توجیهگر خشونت یا مروج صلح؟ (۱)
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۱۰۶۴۲
صلح یک آرمان جهانی تلقی میشود. صلح یک مفهوم مطلق نیست و میتواند نسبت به دیدگاههای سیاسی، دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد. به همین ترتیب از جنبههای مختلفی میتوان صلح را مطالعه کرد. بررسی نقش دانش بهویژه علوم انسانی و اجتماعی در استمرار صلح و نسبت آن با مقوله صلح در جامعه دارای اهمیت است. علوم اجتماعی و انسانی به عنوان شاخهای از درخت دانش میتواند با ترویج واقعیتگرایی و عدالتمحوری، عامل تحقق صلح در جامعه باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با توجه به اهمیت موضوع، گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا میزگردی تحت عنوان «مفهوم صلح از منظر علوم انسانی» را با حضور جمعی از کارشناسان این حوزه برگزار کرد. «نعمتالله فاضلیزاده» جامعهشناس و دبیر علمی همایش سالانه انجمن مطالعات صلح ایران، «مجتبی مقصودی» عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و «محمد منصورنژاد» دینپژوه و نویسنده کارشناسان حاضر در این نشست بودند.
مفهوم صلح در گذر زمان
فاضلیزاده در ابتدای این جلسه در تبیین مفهوم صلح اظهار داشت: مفهوم صلح تاریخی طولانی دارد. نخستین برداشتها از صلح ادبی و عرفانی است که به نوعی ناظر بر مفهوم صلح با خود، یا صلح در خود است. در قرن بیستم رویکردهای روانشناسانه به صلح توسعه پیدا کرده است. در دهههای اخیر بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم، مفهوم صلح چشماندازهای تازه حقوقی، سیاسی، جامعه شناختی و اجتماعی را به خودگرفته است. ما اکنون در لحظهای هستیم که صلح دارای مفهوم فرارشتهای و میان رشتهای است. همه دانشها از الهیات، ادبیات، عرفان، روانشناسی و علوم اجتماعی درگیر آن هستند، البته فلسفه پیشینه بیشتری دارد.
چشمانداز صلح امروزه وسیع و فراگیر شده است و تلاش ها در چارچوب صلح با خود است. صلح، روابط میان انسانها، فرهنگها، طبیعت، مناسبات اقتصادی و همه علوم را در بر میگیرد. بحث دانش و نسبت آن با زندگی و روابط قدرت و مجموعه واقعیتهایی که ما با آن درگیر هستیم در دهههای اخیر پیشرفتهای شگرفی را به وجود آورده و نکته مهم این است که آگاهی و دانش، در بستر جهان معاصر شکل گرفته است و تا اندازهای ساز و کارهای زندگی فردی را دربر گرفته است. به خاطر سیطره نگاه عرفانی و ادبی به صلح، ما آن را فردی میفهمیم و این مانع فهم صلح در جهان امروز شده است، چون نگاههای عرفانی و ادبی به صلح سابقه تاریخی و دیرینی در ذهن ما خلق کردند. در بحثِ علوم انسانی و صلح، اقدام ما کمک به چشمانداز صلح است که به صورتی یک امر اجتماعی، از درونِ سازوکار جمعی به وجود آمده است و هدفش صرفاً موعظه، عرفان و اخلاق فردی نیست. در پرتو دانشهای جدید باید صلح را جمعی ببینیم. سازوکارهای سیاسی، اقتصادی، دانشگاهها و همه فرمهای دانش در شکلدادن به زندگی صلح آمیز نقش دارند.
هنوز مفهوم صلح در مطالعات دینی وارد نشده و نگاههای هنجاری وجود دارد. روایتهای تجویزی یکطرفه درباره صلح، پیرامون دین مطرح میشود. این پرسش مطرح است که در واقعیتهای اجتماعیِ ادیان از جمله اسلام و در طول تاریخ، چه پیوندی با صلح وجود داشته و چه نوعی آگاهی را در عمل شکل داده است؟ آیا جامعه را به صلح منفی سوق داده یا به روابط اجتماعی عادلانه کمک کرده تا تبعیض قومیتی و جنسیتی نباشد؟ بحثهای مهم و جدی در این زمینه وجود دارد و ما باید با نگاه انتقادی به این قضیه نگاه کنیم.
چشمانداز صلح؛ ابزاری یا انتقادی
دبیر علمی همایش سالانه انجمن مطالعات صلح ایران با اشاره به انواع چشمانداز اظهار داشت: دو نوع چشمانداز ابزاری و انتقادی در صلح وجود دارد. در چشمانداز ابزاری، سوء استفاده ادیان و حکومتها، برای اینکه خود را صلحآمیز نشان دهند وجود دارد. همه حکومتها اگر در جنگ هم باشند خود را صلحطلب نشان میدهند، این نگاه ابزاری، شیوه مبتذلِ نگاه به صلح است. چشم انداز انتقادی صلح، هدفش افشا کردن و آشکارکردن اشکال گوناگون خشونتها، سلطهها، نابرابری، خشونتهای نمادین و فیزیکی، ستمها و سرکوبهای دینها وحکومتهای است که به مردم روا میدارند، اما خودشان را صلح طلب میدانند.
