حال و روز 36 ساله ها
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۰۷۴۰۲
حالا که وارد 36 سالگی شدهاند باور اینکه دیگر دوره جوانیشان سپری شده و دیگر پا به میانسالی گذاشتهاند، برایشان سخت است. میگویند هنوز جوانی نکردهایم و چقدر زود تمام شد. میگویند ما آمادگی وارد شدن به میانسالی را نداریم. به هم نگاهی میاندازند و به فکر فرو میروند. یوسف حیدری گزارش نویس
به جوانهایی که از کنارشان عبور میکنند، نگاهی میاندازند و به روزگار سپری شده جوانی خودشان فکر میکنند اینکه چقدر روزگار فرق کرده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد یکی از بچههای دهه شصتی است. میگوید جوانیاش بدون جوانی کردن سپری شد:
«امروز خیلی از جوانها جوانی را در تفریح یا سینما رفتن و میهمانی میدانند اما من از 19 سالگی کار کردهام. صبح زود از خانه بیرون میآمدم و با تاریک شدن هوا برمیگشتم. با کار پاره وقت شروع کردم و در 22 سالگی بعد از آشنایی با نرمافزار کامپیوتر وارد عرصه کار شدم. البته حس میکنم جوانی موفقی داشتم چون کار کردم، پول پسانداز کردم، صاحب خانه و همسر و فرزند و ماشین شدم و به آن چیزی که میخواستم، رسیدم.
من رفاه جوانی را فدا کردم تا به رفاه آیندهام برسم. گاهی اوقات ساعت پنج صبح از کار به خانه برمیگشتم و خانواده تصور میکردند که میهمانی بودم. جوانی زمان ما با درس و کار گره خورده بود و کسانی به تفریح و خوشگذرانی فکر میکردند که خانواده پولداری داشتند و نگران آینده نبودند. جوانیام بیشتر به کار و کار گذشت و کمتر به تفریح فکر کردم. اگر امروز کسی از من بخواهد کافی شاپ یا رستورانی خوب به او معرفی کنم، نمیتوانم چون در جوانی تنها مسیری را که بلد بودم مسیر خانه به محل کارم بود. هیچ گاه با دوستانم شمال نرفتم و اوقات فراغت هم کار کردم.»
محمد در پاسخ به این سؤال که اگر به ابتدای جوانی بازگردد بازهم همین مسیر را طی میکند یا نه، میگوید: «اگر با اوضاع و احوال امروز بخواهم مقایسه کنم به طور حتم مسیر دیگری را انتخاب میکنم. البته اگر جوانی میکردم رفاه میانسالی را از دست میدادم. اگر به آن روزها برگردم شغل دیگری انتخاب میکنم. رشته کشاورزی، دامداری و یا شیلات را برای ادامه تحصیل انتخاب میکنم که بتوانم از آموختههایم برای کار در مزرعه یا پرورش ماهی استفاده کنم. برای رسیدن به رفاه و آسایش این روزها از درس و دانشگاه زدم و با مرخصی تحصیلی جذب بازار کار شدم و به دانشگاه برنگشتم. به نظر من جوانی فرصت کسب تجربه است و این تجربهها گاهی با شکست هم همراه میشود. ای کاش این فرصت ایجاد میشد که آدمها با تجربههایی که به دست میآورند به روزگار جوانی برگردند.»
