کَلاغ+ اُلاغ= کُلاغ!
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۲۶۶۴۰
«هرکس شاهد عشقبازی دو کلاغ باشد، به تمام آرزوهایش میرسد»؛ این همان افسانهای است که دو انسان را بر آن واداشته تا شبانهروز، جلوی اتاق اجارهایشان، روی یک پیت نفتی زنگزده بنشینند و دو کلاغ را دید بزنند.
به گزارش خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، تئاتر «کلاغها» که این روزها روی صحنه تماشاخانه اصفهان است، روایتگر زندگی دو انسان به تنگ آمده از فقر و نداری است که خسته از روزگار و نومید از آینده، برای نجات از تاریکیها، سرنوشت خودشان را به یک افسانه گره زدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غلام و سلیم، کارگران یک مرغداریاند که به دلیل بیدقتی در انجام وظایف، اغلب مورد سرزنش صاحبکارشان قرار میگیرند. در اتاق آنها، که با سوی ضعیف یک لامپ روشنشده، کابینتهایی بیدر، پیکنیکی برای پختوپز و زیراندازی کهنه دیده میشود که لایه غلیظی از غبار بر آن سایه انداخته.
کار اصلی آنها این است که مدام روی پیت زنگزدهای بنشینند، به کلاغها نگاه کنند و برای برآورده شدن آرزوهایشان، منتظر لحظه موعود باشند! طاقتشان که طاق میشود، در روزنامه آگهی میزنند تا یک نفر پیدا شود و در امر دیدهبانی یاریشان دهد. سپس دختری میآید؛ دختری که روی «تأثیر کلاغ در تاریخ اصفهان» پژوهش میکرده و درباره این پرنده، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
او از این میگوید که چرا پایان قصهها، کلاغها به خانهشان نمیرسند و چرا کلاغ، سیاه است. از نقش کلاغ در نجنبیدن منارجنبان میگوید و از اینکه چرا سلطان، به خاطر یک کلاغ، تاجش را تقدیم محمود افغان میکند. دختر، همه این حرفها را میگوید تا به غلام و سلیم، بفهماند که بین افسانه و واقعیت مرز بزرگی است.
کارگردان تئاتر «کُلاغها» در گفتوگو با خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان درباره ایده شکلگیری نمایشنامه این اثر اظهار کرد: فریدالدین سلیمانی در زمینههای مختلفی ایدههایی را مطرح میکرد که گوشهای از این ایدهها به وجود یک کَلاغ در صحنه برمیگشت. من نتوانستم ایده او را آنگونه که در خاطر داشت بنویسم ولی این کلاغ، هیچگاه از ذهن من پر نکشید و چون عادت دارم برای آنچه مینویسم، پژوهش تعریف کنم، در قدم نخستِ شکلگیری این نمایشنامه، بر روی کلاغ، مطالعات و پژوهشهایی انجام دادم. طی این پژوهشها بود که افسانه «اگر کسی به عشقبازی کلاغ نگاه کند، میتواند به همه آرزوهایش برسد » را پیدا کردم و این ماجرا به نظرم دراماتیک و متناسب با حال و هوای امروز جامعه آمد.
سعید محسنی ادامه داد: قصه اولیه نوشته و دو شخصیت برای آن خلق شد. دو شخصیت، که برای رسیدن به آمال و آرزوهایشان به یک افسانه پناه میبرند و آماده انجام هر کار نامعقولی هستند. ابتدا اسم این قصه را «وقتی با هیچکس جز خودمان هستیم، کجا هستیم » گذاشتم اما به این دلیل که ممکن بود این نام طولانی برای بازار تئاتر دافعه ایجاد کند، با اسم تک سیلابیِ «کُلاغ» که حاصل ترکیب «کَلاغ» و «اُلاغ» بود و باری استعارهای داشت، آن را روی صحنه بردم.
این نمایشنامهنویس تصریح کرد: بعد از انتخاب نام کُلاغها بود که در لغتنامه دهخدا جستجویی کردم و دریافتم که این کلمه به معنی کنگره مقبره بزرگان است و در واقع، بیارتباط بودن معنی آن با تئاتر «کلاغها» میتوانست به فهم دنیای دو شخصیت قصه کمک و درعینحال با آشناییزدایی، نظر مخاطبان را جلب کند.
وی، حضور شخصیت دختر را عاملی برای پررنگ شدن وجه تضاد این تئاتر دانست و گفت: هر داستانی برای نمایشی شدن به یک دیالکتیک یا تضاد نیاز دارد و سروکله دختر نیز که شخصیت مقابل غلام و سلیم است به همین دلیل در «کلاغها» پیدا میشود.
