خروج آمریکا از خاورمیانه ناشی از شکست سیاست خارجی آن است
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۴۸۷۹۶
کارشناس مسائل خاورمیانه، اظهارات اخیر ترامپ مبنی بر تصمیم آمریکا برای خروج از سوریه و افغانستان را به نوعی اعتراف به شکست سیاست خارجی این کشور مبتنی بر میلیتاریسم و همچنین وجود مشکلات عمیق در آن دانست. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو «سعدالله زارعی» در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه این هفته تهران با تاکید به این بخش از بیانات امام خمینی (ره) که'این قرن - قرن غلبه مستضعفان بر مستکبرین است و خدای متعال اراده کرده است که کاخهای ظلم ستمگران را در این عصر به تصرف بندگان مظلوم خود دربیاورد'، به جلوههایی از تحقق فرمایشات بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی به برنامه خروج نیروهای آمریکایی از سوریه اشاره کرد و اظهارداشت: مقامات این کشور روز گذشته رسما اعلام کردند که حدود سه هزار نیروی خود را از سوریه خارج میکنند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: آمریکاییها همزمان از خارج کردن نیروهای نظامی خود از افعانستان نیز صحبت کردند که این عدد درحال حاضر بیش از ۲۰ هزار نیرو است.
این کارشناس مسائل خاورمیانه یادآور شد: آنها درحالی صحبت از خارج کردن نیروهای نظامی خود از افغانستان و سوریه میکنند که ۱۸ سال پیش نیروهای نظامی بسیاری را با هدف سیطره بر افغانستان و مهار سه قدرت رقیب آمریکا، یعنی ایران روسیه و چین اعزام کردند.
زارعی با یادآوری این که تابلو حرکت آمریکاییها در افغانستان، مهار طالبان و کم کردن شر یک گروه تروریستی بود، افزود: این درحالی است که امروز شاهد مذاکرات مقامات آمریکایی با طالبان با هدف این که نیروهای این کشور و مقر آنها در افغانستان امنیت داشته باشند و آمریکایی بتوانند در خصوص مسئله خروج تصمیم بگیرند، انجام شد.
وی تاکید کرد: این اوج حقارت قدرتی است که وارد سرزمینی میشود و پس از ۱۸ سال جنگ و چهار هزار کشته و هزاران مجروح و صرف میلیاردها دلار هزینه و اعتبار خود با سرافکندگی تمام با همان گروهی که اعلام کرده برای براندازی آنها آمده وارد مذاکره میشود و از آنها تضمین امینیتی برای نیروهایش مطالبه میکند.
کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین گفت: مذاکره آمریکا با طالبان در شرایط قدرت این گروه نیز شکل نگرفته بلکه در شرایطی است که تفکر طالبانی در منطقه منزوی شده و آمریکاییها با سرافکندگی تمام با یک گروه منزوی مشغول مذاکره برای تامین امنیت خود هستند.
زارعی افزود: این یعنی آمریکا به صراحت اعلام میکند که نه تنها من عنصر امنیت نیستم بلکه برای تامین امنیت خود نیز مشکل دارم بنابراین مذاکره چهارجانبه آمریکایی ها، سعودی ها، اماراتیها و انگلیسیها که این روزها در ابوظبی دنبال میشود در واقع اعلام رسمی شکست کامل یک ائتلاف متجاوز در مقابل مردم منطقه است.
وی با طرح این سوال که این مسئله چه پیامی را برای وابستگان آمریکا در منطقه ایجاد میکند، اظهارداشت: آنهایی که به قدرت و پشتیبانی این کشور دل خوش کردند، متوجه میشوند که این خانه عنکبوت قادر به تامین امنیت خود نیز نیست.
کارشناس مسائل خاورمیانه خاطرنشان کرد: این در حالی است که خروج آمریکا از سوریه نیز پس از پایان یافتن کار داعش و النصره توسط جبهه مقاومت در سوریه شکل گرفته و به عبارتی باردیگر آمریکاییها در شرایط ضعف داعش و النصره مجبورند این کشور را ترک کنند و در این شرایط که آمریکاییها میگویند ما محور مبارزه با تروریسم هستیم، ترامپ اعلام کرد که مبارزه با داعش یک مسئله محلی است که مربوط به سوریه، عراق، ایران و روسیه میشود و ما باید به خانه خود برگردیم.
زارعی ادامه داد: در واقع اظهارات روز گذشته ترامپ به نوعی اعتراف به شکست خارجی آمریکا مبتنی بر میلیتاریسم و همچنین اعتراف به مشکلات عمیق داخلی است چراکه وی با صراحت اعلام کرد که ما به درون خانه برمی گردیم و به حل مسائل داخلی آمریکا میپردازیم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: شکست امریکا در عراق حمایت امریکا از داعش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۴۸۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/