برخلاف محمد که معتقد است روزگار جوانیاش به کار کردن و صرف نظر کردن از همه خوشیها و لذتها گذشته، ایمان تعریف جالبی از دوره جوانیاش دارد: «کودکی ما دهه شصتیها با جنگ و نوجوانیمان با درس و مدرسه و جوانیمان با غول کنکور و کتابهای کمکآموزشی و جو رفتن به دانشگاه همراه بود.» او از روزهایی میگوید که همه در تب و تاب کنکور، شب و روز نداشتند و خیلی از جوانها کاخ آرزوهایشان را در رفتن به دانشگاه و رشتههای مهندسی و پزشکی بنا کرده بودند:
«از همان نوجوانی کنکور و رفتن به دانشگاه زمزمه اطرافیان بود و باورمان میشد که تنها راه خوشبختی همین است و قبولی در رشتههای پزشکی و مهندسی. آن سالها قبولی در کنکور چیزی کمتر از نوبل نبود و خانوادهها جشن میگرفتند. شب و روز نداشتم و هر روز جزوات کنکور و کتابهای درسی را اطرافم پهن میکردم و در رؤیاها خودم را روی صندلی دانشگاه میدیدم. میدانستم که شانس قبولی یک به 10 است و به همین دلیل اثرات استرس و دلهره تا چند روز بعد از کنکور هم ادامه داشت. همین باعث میشد کسی که قبول نشده یک جوان سرخورده شود. اما این همه ماجرا نبود. بعد از قبولی و رفتن به دانشگاه و فارغالتحصیل شدن حالا نوبت شغل بود. با وجود تعداد زیاد جوانان فارغالتحصیلان دانشگاه که بازار کار برای همه آنها وجود نداشت، پیدا کردن کار دغدغه بزرگ دوره جوانیمان میشد و به همین دلیل کسی به ازدواج و تشکیل خانواده فکر نمیکرد و اینکه امروز اعلام میکنند خیلی از بچههای دهه 60 تن به ازدواج نمیدهند به این دلیل است. به هرحال چشم به هم زدیم و جوانی گذشت و من و خیلی از دوستان هم سن و سالم هنوز مجردیم.»
ایمان این روزها میخواهد جوانی از دست رفتهاش را جبران کند؛ دورهمی با دوستان و سفر به شمال و سینما و رستوران از جمله تفریحاتی است که جزو برنامه همیشگی اوست: «این روزها میخواهم جوانی نداشتهام را جبران کنم. با دوستان سفر میروم و حسابی خوش میگذرانم. میخواهم بیشتر با آنها باشم.»
ایمان در پاسخ به اینکه اگر به دوران جوانی بازگردد چه سرنوشتی را برای خودش رقم میزند پاسخ جالبی دارد: «من فارغالتحصیل عمران هستم و انتخاب این رشته هم به خاطر جو آن سالها بود. همین اشتباه باعث شد که بعد از آن کار مناسبی پیدا نکنم. اگر به گذشته برگردم مهندسی کشاورزی را انتخاب میکنم؛ رشتهای که علاقه زیادی به آن دارم و به طور حتم میتوانستم در شغل مورد علاقهام مشغول
شوم.»
میثم از آن دسته افرادی است که معتقد است جوانی موفقی داشته و اگر هم به عقب بازگردد، ممکن است همین راه را انتخاب کند. میگوید: «فکر نمیکردم که این آخرین بهار جوانیام باشد و تصورم این بود که از 40 سالگی به بعد وارد میانسالی میشوم. در جوانی به همه اهدافی که میخواستم رسیدم و وارد بازار کار شدم. البته آن روزها داشتن درآمد بالا زیاد مهم نبود ولی امروز پول اهمیت زیادی پیدا کرده. جوانی ما در سالهایی سپری شد که خبری از اینترنت نبود و نوع تفریحات هم فرق میکرد. بیشتر کنار خانواده بودیم و با کار سرگرم بودیم. من تمام سالهای جوانی کار کردم و با پسانداز پول بالاخره در 34 سالگی ازدواج کردم و خانه کوچکی هم خریدم. همه اینها یعنی اینکه دوره جوانی موفقی داشتم. اگر به ابتدای جوانی برگردم شاید رشته جامعه شناسی را برای تحصیل انتخاب کنم چون علاقه زیادی به آن دارم و احساس میکنم این روزها بیشتر به درد من میخورد. به هرحال من در کارم با مردم زیاد سر و کار دارم.»
