند؟ هیچ. فلذا دولت ها هم از دست حرکات مذبوحانه این باندها عاجزند و نمی توانند کاری کنند.
بعد از برجام دولت که کم نفت به فروش نرسانده است، با همه این توصیفات مشکل اشتغال حل نشده، بنگاه‎ها و سیستم های تولیدی یکی پس از دیگری درحال تعطیل شدن هستند. با این حال رئیس جمهور محترم می فرمایند «درآمد ارزی از هزینه ارزی کشور بیشتر است»، پس دلیلی ندارد که گرانی ارز اتفاق بیفتد. ریشه همه این اتفاق ها به باندها بر می گردد.
نمایندگان فقط کاتب قانون هستند. خود مجلس بگوید چه مشکلی از کشور را توانسته حل کند؟ واقع قضیه این است که مجلس برای حل مشکلات کشور هیچ کاری نمی تواند انجام دهد. بنابراین خروجی اش به نفع مردم نیست.شما می گویید دولت تمام تلاش خود را انجام داد تا وضعیت دلار تثبیت شود اما باندها نمی گذارند. آیا باندها می خواهند دولت را زمین بزنند؟
هدفشان صرفا زمین زدن دولت نیست. باندها فقط می خواهند منافع خود را تأمین کنند، فرقی هم نمی کند برای نیل به این مقصود چه اتفاقی می افتد. بابک زنجانی این همه فعالیت اقتصادی داشت، به محض آنکه قطعه زمینی در شهرک غرب نشست کرد، یک دفعه خلاف کار شد! یا مه آفرید امیرخسروی 27 هزار کارگر و کارمند داشت، یک شبه مفسد اقتصادی شد؟! آیا قبلا متوجه کارهای آنها نبودند و یکدفعه متوجه شدند؟
به نظر من قبل از محاکمه این افراد، کسانی که وظیفه نظارت و برخورد به موقع داشته‌اند را باید مورد سئوال قرار داد و محاکمه کرد. مثال دیگری می زنم، می گویند امنیت ما کامل است. داعش به مجلس حمله کرد اما مردم دارند جریمه اش را پس می دهند! ملاحظه می کنید که پس از آن حادثه، رفت و آمد مردم به مجلس برای ملاقات با نمایندگان محدود شد. خیابان متعلق به تردد مردم را بستند و به داخل مجلس منتقل کردند، دیوارهای اطراف مجلس را بلندتر کردند؛ در حالیکه در آن ماجرا کسان دیگری قصور و بی‌عُرضگی داشتند. مگر نمی شود دفاتر ملاقات مردمی را به خارج از مجلس منتقل کرد؟ اما این کار را هم نکردند. امروز تمام همسایگان مجلس، از مجلس عاصی هستند. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ مجلسی که باید مردمی باشد، دیگر مردمی نیست و درب آن به روی مردم بسته است.
با همین روش ها داریم مردم را از مسئولان جدا می کنیم، اگر راست می گویند مثل امام جمعه تبریز ساختارهای محدودیت زا برای ارتباط با مردم را بشکنند و بین مردم بیایند. چرا از مردم فراری شده‌اند؟
منظور ایرادتان به ساختار اداره کشور چیست؟
ساختار اداره کشور متناسب با حضور مردم و قدرت، عزّت و شوکت نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. وقتی قانون حاکم باشد دیگر باندها کاره ای نیستند. الان جهان سومی ترین کشورها همچون بنگلادش و عراق به لحاظ ساختار اداره کشور و دموکراسی خیلی جلوتر از ایران هستند. اگر دموکراسی نمی خواهند، بگویند «می خواهیم ساختاری برای اداره کشور درست کنیم که یک نفر تصمیم بگیرد». خیلی هم خوب است به این مدل، مدیریت واحد می گویند که در دنیا هم وجود دارد. اما با اصول انقلابی ‌گری منافات دارد.
با این اتفاق که به قبل از 22 بهمن 57 بر می گردیم!
ساختار فعلی اداره کشور با اهداف انقلاب هم خوانی ندارد. چون تناقض وجود دارد، یا باید همان رفتارهای قبل انقلاب را ادامه دهیم یا باید فعالیت و جایگاه احزاب فراگیر را در اداره کشور به رسمیت بشناسیم؛ حد وسط این دو، تناقض و پارادوکس به وجود می آورد. معتقدم ما امروز مجلس موثر و پویا و قدرتمند نداریم و مجلس حداکثر با 20 درصد ظرفیت خود کار می کند، مهمترین کارش هم تصویب بودجه خیالی و غیر قابل اجراست و کار دیگری ندارد! به قول معروف بقیه فعالیت‎ها باری به هرجهت است.
در واقع شما می فرمایید، اگر برای بودجه کشور، نهاد دیگری تصمیم گیری کند؛ در نبود و تعطیل شدن مجلس هیچ اتفاقی برای اداره کشور نمی افتد؟
بله، اتفاقی نمی افتد. چون مجلس اصلا نقشی در اداره کشور ندارد. چقدر تاکنون قانون مصوب کرده و انجام نشده است؟ مجلسی که مصوباتش را کس دیگری می تواند هوا کند، مجلس نیست! در واقع نمایندگان فقط کاتب قانون هستند. خود مجلس بگوید چه مشکلی از کشور را توانسته حل کند؟
واقع قضیه این است که مجلس برای حل مشکلات کشور هیچ کاری نمی تواند انجام دهد بنابراین خروجی اش به نفع مردم نیست معتقدم هر گاه مجلس تعطیل است، مردم راحت تر هستند اما وقتی مجلس باز می شود، جریان درست می کنند و در جامعه التهاب بوجود می آورند.
چرا اکثریت احزاب در تهران متمرکز هستند؟ چون پول، قدرت ملی و جایگاه اجرایی ندارند و طبیعی است که نتوانند برای خود دفتر استانی باز کنند. تقریباً تنها حزبی که برای خود در استان ها تشکیلات، ساختار، نظم و انضباط و در دستگاه های اجرایی کمی نفوذ دارد، حزب موتلفه است. شما از جمله کسانی بودید که وقتی شورای 22 نفره اصولگرایان در انتخابات مجلس لیست 30 نفره تهران را اعلام کرد، تمکین نکردید و فهرست جداگانه دادید. خیلی ها می گفتند «اگر این اتفاق نمی افتاد، امروز آقایان حدادعادل و آقاتهرانی در مجلس حضور داشتند و اصلاح طلبان 30 برهیچ پیروز نمی شدند». اگر مجلس هیچ خاصیتی ندارد، پس چرا اینقدر جریانات سیاسی برای کسب کرسی های آن وقت و انرژی صرف می کنند؟

