سرلشکر سلامی: مهدی ترابی یک پیام الهی و جهانی را از روی سینهاش ارسال کرد
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۷۲۷۲۹
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تاکید کرد: من این جوان فوتبالیست را ستایش می کنم که این شجاعت را داشت یک پیام الهی و جهانی را از روی سینهاش ارسال کرد که اطلاعت از رهبری تنها راه نجات کشور است. ۰۳ آبان ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۵ استانها کهگیلویه و بویراحمد نظرات - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج و بهنقل از روابط عمومی سپاه فتح، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی در جمع سبز پوشان کهگیلویه و بویراحمد اظهار داشت: این کلام که اطاعت از رهبری تنها راه نجات کشور است، حقیقت بوده و این کلام الهی و واقعیت است و شعار نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی عنوان کرد: من این جوان فوتبالیست را ستایش می کنم که این شجاعت را داشت یک پیام الهی و جهانی را از روی سینه اش ارسال کرد که اطلاعت از رهبری تنها راه نجات کشور است.
سلامی ابراز کرد: عالمان بزرگ، راسخان دین، اولیاء بزرگ الهی سفینههای نجاتند و تا وقتی از این نعمت بهره مندیم، به این ممکلت هیچ آسیبی نمیرسد.
وی خاطرنشان کرد: نعمت رهبری برای دشمن یک حسرت و آه است و آمریکا میگوید بزرگ ترین ضعف ما، نداشتن یک رهبر روحانی است، میگوید ما قدرت داریم، اما رهبر و تدییر نداریم و ما به واسطه نداشتن رهبر شکست میخوریم.
سلامی تصریح کرد: اسلام عنصر دیگری است که به ما روح میدهد، هدف و قدرت میدهد، وقتی ما مرگ در راه خدا را آغاز زندگی بدانیم، در هیچ صحنهای عقب نمینشینیم، ایمان وقتی ظهور پیدا میکند، دشمن عقب مینشیند و معنویت که رهبر معظم انقلاب به عنوان گوهر درونی سپاه بر آن تاکید می کند، برای همین است.
وی با تاکید بر اینکه باید ایمانمان را قوی کنیم، با خدا مرتبط باشیم و به مردم نیز توجه کنیم، افزود: مردم قائده قدرت ما هستد، رهبری قائمه نظام ماست، استوانه محکم و وسیع که تمامیت نظام به آن متکی است، مردم و قائده این نظامند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بیان کرد: وقتی این قائمه و قاعده به هم مرتبط میشوند، هیچ قدرتی قادر به شکست دادن ملت نیست.
سلامی با بیان اینکه خداوند دستان دشمنان مارا بست، مرزهای آنان را متوقف کرد، قلبهایشان را از تپش انداخت، اظهار کرد: آنها میخواستند دلهای ما و قدرت عکس العمل را از ما بگیرند، تا ما واکنش نشان ندهیم و بر ما غلبه کنند.
وی افزود: آنگاه خداوند راهها را بست، دستهایشان را بست، ذهنهایشان را بست، زبانشان را قفل کرد و نتوانستند تعقل کنند و هرگاه چنین شد، بدانید حق با این طرف است.
سلامی بازخوانی ایام الله را آیینه آینده ما دانست و گفت: خداوند برای ما کافی است، عمل میکنیم، دشمن متوقف میشود، میماند و میبینیم خداوند چگونه راه را بر دشمنان ما بسته است.
وی ادامه داد: دشمنانی که ما با آنها درگیریم، در طول تاریخ به این قدرت و سیطره نبودند و آنها بیش از نیمی از قدرت نظامی عالم را در اختیار دارند، وقتی باهم جمع میشوند، تقریبا 60 درصد کل قدرت نظامی عالم در اختیار آنهاست و نزدیک 50 درصد اقتصاد تمام عالم را دارند.
سلامی تصریح کرد: وقتی با هم ائتلاف میکنند و به هم پیوند می خورند، بیش از 60 درصد سیطره سیاسی عالم در اختیار آنهاست و در حوزه فرهنگ و فضای مجازی چیزی کم ندارند، اما نمی توانند تصمیم بگیرند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: ابزارها در پس ذهنهای مرعوب متوقف می شود، زیرا هرچقدر دشمن بزرگ باشد، خدا می گوید، کوچک است. اگر همه اینها جمع شوند(رئیس جمهور آمریما، فرانسه، انگلیس و دیگران) قادر به آفرینش پشه ای نیستند و اگر پشهای چیزی از آنها برباید، نمیتوانند از آن پس بگیرند.
