Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-07@00:04:10 GMT

طلبه‌ای که قم را ترک کرد و دوره‌گرد شد!

تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۳۳۴۲۹

طلبه‌ای که قم را ترک کرد و دوره‌گرد شد!

اسماعیل آذری‌نژاد از آن دسته روحانی‌هایی است که هم‌زمان با حضور در مسجد و حوزه علمیه، در بطن جامعه هم فعالیت پُر رنگی دارد. او سالهاست با زیرپا گذاشتن کوه‌ها و دره‌ها، کتاب و قصه را برای بچه‌های روستا‌های دورافتاده هدیه می‌برد.

به گزارش خبرآنلاین، نخستین بار که با تلفن همراه او تماس گرفتم، این پیام را شنیدم: «مشترک مورد نظر خارج از محدوده سرویس می‌باشد، لطفا بعدا تماس بگیرید».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد‌ها هم این پیام را بار‌ها شنیدم، به ویژه هر وقت روز‌های پنجشنبه و جمعه به او زنگ می‌زدم.

برای کسی که بیشتر وقت آزاد خود را در کوه و کمر و جا‌های دورافتاده می‌گذراند، این‌که گوشی‌اش خارج از محدوده سرویس باشد، طبیعی است. او انگار زندگی نیاکان کوچ‌رو خود را دنبال می‌کند؛ عشایری که کوه‌های زاگرس جنوبی و دشت‌های فارس و خوزستان را با خانواده زیر پا می‌گذاشتند و زندگی‌شان در رفتن و سفر معنا می‌شد.

اسماعیل آذری‌نژاد هم که از قوم لر است، بخش زیادی از زندگی‌اش در راه و سفر معنا پیدا کرده؛ از چند سال پیش که قُم و میز کار پژوهشی و علمی در آن شهر را ترک کرد، یک‌جانشینی را رها ساخته و همیشه به همراه همسر و دو فرزندش در حال رفت و برگشت از دهدشت به روستا‌های اطراف است. او فروشنده دوره‌گردی است که برای کودکان سرزمین خود، به رایگان، قصه می‌فروشد؛ کالایی که متاسفانه این روز‌ها فروشندگان و خریداران کمی دارد.

از روزنامه گاردین تا خبرگزاری‌های داخلی

اینک در سن ۳۹ سالگی، آذری‌نژاد روحانی شناخته‌شده‌ای است، نه به‌خاطر موضع‌گیری‌های سیاسی یا سخنرانی‌های آتشین، بلکه، چون یک فعال فرهنگی است و بیشتر وقت و توانش را صرف قصه‌خوانی برای کودکان، رسیدگی به امور مدارس روستا‌های دورافتاده و اصلاح برخی از امور اجتماعی و اقتصادی مناطق محروم می‌کند.

با این‌که روزنامه گاردین انگلستان، چند رسانه از کشور‌های منطقه و تعدادی از خبرگزاری‌های داخلی با او گفتگو کرده‌اند، اما آذری‌نژاد خودش یک رسانه است و با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، چون توییتر و اینستاگرام، نظر‌ها و فعالیت‌های خود و البته کمبود‌ها را منتشر می‌کند. چهره‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زیادی او را در فضای مجازی دنبال می‌کنند و در بسیاری از موارد به مطالب او واکنش نشان می‌دهند؛ از جمله آذری جهرمی، وزیر ارتباطات که همین چند روز پیش، پیگیر توییتی از این روحانی شد که دردِدل اهالی روستای دره‌گل را درباره آنتن ندادن تلفن همراه، بازتاب داده بود.

اسماعیل آذری‌نژاد در حال قصه‌گویی در جمع کودکان روستایی

آذری‌نژاد، اگرچه متولد بهبهان (خوزستان) است، اما سالهاست در دهدشت زندگی می‌کند؛ شهری در کهگیلویه و بویراحمد که یکی از استان‌های دورافتاده و محروم کشور است. او دوره کودکی و نوجوانی‌اش را در همین استان گذرانده، درس خوانده و کتاب‌خوان شده است.

او در این‌باره می‌گوید: «متاسفانه شهر و استان ما، منطقه‌ای محروم است، زمانی که من کودک بودم، وضع از این هم بدتر بود. پدر و مادرم بی‌سواد بودند، اما شوهرعمه‌ام که معلم بود، نخستین جرقه‌های علاقه به کتاب را در من زد. آقای محبی‌فر که فامیل و هم محله‌ای ما بود و در مسجد فعالیت داشت به علاوه یکی از معلمانم، به آتش این اشتیاق دمیدند تا برچسب «نوجوان کتابخوان» بر من زده شد.»

آذری‌نژاد سال‌ها بعد به قم رفت و در حوزه علمیه درس خواند و هم‌زمان مدرک لیسانس جامعه‌شناسی و فوق‌لیسانس عرفان را هم از دانشگاه گرفت. با این‌که کاری پژوهشی و علمی به او واگذار شد، اما انگار روحش در کوچه پس‌کوچه‌های دهدشت جا مانده بود. خاطراتی را به یاد می‌آورد که همیشه با یک رایحه همراه بود؛ عطرِ کاغذ کتاب. او رویایی داشت که باید به دنبالش می‌رفت؛ زندگی در کنار مردم محروم منطقه کهگیلویه و هم‌فکری و همراهی با آنان برای حل مشکلات فرهنگی و برای رسیدن به این هدف چه روشی بهتر از گسترش کتابخوانی و خرد ورزی بود.