گروه های سیاسی این کار را هم نکنند چه کار کنند؟ درباره انتخابات مجلس دهم نیز معتقدم اگر لیست ما، تک لیست جریان اصولگرا می شد، بیشتر رأی می آورد و دیگر اصلاح طلبان 30 بر هیچ پیروز نمی شدند. اما آنها از تفرقه بین دو لیست در جریان اصولگرایی استفاده کردند و به این پیروزی دست یافتند.
عامل تفرقه در جریان اصولگرا چه کسی بود؟
باندها و آدم های تمامیت خواه عامل تفرقه بودند؛ چون با خودخواهی و از طریق زور و ارعاب و هوچی‌گری می خواستند افراد به نفع آنها کنار بروند.
اصولگرایان برای انتخابات مجلس آینده در تهران باید چه کار کنند که همچون دوره دهم و شورای شهر بازنده 100 درصدی میدان رقابت لقب نگیرند؟
مردم براساس تکلیف در انتخابات شرکت می کنند؛ اما باندهای قدرت و ثروت و افراد تمامیت خواه و انحصارطلب از محبت و مهر مردم به نظام سوءاستفاده می کنند و پاسخگو هم نیستند.
در فاصله ای که تا انتخابات بعد داریم، به نظرتان آیا اصولگرایان برای انتخابات مجلس می توانند به یک مکانیزم واحد برسند؟
خیر، اصولگرایان اگر یک بزرگتر معقول داشتند، حتما می توانستند چنین کنند. از آن زمانی که آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگراولادی به رحمت خدا رفتند، انشقاق عجیب و شکاف عمیقی بین اصولگرایان ایجاد شد و هیچ کدام از بزرگوارانی که ادعای بزرگی دارند نتوانستند نیروهای اصولگرا را دور هم جمع کنند. همان طور که گفتم یکی از دلایلش خودخواهی و تمامیت خواهی بود. دلیل دیگر آن است که بزرگتر قرار می دهند، اما به حرف بزرگتر گوش نمی کنند! مثلا آقای موحدی کرمانی را به عنوان بزرگتر قرار دادند اما 99 درصد به حرف های او گوش نکردند.
برای ساختار معیوب جمنا و باند پایداری جایگاهی در جامعه وجود ندارد اما وقتی گروهی به طور سمّی شکل گرفته باشد برای همیشه فعالیتش سمّی است بنابراین فرقی نمی کند میزان سم چقدر باشد.به نظر شما این اتفاق در کشور ما می افتد که روزی احزاب محور فعالیت های سیاسی شوند؟
من از این مسئله ناامیدم؛ چون تا زمانی که باندها هستند، نمی گذارند چنین اتفاقی بیفتد. در حال حاضر می توان حدث زد که بیش از ٧٠ درصد سران، مخصوصا کسانی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند، با تشکیل احزاب فراگیر مخالفند. چون خودشان در قدرت حضور دارند، بنابراین علاقمند نیستند که احزاب فراگیر سرکار بیایند. تأسف بارتر آنکه  این روحیه را به نسل بعدی هم انتقال می دهند.
خبرآنلاین 

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۸۸۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام و المسلمین رضا رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) در سفر به کشور ونزوئلا با «نیکلاس مادورو» رییس جمهور این کشور دیدار و گفت‌وگو کرد.

