واکنشی به حذفیات کتابهای درسی ادبیات
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۱۰۵۳۶
در پی انتشار فهرستی با عنوان «حذفیات کتابهای درسی ادبیات فارسی» که در فضای مجازی دست به دست میشود و از حذف شعر و داستانهایی از ادبیات کلاسیک و معاصر و جایگزینی متنها و نامهایی دیگر حکایت دارد، و البته سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در واکنشی اعلام کرد در سه سال گذشته متنی از این کتابها حذف نشده است، رؤیا جدیدی، دانشآموخته دکتری فلسفه تعلیم و تربیت در یادداشت ارسالیاش به ایسنا با عنوان «ایدئولوژی گفتمان یا گفتمان ایدئولوژیک» نوشته است:
کمی پیش به نقل از مدیر گروه تالیف کتابهای فارسی خواندم: "مضمون اشعار ابتهاج مناسب کتاب درسی نبود و شعر سلمان هراتی را جایگزینش کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
و باز این پرسش پرتکرار من که واقعا به کجا چنین شتابان؟ نظام آموزش و پرورش ما در نگاهِ منتقدِ منصفِ خارج از گودِ بده بستانهایِ اصحاب خود، مبدع کدام رویکرد است؟
استیلای ایدئولوژی خودخوانده و خودخواسته صاحبانش بر گفتمان نظام آموزشی که نتیجه بلامنازع آن به زعم فرکلاو متربیانی برخاسته از اراده فاعلانی مطابق با هنجارهای یک صورتبندی ایدئولوژیک - گفتمانی است به گونهای که غافل از شالودههای ایدئولوژیکی میتوانند برای ایدئولوژیها به عنوان مواردی از عقل سلیم غیرایدئولوژیک مقبولیت کسب کنند، (فرکلاو:۱۹۹۲ [۲]) و یا برونداد آن متربیانی مستعد ایجاد توازن در خوانش گفتمانهای متعدد ایدئولوژیک - که قطعا همراستای ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سرافراز باشد - است؟
از دید نویسنده سطور البته به عادت مانوس، همه آنچه تحت عنوان برنامه درسی در دکترین نظام آموزش و پرورش کشور ما و قطعا سایر کشورها تالیف - شما بخوانید اقتباس - میشود، ملودی موزون و پیراستهای از بازتولید است، چرا که نیک میدانیم شاقول همسنگرانم در تحلیل «تحلیل گفتمان انتقادی [۳]» است. حوزهای از تحلیل گفتمان که به زعم ون دایک رسالتش مطالعه نحوه تولید و بازتولید قدرت، تسلط و نابرابری در بافت اجتماعی- سیاسی و بررسی نحوه تثبیت ایدئولوژی و قدرت از طریق متن یا گفتار است (ون دایک [۴]،۲۰۰۱: ۳۵۴). کریستال نیز وجه ممیزه این رویکرد را در آشکارسازی روابط قدرت پنهان و فرایندهای ایدئولوژیکی در متون گفتاری یا نوشتاری میداند و مخصوصا به چگونگی تأثیرپذیری ایدئولوژیکی گفتمان و نحوه تأثیرگذاری گفتمان بر روابط قدرت در جامعه نیز توجه میکند» (کریستال [۵]،۲۰۰۸:۱۲۳). آنچه تا اینجا به حضور شریف ارائه شد تلخیصی بسیار موجز از آن چیزی بود که در ادبیات دانشگاهی تحت عنوان بنیانهای نظری متن از آن یاد میشود، به دیگر سخن رویکرد نویسنده در متن که قطعا تاکنون از کاربرد انضمامی لغات نمایانشده رویکردی تحلیلی و انتقادی به متن خبری است که در ابتدا به آن اشاره شد؛ و تاکید موکد نویسنده نصبالعین این مطلب است که در این مقال تلاش بر نداشتن سوگیری سیاسی اجتماعی و ... بوده و اینکه همه صاحبان اندیشه در پیشگاه اندیشه مقدسند و به هیچ عنوان مقصود رجحان یک عقیده بر دیگری نیست؛ و حال در تصریح عرایض ایشان که "مضمون اشعار ابتهاج مناسب کتاب درسی نبود و شعر سلمان هراتی را جایگزینش کردیم"
۱- چرا در عرصه ارائه به گزینش رسیدیم؟ بیسلیقگی نیست؟ای کاش آثار هر دو عزیز را در کنار هم به پیشگاه اندیشه متربی عرضه میکردیم، آنگاه تناسب را درمییافتیم و بعد نسبت به پدیده منحوس جایگزینی - شما بخوانید سانسور - اقدام میکردیم.