ما روحانیون دین‌گریز شده‌ایم، نه مردم

این بود که به پُشتِ میز نشینی پُشت‌پا زد و به دهدشت بازگشت. او درباره این تصمیم خود می‌گوید: «نمی‌خواهم درباره دیگران قضاوت کنم، اما خودم در یک مرحله‌ای با این پرسش اساسی روبه‌رو شدم که در قم چه می‌کنم. این‌که در قم بمانم به این نیت که کفایه بخوانم و به مقام مجتهدی برسم، تمام رسالت و هدف من از طلبه شدن بود؟ در حالی‌که مساجد و مدارس روستا‌های کهگیلویه و بویر احمد خالی از طلبه است، آیا جایز بود در قم بمانم؟ مگر می‌شود در کنار مردم زندگی نکرد و راه‌حلی برای مشکلات فرهنگی، معنوی و اجتماعی آنان یافت؟»

نقطه عطف زندگی این روحانی، همین‌جا بود؛ وقتی مطمئن شد نشستن یک طلبه در پشت یک کامپیوتر، تبلیغ دینی نیست. او تصمیمش را گرفت؛ برگشتن به استان کهگیلویه و بویراحمد، جایی که ۹۰ درصدِ ۱۸۰۰ روستایش امام جماعت ندارند و شرایط ساختمانی و آموزشی مدارسش درست و کارآمد نیست.

قصه‌گویی در مسجد به‌جای سخنرانی روی منبر

او با صراحت بیشتر، درباره نقش روحانیون در جامعه و دلیل تصمیمش را این‌گونه توضیح می‌دهد: «برخی می‌گویند مردم دین‌گریز شده‌اند، اما به نظر من، دین‌گریزی از جانب ما روحانیون بوده است نه از جانب مردم. ما از دین گریزان شده‌ایم و به سراغ کار‌های اداری و فعالیت‌های سیاسی رفته‌ایم، برای مثال در انتخابات بلندگو برداشته‌ایم و برای یک شخص و کاندیدا شعار داده و تبلیغات کرده‌ایم. همه این‌ها موجب شده است تا از اصل دین و وظیفه طلبگی دور شویم.»

قصه‌گویی به‌جای سخنرانی روی منبر

وقتی آذری‌نژاد به دهدشت برگشت، اگرچه امام جماعت یکی از مساجد شد و تدریس در حوزه علمیه کوچک شهر را آغاز کرد، اما هدفی بزرگ‌تر را در سر می‌پرورانید؛ گسترش کتابخوانی در میان مردم و به ویژه کودکان و نوجوانان. برای همین بعد از برگزاری نماز جماعت، به‌جای سخنرانی، حلقه کتاب‌خوانی و قصه‌خوانی راه انداخت. بعد از مدتی شروع به امانت دادن کتاب به علاقه‌مندان کرد و این کار را گسترش داد و به روستا‌های دور افتاده کشاند.

آذری‌نژاد با این وانت، به همراه خانواده خود به کوه و دشت می‌زند و اقلام فرهنگی را به روستا‌های دورافتاده می‌برد

این‌گونه بود که سفر‌های دور و دراز او به روستا‌ها آغاز شد؛ یک روحانی که صندوق عقب ماشین‌اش را پر از کتاب می‌کرد و بیشتر وقت‌ها همراه همسر و دو فرزندش (حسین و ارغوان) به دل کوه و دشت می‌زد. در آغاز، چون نفوذ به دل روستا‌ها و دل کودکان روستایی سخت می‌نمود، برای همین او از کلید بازی و شادی استفاده کرد تا در‌ها و قفل‌ها را بگشاید. همچنین تلاش کرد با جلب اطمینان بزرگ‌تر‌ها و به ویژه مادران، مشارکت آنان را جلب کند.

این مدرس حوزه درباره موانع پیشِ روی خود برای جلب نگاه کودکان روستایی به کتاب و کتابخوانی می‌گوید: «در مناطق روستایی کهگیلویه، بچه، چه پسر یا دختر، یک نیروی کار است، از همان کوچکی باید بلوط چینی را انجام دهد و در ادامه موظب بز‌ها باشد و چوپانی کند. رنج‌ها و اشتغالات روزمره، شادی را از آنان می‌گیرد و پدر و مادر‌ها هم نمی‌توانند وقتی برای کودکان بگذارند. برای همین نخستین تلاش من این بود تا با ایجاد شادی و بازی، راهم را به قصه‌گویی و کتابخوانی باز کنم.»

محتوای دینی خوب داریم، اما کتاب داستانی خوب نه

او درباره اهمیت قصه‌گویی و نقش آن در ترویج عقل‌گرایی و ترویج روحیه مدارا می‌گوید: «در قرآن، خدا خطاب به پیامبر (ص) می‌فرماید: «قصه بخوان تا به تفکر ترغیب شوند». برای همین من هم از در قصه‌گویی وارد شدم تا با بچه‌ها گفتگو کنم. با مفاهیم قصه، بچه‌ها را ترغیب می‌کنم تا فکر کنند. این روش پرورش فکر است برای عبور از ظاهر و رسیدن به عمق مطلب و این‌که کودکان از همان سن کم عادت به گفتگو پیدا کنند. صلح و امنیت حاصل نخواهد شد مگر با همدلی، همفکری. گفتگو و تحمل نظر مخالف، ضرورت نسل آینده است.»

بحث و گفتگو پس از خواندن هر کتاب یا قصه، برای تمرین تحمل نظر مخالف

از آذری‌نژاد می‌پرسم به عنوان یک روحانی، بیشتر به سراغ کدام کتاب‌ها یا قصه‌ها می‌رود، آیا فرقی بین آثار ایرانی و خارجی و مذهبی و غیر مذهبی می‌گذارد. او در پاسخ خیلی ساده و کوتاه می‌گوید: «هر کتاب یا داستانی که برای بچه‌ها خوب باشد، فرقی ندارد داخلی باشد با خارجی.»

