علی ربیعی: مرزهای شفافیت و روشنگری با پردهدری و آبروبری جابهجا شده است
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۳۰۷۸۱
نوعی استفاده از رسانه که در سالیان اخیر در ایران رو به رشد است، حرمت رسانه را خدشه دار کرده است. عدهای که از رسانه با مقاصد سیاسی سوءاستفاده میکنند یا در داخل و خارج دکان رسانه زدهاند و شغلشان بردن آبروی دیگران و تجاوز به حریم خصوصی افراد است.
به گزارش ایسنا، در یادداشت علی ربیعی سخنگوی دولت آمده است : یکی از مهمترین مباحثی که هفته گذشته در دولت مطرح شد، اصلاح ساختار بودجه بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حقیقت سرگذشت نفت در سرزمین ما با توسعه عقبماندگی، دموکراسی، فقر، نابرابری و عدالت درهم آمیختگی چند لایه پیدا کرده است. رابطه دولت و نفت هم به نحوی آمیخته شده که با فراز ونشیب بهای نفت، دولتها نیز فراز ونشیب مییابند. کشوری که بر اساس منابع حاصل از کسب و کار و مالیات حاصل از آن اداره شود و هزینههای بهداشت و آموزش و امنیت را از این طریق تأمین کند، وارد فرآیندی سالم خواهد شد که رابطه دولت – ملت نیز بر آن اساس تنظیم خواهد شد. وقتی عاملی در بودجه دخیل میشود که محصول کسب و کار نیست و به جای درآمد با فروش دارایی کشور اداره شود، کشور متکی به آن درآمد شده و حال و روزش با آن خوش یا ناخوش میشود. درآمد هنگفتی که محصول جامعه نیست. بنابراین به جامعه نیز پاسخی در مورد آن داده نمیشود.
دولت مستقل از کسب و کار مردم، نمیتواند با مردم و خواستهها و نیازهایشان رابطه دقیق پیدا کند. بهعنوان مثال مسأله اشتغال که در درجه نخست پدیدهای اقتصادی است، برای مقابله با نارضایتی تبدیل به پدیده اجتماعی – امنیتی میشود. در تألیف کتاب «معمای دولت مدنی»، چگونگی فربه شدن دولتها را یافتم. اندازه ادارات نه بر اساس پاسخ به یک نیاز یا کارکرد مشخص سامان یافتهاند بلکه به خاطر نیاز اشتغال کشور و ایجاد رضایت از این طریق شکل گرفتهاند. در دولتهای بعد از انقلاب هم استخدامها، تبدیل وضعیتهای مختلف کارکنان دولت با همین نگاه صورت گرفته است. بودجه متکی به نفت، در ذات خود مسابقه برای کسب رانت، سهم بیشتر و نفی سهم دیگری را در جامعه به وجود میآورد.
احساس غبن و مسابقه برای مواهب بیشتر، رانتهای دیده و ندیده شده را دامن میزند. به یاد داریم در اوایل انقلاب، در بیانات امام راحل و زنده یاد شهید بهشتی و رجایی، واژه دولت خدمتگزار به کرات بیان میشود. من معتقدم دولتمردان در هر دورهای خواست خدمتگزاری را داشتهاند اما مسأله این است که چون دولت به مردم نیاز ندارد و درآمد دولتها حاصل فعالیت اقتصادی جامعه نیست و درآمد مستقل از مردم دارند، ناخودآگاه جای خادم و مخدوم برخلاف میل باطنی عوض میشود. اصلاح ساختاری که در دستور کار دولت قرار دارد، با محوریت اصلاح بودجه بر اساس نفت است. نفت بهعنوان یک دارایی باید از برنامههای روزمره خارج و درخدمت افزایش دارایی جدید باشد.
علاوه بر جدایی نفت از بودجه جاری، با اصلاح ساختار بودجه انتظار میرود این اهداف محقق شود: عدالت اجتماعی به نحوی که حداقل معیشت برای همه تأمین شود، درآمدسازی پایدار، هزینه کار کارا، ایجاد ثبات اقتصادی و اصلاح ترتیبات نهادی بودجه به نحوی که رابطه سازمان برنامه و بودجه با خزانه، دولت با مجلس و بودجه در اجرا مشخص شود.
با اصلاح ساختاری بودجه، بهرهوری، فسادستیزی، شفافیت و مسئولیتپذیری و پاسخگویی ایجاد میشود. دولت از سازمان برنامه و بودجه خواسته است طرح خود را در سایت سازمان در معرض افکار عمومی و صاحبنظران قرار دهد. این فراخوان عمومی خطاب به همه مردم است که درباره ساختار بودجه نظرات خود را به گوش دولتمردان برسانند.