۲- جناب مدیر گروه تالیف کتابهای درسی، ناامیدی نسل ما نه زاییده "باغ بیبرگی" اخوان بزرگ است ونه ملهم از "به کجا چنین شتابان" استاد شفیعی کدکنی است، حال بماند ریشهیابی این معضل که قطعا در این مقال نمیگنجد.
۳- دایره ارزشی شما کجاست؟ چرا این دایره را توصیف نمیکنید؟ مگر نه اینکه ابتهاج شاعر سرود "ایرانای سرای امید است [۶]"؟ سرودی نوستالژیک که کمتر ایرانی غیرتمندی را دیدهام که از شنیدن آن لذت نبره باشد. لطفا دایرهتان را بزرگتر کنید و هوشیار باشیم که نگاه متعصبِ دگمِ خودی و ناخودی پیامدش متربی ناامید، بیهویت و خودفروختهای است که در دایره لغاتش اختلاس، ژن خوب و - حواله میکنم به ادبیات ژورنالیستی امروز - معنا میشود.
۴- مجدد لازم میدانم عرض کنم نوشتن این سطور نه با اراده جانبگیری از طیف اندیشهای خاص است بلکه تنها با هدف شفافسازی خبر فوق صورت گرفت؛ و در نهایت اینکه درد ما از آنجا شروع شد که گزاره "برخی از شاعران در دایره ارزشی ما نمیگنجند" فصل الخطاب شد و کوتاه سخن این که "گنجایش دایره ارزشی - شما بخوانید سلیقهای - مساله این است.
[۱]روزنامه همشهری۹۸/۰۸/۱۳
[۲]Fairclough, N. (۱۹۹۲). Discourse and Social Change. Cambridge: Polity Press
[۳]Critical Discourse Analysis
[۴]Van Dijk, T. A. (۲۰۰۱). Critical Discourse Analysis. In: D. Schiffrin, D. Tannen and H. E. Hamilton (Eds.) , The handbook of Discourse Analysis, (pp. ۳۵۲-۳۷۱). Malden, MA: Blackwell
[۵]Crystal, D. (۲۰۰۸). A. Dictionary of Linguistics and phonetics. Oxford: Blackwell.
[۶]http://www.isna.ir/news/۹۴۱۲۰۶۰۳۹۲۳/
منبع: پارسینه
کلیدواژه: کتاب درسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۱۰۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اوضاع حجاب با اجرای طرح نور بهتر شده است؟
مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب معتقد است: بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرحهایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را میتوانیم تا اندازهای مشاهده کنیم. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم طهورا نوروزی، مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب در سومین نشست معاونین و مشاورین امور زنان و خانواده وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی به ارائه نظرات خود درباره اختلاف نظرهای به وجود آمده در موضوع عفاف و حجاب در جبهه داخلی پرداخت و نکاتی را در این زمینه یادآور شد. در ادامه بخشی از این سخنان را میخوانید.
لایحه عفاف و حجاب؛ نوع اجرا و اظهارنظرها
موضوع حجاب در یک سال اخیر دستاویز یک لایحه قانونی شد اما متأسفانه هنوز از سوی مجلس به تصویب نرسیده و مقاومتهایی در برابر تصویب این لایحه وجود دارد. در حال حاضر طرح نور توسط نیروی انتظامی در حال اجراست و طبیعتاً مثل همه طرحها یک سری محاسن دارد ولی ممکن است نارساییها و ایراداتی هم به این طرح وارد باشد.