در ادامه توضیح می‌دهد: «متاسفانه با این که محتوای دینی خوبی داریم، اما کتاب‌های داستانی خوبی در این زمینه نداریم. برای همین دستم در انتخاب کتاب‌های مذهبی بسته است. متاسفانه بی‌توجهی به محتوای ارزشمند مذهبی و دینی‌مان، باعث شده کتاب‌های داستانیِ خوب که در اندازه استاندارد‌های جهانی باشند، کم داشته باشیم.»

کودکی را در بچه‌ها می‌کشیم

یکی از راه‌هایی که آذری‌نژاد می‌توانست ارتباط مستقیمی با بچه‌ها پیدا کند، به واسطه مدارس بود. او به سراغ مدیران و معلمان مدارس کوچک و دورافتاده رفت تا از آنان کمک بگیرد. اگرچه بسیاری از معلمان با او در این راه همراه شده‌اند، اما به نظرش مشکلات ساختاری و زیربنایی آموزش و پرورش، خودش یک مانع بزرگ بر سر راه شادی، مطالعه و رشد کودکان است.

او در این باره می‌گوید: «نگاه به آموزش و پرورش در کشورمان، سرمایه‌ای نیست و بیشتر آن را مصرفی می‌بینیم. مشکل آموزش و پروش ساختاری است و با کار‌های روبنایی حل نمی‌شود. آنان به جای آن‌که خلاقیت را در بچه‌ها پرورش دهند، انبوهی از اطلاعات و حفظیات را به خورد دانش‌آموزان می‌دهند. برای همین است که بچه‌ها ذوق و شوقی برای رفتن به مدرسه ندارن، چون کودکی را در بچه‌ها می‌کشیم.»

بازی و شادی بخشی از فرآیند یادگیری است که به گفته آذری‌نژاد در آموزش و پروش ایران فراموش شده

آذری‌نژاد با تاکید براین‌که بچه باید کودکی کند، ادامه می‌دهد: «علم با دو چیز رشد می‌کند، یکی عقل و دیگری تجربه که بچه‌ها با همین تجربه رشد می‌کنند. اعتقاد دارم مدارس باید تجهیزات و امکانات آموزشی از جمله کتابخانه غنی داشته باشند تا بچه‌ها دست به تجربه بزنند و به توانایی برسند.»

مشکلات ساختمانی و کمبود‌های تجهیزاتی مدارس، چون مانعی بر سر راه روحانی قصه‌گوی کهگیلویه و بویراحمد است، او آستین‌ها را بالا زده و در این زمینه هم پیش قدم شده. نوسازی و تجهیز مدارس، از جمله کار‌هایی است که او با کمک خیرین انجام می‌دهد تا راه را برای گسترش و تعمیق فرهنگ در منطقه هموار کند.

مدارس روستا‌های محروم که نیاز جدی به نوسازی و تجهیز دارند

کارآفرینی به‌جای صدقه‌دادن

بهسازی فضای آموزشی مدارس، تنها عرصه‌ای نیست که آذری‌نژاد به ناچار پا به آن گذاشته است تا بستر را برای رشد کتابخوانی و فرهنگی جامعه فراهم کند. بهبود وضعیت اقتصادی روستاها، فعالیتی بزرگ‌تر است که این قصه‌گوی دوره‌گرد را به سمت خود کشانده است.

او در باره ضرورت پرداختن به تقویت بنیه اقتصادی روستاییان توضیح می‌دهد: «۹۰ درصد خانواده‌های روستایی در کهگیلویه و بویراحمد، درگیر فقر و محرومیت هستند و کارهایی، چون مطالعه و حتی تحصیل، برای آنان غیر ضروری به نظر می‌آید. در خیلی از روستا‌ها که می‌روم به من می‌گویند ما مشکل بیکاری و بی‌پولی داریم، در این شرایط قصه‌خوانی برای بچه‌های ما چه سودی دارد.»

این واکنش‌ها به فعالیت‌های فرهنگی آذری‌نژاد است که این روحانی را برآن داشته تا برای درآمدزایی خانواده‌های روستایی هم فکری کند. او درباره تازه‌ترین اقدام خود در این زمینه می‌گوید: «ما ۶۰ خانم را در سه روستا جمع کردیم و یک کار راه انداختیم. ابتدا یک کارشناس دام برای این خانم‌ها کلاس گذاشت و اصول علمی مرغ‌داری را به آنان یاد داد. سپس ما به هر خانمی ۳۰ مرغ تخم‌گذار و دان مرغ دادیم و آنان هم فضایی را آماده کردند تا مرغ‌داری‌هایی کوچک را راه‌اندازی کنند. ما در این واحد‌ها از ساده‌ترین امکانات استفاده کردیم.»

راه‌اندازی ۶۰ مرغ‌داری کوچک به دست خانم‌ها با کم‌ترین امکانات؛ لوله پلیکا برای دانه‌خوری و دبه ماست برای آب‌خوری

او درباره تامین هزینه این کار توضیح می‌دهد: «چندی پیش یک بنده‌خدایی از من خواست ۹ میلیون تومان را بین فقرا تقسیم کنم. در عوض من پیشنهاد دادم به جای صدقه دادن، کارآفرینی کنیم تا مردم روی پای خود بایستند. او هم موافقت کرد و پول بیشتری به این کار اختصاص داد و باقی هزینه را خُرد خُرد از این طرف و آن طرف جمع کردیم و مبلغی حدود ۳۵ میلیون تومان را فراهم کردیم. این پول را بین ۶۰ خانم به صورت وام پخش کردیم که اگر آنان کار خود را خوب انجام دهند، بازهم از آنان حمایت خواهیم کرد. اگر هر خانواده خوب مرغ داری‌اش را اداره کند، دست کم ۹۰۰ هزار تومان درآمد ماهیانه خواهد داشت.»