پیکرها دفن می شوند تا ارزش ها دفن نشوند
پنجشنبه گذشته به همراهی دوست خوبم آقای «حاج میرزایی» دبیر هیأت دولت و برخی از هموطنان، در آیین گرامیداشت و تشییع تعدادی از شهدای جنگ تحمیلی شرکت کردم.
برداشت اول:
بهخاطر داشته باشیم ماندگاری این سرزمین، مرهون فداکاری و از خودگذشتگی کسانی است که از شیرینترین داشته خود، داوطلبانه گذشتند. امروز، پیکرهای صاحبان افکار بلند جان دادن داوطلبانه برای آرمانها و امنیت دیگران تشییع شدند. با خود میاندیشم در هیاهوهای سیاسی دو دهه اخیر این ارزشها گاه به وسیله برخیها مصادره و ابزاری برای استفاده شد حتی کسانی را میشناسم که نه مشارکتی در این میدان داشتند و نه باوری به آن؛ ولی آنچنان داعیهمداری پیشه کردند و السابقون* را به مسابقون تبدیل کردند و در مقابل، عدهای به هر بهانهای این ارزشها را به سخره گرفتند، بیاعتنایی کردند و نوعی نگاه موزهای شده به آن داشتند.
امروز «تن»های صاحبان این ارزشها تشییع شدند و این رسالت سخت روشنفکری امروز ما هم هست که این ارزشها به خاک سپرده نشود. بیش از هر دورهای نیاز به از خود گدشتن داریم. در جامعهای که هرکسی به هل دادن دیگران مشغول است تا مواهب بیشتری به دست آورد و از دیگران پلی برای ثروت و قدرت بسازند. ما به آرمان «تن»های پل شده برای عبور دیگران نیاز داریم. خیلیها امروز احساس رهاشدگی و تنهایی میکنند. باید گفتمانی را فریاد کنیم که ما در کنار هم هستیم. ما باید از خود بگذریم تا عبوری آسوده از شرایط سخت را تجربه کنیم.
برداشت دوم:
شرایط ایران به گونهای رقم خورده که ما همیشه نیاز به پیوستگی ارزشهای تاریخی ایستادگی داریم. هرچند ما هماکنون در جنگ نیستیم و احتمال بروز جنگ هم بسیار ناچیز است؛ اما وجود روحیه مقاومت در یک جامعه، از عوامل بازدارندگی است. تقویت این روحیه، اجازه نمیدهد بدخواهان تصمیمی برای فروپاشی این سرزمین بگیرند. ادوات نظامی بازدارندگی اساسی ندارد. وجود روحیهای همانند دوران جنگ تحمیلی در یک جامعه است که تصمیم بدخواهان برای رفتار با یک جامعه و یک ملت را تعیین میکند.
شفافیت یا پرده دری؟
اصل رسانه برای اطلاعرسانی ناب است که با هدف آگاهی بخشی به جامعه و فراهم آوردن زندگی بهتر به کار گرفته میشود. از رسانه در راه درست آن برای روشنگری، شفافسازی و نظیر اینها استفاده میشود. اهالی رسانه در طول تاریخ ایران زندگی سخت و آرمانی داشتهاند و کسی از این راه به نان و نوایی نرسیده است.
اما دو نوع استفاده از رسانه که در سالیان اخیر در ایران رو به رشد است، حرمت رسانه را خدشه دار کرده است. عدهای که از رسانه با مقاصد سیاسی سوءاستفاده میکنند یا در داخل و خارج دکان رسانه زدهاند و شغلشان بردن آبروی دیگران و تجاوز به حریم خصوصی افراد است.