اخیراً در حوزه رسانه دیدیم مبحثی مطرح شد که یکی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری ضمن یادآوری منویات رهبر انقلاب درباره حجاب از تذکر به برخی مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده خبر داده بود. این کلام که در سطح رسانهها مطرح شد، راستی بود که درست گفته نشد. نمیتوانیم بگوییم حرف غیر صحیح است چون از سوی فرد معتبری بیان شد ولی آنچه مسلم هست این اظهار نظر روی اصل طرح نور نبوده بلکه درباره شیوه اجرای آن بوده است. اگر بگوییم این تذکر درباره اصل طرح است این حرف با آخرین صحبتهای حضرت آقا درباره قانونی بودن عفاف و حجاب و اینکه دشمن در موضوع حجاب برای ما چالش درست میکند، تناقض دارد.
ما دو گفتمان در رابطه با حجاب در سطح کشور داریم که هر دو منتسب به جریان انقلاب هستند و هر دو مخالف ناهنجاری و بدپوششی و کشف حجاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و معتقد به مقابله با بیحجابی هستند. اما تمام تفاوت این دو گفتمان روی بحث شیوه مبارزه با بیحجابی است؛ یک شیوه برخورد مردم با مردم است همین آمرینی که ما در سطح خیابانها میبینیم و از طرفی برخورد نیروی انتظامی با مردم است. خب یک عده به این شیوه نقد دارند و یک عده تأیید میکنند.
نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
یک مدل دیگر هم با اصل برخورد موافق هستند ولی میگویند باید شیوه برخورد با بیحجابی مکانیزه شود چون واقعه 1401 و آن اتفاقات بدی که افتاد و ماهها شاهد آشوب و ناآرامی در کشور بودیم، بهانهای بود که دشمن از این برنامه ما گرفت. این در واقع یک حقیقتی است که وقتی یکبار این فضا برای ما در کشور ایجاد شده است دوباره چنین فضایی ایجاد نکنیم و بحث بیحجابی را از جرم به سمت تخلف اجتماعی ببریم و در این زمینه جریمههایی اعمال شود. این هم برخورد با بیحجابی است اما برخوردی است که مواجههای ندارد و چون مواجهه ندارد، طبیعتاً چالشهایش کمتر است.
تجربه ثابت کرده در هر طرحی که با انسان و تعدد و تنوع آدمها سر و کار داشته باشیم، هر قدر ما آموزش داشته باشیم و این آموزشها را فراگیر کنیم بالاخره یک خطایی دارد چون ظرفیت حوصله و طاقت انسان محدود است و ممکن است در یک نقطهای از تعادل خارج شود و اتفاقی بیفتد لذا گروه دوم معتقد به بحث مکانیزه شدن مقابله با بیحجابی و جریمه هستند.
تعارض گفتمانها در سطح رسانه و اثرگذاری بر سیاستها
متأسفانه اختلافات این دو گفتمان که هر دو دلسوز انقلاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و از کشف حجاب ناراحت هستند، در حال حاضر دستاویزی برای دشمنان شده است. در این حوزه دو آسیب داریم یکی تعارض این گفتمانها در سطح رسانه و دیگری اثرگذاری این گفتمانها در سیاستها. مثلاً ممکن است انقدر یک گفتمانی را بسط بدهیم که جلوی طرح نور گرفته شود یا ممکن است از طرف دیگر سقوط کنیم.
لذا خوب است که عرصه مطالبهگری در حوزه عفاف و حجاب را به سمت یکی کردن این دو گفتمان بیاوریم و در این موضوع همه با هم همفکر شویم. باید چالشهای هر روش را مورد بررسی دقیق قرار بدهیم. اگر بحث مکانیزه شدن مبارزه با بیحجابی مطرح است، بررسی کنیم که آسیبها و چالشهای این رویکرد چیست؟ آیا ما امکانات و تکنولوژی و زیرساختهای آن را داریم؟ یا آنطور که یک عده میگویند راه انداختن چنین بحثی برای این است که کلاً بحث مبارزه با حجاب منتفی شود؟ یا اگر برخورد مردم با مردم و مامور با مردم مطرح است این روش را چگونه میتوان با کمترین هزینه اجرا کرد؟
سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!