«نیکلاس مادورو» رییس جمهور ونزوئلا در ابتدای این دیدار ضمن ابراز خوشحالی از سفر حجت الاسلام و المسلمین رمضانی به کشور ونزوئلا، روابط میان ایران و ونزوئلا را برادرانه، عمیق و قدیمی دانست و تصریح کرد: این روابط باید در راستای ارزش‌ها و اصول باشد. ما در جهانی زورگو زیست می‌کنیم. چاوز قرن ۲۱ را قرن ملت‌ها می‌دانست و ما بخشی از قرن ۲۱ هستیم، قرن ۲۱، قرن ما است. هیچکس نمی‌تواند حق آزادی و استقلال و زندگی در صلح و حق پیوند معنویت و فرهنگ و دین را از ما بگیرد.

رییس جمهور ونزوئلا با اشاره به اینکه دوستی ایران و ونزوئلا نه سیاسی و موقت، بلکه واقعی و راهبردی است، بر ارتباط میان ملت‌های ایران و ونزوئلا تاکید کرد.

نیکلاس مادورو با اشاره به ملاقات‌هایش با رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، ایشان را فردی باهوش دانست که تحلیل دقیق و عمیقی از جهان و تحولات آن دارند.

وی تاکید کرد: ما همواره از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران استفاده می‌کنیم و از دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت (ع) تقاضا دارم که سلام ویژه من را به حضرت حجت الاسلام و المسلمین خامنه ای برساند.

صهیونیست‌ها امروزه آمریکا را اداره می‌کنند

رییس جمهور ونزوئلا در ادامه در تحلیل شرایط کنونی جهان اظهار کرد: جهان وارد دوره تحول جدیدی شده است. حدود ۱۰۰ سال از نازیسم و فاشیسم می‌گذرد، اما امروز شاهد حضور جریان‌های نازیستی و فاشیستی در آمریکا و کشورهای غربی هستیم. تمام مشکلات امروز جهان ناشی از همین نگاه فاشیستی و نازیستی است که در تمام ارکان کشورهای غربی نفوذ دارد.

وی ادامه داد: صهیونیست‌ها امروزه آمریکا را اداره می‌کنند و قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی در دست آنها است. هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا را صهیونیست‌ها کنترل می‌کنند. دو قدرت اصلی یعنی قدرت نظامی و شبکه‌های اجتماعی در کنترل آنها است. صهیونیست‌ها با قدرت نظامی، صلح را به خطر انداختند و با قدرت شبکه‌های اجتماعی از جمله فیس بوک، ایکس و امثالهم، افکار عمومی را دستکاری می‌کنند.

رییس جمهور ونزوئلا خاطرنشان کرد: البته ما امروز وارد جهان چندقطبی شده ایم که در آن، قطب‌های مختلف قدرت مانند چین، روسیه و ایران شکل گرفته اند. ایران در حوزه نظامی پیشرفت‌های خوبی داشته است و این کشور در حوزه شبکه‌های اجتماعی نیز باید مقتدرانه وارد شود. ما در ونزوئلا گام اول خود را توسعه علم و فناوری قرار داده ایم و تبادلات علمی بین ونزوئلا با ایران را آغاز کرده ایم که امیدوارم تبادلات علمی گسترش یابد.

عمیق و راهبردی بودن روابط بین ایران و ونزوئلا

حجت الاسلام و المسلمین «رضا رمضانی» دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت (ع) در ادامه این دیدار، روابط بین ایران و ونزوئلا را عمیق و راهبردی دانست و تصریح کرد: ظلم کردن و پذیرش ظلم براساس مبانی دین ما نکوهش و در مقابل بر کرامت و عدالت، تاکید شده است.

وی ادامه داد: امام خمینی (ره)، درس بزرگی به ملت ایران و ملل جهان دادند؛ آن درس این بود که ما می‌توانیم در برابر ظلم بایستیم و در مسیر تمدن سازی قرار بگیریم. امام خمینی (ره) به چهار اصل باور و ایمان داشتند که آن اصول شامل ایمان به پروردگار، ایمان به هدف، ایمان به مسیر و ایمان به مردم است. امام خمینی (ره) بر اساس این چهار باور و رکن ایمانی، انقلاب کردند و تغییراتی را در ایران و جهان به وجود آوردند و معادلات موجود جهانی را برهم زدند.