سلامی گفت: کفار نمیتوانند بر شما سبقت بگیرند و رهبر عظیم شأن انقلاب نیز تاکید داشتند که همه استعداد ممکن را برای مواجه های بزرگ با دشمنانی که به ظاهر بزرگند به صحنه بیاوریم. البته نباید دشمن را کوچک شمرد و ما اینکار را نمی کنیم، اما خود را در مقابل دشمن کوچک نمی شماریم، چون به خداوند متصل هستیم.
سرلشکر سلامی: اجازه ورود دشمن به ایران را نمیدهیم / راه دشمن را کیلومترها دورتر از مرزهایمان سد میکنیمافتتاح پروژههای محرومیتزدایی سپاه با حضور سرلشکر سلامی + فیلمپروژههای محرومیتزدایی سپاه کهگیلویه و بویراحمد با حضور سرلشکر سلامی افتتاح میشودسلامی گفت: قطره وقتی به دریای بی انتها می پیوندد، همان خصوصیت را پیدا می کند و لشکر اسلام تمام ناشدنی است.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: این جنگ که امروز همه جانبه جریان دارد، (در میدان اقتصاد، عرصه فرهنگ، سیاست، عملیات روانی و جنبه های اجتماعی) برای چنین جنگی این ملت آنقدر بزرگ شده است، که حتی ان را حس نمیکند.
سلامی با بیان اینکه در یک جنگ بزرگ و بی مثال در تاریخ معاصر قرار داریم، بیان کرد: در هیچ جای تاریخ نمیتوانید بیابید که همه جای جهان قدرتمند علیه یک ملت بسیج شده باشند و آن ملت بایستند و پیش برود و آسیب نبیند، این فقط به برکت ایمان الهی است.
وی ابراز داشت: ما پاسداران، این حقیقت را با ایمان قلب بپذریم و با قلبهایمان از انقلابمان دفاع کنیم و تا وقتی ایمان داریم، به خدا تکیه میکنیم و هیچ کسی را شریک خدا در اعمالمان نمیدانیم و نیتی جز رضای خداوند نداریم، ما بر هر دشمنی غالبیم و این را حقایق میدان میگویند، حقیقت ایمان عامل اصلی توفیقات است.
سلامی با اشاره به اینکه امروز قوی تر از دشمنانمان هستیم، بیان کرد: قوی بودن تنها به داشتن قدرت نیست و کسی قوی است، که قدرت اعمال قدرت را داشته باشد و نه فقط قدرت داشته باشد.
وی افزود: دشمنان ما قدرت دارند، اما توانایی بکارگیری آن را ندارند، ما هم قدرت داریم، هم اراده بکارگیری و خداوند موهبتایی که به هیچکس نداده را به ما داده است، این موهبت نعمتی بی نظیر و تجلی مهر خدارند بر مومنان است.
انتهای پیام/ ت
R41452/P/S6,69/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۷۲۷۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلیمانی عملیاتهایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!
استنلی مککریستال، یکی از ژنرالهای چهارستاره قدیمی آمریکا درباره حاج قاسم میگوید: « ما زمانی که برای مقابله با ایرانیها تلاش میکردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیطهای مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوقالعاده انجام میدهد.»
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: استنلی مککریستال، یکی از ژنرالهای قدیمی آمریکایی است که این روزها یا در کشتی تفریحیاش به سر میبرد یا پای بازی گلف است. چنان اعتباری بین آمریکاییها دارد که برای دیدارش باید به چندین نفر مراجعه کنند تا با این ژنرال چهارستاره صحبت کنند. او درباره حاج قاسم میگوید: «من از چیزهایی که مشاهده کردم، میتوانم بگویم او بهترین کسی است که آنها دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانیها تلاش میکردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیطهای مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوقالعاده انجام میدهد.»