مینا برخلاف میثم جوانی خوبی نداشته و آن را به یک کابوس تشبیه میکند. روزگار جوانی برای او با ازدواج زودهنگام و درگیر شدن با زندگی و بعد از چند سال جدایی همراه بود. میگوید: «ای کاش فرصت دوبارهای به من داده میشد تا به روزگار جوانی برمیگشتم و اجازه نمیدادم چنین سرنوشتی برایم رقم بخورد. من جوانی نکردم و هیچ وقت هم مزه شیرین آن را نچشیدم. 24 سالگی ازدواج کردم و مسئولیت یک زندگی روی دوشم افتاد. از همان روزها مشکلات آغاز شد و درگیر شدم و متوجه گذر جوانی نشدم. حرفهای اطرافیان خیلی در زندگی من و شاید هم نسلیهای من اثر داشت و شاید به همین دلیل هیچ وقت برای خودمان زندگی نکردیم.
برنامههای زیادی برای خودم طراحی کرده بودم و میخواستم به همه آنها برسم اما نشد و امروز که پا به میانسالی گذاشتهام دیگر توان گذشته را ندارم. اگر فرصت دوبارهای پیدا میکردم که به عقب برگردم، مدل زندگیام را تغییر میدادم؛ برای خودم زندگی میکردم و به حرفهای دیگران هم اعتنایی نمیکردم. اهمیتی به اینکه اگر این مدلی لباس بپوشم همسایه و خاله و عمو چه میگویند نمیدادم و واقعاً جوانی میکردم. چیزی که ما نداشتیم زندگی برای خودمان بود. ما بیشتر برای دیگران زندگی کردیم.»
اما حامد تنها خلأ جوانیاش را مجرد ماندن میداند و میگوید به جز ازدواج به چیز دیگری فکر نمیکند: «برخلاف خیلی از بچههای دهه 60 که دوست داشتند خیلی زود بزرگ شوند تا گواهینامه بگیرند و پشت فرمان ماشین پدر بنشینند، من به کارهای هنری علاقه داشتم. خیلی از جوانهای دهه 60 دوست داشتند با موتور دور دور کنند یا با ماشین چرخ بزنند اما من روحیه آرامی داشتم و اهل خوشگذرانی هم نبودم. دنبال علاقهام رفتم و در رشته گرافیک و بعد از آن خبرنگاری ادامه تحصیل دادم. سرگرم کار شدم و به موضوع مهمی به نام ازدواج فکر نکردم. اگر به عقب برگردم، زودتر وارد دانشگاه میشوم. این اتفاق اگر میافتاد امروز میتوانستم در مقطع دکتری ادامه تحصیل بدهم اما به دلیل اینکه 10 سال بعد از پایان تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه شدم، هنوز نتوانستهام مقطع کارشناسی را تمام کنم. جوانی با شور و نشاط همراه است و به همین دلیل همه انرژی را معطوف کار کردم و امروز دیگر خبری از آن شور و حال نیست.»
حامد دوره جوانی امروز را بسیار متفاوت از گذشته میداند و میگوید: «جوانهای دهه 60 خیلی با حوصله و صبور بودند و برای رسیدن به هدف از تجربیات دیگران استفاده میکردند اما جوانهای امروزی میخواهند با سرعت هرچه تمامتر به همه اهداف برسند و توجهی هم به تجربه دیگران ندارند. آنها میخواهند هرچیزی را خودشان تجربه کنند.»
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۰۷۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برگزاری رویداد استانی اهدای جایزه جوانی جمعیت در قم
مریم عرب نژاد ،مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری قم امروز در نشست خبری گفت: رویداد استانی اهدای جایزه جوانی جمعیت با شعار «سهم من از جوانی ایران» ۲۶ اردیبهشت برگزار میشود.
وی افزود: رویداد کشوری جوانی جمعیت ۳۰ اردیبهشت در تهران برگزار میشود.
عرب نژاد هدف از برگزاری این رویداد را شناسایی و تقدیر از فعالان حوزه جمعیت عنوان کرد و گفت: این رویداد در هفت بخش خانواده، رسانه، سازمانهای مردم نهاد، دستگاههای اجرایی، موسسات خصوصی، مدیران و نخبگان برگزار میشود.
باشگاه خبرنگاران جوان قم قم