فلج مغزی نوزاد به خاطر قصور پزشکی
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۲۳۷۴۳
زن ۳۷ ساله که پس از سالها درمان تخصصی بالاخره باردار شده بود بهدلیل شرایط خاص جسمانی باید مدام تحت نظر پزشک زنان و زایمان و آزمایشها و سونوگرافیهای دورهای قرار میگرفت. در تمام دوران ۹ ماهه بارداری شرایط جنین و مادر مناسب بود، اما چند روزی مانده به زمان تولد نوزاد، مادر مبتلا به فشار خون بالا شد و به تشخیص پزشک معالج در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زایمان پردردسر
سه روزی از حضور زن باردار در بیمارستان میگذشت که درد شدیدی او را فرا گرفت. چند باری موضوع را به دختر جوانی که مسئول مراقبت از او بود گفت، اما هیچ کسی بالای سرش نیامد. درد شدیدتر شد و ناگهان کیسه آب پاره شد. وضعیت اضطراری بود، دختر جوان بلافاصله با رزیدنت سال بالایی تماس گرفت. اما چون قرار بود مادر باردار را طبیعی زایمان کنند، او را به اتاق عمل منتقل نکردند. چهار ساعتی از آغاز درد زن جوان گذشته بود که دکتر زنان و زایمان از راه رسید و پس از معاینه بیمار و تشخیص افت ضربان قلب و فشار خون بالای بیمار، دستور انتقال فوری او را به اتاق عمل و جراحی سزارین داد. زن جوان به اتاق عمل منتقل شد، اما از آنجا که ساعت زیادی از خالی شدن کیسه آب جنین گذشته بود، نوزاد در حالی از بدن مادر خارج شد که پوستش کبود و تیره شده بود. نوزاد را احیا و بلافاصله به دستگاه منتقل کردند، اما بهدلیل کمبود اکسیژن دچار تشنج شد.
فلج نوزاد
زن جوان و شوهرش درباره اتفاقی که برای فرزندشان افتاده بود اطلاعی نداشتند و از اینکه پس از آن زایمان سخت، دختر کوچولویشان زنده مانده خوشحال بودند. یک روز بعد نیز مادر و نوزاد از بیمارستان مرخص شدند. اما برایشان عجیب بود که چرا دختر کوچولویشان حرکتی ندارد. تا اینکه نوزاد را پیش متخصص بردند و پس از چند عکس و آزمایش فلج کامل جسمی و مغزی او تأیید شد.
شکایت از کادر اتاق زایمان
پدر نوزاد که تیم زایمان بیمارستان را مسبب این حادثه میدانست با حضور در دادسرای جرایم پزشکی و دارویی (ناحیه ۱۹) تهران علیه کادر اتاق زایمان شکایت کرد.
با تشکیل این پرونده به دستور بازپرس، موضوع برای تعیین علت فلج نوزاد به کمیسیون پزشکی قانونی انتقال یافت. اعضای کمیسیونهای سه و ۵ نفره، پس از بررسی مدارک بیمارستانی، با تشخیص جدا شدگی جفت (دکولمان حاد)، اعلام کردند با توجه بهشدت افت ضربان قلب و پرخطر بودن بیمار، انتقال زن باردار به اتاق عمل و تصمیمگیری برای سزارین باید با سرعت بیشتری انجام میشد؛ بنابراین استاد مقیم (متخصص زنان و زایمان) به میزان ۵ درصد، رزیدنت سال سوم و دو رزیدنت سال پایینی هر کدام به میزان یک درصد در عارضه ایجاد شده برای نوزاد مقصر هستند. با اعتراض خانواده به این رأی، این بار موضوع در کمیسیون ۷ نفره مورد رسیدگی قرار گرفت و عوامل فنی شیفت به میزان ۱۰ درصد، پزشک زنان و زایمان (استاد مقیم) به میزان ۵ درصد، دو تن از رزیدنتها به میزان ۲ درصد و رزیدنت سال پایینی یک درصد مقصر شناخته شدند. این رأی با اعتراض رزیدنتها به کمیسیون ۹ نفره فرستاده شد و این بار مسئول فنی را تبرئه، پزشک زنان و زایمان را ۵ درصد، رزیدنت مسئول را ۲ درصد و دو رزیدنت دیگر را در مجموع ۳ درصد مقصر شناختند. در این مرحله با وجود اعتراض خانم دکتر متخصص زنان و زایمان کمیسیون ۱۱ نفره رأی را تأیید و کیفرخواست پرونده با موضوع ایراد صدمه بدنی غیرعمدی ناشی از تقصیر در امور پزشکی برای رسیدگی به شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست دکتر محبوب افراسیاب فرستاده شد. قاضی پرونده پس از بررسی مدارک پزشک متخصص زنان و زایمان، دو رزیدنت بخش زایمان و رزیدنت مسئول بیمار را به ترتیب به پرداخت ۵، ۱.۵، ۱.۵ و ۲ درصد یک فقره دیه کامل از جهت اختلال کامل مغز، دو فقره دو سوم دیه کامل از جهت فلج اندام فوقانی و تحتانی، دو فقره دیه کامل از جهت عدم کنترل ادرار و مدفوع محکوم کرد.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: قصور پزشکی فلج مغزی نوزاد زایمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۲۳۷۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاد، اما خسته!
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتوگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: « خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است. موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است.این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و...خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا به «جامجم» میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.» اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
نرگسخانعلی زاده - گروه جامعه