لباس روحانیت را درمی‌آورم تا من را نماینده حکومت ندانند

آذری‌نژاد با اشاره به این‌که محرومیت و بیکاری در منطقه دهدشت و اطراف زیاد است، می‌گوید: «بعضی روستا‌ها بدون لباس روحانیت می‌روم، چراکه با این لباس من را نماینده حکومت می‌دانند در حالی که من نه نماینده مجلس هستم و نه یک مدیر دولتی. هیچ مقام و مسوولی را هم نمی‌شناسم.»

وقتی از او می‌پرسم آیا تا به‌حال به فکر نامزدی برای انتخابات مجلس یا گرفتن سمتی اداری نیفتاده است تا از این راه بیشتر به مردم کمک کند، در پاسخ می‌گوید: «من در این وضعیت فعلی بیشتر می‌توانم کمک کنم، با گرفتن پست و سمت، یک آدم اداری می‌شوم که باید دائم گزارش از عملکردم بسازم. شما فکر کن بخواهند کانون پرورش فکری را به من بدهند، خب چه فایده‌ای دارد، الان دارم کار آن‌ها از جمله ایجاد کتابخانه و گسترش کتابخوانی را انجام می‌دهم. یا بخواهم رییس آموزش و پرورش بشوم که اکنون بخشی از وظایف این اداره را با همکاری معلمان دارم پیگیری می‌کنم. رییس سازمان تبلیغات اسلامی هم بشوم، حداکثر کارم این است که طلبه‌ها را برای تبلیغ به روستا‌ها بفرستم که الان همین کار را می‌کنم. پس چه فایده خودم را درگیر بند و بست‌های اداری کنم.»

بسیاری از طلبه‌های جوان دهدشت هم در راه گسترش کتاب‌خوانی به استاد خود کمک می‌کنند

با تبلیغات و اپلیکیشن‌ها، همه چیز را تجاری نکنید

فعالیت‌های فرهنگی اسماعیل آذری‌نژاد، نزدِ افکار عمومی جامعه و به‌ویژه نخبگان، بازتاب گسترده‌ای یافته است، برای همین او به عنوان یکی از ۱۱ چهره مردمی سال برگزیده شده است. او درباره انتخاب چهره سال به همت برنامه «فرمول یک» می‌گوید: «به نظرم علی ضیا ایده خوبی را عملی کرده است؛ این‌که آدم‌های ناشناس به خاطر کار‌های خوب‌شان به جامعه معرفی شوند بسیار خوب است. من خودم تحت تاثیر فعالیت‌های محیط زیستی آقای توسلی، چوپان اهل ایلام قرار گرفتم. این‌که نزدیک به نیمی از برگزیده‌ها هم خانم هستند، بسیار خوشحال‌کننده است.»

آذری‌نژاد در این میان یک دغدعه هم دارد، این‌که چنین برنامه‌هایی با مسائل تجاری آلوده نشوند. او توضیح می‌دهد: «اصل کار همان‌طور که گفتم خوب است، اما هر چیزی باید روند و ساز و کار مناسب خودش را داشته باشد. من حضور اپلیکیشن‌ها و دخالت مسائل تجاری در این کار را نمی‌پسندم. به نظرم هدف و نیت این آدم‌ها با تبلیغات تلویزیونی و این بازار ستاره مربع سازگار نیست.»

اسماعیل آذری‌نژاد، اگرچه یک نفر است، اما با همراهی خانواده و یاران همراهش، به اندازه چندین اداره کار انجام داده است. این‌که فعالیت‌های فرهنگی این روحانی یا به قول خودش طلبه، آن‌طور که باید مورد توجه سلبریتی‌ها قرار نگرفته و توسط نهاد‌های مربوطه حمایت نشده، یک علامت سوال بزرگ است که پاسخ به آن سخت و دشوار است.

فعالیت هنری مشترک والدین و کودکان روستایی در کنار هم

منبع: فرارو

کلیدواژه: طلبه روحانی مردم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۳۳۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بر سر سفره بزرگ فقهی، کلامی و عقلی امام صادق (ع)نشسته‌ایم