محسنی همچنین اعلام کرد که کار نوشتن رمانی به نام «کلاغها» را اردیبهشت امسال به اتمام رسانده و آن را برای نشر چشمه ارسال کرده است.
انتهای پیام انتهای پیام
منبع: جماران
کلیدواژه: قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر تحریم ظریف اصفهان بازی پرنده جامعه عشق قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر تحریم ظریف امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۲۶۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این ۶ جمله را تنها از افراد با شخصیت واقعی و صادق می شنوید
فرانسوا دو لا روشفوکو، نویسنده، اخلاقشناس و فیلسوف فرانسوی قرن هفدهم، در مورد کمیاب بودن افراد اصیل و صادق صحبت کرده است.
صداقت به معنای باز بودن قلب است. ما آن را در افراد بسیار کمی پیدا می کنیم. آنچه که معمولاً در افراد دیگر می بینیم، تنها یک تظاهر هنرمندانه برای جلب اعتماد دیگران است.
به همه افرادی که در طول زندگی خود با آنها برخورد داشته اید، فکر کنید. واقعاً چند نفر از آنها این حال و هوا را داشتند که لا روشفوکو از آن صحبت کرده است؟
احتمالاً تعداد آنها زیاد نیست. در واقع صداقت و واقعی بودن چیزی کمیاب است.
اما چرا اینگونه است؟ زیرا آنچه که اغلب به عنوان صداقت برداشت می شود، در واقع تنها یک ترفند برای جلب رضایت و اعتماد دیگران است.
پس ما باید در تشخیص صداقت واقعی از تقلبی هوشیار باشیم.
در دنیای تظاهر و عدم صداقت، اصیل و واقعی بودن به ما کمک میکند تا همانی باشیم که واقعاً در عمق وجودمان هستیم.
در ادامه، به بررسی ۶ جمله می پردازیم که آن ها را تنها از افراد صادق و واقعی می شنوید.
۱) «چگونه می توانم به تو کمک کنم تا احساس بهتری داشته باشی؟»به گزارش روزیاتو، مطالعهای که اخیراً در مجله روانشناسی میانفرهنگی منتشر شده، «فضیلت انسانیت، از جمله مهربانی و عشق» را ویژگی اصلی یک فرد واقعی و صادق دانسته است.
به این ترتیب، سوال «چگونه می توانم به تو کمک کنم تا احساس بهتری داشته باشی؟» را ممکن است از یک دوست واقعی بشنوید.
وقتی کسی با این نوع از صمیمیت با شما ارتباط برقرار می کند، در زمانی که اوضاع وفق مراد نیست، می تواند مانند یک کورسوی امید باشد.
آیا می توانید آخرین باری که کسی به شما چنین حمایتی ارائه کرد را به خاطر بیاورید؟ شاید چنین حمایتی را از سوی یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا حتی یک غریبه دریافت کرده باشید.
و چه حسی به شما دست داد؟ آیا ایمان شما به انسانیت را کمی تقویت کرد؟ این یکی از نشانه های بارز انسانیت و صداقت است.
۲) «باید در این مورد کاملاً صادق باشم.»ممکن است شنیدن چنین جمله ای در گفتگوهای روزمره کمی غافلگیرکننده باشد. در واقع، هم جدی و هم صریح به نظر می رسد. اما باید عمیق تر به این موضوع نگاه کنید.
ما در عصر سطحینگری و عدم صداقت زندگی می کنیم، درست است؟
با توجه به این موضوع، وقتی کسی مایل است در مورد چیزی با ما کاملاً صادق باشد، به این معنی است که باید چیز مهمی برای گفتن داشته باشد.
در این لحظه، شما شاهد اصالت و صداقت واقعی هستید!
یک فرد واقعی و صادق به دنبال پنهان کردن حقیقت یا اجتناب کردن از موضوعات دشوار نیست. در عوض، صداقت و روراست بودن را ترجیح می دهد.
درست است، گاهی کاملاً صادق و شفاف بودن بهایی دارد.
با این حال، یک فرد واقعی صداقت را مهم تر از هر چیز دیگری می داند و مایل است که با شما روراست باشد.
بسیاری از افراد به این موضوع توجه نمی کنند که صادق و واقعی بودن فقط به معنای رک بودن با اطرافیان نیست، بلکه به معنای رک و صادق بودن با خودتان هم هست. یعنی با معایب خود روبرو شوید، اشتباهاتتان را به زبان بیاورید و به شخصیت واقعی خود احترام بگذارید.
۳) «با این موضوع موافق نیستم.»افراد واقعی و صادق فقط اهل حرف زدن نیستند، بلکه اهل عملند! آنها کاملاً صادق هستند و از اعتقادات خود دفاع میکنند، حتی اگر هر از گاهی با انتقاد مواجه شوند.