جنگ حجاب، جنگ رسانه است
ضمن اینکه بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرحهایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم به عنوان شخصیت حقوقی و هم شخصیت حقیقی با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را میتوانیم تا اندازهای ببینیم.
جاهایی بوده که طرح نور اجرا شده و مأمور، خیلی خوب بوده و اصلاً موردی هم نبوده است. جاهایی هم بوده که اشکالاتی در نحوه برخورد مأمور دیدیم و تذکر هم دادیم. هر کسی با توجه به ویژگی خودش ممکن است اشتباه و خطایی هم بکند. اما به فرموده مقام معظم رهبری چون دشمن در این موضوع با برنامه و نقشه وارد شده است ممکن است اگر اتفاقی هم نباشد، داستان و هجمه و موجی را علیه عفاف و حجاب ایجاد کند. لذا ما هم باید با برنامه و نقشه عمل کنیم.
نکته بعدی این است که در موضوع حجاب، فضا و زمین حرکت دشمن، فضای رسانه است. جنگ حجاب، جنگ رسانه است. دشمن در فضای مجازی مانور میدهد ولی بیشتر حرکتهای ما در فضای حقیقی است. مبارزه با ناهنجاری و کار فرهنگی ما در فضای حقیقی است لذا ما هر کاری در این جنگ روانی انجام بدهیم آنها ممکن است یک نقطه دیگری را هدف بگیرند. طرح نور کنار برود داستان دیگری جلو میآید.
محور مطالبهگری حجاب را روی بدنه مردمی و دستگاههای مؤثر ببریم
اما محور دوم مطالبهگری ما در موضوع حجاب باید این باشد که دستگاههای فرهنگی و اجتماعی را در این موضوع حساس کنیم. دستگاههای ما سهم بالایی در اجرای قانون دارند. ما باید محور مطالبهگری را روی دستگاه مؤثر ببریم.
امروز فقط نیروی انتظامی دارد به وظایف قانونی خود در حوزه حجاب عمل میکند و همه هم به او هجمه میبریم. بقیه دستگاهها مثلاً وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت ارشاد، دستگاههایی هستند که در فرهنگ عمومی تأثیر بسیاری دارند اما متأسفانه مدیریت فرهنگی در کشور ما بیشتر سلیقهای و بدون خلاقیت و تخصص محوری انجام میشود. نگاهی که فکر میکند کار فرهنگی و اجتماعی را میشود فقط با جلسه و کمیته پیش برد و از ظرفیتهای مردمی در فعالیتهای فرهنگی اجتماعی غفلت بزرگی میشود.
ما باید در عرصه فرهنگی و اجتماعی، گروههای مردمی و سمنها را شناسایی کنیم. این گروههای مردمی هم فعال و دغدغهمند هستند و هم دنبال نفع اقتصادی نیستند و میتوانند بخشی از این بار را به دوش بکشند. از ساختار رسمی نتیجه نمیگیریم پس بدنه غیر دولتی و دغدغهمند را شناسایی کنیم و بخشی از کارها را به آنها واگذار کنیم.
من در یکی از سفرهایم به استان مازندران دو سه مجموعه بسیار قوی مردمی دیدم که مطمئن هستم هیچ وزارتخانهای نمیتواند در تراز آنها کار کند و آنها هستند که باید به دنبال این گروهها حرکت کنند. میخواهم بگویم ظرفیتهای مردمی در کشور زیاد است.
در این سالها چون قرارگاههای فرهنگی اجتماعی تشکیل شده که هم سبقه اجتماعی و هم فرهنگی دارند، افراد بسیاری شناسایی شدند، موسسات تخصصی شدند، چرا ما از این ظرفیتها استفاده نمیکنیم؟ چرا از این ظرفیتها در آموزش و پرورش استفاده نمیکنیم؟ بنابراین حوزه مردمی حوزه مؤثر و مهمی است که باید روی آن متمرکز شویم.
انتهای پیام/