چندی پیش یک اطلاعرسانی غیرمسئولانه از رابطه یک زن با برخی از مسئولان حوزه نفت شنیدیم. در چند روز گذشته نام یکی از زنان کشورمان را که با آب و تاب به دهها نفر متصل کرده بودند منتشر شد. اولاً مطلعم که فرد دستگیر شده این فردی که رسانهها میگویند نیست. دوما اصلاً معلوم نیست که آن دستگیر شده جاسوس باشد. به کجا رسیدهایم؟ چه راحت آبروی آدمها ریخته میشود؟ مگر خدا را نمیبینیم؟
خطر آنجاست که عدهای برای دستیابی به مقاصد کوتاه مدت سیاسی خود چنین چوب حراج به نجابت یک زن مسلمان میزنند و مدیران کشور را در شرایط جنگ اقتصادی فعلی متهم به ارتباطات غیراخلاقی میکنند؛ آن هم وقتی نه اتهامی اثبات شده و نه تحقیقاتی اعلام شده است. مسأله نگرانکننده آن است که این رویکرد خطرناک حتی به برخی رسانههای متعلق به جریانات مدعی اخلاق هم سرایت کرده و با وجود مغایرت چنین رفتاری با باورهای دینی و اعتقادی ما و حتی تضاد با چارچوبهای حرفهای رسانهای، مطامع برخی جریانات سیاسی به خلق چنین ناهنجاریهایی دامن میزند. در خارج از مرزها نیز برخی جریانات مشکوک سیاسی با ترفندهای دروغسازی رسانهای سعی در سلب اعتماد مردم به نظام و ناامیدی به آینده دارند. مرزهای شفافیت و روشنگری با پردهدری و آبروبری جابهجا شده و رقابت سیاسی یا مقاصد اقتصادی، گاه هر نوع رفتار غیراخلاقی را مجاز کرده است. این آفت نه فقط متوجه دولت یا رقبای دولت که تهدیدکننده کلیه ارکان و ارگانهای اجتماعی است و باید برای آن چارهجویی کرد.
٭ پی نوشت: السابقون کنایه به آیه شریفه «السابقون السابقون اولئک المقربون» است.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۳۰۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحول در بودجه تولید با شاخصهای کیفی
دررحکم اووظایفی ازاین قرارآمده بود:برنامهریزی دقیق وعملیاتی جهت تحقق سند تحول رسانهملی بهعنوان میثاق مشترک سازمانی در دوره تحول، نظارت هوشمندانه براجرای برنامههای راهبردی وعملیات هماهنگ و همافزای مالی و محتوایی، برنامهریزی جهت تقویت بودجه و بنیه مالی سازمان با بهرهگیری از ظرفیتهای برونسازمانی و با هدف تحقق تکالیف قانونی دستگاهها در قبال رسانه ملی، تقویت رویکرد «برنامهمحوری» با بهرهگیری هوشمندانه از«نظام بودجهریزی» بهعنوان ابزارتحقق برنامه درراستای ایفای نقش «تسهیلگر» و «پشتیبان» برای واحدهای عملیاتی سازمان، برنامهریزی جهت بهینهسازی بهرهوری و تعالی سازمانی، بازآرایی ساختار «مرکز طرح، برنامه و بودجه» با توجه به اقتضائات و الزامات رویکردی وسازوکاری مطرح در سند تحول.وی در بازدیدی که از روزنامه جامجم داشت، با ما به گفتوگو نشست و دراین گفتوگو براساس محورهای مطرحشده دراین حکم از او درباره اقدامات تحولی سازمان در زمینه طرح، برنامه و بودجه در سال جدید پرسیدیم. وی در این خصوص توضیح داد: لازمه تحول ایجاد فرهنگ تحول است. تحول اتفاق نمیافتد مگر اینکه فرهنگ سازمانی تحول را پیش ببرد. تحول فردی نیست و حتی کار یک گروه هم نیست، بلکه کار یک مجموعه و سازمان است. برای تحول باید یکسری تمهیداتی در نظر گرفته شود که متأسفانه در این زمینه تأخیر ایجاد شد و چون تمهیدات لازم اندیشیده نشد، بسیاری از بخشهای تحولی که در سند تحول بهعنوان میثاق سازمانی در نظر گرفته شده، مسکوت و مغفول مانده بود. مظفری ادامه داد: ما به دستور دکتر جبلی طراحی کردیم که هیچ بخشی از سازمان نسبت به تحول غیرفعال نباشد. برای اولینبار بین بودجه، برنامه عملیاتی، اسناد راهبردی سازمان و سند تحول اتصال برقرار کردیم؛ یعنی مابهازای هرچه در سند تحول پیشبینی شده است. در واقع متناسب با مأموریت هر یک از بخشها، داریم ظرفیت تعیین میکنیم که اگر آن برنامهها محقق شد، منابعش به تناسب با آن تخصیص یابد. این خود یک عامل انگیزشی و فرهنگساز است.