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت (ع) افزود: باید تغییراتی در جهان صورت بگیرد تا ثروت دنیا به صورت عادلانه به تمامی مردم دنیا تعلق بگیرد، نه اینکه ۹۰ درصد مردم جهان از ۱۰ درصد مواهب جهان بهره ببرند و بهره بردن از ۹۰ درصد مواهب جهان فقط سهم ۱۰ درصد مردم جهان باشد.

حجت الاسلام و المسلمین رمضانی در ادامه با اشاره به بردگی مدرن اظهار کرد: ظلم‌هایی در جهان از طرف برخی از دولت‌ها صورت می‌گیرد که می‌توان آن را به بردگی مدرن برشمرد و باید بساط آن برچیده شود. در گذشته ۱۰۰ نفر یا ۱۰۰۰ نفر را به بردگی می‌گرفتند، اما امروزه ملت‌ها را به بردگی می‌گیرند لذا باید به حقوق انسان‌ها به معنای واقعی احترام گذاشت.

تبدیل شدن ایران به یک قدرت جهانی

وی ادامه داد: عدالت در تفکر شیعی، جایگاه محوری دارد و سمبل عدالت در این تفکر، امام علی (ع) است، متفکرانی نظیر جرج جرداق به این مساله توجه کردند. عقلانیت، معنویت و عدالت سه ضلع تفکر شیعی هستند که برخاسته از معارف اهل بیت (ع) است.

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت (ع) افزود: حضرت مسیح (ع) برای اقتدار ملت‌ها خواهد آمد. ما شیعیان نیز معتقدیم که حضرت مهدی (عج) برای اقتدار ملت‌ها، خواهند آمد و حکومت دست صالحان می‌افتد و مستضعفان که تحت ستم قرار گرفتند بر جهان حاکم خواهند شد و ظالمان، مستکبران و ستمگران حذف می‌شوند.

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت (ع) خاطرنشان کرد: ایران از یک قدرت منطقه‌ای به قدرتی جهانی تبدیل شده است. توانمندی‌های ایران در حوزه‌های مختلف ناشی از رشد و قدرت علمی آن است. ایران در برخی از حوزه‌های علمی جز ۱۰ کشور برتر جهان است و در رتبه‌بندی علمی جهانی رتبه ۱۶ را دارا است. لذا ایران آمادگی دارد تا تجارب و دستاوردهای علمی خود را با دیگر کشورها به اشتراک بگذارد. ما آماده ایم تا تجاربی که طی این سالیان در ایران در شرایط تحریم به دست آورده ایم در اختیار کشور ونزوئلا قرار دهیم.

تاکید رییس جمهور ونزوئلا بر توجه اش به پیروان مکتب اهل بیت (ع)

حجت الاسلام و المسلمین رمضانی در پایان این دیدار از رئیس جمهور ونزوئلا خواست که توجه ویژه ای به پیروان و محبان مکتب اهل بیت (ع) در ونزوئلا داشته باشد و نمایندگان آنها را در مراسم‌های مرتبط دعوت نماید. این درخواست به شدت مورد توجه رئیس جمهور ونزوئلا قرار گرفت و وی تاکید کرد که نمایندگان پیروان مکتب اهل بیت (ع) همیشه مورد دعوت ما هستند.

در این دیدار همچنین دکتر «عبدالحسین کلانتری» معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران، «حجت الله سلطانی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در ونزئلا، «رامون بلاسکز» وزیر حمل و نقل ونزوئلا و رئیس کمیسیون ونزوئلایی همکاری با ایران، «ایوان خیل پینتو» وزیر امور خارجه ونزوئلا، «فردی آلفرد نازارس» معاون رئیس جمهور ونزوئلا در امور فرهنگی و گردشگری و وزیر ارتباطات ونزوئلا حضور داشتند.

کد خبر 6087340 سمانه نوری زاده قصری

دیگر خبرها

  • ایران تنها کشوری است که با تمام قدرت علیه اسرائیل ایستاده است
  • مردم نباید به انتخابات دور دوم مجلس بی‌اعتنا باشند
  • شارلاتان‌بازی نشریات توقیف‌شده به روایت اصلاح‌طلبان
  • مردم با شرکت در انتخابات دور دوم مجلس به تکلیف دینی و سیاسی خود عمل کنند/ احزاب لیست مشترک بدهند
  • راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم/اعتراف تلویحی هم میهن: آشوب‌های ۷۸ کار دوستان ما بود!
  • دور خیز احزاب برای مرحله دوم انتخابات مجلس
  • پست معنادار و پیش‌بینی سعید حجاریان با تداوم دولت سیزده
  • عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند
  • پاسخ معنادار سعید حجاریان به یک منتقد ناامید در توئیتر
  • منتجب‌نیا: اصولگرایان نمی‌توانند در مجلس با هم کار بیایند