اما برای اینکه معنای عمیق این نوع تعریف و تمجید دشمن از یک سردار بزرگ ایرانی را درک کنید، باید به انواع خاطرات درباره حاج قاسم مراجعه کنید. ماجرا بهویژه وقتی قابل تأمل میشود که پای صحبتهای خودِ سردار بنشینید. کتاب «ذوالفقار» (برشهایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم به همت علی اکبری مزدآبادی) دقیقا چنین فرصتی را برای شما فراهم میکند. کتابی که حاج قاسم در آن از صحنههای عجیبوغریب نبرد میگوید و هشت سالی که با شجاعت و ایثار گذشت. آنچه در ادامه میخوانید، بخشهایی از این کتاب است.
فرماندهان جلوتر از نیروها
نیروهای ما از ارتفاعات ٢٠٢تا ارتفاعات عینخوش و ارتفاعات ابوغریب را اشغال کردند و میرفتند به طرف دهانه ابوغریب. آتش توپخانههای ما روی ارتفاعات ابوغریب بود و زودتر میرفتیم تا تنگه ابوغریب را ببندیم. نخستین بار یکی استیشن به ما داده بودند و نخستین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرونی و سیدغضنفر تهامی که بیسیمچیِ من بود و حسن داناییفر که آن روز بهاتفاق شهید زینالدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عینخوش را داشتند و حسن مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشتعباس و عینخوش را بهعهده داشت، چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم. برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین که روی نقشه به تنگه ابوغریب میرسید، راه افتادیم و از دور، تأسیسات چاهنفت را دیدیم و یقین کردیم که به ظرف ابوغریب میرویم.
ماشینی که داخلش بودیم تکهتکه شد!
رسیدیم به چاهنفت. چهار تا پنج نفر عراقی جا مانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف ابوغریب. وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف میآمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور میکرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقیها مشغول عبور کردن بود و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمیکردیم و بهسرعت پشت سر ستون تانک میرفتیم که خودمان را برسانیم به ستون تانک. در یک ماشین تنها بودیم. همین که گفتیم تانک، انفجار عظیمی رخ داد. ماشین رفته بود روی مین ضدخودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکهتکه شد.
احساس کردم صورتم سوخت...
عکس ماشین هست. توی تکههای ماشین ما چهار نفر در هوا معلقزنان افتادیم روی زمین و واقعاً عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببینید، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند. حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت و مقداری ترکش ریز بهصورتم خورد و مهدی پایش زخمی شد. عمده ما زخمهای کوچکی برداشتیم؛ درحالیکه حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچکس تصور نمیکرد زنده باشیم. با انفجار ماشین، همزمان پشت سر ما از جاده آسفالت، احمد متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن، یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن کشته شدند. بعد بچهها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول. این آخرین روز عملیات فتحالمبین بود.
دشمنی که صددرصد آماده بود
قبل از عملیات «بیتالمقدس» (که منجر به آزادسازی خرمشهر شد)، سه عملیات در صحنه جنگ در جنوب انجام شده بود؛ عملیات «ثامنالأئمه»، عملیات «طریقالقدس» و عملیات «فتحالمبین». دیگر زمینی در جنوب، غیر از زمینِ خرمشهر باقی نمانده بود که بخواهد عملیات در آن انجام بگیرد. عملاً وقتی فتحالمبین تمام شد، دشمن مطمئن بود عملیات بعدی برای خرمشهر است. اطمینان صددرصد داشت، لذا خودش را برای این کار آماده کرد. این یکی از مشکلات ما بود. منتها سه اتفاق افتاد که باعث پیروزی ما شد. یکی از آن ویژگیها، طراحی عملیات بود.
هیچ طراح جنگی در دنیا نمیتواند!
الان بیش از ٣٠سال از جنگ گذشته است (زمان روایت این خاطره، ٣٠سال از جنگ گذشته بود) اما اگر دویست سال دیگر هم از جنگ بگذرد و همه طراحان دنیا جمع بشوند، نمیتوانند طرحی جامعتر از عملیات بیتالمقدس طراحی کنند. جامعترین طرح بود، البته این طرح، طرح بسیار متوکلانهای بود، متهورانه و شجاعانه. طرحی طراحی شد که نیرو را نیمهشب از کارون عبور بدهد، بعد در طرح خودش پیشبینی کند این نیرو بدون اینکه با دشمن درگیر شود، ٢١کیلومتر در شب پیادهروی کند، خودش را از بین دشمن برساند به جاده استراتژیک اهواز-خرمشهر... چنین طرحی در طراحی، قدرت میخواهد، جسارت میخواهد چنین اقدامی. خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان، حسن باقری را. خیلی انسان بینظیری بود. فکور بود. هیچ دانشگاه و دانشکده نظامی نرفته بود اما خدا در وجود این جوان، دنیایی از فکر و توکل و قدرت قرار داده بود. حسن باقری، انسان عجیبی بود.