واحدی به نام عملیات رسانهای
مظفری در این خصوص تصریح کرد: واحد برنامهریزی درسازمان و تخصیص منابع، معمولا از جنس برنامه رادیویی، تلویزیونی و پروژه بوده است. ما دراین دوره واحد را عوض کردیم و تعریف جدیدی به نام عملیات رسانهای و بسته رسانهای ارائه دادیم. بسته رسانهای مجموعه برنامه برای تحقق یک انگاره یا گزاره در ذهن مخاطبان است که برای ارزیابی آن از مرکز تحقیقات کمک گرفتیم. در این زمینه ارزیابی پیشینی و پسینی داریم. در پیشتست، قبل از آنکه بخواهد آن بسته رسانهای اجرا شود، ارزیابی میشود؛ مثلا میزان شناخت مردم از یک شهید را ارزیابی میکنیم و بعد که بسته رسانهای درباره همان شهید اجرا شد، باز بررسی میشود که چقدر تأثیرگذار بوده است. وی درباره چگونگی بررسی شرح داد: عملیات رسانهای کاملا اجرایی و مبتنی بر آنچه بر افکار عمومی و گروه هدف مخاطب اتفاق میافتد، ارزیابی میشود. مثلا فرض کنید یک پویش درباره شعار سال طراحی شده است؛ اینکه چند نفرعضو پویش شدند،چه آثاری فرستادند، چقدر مشارکت کردند، چقدر در جامعه جریانسازی ایجاد و افراد و گروههای مختلف را درگیر کرده که منتج به رفتاری درمخاطب شود، ارزیابی میشود.نکته مهم این است که برخی حلقههای مدیریت پیام در این زنجیره مفقود بوده واین حلقهها داردکامل میشود.برای مثال در سازمان صداوسیما حوزهای برای اندیشهورزی هدایت شده و منسجم برای تولید فناوری نرم رسانهای نداشتیم. برای فناوری سخت نظیر تبدیل اسدی به اچدی، تبدیل آنالوگ به دیجیتال داشتیم و در این زمینه مثلا جهاد خودکفایی در حوزه فناوریهای سخت انجام شد. این مجموعه را داریم ایجاد میکنیم که در حوزه فناوری نرم هم ظرفیت مذکور شکل بگیرد. وی با ذکر مثال عنوان کرد: مردم و برنامهسازان ایدههایی میدهند و به نام خودشان ثبت و تبدیل به الگوی رسانهای میشود. تا وقتی از این الگو استفاده میکنیم آنها بهرهبردار هستند و حقوق معنویشان لحاظ میشود. این ابتدای زنجیره است. انتهای زنجیره هم ارزیابی جامع نداشتیم. نهایتا اندازهگیری میزان بیننده و شنونده و یکسری گزارشها بوده که مرکز تحقیقات ارائه میدهد. برای همین نظامی با عنوان مدیریت عملکرد و کنترل راهبردی را تعیین میکنیم که در حین عملکرد نیز اهداف عملکردی این برنامه و بسته رسانهای را پایش میکنیم. با توضیحات مظفری میتوان گفت ارتباط با برنامهها و بستههای رسانهای عمیقتر شده است و پایش فقط مختص به انتهای کار نیست. او در این خصوص گفت: داریم طرحی را با عنوان همیار تولید، طراحی میکنیم که با ناظر کیفی برنامه فرق دارد. این بخش برنامه راهمراهی میکند تا این مسیر درست طی شود و اگرتهیهکننده در راه تولید به هر مشکلی برخورد، این بخش میرود و مشکل را حل میکند. یعنی دیدمان، دید تسهیلگری و رفع مانع است تا با راهبری بهینه اثربخشی را بالا ببریم. هم میزان کمی مخاطب را لحاظ میکنیم و هم میزان منابعی که در اختیار آن برنامه و بسته رسانهای بوده است را با خروجی آن میسنجیم تا به میزان بهرهوری رسانهای آن برسیم. بهنوعی میتوان گفت استفاده بهینه در رسانه برای ما به شاخص بدل شده است.