رسالت علوم انسانی، یک نگاه انتقادی است و نشان میدهد که کدام دین، فرهنگ و حاکمیت سیاسی در عمل منادی ستم و سرکوب بوده، اما داعیه صلح طلبی داشتهاست. کدام دینها، حکومتها و فلسفهها در عمل توانستند خشونت و روابط سلطه را کمتر کنند و گسترش روابط صلحآمیز را ترویج دهند. این نگاه علوم اجتماعی یک نگاه انتقادی است و در جامعه ما کمتر رواج دارد. امیدوارم در همایش صلح، از چشم انداز انتقادی و نه ابزاری به صلح نگاه کنیم.
وظیفه علم، تبلیغات برای حکومتها، ایدئولوژیها، فرهنگها و دینها نیست. وظیفه علم نقادی کردن است. مهم این است که امروزه از دانشها چگونه استفاده کنیم. رشتههای علمی دنیا چه معنا و مفهومی را تولید میکنند. آیا فقر و اَشکال توجیه برای سرکوبها را فراهم میکنند؟ یا جامعه را در آگاهی بخشی یاری میکنند؟ تلویزیون بیشتر از تفنگها میتوانند ایجاد خشونت کند. روزنامه یا مجلهای که صداهای جامعه را نمایندگی نکند شکل بارز خشونت ناصلح است. کاری که علوم انسانی باید انجام دهد کمک به آگاهیبخشی و خودآگاهی است، نه اینکه ما در جنگ باشیم و از واژه صلح برای توجیه جنگ استفاده کنیم.
رسالت علوم اجتماعی در توسعه مفهوم صلح
فاضلیزاده در ادامه با توجه به رسالت علوم اجتماعی در مفهوم صلح بیان داشت: علوم اجتماعی کمک میکند تا بینش واقعگرایی و فهمیدن امر اجتماعی را داشته باشیم. علوم اجتماعی از طریق زبان بینش و روش به تحقق صلح کمک میکند، البته این علوم میتواند در خدمت تبعیضها باشد و جنگ را رقم بزند. خشونتطلبان تلاش میکنند زبان خشونت را با واژگان و مفاهیم علم بیارایند و از فناوریِ مفهومی برای خشونت و توجیه ظلم استفاده کنند. کسانی که بیشترین تبعیض قومیتی و نژادی را اعمال میکنند، از طریق شبهِ علم اجتماعی این موارد را مفهومسازی کرده و به آن رسمیت میبخشند و علم اجتماعی را به عنوان ابزار سلطه به کار میگیرند.
علوم انسانی و اجتماعی بزرگترین سازوکار صلح یا خشونت میتواند باشد. در جامعه کنونی که از جنبههای گوناگون درگیر خشونتهای انبوه است، علوم اجتماعی و انسانی میتواند با معرفت شناسی و واقعیت شناسی صلح مثبت را محقق سازد.
دانشها نقش مهمی در توسعه صلح دارند. بسیاری از کشورهای جهان برنامه صلح برای آموزش عالی دارند و تلاش میکنند تا رشتهها و دانشها را نسبت به مقوله صلح حساس کنند. دانش میتواند تولیدکننده جنگ و خشونت باشد. شیوه دانش نیز میتواند در عمل، خشونت و جنگ را در جامعه به وجود آورد یا مانع خشونت شود. نگاه سیاستمداران، شاعران و ادبای ما به صلح هنوز ابزاری است. گفتمان صلح باید نهادهای صلح را به وجودآورد و صلحِ نهادی شکل گیرد. صلحِ نهادی، غیر از صلح است. صلح نهادی، سازوکار سازماندهی جامعه را به گونهای سامان میدهد که انسانها به روابط اخلاقی بدون خشونت و سرکوب هدایت میشوند و جامعه را عصبانی نمیکند. گفتمان ناصلح، گفتمان سیاسی و معرفتی جامعهی عصبانی است. این گفتمان در جامعه ما وجود دارد.
رسالت علوم انسانی این است که دانش و سیاست را از منظر صلح نقد کند و برنامههایی برای گسترش صلح جامعه ایران پیشنهاد دهد. ایران یک جامعه دانشگاهی است و نزدیک به ۱۴ میلیون دانش آموخته دارد. دانشگاه میتواند نهاد صلح باشد و میتواند صلح را نهادینه کند. گفتمان صلح باید به معنای انتقادی گسترش پیدا کند و بتواند برنامه صلح را در برنامه آموزش عالی قرار دهد، این رسالت علوم اجتماعی است. دانشها را از لحاظ پژوهشی نقد کند و بتواند صلح نهادی را شکل دهد. کارِ علم، خودآگاهی انتقادی نسبت به دانشها و سازمانها از نظر سهم و نقشی است که در تولید ناصلح دارند. مفاهیم متعددی، زنجیره گفتمانی صلح را تشکیل میدهند. ما باید بتوانیم مفهوم صلح را به مثابه ارزشهای غایی زندگی وجودی اجتماعی در درون جامعه گسترش دهیم در این صورت، علوم انسانی رسالت خود را در زمینه ایجاد صلح در جامعه انجام داده است.