حضرت امام صادق(ع) در طول دوران امامت‌شان و در سخت‌ترین شرایط سیاسی و اجتماعی، ضمن حفظ و تقویت جایگاه شیعیان با فعالیت علمی بی‌نظیر، به حفظ و حراست از احکام الهی و دستورات قرآن و سنت نبوی پرداختند.
   به مناسبت سالروز شهادت ایشان و برای آشنایی بیشتر با تلاش‌ها و خدمات ماندگار علمی امام صادق(ع)، با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین حسینی قمی، استاد حوزه قم کشور گفت‌وگو کرده‌ایم و نکات جالبی درباره زندگی ایشان و نیز تاثیر فقه شیعه و اهل سنت از آن حضرت مطرح شده است.  شرایط و زمانه امام صادق(ع) چگونه بود که بیشترین روایات نقل‌شده در منابع روایی ما از این امام بزرگوار است؟ به تعبیر دیگر چه شرایطی وجود داشت که ایشان فعالیت‌های علمی را در اولویت قرار دادند؟ بنده در پاسخ به این پرسش چند نکته را متذکر می‌شوم. نکته اول؛ عبارتی را شیخ مفید در کتاب ارشاد خود دارند و می‌دانید این عالم بزرگوار هزار سال قبل زندگی می‌کرده‌ و ارشاد هم از بهترین آثار ایشان است؛ ایشان این تعبیر را آورده است: لم ینقل عن احد من اهل بیته ما نقل عنه فان اصحاب الحدیث قد جمعوا اسماء الرواه عنه من الثقاه فکان اربعه آلاف رجل. یعنی تعداد روایاتی که ما از امام صادق(ع) داریم از هیچکدام از ائمه دیگر نداریم. وقتی راویان مورد وثوق ایشان را جمع‌اوری کرده‌اند حدود ۴هزار نفر می‌شوند. گاهی گفته می‌شود امام صادق(ع) ۴هزار شاگرد داشتند که این تعبیر دقیق نیست؛ شاگرد به این معنا نیست که مانند امروز که مثلا جلسه درس مراجع و علما برپا می‌شود و چند صدنفر و گاهی هزار نفر شاگرد دارند آن حضرت هم در آن واحد ۴هزار شاگرد داشته باشند؛ تعبیر شیخ مفید دقیق است که فرموده ۴ هزار راوی؛ یعنی ممکن است فردی دو روایت از امام اخذ کرده و به شهر و دیار خود برگشته باشد و آن را به مردم بیاموزد.  خدا رحمت کند مرحوم عطاردی که مسند ائمه(ع) را نوشته است؛ برای فهم عظمت کاری که امام صادق(ع) کرد خوب است بدانیم براساس آماری که مرحوم عطاردی آورده است، می‌توان به دست آورد که هر کدام از امامان از امام مجتبی(ع) تا امام عسکری(ع) چند روایت دارند. از امام مجتبی(ع)، هزار و ۱۸۷ حدیث داریم؛ از  امام حسین(ع) دوهزار و ۴۵۲ حدیث؛ از امام سجاد(ع)، هزار و ۶۶۱ حدیث؛ از امام باقر(ع)، ۹هزار و ۵ حدیث و وقتی به امام صادق(ع) می‌رسیم می‌بینیم از ایشان ۳۸هزار  و ۶۰۰ حدیث وجود دارد. آقا موسی بن جعفر ۳هزار و ۵۵ حدیث؛ امام رضا(ع) ۲هزار و ۶۶۳ حدیث، امام جواد(ع) ۹۳۶ حدیث و کمترین روایت از امام هادی(ع) با ۵۲۰ و امام عسکری(ع) با ۵۲۱ حدیث. مجموع این روایات ۶۰هزار و ۶۰۰ حدیث است و جالب اینکه از این تعداد، روایات امام صادق(ع) بیش از ۳۸هزار حدیث است. این آمار نشان می‌دهد که ائمه(ع) از امام مجتبی(ع) تا امام عسکری(ع) فقط ۱۳هزار روایت دارند در حالی که از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیش از ۴۷هزار روایت داریم و این نشان می‌دهد در فرصتی که امام پیدا کردند به احیای علوم دینی پرداختند. آمار جالب دیگر اینکه جمعا مسند آقای عطاردی ۴۲ جلد است که ۲۲ جلد آن فقط مختص امام صادق(ع) است. نکته دوم؛ حیات علمی امام صادق(ع) نتیجه و اثر خود را بعدا ظاهر کرد؛ حسن بن علی الوشاء که از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام هادی(ع) است می‌گوید من وقتی وارد مسجد کوفه می‌شدم ۹۰۰ حلقه درسی می‌دیدم که می‌گفتند حدثنی جعفر بن محمد(ص) یعنی فقط از امام صادق(ع) روایت نقل می‌کردند. مرحوم کلینی در کافی نوشته است امام صادق(ع) فرمودند من در آستانه شهادت پدرم در کنار بستر پدرم بودم؛ امام باقر به من سفارش کردند: یا جعفر اوصیک باصحابی خیرا؛ یعنی مراقب اصحاب من باش؛ و امام صادق(ع) به پدر فرمودند نگران نباشید والله من آنان را رها نمی‌کنم و کاری می‌کنم که اگر یک شیعه در یک شهر بود نیاز به سؤال از احدی نداشته باشد و واقعا این هنری است که این دو امام به خرج دادند. نکته سوم؛ شیخ مفید باز در ارشاد تعبیری دارد و آورده است شیعه قبل از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) حتی مناسک حج و حلال و حرام را به خوبی نمی‌شناختند و ائمه قبل هم فرصتی برای تبیین احکام نداشتند و یا مردم به آنها مراجعه نمی‌کردند و اولین دورانی که ائمه(ع) فرصت یافتند همین دوران است. بد نیست داستانی شنیدنی را برای عظمت کار امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیان کنم؛ زمانی از طرف پادشاه حجاز برای آیت‌الله العظمی بروجردی