به گفته دکتر رونالد ای. ریجیو، استاد روانشناسی سازمانی، افراد خوب یا افراد واقعی حتی در مواقع دشوار «شجاعت» دارند.
شجاعت را به عنوان نشانه ای از صداقت در نظر بگیرید. به گفته دکتر ریجو، شجاعت می تواند به معنی «دفاع از آنچه که به آن اعتقاد دارید» و دانستن اینکه چه زمانی باید «کار درست را انجام دهید» باشد.
فرض کنید با گروهی از همکارانتان برای ناهار بیرون رفته اید و یکی از آنها شروع به صحبت درباره مدیرتان می کند.
ناگهان صحبت به سمت شایعاتی می رود که خیلی تند و تیز است و شما احساس بدی پیدا می کنید.
آیا ساکت می مانید و با گروه همراه می شوید؟ یا شجاعت این را پیدا می کنید که موضع خود را اعلام کنید؟
انتخاب دوم یک نمایش قدرتمند از اصالت و صداقت است. زیرا شنیده شدن نظر شما، به خصوص زمانی که به معنای مخالفت با نظر افراد دیگر است، شجاعت زیادی می طلبد.
این کار ارزش هایتان را نشان می دهد. هنگامی که به صورت آشکارا و واضح می گویید که چیزی را تایید نمی کنید، به وضوح نشان می دهید که در مورد موضوع مورد نظر چه موضعی دارید.
۴) «اگر این روش را امتحان کنیم، چه اتفاقی می افتد؟»آخرین باری که با شخصی مواجه شدید که واقعاً شیفته «چرا» و «چگونگی» دنیای اطرافش است، کی بوده؟
دکتر رهام آل طاهر، روانشناس بالینی، در مقاله ای در مورد فضیلت های انسانی، کنجکاوی را به عنوان نشانه ای از یک فرد واقعی و صادق معرفی کرده است.
هر چه به خودمان اجازه دهیم که کنجکاوتر و خلاق تر باشیم، خرد بیشتری به دست می آوریم و به نوبه خود، آنچه که یاد می گیریم را دوست خواهیم داشت. به گفته دکتر آل طاهر، این امر باعث رشد فضیلت خرد و دانش است.
بیان کردن سوال «اگر این روش را امتحان کنیم، چه اتفاقی می افتد؟» نشان می دهد که یک شخص فکر نمی کند که جواب همه چیز را می داند و به دنبال امتحان کردن راه های جدید است.
در قلب این جمله ساده، گنجینه ای از اصالت و صداقت وجود دارد.
به علاوه، این فقط یک سوال ساده نیست. در واقع، یک دعوت آشکار برای گسترش افق دید است.
کنجکاوی در این پرسش قابل لمس بوده و شما را به قلمرویی از احتمالات و فضایی برای پذیرش دیدگاه ها و ایده های جدید و شاید هیجانانگیز می کشاند.
واقعی ترین و صادق ترین افراد، از مخالفت با باورهای از پیش تعیینشده و شک و تردید به آن ها نمی ترسند.
آنها به خوبی می دانند که کنجکاوی مثل یک GPS است که ما را به سوی دیدگاه های عمیق تر راهنمایی می کند.
۵) «می خواهم مطمئن شوم که چیزی از قلم نیفتاده است.»اصالت و صداقت نقش مهمی در خرد و آگاهی دارد.
هنگامی که فردی با خود صادق بوده و پذیرای یادگیری از دیگران است، احتمال بیشتری دارد که تصمیماتی مطابق با ارزش های خود بگیرد.
این نشانه ای از صداقت و واقعی بودن است.
افراد عاقل فقط حدس و گمان نمی زنند، بلکه استراتژیکترین متفکرانی هستند که میشناسید.
آنها می دانند که عجله کردن در تصمیمگیری ها بدون بررسی همه گزینه ها می تواند به نتایج نامطلوبی منجر شود.
این افراد زمان و انرژی خود را صرف جمعآوری اطلاعات، گوش دادن به دیدگاه های مختلف و ارزیابی پیامدهای احتمالی می کنند.
۶) «می خواهم بیشتر بیشتر بدانم!»افراد واقعی و صادق بسیار مشتاق هستند که بیشتر بیاموزند.
یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ در مورد قدرت شخصیت نشان داد که «علاقه به یادگیری» با احساسات مثبت ارتباط زیادی دارد.
«می خواهم بیشتر بدانم» عبارتی است که مظهر عشق و علاقه به یادگیری است. افراد واقعی به آنچه که از قبل می دانند، راضی نمی شوند.
در واقع، آن ها همیشه تشنه تجربیات جدید، دیدگاههای تازه و هیجان کشف کردن هستند.
کانال عصر ایران در تلگرام