افزایش بهرهوری رسانهای
مظفری میگوید: برنامهای در سیما داریم که با پروداکشن سنگین، میزان مخاطب پایینی دارد. در نقطه مقابل برنامههایی در رادیو و سیما هست که با هزینه کم، مخاطبان زیادی جذب کرده است؛ این یعنی بهرهوری رسانهای. باید به این برنامهها ضریب تشویقی دهیم. این موارد تا امروز لحاظ نمیشده و الان دارد لحاظ میشود؛ همچنین اینکه یک حوزه رسانهای مثل یک شبکه، گروه برنامهساز با چند تا شبکه دیگر تعامل میکند تا کار مشترک انجام دهند؛ یک نوع شاخص تحولی است. اینکه این گروها با چند معاونت دیگر ارتباط میگیرند- مثلا رادیو فرهنگ با شبکه دو یا فلان شبکه استانی یا یک نهاد فرهنگی در بیرون سازمان ارتباط ایجاد میکند یا حتی درحوزه بینالملل با شبکه دیگر - ضریب تحولی منصوب میشود.مظفری افزود: هرقدرهم افزایی دراین دوره بیشتر باشد و رویکرد قرارگاهی در طراحی این مدل عملیات، قویتر دیده شده باشد، حمایت قویتری از این جنس کارها خواهیم کرد. این باعث میشود تحول واقعا محقق شود چون نیازبه برخی زیرساختها دارد که باید فراهم میشد و در این مدت، انجام شده است. قدری در ایجاد این زیرساختها عقب بودیم. بااین حال بهسرعت درحال فراهم کردن آنها هستیم. گرچه اتفاقهای خوبی روی آنتن افتاده است.محفل ازبرنامههایی است که به ما الگومیدهد که میتوانیم در حوزههای تأثیرگذار فرهنگی و مورد دغدغه مخاطب جذب کرده، نشاط ایجاد و جریانسازی کنیم. اینها با رویکرد تحولی، امکان ایجاد و توسعه پیدا کرده است. رسانه در این دوره نیاز به یک زیست بوم جدید دارد که در آن، نقش اصلی بهعهده مردم است. رسانه باید صرفا بسترسازی و زمینهسازی کند و مردم برای تولید وارد شوند. اگر ما واقعا صدای مردم شویم و مردم خودشان را در رسانه ببینند، آنچه در سند تحول با عنوان زیست بوم قید شده، محقق میشود. وی تاکید کرد: یکی از محورهای سند تحول، کیفیسازی است. جدول بودجه آن چیزی است که در برنامه هفتم توسعه قید شده و نگاه به رسانه فقط براساس شاخصهای کمی بوده اما اصلاحیه و الحاقیههایی در نظر داریم که این دیدگاه عوض شود. رسانهای موفق است که در جامعه تأثیرگذار باشد. رسانه بدون پیامگیران فعال که خود احساس کنش داشته باشد، یک رسانه مرده خواهد بود. رسانهای تأثیرگذار است که مخاطب او احساس کند وارد میدان عمل شده است. رسانه باید این کنشگری را درجهت مطلوب هدایت کند.نگاه من به سازمان، جامع است نه تک بعدی. من۱۲سال سیما و چند سال در صندوق بازنشستگی و معاونت صدا بودم. به همین علت ابعاد سازمان را میشناسم. زمانی میتوانیم سازمان را به تعالی برسانیم که نگاه جامع و راهبردی داشته باشیم. باید با این نگاه راهبردی، سازمان را در زیست بوم واقعی خودش ببینیم و بعد وارد طراحی شویم. مظفری عنوان کرد: آینده رسانه، آینده هلدینگهای رسانهای است که نیاز جامعه را احساس میکنند و مبتنی بر آرمان و گفتمان انقلابی تولید و انتشار است. درست مثل هلدینگ جامجم که در آینده میتواند یکی از آن زیست بومهای اصلی را به صورت متن پایه پیاده کند و مبتنی بر همین راه حل، بخشی از مردم را وارد تعامل و هم افزایی کند. در چنین شرایطی، محتوا تک بعدی نیست و به شکل ۳۶۰درجه است. مخاطب امروز در تمام عرصههای سیما و صدا فعال است. رسانهای موفق است که بتواند ظرفیت لازم را برای فعالیت مخاطب براساس مسیر رشد و تعالی ایجاد کند.
تخصیص بودجه براساس طرح تحول
مظفری گفت: متأسفانه حداکثر ارتباط میان برنامه با اجرا تاکنون، صرفا تولید و پخش بوده است. یعنی در بهترین حالت آمار تولید و پخش بهصورت کمی، شاخص تخصیص منابع بوده است. اکنون داریم به این سمت میرویم که شاخصهای کیفی تعیین کنیم. شاخصهای کیفی که بهصورت گزارههای معین ابعاد تحول را از حیث تحول درمحتوا،رویکرد و سازوکار به شاخصهای ارزیابی کیفی و کمی متصل میکند. این شاخصها را خود حوزهها تعیین میکند. یعنی هرمعاونت متناسب با حوزه خود طرح تحولی ارائه میدهد و خود نیز شاخصش را پیشنهاد میکند. در تعاملی که با آنان داشتیم، بودجه امسال را مبتنی بر طرح تحول بستند. یعنی ما در واقع مازاد بر آنچه سال گذشته داشتیم، به هیچ حوزهای تخصیص نمیدهیم؛ مگر اینکه برنامه تحولی داشته باشد. آن وقت ضرایب تحولی اختصاص میدهیم؛ ضرایبی مثل میزان همافزایی.