هدایایی فرستاده بودند؛ ایشان فرموده بود من بنا ندارم در زندگی هدایایی از سوی سلاطین بپذیرم و فقط مصحف (قرآن) را پذیرفتند و مابقی هدایا را نپذیرفتند و چون باید در عوض این هدیه، هدیه‌ای می‌دادند با زیرکی تمام روایتی را برای پادشاه عربستان فرستادند؛ در نامه خود نوشته بودند: ارسلت الیک حدیثا طویلا؛ برای تو حدیثی طولانی فرستادم؛ این حدیث اگر همه مناسک حج را نداشته باشد بیشتر مناسک حج را در خود دارد؛ هنر ایشان این بود که روایت را از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل کرده بودند؛ ممکن است پرسیده شود مگر اهل سنت خودشان روایات حج را نداشتند که ایشان باید از امام صادق(ع) روایتی نقل کنند؛ نکته ظریف این است که ایشان این حدیث را از منابع دست اول اهل سنت یعنی صحیح مسلم نقل کرده بود. آیت‌الله بروجردی خواسته بود به آنها بفهماند اگر شما امروز مناسک حج را دارید به برکت روایات امام صادق(ع) است. لذا در مناسک حج و احکام آن با اینکه ۱۸ عمل وجود دارد اختلاف فتاوا بین شیعه و اهل سنت بسیار کم است چون مناسک حجشان را از امام صادق(ع) گرفته‌اند. تعبیری دارد آقای اسد حیدر از نویسندگان عرب‌زبان شیعه که شاید مفصل‌ترین کتاب را در ۵ جلد در مورد زندگانی امام صادق(ع) نوشته است؛ او می‌گوید: کان بیته کالجامعه الکبیره؛ خانه امام صادق(ع) مانند دانشگاه بزرگ بود. یکی از کارهای امام تربیت شاگرد در رشته‌های تخصصی بود که امروز توجه به تخصص رسم شده است؛ در توحید هشام بن حکم، در فقه زراره، در کلام مؤمن الطاق و ...تربیت شده بودند.   نکته چهارم؛ مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در الذریعه، بیش از ۲۰۰ شاگرد از امام صادق(ع) نام برده است که بیش از ۷۴۰ کتاب نوشته‌اند و این خیلی مهم است؛ گاهی یک روایت فقهی مبنای صدها فتواست؛ مثلا  روایتی از امام(ع) در مورد شک و یقین داریم که فرمودند: لا تنقض الیقین بالشک. همین تعبیر کوتاه منشا صدها فتواست. حالا ۲۰۰ صحابه بیش از ۷۴۰ کتاب تالیف کرده‌اند. برای اینکه بدانیم دیگران هم سر سفره امام صادق(ع) مهمان بوده‌اند، ابن ابی الحدید که از شارحان برجسته نهج‌البلاغه است در جلد اول بحث جالبی دارد و می‌گوید همه پیشوایان چهارگانه اهل سنت با واسطه یا بی واسطه از شاگردان امام صادق(ع) هستند. ابوحنیفه شاگرد بی واسطه بوده است. نکته پنجم؛ آلوسی در تفسیر خود آورده است که ابوحنیفه افتخار می‌کرد که شاگرد امام صادق(ع) بوده است و فریاد می‌زد که اگر من در آن دو سال محضر امام صادق نبودم نابود شده بودم: لولا السنتان لهلک نعمان. شافعی و احمد حنبل هم با واسطه شاگرد امام هستند. تعبیری مالک(رئیس فرقه مالکی) دارد که خیلی جالب است؛ او می‌گوید: والله چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به ذهن کسی خطور نکرده است که در زهد و فضل و عبادت و ورع، برتر از جعفر بن محمد باشد. بنابراین نه تنها شیعه مدیون امام صادق(ع) است بلکه پیشوایان اهل سنت هم مدیون ایشان هستند. آیت‌الله آصفی مقاله مفصل و زیبایی در مقدمه لمعه دمشقیه مرحوم کلانتر دارد؛ من از اینجا نقل می‌کنم؛ وی از ابن حجر نقل کرده است؛ بسیاری از علوم را مردم از امام صادق(ع) استفاده کرده‌اند و یک یک پیشوایان اهل سنت را نام برده است؛ شهرستانی در ملل و نحل در مورد امام صادق(ع) دارد که ایشان علم و حکمت و زهد زیادی داشتند. جاحظ با اینکه فرد متعصبی در قرن سوم است تعبیر عجیبی در مورد امام(ع) دارد؛ او می‌گوید علم و فقه جعفر بن محمد دنیا را پر کرده بود و ابوحنیفه از شاگردان اوست. نکته ششم؛ آیت‌الله آصفی از ذهبی در میزان الاعتدال نقل کرده است که اگر ما بخواهیم روایات بزرگان شیعه را از اسناد روایات حذف کنیم چیزی جز اندکی باقی نخواهد ماند و مجموعه‌ای از آثار پیامبر(ص) از بین خواهد رفت. همچنین آیت‌الله آصفی در مقدمه‌ای که ذکر شد از رجال کشی نقل کرده است که فردی به نام محمدبن معروف هلالی می‌گوید من در کوفه نزد امام صادق(ع) رفتم چون ایشان دو سال در کوفه بودند؛ به کوفه رفتم و خواستم خدمت ایشان برسم ولی دور ایشان آنقدر شلوغ بود که تا سه روز دستم به امام نرسید تا اینکه روز چهارم امام مرا در شلوغی جمعیت دیدند و راه باز کردند و خدمت ایشان رسیدم و تا نجف که به زیارت مرقد امیرمؤمنان(ع) رفتند محضر ایشان بودم. البته می‌دانید که قبر امیرمؤمنان(ع) برای شیعیان در دوره امام صادق(ع) مشخص شد. نکته هفتم؛ نکته مهم دیگر در زندگی آن امام تربیت شاگرد در رشته‌های مختلف تخصصی بود؛ مثلا ابان بن تغلب یکی از آنان است؛ مرحوم علامه شیخ محمدتقی تستری، صاحب قاموس الرجال در مورد ابان نوشته است او ۳۰هزار حدیث از امام صادق(ع) فراگرفت و به خاطر عظمت او همه حلقه‌های درسی در مسجدالنبی تعطیل می‌شد تا از محضر ایشان استفاده کنند؛ او از شاگردان امام باقر(ع) هم بود، امام باقر(ع) خطاب به او فرمود برو و در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده.  