دنیای بیمرز، از ظریف تا عراقچی
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۷۲۰۰۵
آفتابنیوز :
«آیا عباس عراقچی انتخاب جواد ظریف نبوده است یا چون قبلا هم در مذاکرات حضور داشته و برای جلب نظر اصولگرایان به معاونت سیاسی وزارت خارجه در دوره ظریف دست یافت؟ روابط این دو در طول ۶ سال گذشته اما نزدیک و صمیمانه بوده و اگر مرد اول برجام را جدای خود رییسجمهوری، جواد ظریف بدانیم، مرد دوم همانا عباس عراقچی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از این رو میتوان گفت اگر آقای عراقچی هم با خبرگزاری مالزی گفتوگو میکرد چهبسا عین ظریف حرف میزد و اگر ظریف هم به آن نشست اصولگرایانه رفته بود نه عین آن سخنان که شبیه آن را میگفت تا خیال مخالفان را آسوده کند که برجام به ضرر آمریکا بوده نه ما.
در پی انقلاب هوش و تحول حیرتآور رسانهها اما مخاطبان بیشتر به سخنی که گوینده گفته توجه دارند نه مکان و حتی زمان آن.
به همین خاطر کسی که اظهار نظر میکند نباید خود را به مخاطب و آن فضا محدود بداند و درباره آنچه گفته داوری میشود نه این که کجا و برای کی گفته است.
این تناقض البته محدود به ظریف و معاون او نیست و شکل دیگری را در اظهار نظر دبیر شورای عالی امنیت ملی در گفت و گو با رسانه خارجی دربارۀ برجام هم دیده بودیم. رییس شورا تمام هویت و اعتبار خود را به برجام گره زده و دبیر، امضای آن را اشتباه میداند. در این فقره هم البته میتواند توجیه شود که منظور از اشتباه خواندن این بوده که امتیاز دادیم تا منت بگذارند اما تفاوت به خاطر این تصور است که مخاطب را محدود به همان رسانه یا حاضران در همان مجلس میدانند.
عصر دو گونه سخن گفتن یکی برای مصرف داخلی و دیگری برای خارجی سپری شده است. البته همچنان دو گونه سخن داریم اما گونه نحست علنی یا عمومی است و گونه دوم محرمانه و غیر عمومی نه این که خیال کنیم می توان با خبرنگار خارجی به گونه ای صحبت کرد و با داخلی یا در جمع ها به گونهای دیگر.
هر سخنی که قابلیت انتشار داشته باشد در کنار هر سخن دیگری قرار داده می شود که قابلیت انتشار دارد و دیگر اهمیتی ندارد برای که و کجا گفته است. اگر به این نکته توجه شود تناقضاتی از این دست کمتر به چشم می آید. ضمن این که دربارۀ برخی اظهارات ضد برجامی از ناحیه منسوبان به دولت این شایبه هم در میان است که تصور می کنند دولت روحانی رو به افول است و دوست ندارند در فردای دولت روحانی بیرون از بازی باشند.»
منبع: عصرایرانمنبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۷۲۰۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«حسنا و ملکههای رنگی» به کتابفروشیها آمدند
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «حسنا و ملکههای رنگی» نوشته نسیبه استکی بهتازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب تخیلی و دنیای نوجوانان را به تصویر میکشد.
در معرفی این کتاب آمده است:
کتاب «حسنا و ملکههای رنگی» دنیایی را که نوجوان ما فکر میکند، ایده آل است نشانش میدهد و ذره ذره طعم بودن در این دنیا را به او میچشاند. دنیایی که در آن همه چیز حتی پلهها، صندلی و دیوارها برق میزنند. هزاران کمد لباس نو وجود دارد و فقط اگر سری به یکی از کمد جواهرات ملکه بزنیم دهانمان باز میماند. اما واقعاً درون این دنیای پرزرق و برق همه چیز همین قدر بی عیب و نقص است؟! حسنا که شخصیت اصلی داستان ماست، آیا میتواند بی ترس از حیلههای ملکه و فکر دلتنگی خانوادهاش اینجا بماند؟! اصلاً شاید حسنا هم ملکه شود و در این دنیای قشنگ، قصری برای خودش بسازد، شاید هم اسیر این چیزها نشود و یاد حرفهای پدرش بیفتد که همیشه میگفته «با این چیزها دست و پای ذهنت رو میبندی، ذهنی که بسته شد، دیگه نمیتونه آزادانه رشد کنه».
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
حسنا همین که میخواست به خانه برگردد، چیزی طلایی روی سنگ جلویش برق زد. حسنا عاشق جواهرات بود، از هر نوعش؛ بدل یا واقعی، انگشتر یا النگو مهم نبود.
یک قدم به جلو برداشت. پایش لیز خورد و نزدیک بود بیفتد توی دریا. باید زود برمیگشت. همین حالا هم بیش از اندازه دیر کرده بود، ولی نمیتوانست بی خیال آن جسم براق شود. دوباره نفس گرفت و سر جایش ایستاد. بعد آهسته به جلو خم شد. همین که نوک دستش با آن شیء براق تماس پیدا کرد، سنگ زیر پایش شروع به لرزیدن کرد. لرزید و لرزید و یکدفعه پایین رفت.
این کتاب با ۱۷۲ صفحه و قیمت ۱۰۵ هزارتومان عرضه شده است.
کد خبر 6090128 فاطمه میرزا جعفری