بیست و چند روز بیخوابی!
نکته دوم سرعت عمل بود. دشمن باور نمیکرد در چهلم عملیات فتحالمبین، این عملیات آغاز شود. بیست و چند روز این عملیات استمرار داشت. آن چهرهها دیدنی بود. چهرههای پر از دوده باروت، پر از خاک، یک گرد چند سانتی خاک روی همه این چهرهها نشسته بود. چهرههایی که عموماً مجروح بودند و زخم داشتند. همین شهیدحاج احمد متوسلیان، روی برانکارد، بعدا توی آمبولانس، در صحنه میدان، عملیات را اداره میکرد. در ذهنم هست بدون استثنا، فرماندهان مجروح بودند؛ خسته هم بودند. بیست روز بگذرد و شما حتی دو شبانهروز نخوابید! بیستوچندروز پیوسته جنگ، بدون هیچ خوابی، بدون اینکه یک کسی بتواند یک دراز عادی در صحنه بکشد! من دقیقا چهرهها در ذهنم هست. آمدیم کنار همین سهراه حسینیه. آنجا جلسهای بود... وقتی این جلسه در آنجا شکل گرفته بود، آن جلسه و آن تصاویر دیدنی بود، آن چشمها دیدنی بود. آن گردنهایی که حرفنزده به یک طرف میافتاد، دیدنی بود و کسی واقعاً نمیتواند آن حقیقت را نشان بدهد.
با چه رویی برگردیم؟
در همین جلسه بود که حسن باقری اعجازی انجام داد... بهدلیل خستگی فوقالعاده بچههای رزمنده، همه فرماندهان بحثشان این بود که ما نیاز به یک تنفس داریم، یکی دو هفته، سه هفته، تجدید قوا بشود، نیروی جدیدی وارد جنگ بشود، بتوانیم کار را تمام کنیم. تقریباً اتفاقنظر وجود داشت. حسن باقری بلند شد ایستاد، گفت: «کجا برویم؟ ما بیست روز است که به مردممان میگوییم خرمشهر در محاصره است. با چه رویی میخواهیم برگردیم؟» مفصل صحبت کرد. صحبتهای حسن، جوّ جلسه را عوض کرد.
١٥ هزار اسیر، شوخی نیست!
عملیات، سه شب صورت گرفت. آن عملیاتی که خداوند پیروزی بزرگ را به ما نشان داد و نصیب کرد. من همیشه در ذهنم هست که چه شد در روز آخر عملیات که آن اتفاق معجزهآسا افتاد؟ بیش از ١٥هزار نفر اسیر شدند. شوخی نیست. شما یک جمعیت ١٥هزار نفری را جلوی چشمت بیاور، ١٥هزار نفر جوان، رزمنده، جنگنده، مجهز و مسلح، درحالیکه با عقبهخودش ارتباط دارد، اینها همه بیایند تسلیم شوند! حالا غیر از هزاران نفری که به رودخانه اروند زدند، برخیها را آب برد، برخی موفق شدند خودشان را به آن طرف رودخانه برسانند و...
کامیون کامیون اسیر میآوردند...
آنقدر عدد اسرا زیادی بود که توصیه همه فرماندههان این بود که کسی به اسرا نزدیک نشود. چراکه بچههای ما توی آنها گم میشدند. تخلیه آنها بیش از یک روز و نصفی طول کشید. کامیون کامیون میآمدند اسرا را میبردند، تخلیه میکردند. در جنگ ما، یکی از جامعترین صحنههایی که میتوان آن را به اندازه یک جنگ به نسلها ارائه کرد، عملیات بیتالمقدس است. در یک جنگ نامتقارن، بهترین ایده و الگوی موفق بود. لذا این پیروزی حاصل شد و خداوند قلب امام را خوشحال کرد و آن عبارتهای حمدگونه بر زبان امام جاری شد.
انتهای پیام