نکته هشتم؛ این نکته را عرض کنم که از مجموع اصحاب ائمه(ع) و ۴هزار راوی، برخی از آنان مجتهد بودند که یکی از آنان همین ابان بن تغلب است که امام باقر(ع) به ایشان فرمودند: اجلس فی مسجد المدینه و افت للناس. نکته ظریف در اینجا آن است که در دوره‌ای که خود امام باقر(ع) در مدینه حضور دارند به ابان می‌گویند که من دوست دارم تو به مسجد بروی و برای مردم فتوا بدهی؛ الان مراجع ما در دوره غیبت فتوا می‌دهند ولی در داستان ابان، امام(ع) حضور دارند و باز از شاگردشان می‌خواهند که فتوا بدهد؛ ذهبی که فرد خیلی متعصبی است در مورد ابان دارد: شیعی جلد صدوق لکنه مبتدع؛ او شیعی راستگو است ولی بدعت‌گذرا است و ما حرف‌های راست او را می‌گیریم و بدعت‌ها را به خود او وا می‌گذاریم که البته باید از ذهبی بپرسیم کدام سخن ابان، بدعت بوده است. این ابان وقتی از دنیا رفت امام صادق(ع) در شان او فرمودند: والله لقد اوجع قلبی موت ابان؛ امام قسم جلاله خوردند که به خدا قسم مرگ ابان قلب مرا به درد آورد. ببینید شیعه چقدر می‌تواند اوج بگیرد که امام درباره او بفرمایند مرگ او باعث شد تا قلب من درد بگیرد. از دیگر صحابه امام، هشام است که امام درباره او فرمودند: ای هشام تو همیشه مورد تایید روح القدس هستی. تعبیری هارون الرشید در مورد هشام دارد که جالب است؛ یک وقتی مناظره‌ای بین هشام و فرد دیگری در مجلس برامکه برگزار شد و هارون از پشت پرده مناظره را گوش می‌کرد و هشام در مناظره غلبه داشت؛ هارون بعد از این مناظره در مورد هشام گفت: لسان هشام اوقع فی نفوس الناس من الف سیف؛ تاثیر زبان هشام از هزار شمشیر بیشتر است. از دیگر شاگردان امام، محمدبن مسلم است که آیت‌الله خویی گفته است او بیشترین روایات را از امام نقل کرده است؛ زراره و برادرش هم از شاگردان آن امام بودند و مطلب دیگر در بیان عظمت امام صادق(ع) این است که بعد از وفات پیامبر(ص)، شعار حسبنا کتاب الله، زیاد مطرح شد و بیش از ۱۰۰ سال کتابت حدیث را منع کردند و از کارهای بسیار باعظمت امام این بود که به شاگردانشان توصیه کردند که روایات را بنویسند لذا ۷۴۰ کتاب از ۲۰۰ صحابه امام نوشته شد.  نکته نهم؛ باز از خدمات دیگر امام صادق(ع) که مرحوم آیت‌الله آصفی به آن پرداخته این است که در دوره امام صادق(ع) سؤالات زیادی از سوی مردم در زمینه کلام و فقه وجود داشت و همه هم خدمت امام و شاگردان ایشان نمی‌آمدند و سراغ ائمه اهل سنت می‌رفتند و آنها هم چون برای برخی از سؤالات پاسخی نداشتند رو به قیاس آوردند که امام صادق(ع) با این جریان مبارزه جدی داشتند؛ یکی از کارهای مهم امام مبارزه با قیاس بود؛ امام از ابوحنیفه پرسید که تو چطور فتوا می‌دهی و او گفت براساس کتاب و سنت و امام فرمودند اگر جواب را در کتاب و سنت نیافتی چه؟ و او قیاس را مطرح کرد؛ امام از او چند سؤال پرسید مثلا پرسیدند نماز مهمتر است یا روزه و او جواب داد معلوم است که نماز چون ستون دین است؛ حضرت پرسیدند اگر نماز مهمتر است چرا خانم‌ها در ایامی که از خواندن نماز معذور هستند بعدا نباید قضای آن را به جا بیاورند در حالی که باید قضای روزه را بگیرند؟ اگر قیاس درست باشد نماز که مهمتر است چرا نباید قضا شود ولی روزه قضا شود؟  امام صادق(ع) با جریان قیاس مبارزه زیادی کردند زیرا این جریان به قدری گسترش داشت که گاهی شاگردان نزدیک امام(ع) هم فریب این جریان را خوردند. در «من لایحضر الفقیه» شیخ صدوق بیان شده است که ابان بن تغلب در اوایل شاگردی امام خدمت ایشان می‌رسد و می‌پرسد: اگر  مردی یکی از انگشتان زنی را قطع کند، دیه او چقدر است؛ اگر دو انگشت را قطع کند دیه چقدر است؛ اگر سه تا چقدر و امام به ترتیب پاسخ دادند ۱۰، ۲۰ و ۳۰ شتر؛ او گفت اگر ۴ انگشت قطع شود و امام پاسخ دادند ۲۰ شتر در حالی که اگر قیاس مبنا بود باید ۴۰ شتر می‌شد. ابان خطاب به امام گفت که سبحان الله؛ ما در عراق که این سخن را می‌شنیدیم تصور می‌کردیم حرف شیطان است و آن وقت شما چطور می‌گویید ۲۰ شتر؟ امام به او نهیب زد که ای ابان تو از قیاس سخن می‌گویی در حالی که سنتی که با قیاس درست شود دین را نابود می‌کند و بعد هم امام(ع) علت اینکه برای قطع ۴ انگشت ۲۰ شتر دیه باید داده شود را بیان فرمودند. نکته دهم؛ نکته دیگر در بیان خدمات امام صادق(ع) رواج تفکر و اهمیت به عقل است؛ ما امروز بر سر سفره بزرگ فقهی، کلامی و عقلی امام(ع)نشسته‌ایم و پشت صحنه را نمی‌بینیم؛ شما مکاتب دیگر را در برابر مکتب امام صادق(ع) مقایسه کنید. کتابی را مرحوم آقای نجمی دارند به عنوان «سیری در صحیحین»؛ عزیزان مراجعه کنند تا بفهمند کسانی که از مکتب اهل بیت(ع) دور شدند چه چیزهای عجیبی نوشته‌اند؛ یکی از کارهای مهم امام صادق(ع) رواج علوم عقلی است.  مرحوم علامه مظفر در کتاب الامام الصادق(ع) از یکی از معاصرین خود از یکی از مجلات نقل کرده است که شیعه اولین کسانی بودند که مذهب خود را بر مبنای عقل تاسیس کردند. الان شما صحاح و سننن اهل سنت را ببینید؛ روایاتشان از نماز و روزه شروع می‌شود ولی مرحوم کلینی، کافی را با کتاب العقل و الجهل آغاز کرده است. دو جلد کافی، کتاب عقل و جهل است و به قضا و قدر و جبر و اختیار در بخش توحید پرداخته است و آن وقت شما این مطالب را با برخی روایات آنان مقایسه کنید که العیاذبالله برای خدا جسم قائل شدند و یکی از آنان در شب جمعه در منبر نشسته بود و گفت همینطور که من الان از منبر پایین آمدم خدا هم در روز قیامت از عرش خود پایین خواهد آمد. به هر حال از جمله خدمات آن حضرت گسترش علوم عقلی است.  ممکن است گفته شود که امام از روی ناچاری مجبور بودند که کار علمی رو بیاورند چون زمینه فعالیت سیاسی نداشتند و کسانی هم که قیام کردند با شکست روبرو شدند، پاسخ به این سوال چیست؟ غیر از سیدالشهداء(ع) که قیام به شمشیر کرده و به شهادت رسیدند هیچ امام دیگری این وضع را نداشتند و بنا نبود داستان کربلا در دوره هر امامی رقم بخورد و همه ائمه(ع) مانند ایشان شهید شوند؛ کربلا یکبار بود و برای بیداری جامعه هم لازم بود؛ در دوره ائمه(ع) از جمله امام صادق(ع) قیام‌هایی شد ولی ایشان همراهی نکردند با اینکه برای موفقیت آن‌ها و بعد از شهادتشان دعا و از آنان تجلیل کردند ولی در قیام دخالتی نداشتند و تشویق نمی‌کردند یا وقتی ابومسلم خراسانی آمد حاضر نشدند با او همکاری کنند.  این دوره دوره‌ای نبود که امام بخواهد وارد فاز نظامی و سیاسی شود؛ ۳۴ سال امامت این امام از سخت‌ترین دوران‌ها بود و خلفایی چون هشام و ولید یعنی جانیانی که روی جنایتکاران را سفید کردند حاکم بودند. البته بنی عباس در ابتدا سراغ شیعه و امام نرفتند ولی وقتی جای پای آنها محکم شد شروع به سختگیری به امام کردند که یکی از دوران‌های سخت دوره منصور دوانیقی بود.  معروف است که فردی خانمش را طلاق داده بود و برایش مسئله شرعی پیش آمده و می‌خواست از امام(ع) بپرسد ولی جرئت نداشت به خانه امام صادق(ع) برود زیرا اگر حکومت متوجه می‌شد او را می‌کشتند لذا لباس یک فرد دوره‌گردی را می‌پوشد و سبد خیاری را بر سر می‌گذارد و با این بهانه خود را به منزل امام می‌رساند و مسئله می‌پرسید. بنابراین این دوران دوره سختی بود لذا حیات علمی امام جلوه زیادی داشت. آخرین پرسش هم این است که تبیین زندگانی ائمه برای دوران ما درس و الگوست؛ برخی می‌گویند ما می‌توانیم به سیره علمی امام صادق(ع) رجوع کنیم و به جای درگیری سیاسی با کشورها، سراغ فعالیت و پیشرفت علمی و اقتصادی برویم، تحلیل شما چیست؟ امروز انقلاب بزرگی توسط یک فقیهی به ثمر رسیده است که ذره‌ای هوای نفس نداشت و برای خدا کار کرد و ما نمی‌توانیم بگوییم امروز دوره سکوت است و باید فقط کار علمی بکنیم؛ وقتی فقیه مسلمی که کسی در عظمت علمی و عرفانی او تردیدی ندارد قیام می‌کند و این نوع مباحث وجهی ندارد. گفت و گو از علی فرج زاده منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • حضور غایب بزرگ پارسال در نمایشگاه کتاب امسال
  • باید فضای تبلیغی و محیطی تهران در قُرُق نمایشگاه بین‌المللی کتاب باشد
  • (تصاویر) آذری جهرمی در مراسم رونمایی از کتاب «مهندسی اجماع»
  • یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟
  • آماده سازی سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران (عکس)
  • افزایش اعتبار بن دانشجویی در نمایشگاه کتاب
  • نمایشگاه کتاب تهران پس از ۳۵ دوره به قوام رسیده است
  • نشست خبری جشنواره کتاب در حال برگزاری است
  • سی‌وچهار دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در یک نگاه
  • بر سر سفره بزرگ فقهی، کلامی و عقلی امام صادق (ع)نشسته‌ایم