برادر خواب بودیم مقدراتمان را نوشتند...
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۰۰۸۲۰
از ۳۰ امین فراز دعا که گذشتیم کمتر از ۱۰ نفر با من سبحانک یا لا اله الا انت میگفتند. اما برادر عبدالله هنوز سفت و سخت جواب میداد. دعای جوشن کبیر را ادامه دادم. فکر میکنم دعا هنوز به نیمه نرسیده بود که دیدم در جواب دادن ذکر دعا انگار صدای شهید نوریان هم نمیآید..
به گزارش ایمنا، جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریبچی دوران دفاع مقدس درباره شبهای قدر دوران جنگ تحمیلی روایت میکند: شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیا به دزفول برویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رفتیم یکی از مسجدهای قدیمی که چند تا پله هم میخورد و شبستان مسجد در گودی قرار داشت. آنجا مراسم احیا و به سر گرفتن قرآن با حال خوبی برگزار شد. ساعت ۱۲ شب بود که مراسم تمام شد و ما به مقر «الصابرین» کنار کرخه برگشتیم. به مقر که آمدیم ساعت یک و نیم شب بود و تا اذان صبح سه ساعتی وقت باقی مانده بود. شهید نوریان اصرار داشت که بچهها تا سحر بیدار باشند تا شب قدر را درک کنند. پیشنهاد داد که دعای جوش کبیر بخوانیم.
به من نگاه کرد و گفت: «مرشد حالش رو داری؟»
من هم قدری مکث کردم و گفتم: «برادر عبدالله یه کاریش میکنیم.» با بلندگوی تبلیغات اعلام شد که برادرها برای مراسم به حسینیه بیایید. آن مقطع گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام حدود ۱۰۰ تا نیرو بیشتر نداشت. عمده بچهها آمدند و برادر عبدالله خودش رحل و مفاتیح را جلوی من گذاشت و گفت: «بسم الله» و خودش هم پشت سر من نشست. من هم شروع کردم: «سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یارب….اللهم انی اسئلک بسمک یا الله یا رحمان و یا رحیم» بچهها با گریه و اشک؛ فرازهای دعا را با من همراهی میکردند و شهید نوریان هم با گویش مخصوص خودش ذکر سبحانک یا لا اله الا انت را میگفت.
هرچی در دعا جلو تر میرفتیم احساس میکردم تعداد همراهان دعا کمتر میشود. از ۳۰ امین فراز دعا که گذشتیم کمتر از ۱۰ نفر با من سبحانک یا لا اله الا انت میگفتند. اما برادر عبدالله هنوز سفت و سخت جواب میداد. دعای جوشن کبیر را ادامه دادم. فکر میکنم دعا هنوز به نیمه نرسیده بود که دیدم در جواب دادن ذکر دعا انگار صدای شهید نوریان هم نمیآید، آب دهنم را قورت دام تا یک لحظه استراحتی به حنجره خسته داده باشم که شنیدم صدای خور خور میآید اما روم نمیشد برگردم و پشت سرم را نگاه کنم.
مجدد دعا را ادامه دادم و در موقع جواب دادن ذکر دعای جوشن برایم یقین شد که هیچکس غیر خودم بیدار نیست و همه خوابند. برگشتم پشت سرم را نگاه کردم و دیدم اکثر بچهها دراز به دراز در حسینیه خوابیدهاند و بعضیها هم در سجده صدای خور خورشان به گوش میرسد. شهید نوریان هم در سجده بود. با خودم گفتم: «حتماً برادر عبدالله توی حال رفته و داره در سجده با خدا مناجات میکنه.«
اما صورتم را که نزدیکش بردم دیدم نه ایشان اصلاً مثل اینکه توی این دنیا نیست. من هم مفاتیح را بستم و کنار بچهها خوابیدم. آن شب یکی از شبهایی بود که خواب به من خیلی مزه کرد. وقتی از خواب بیدار شدم که شهید نوریان داشت در گوشم میگفت: «برادر، الصلاه، الصلاه!» چشمهایم را که باز کردم شهید نوریان گفت: «مرشد دعا را تا کجاش خوندی من وسطش خوابم برد.» من هم به خنده گفتم: «برادر عبدالله خواب بودیم و مقدراتمون رو نوشتند.»
منبع: ایمنا
کلیدواژه: دفاع مقدس شب قدر شهدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۰۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انفعال رژیم اردن در برابر جبهه مقاومت
هرچند این کشور در میانه عملیات اخبار منتشر شده را تکذیب کرد، اما ساعاتی پس از عملیات رسماً از نقش خود در دفاع از اسرائیل پرده برداشت. از طرفی این اقدام ملک عبدالله از دید دوستداران فلسطین هم دور نماند و امتهای عربی و اسلامی توانستند ذات این شخصیت را بشناسند.
دولت اردن یک دولت مصنوعی است که انگلستان پس از جنگ جهانی اول و تقسیم سرزمینهای امپراتوری عثمانی در پی معاهده سایکس پیکو ایجاد کرد.انگلستان در آن سالها فرزندان شریف حسین-حاکم مکه- را که در سرنگونی امپراتوری عثمانی کمک شایانی کرده بود، در عراق(فیصل) و اردن (عبدالله اول) روی کار آورد.
اردن از اساس یک کشور طبیعی و دارنده عناصر تشکیل دهنده یک ملت نیست و در یک قرن اخیر وظایف و مأموریتهایی را که غرب به پادشاهانش محول کرده انجام میدهد و در عوض از آنها مساعدت مالی و تسلیحاتی میگیرد.در جریان عملیات وعده صادق نیز پادشاه اردن آسمان کشورش رادر اختیار کشورهای غربی و صهیونیستی قرار داد تا پهپادهای ایرانی را که عازم سرزمینهای اشغالی بودند هدف قرار دهند.
البته این اقدام هزینه فراوان و بیآبرویی روی دست این کشور جعلی گذاشت و در میان افکار عمومی دنیای عرب، ملک عبدالله دوم منفوریت بیشتری پیدا کرد و یک خائن و نوکر اسرائیل نامیده شد.
در خصوص نحوه واکنش ایران و کشورهای محور مقاومت به خیانت اردن این نکته را باید ذکر کرد که در حال حاضر این کشور در موضع انفعال قرار دارد و هرگونه اقدام تنشزای مستقیم به نفع این پادشاهی تمام خواهد شد.
در نتیجه باید با هوشمندی و تدبیر و دیپلماسی عمومی این وضعیت انفعالی اردن در داخل و خارج را تداوم بخشید.
نباید فراموش کرد ۶۰ درصد جمعیت اردن فلسطینیتبار هستند و از حمایتهای این پادشاهی از اسرائیل منزجر شدهاند و اگر یک جریان فرهنگی و رسانهای روشنگرانه در خصوص خیانتهای خاندان شریف هاشمی در یک قرن اخیر و حمایت آنها از طرح های استعمار در منطقه ایجاد شود، بدون شک در سالهای آینده تحولات اجتماعی و سیاسی در این کشور رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت که تقویت جریانهای مقاومت در آنجا را در پی خواهد داشت.