برچسبها پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی انجمن صلح علوم اجتماعیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی انجمن صلح علوم اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی انجمن صلح علوم اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۱۰۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فراجا مرزبان حجاب است/ متولیان فرهنگی حجاب و عفاف بیدار باشند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین استان سمنان سردار موقوفه ئی و سرهنگ سید علی میراحمدی فرماندهی و جانشین فرماندهی نیروی انتظامی استان سمنان یادداشت هایی را درباره حجاب و عفاف را ارسال کردند که به شرح زیر می باشد
***فراجا مرزبان حجاب است/ متولیان فرهنگی حجاب و عفاف بیدار باشند
طرح نور یا طرح مقابله با ساختارشکنی و هنجار شکنی حوزه حجاب و عفاف چند وقتی است در سطح کشور آغاز شده و فراجا با حضور تیم های مجرب و متخصص در این حوزه عمل می کند.
واکنش ها به اجرای طرح نور در دو دسته قرار دارد؛ بخشی از جامعه موافق و حامی فراجا هستند و برخی نیز به تشریح آسیب های این طرح می پردازند.
پلیس در این طرح از تمام ظرفیت های انسانی و تجهیزاتی خود برای اجرای دقیق و کامل آن بهره می برد و ضمن رعایت کرامت و احترام انسانی با هنجار شکنی در حوزه حجاب مقابله می کند.
فراجا با اجرای طرح نور مرزبانی حوزه حجاب را عهده دار است و مقتدرانه اجازه نمی دهد دشمنان خطوط قرمز فرهنگی را در نوردند و به حریم خانواده اصیل ایرانی هجمه وارد سازند.
ولی متولیان فرهنگی حجاب و عفاف نیز بیدار باشند که اکتفا به طرح نور و حضور مجاهدانه پلیس در این عرصه تضمینی برای ارتقاء فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و نسل های آتی نخواهد بود.
«عفاف و حجاب» اصالتی فرهنگی دارد و این عرصه عناصری آگاه، اصیل و شجاع را می طلبد. این جبهه میدان تاکتیکهای عمیق و تکنیکهای دقیق و نظم و استمرار در عمل است که امیداوریم سازمان ها و نهادها به ویژه خانواده های اصیل ایرانی، اهمیت آن را درک و خود محوریت این عرصه را عهده دار شوند.
نگارنده:فرمانده انتظامی استان سمنان-سرتیپ دوم ستاد جلیل موقوفه ئ
***برهنگی یکی از مصادیق خشونت اجتماعی است
خشونت روانی در عرصه بدحجابی و برهنگی آثاری عمیق گسترده و گاها نسلی در جامعه می گذارد که تبعات آن بر فرد ،روان، روابط، خانواده و اجتماع متعلق به وی به جای خواهد
ماند.
خشونت مفهوم و پدیده ای چند بعدی و گسترده است که در حوزه های مختلف از جمله فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.
خشونت امری ضد هنجار و عاملی مخرب در فرآیند توسعه زندگی فردی و جمعی است و می تواند به بسیاری از روابط در حوزه های خرد و کلان آسیب وارد سازد.
ولی آنچه از خشونت در افکار عمومی و ادبیات اجتماعی مطرح می شود غالبا خشونت فیزیکی و کلامی است که در عناوینی مثل ضرب و جرح فحاشی مزاحمت و .... تعریف و پیگیری می شود و بیشتر معطوف و محدود به دو گروه زنان و کودکان در بستر خانواده و جامعه شده است.
ضمنا به وجوه دیگر این پدیده مانند خشونت جنسی، خشونت مجازی، عاطفی و... که اخیرا به آن پرداخته شده است و کارشناسان و عموم جامعه این ابعاد را زیر ذره بین خود برده اند.
ولی ابعاد و وجوه دیگری از خشونت نیز وجود دارد که علیرغم گستره عظیم و قدرت اثر بخشی عمیق آنها بر فرد و جامعه کمتر بدان ها پرداخته می شود.
از جمله خشونت روانی و جنسی گسترده که با رواج بی حجابی و برهنگی در بستر جامعه و تشویش ذهن و روان جوانان ایجاد می شود و معمولا در پوشش آزادی فرهنگی قرار گرفته و به تبعات مخرب آن بر فرد خانواده و روابط عاطفی و خانوادگی هیچ گونه اهمیتی داده نمی شود.
این بعد از خشونت به مراتب مخرب تر از خشونت های آشکاری است که روزانه و مستمر توسط قوای قانونی و قضایی کشور کنترل می گردد، چرا که خشونت آشکار غالبا به درگیری مستقیم و غالبا فیزیکی دو یا چند تن معدود و محدود می شود ولی خشونت روانی جاری در عرصه بدحجابی و برهنگی آثاری عمیق گسترده و گاها نسلی در جامعه می گذارد که تبعات آن بر فرد،روان، روابط، خانواده و اجتماع متعلق به وی به جای خواهد ماند.
از همین منظر ساختار مدیریتی جامعه همانگونه که با خشونت آشکار با جدیت مقابله می کند، از منظر حراست از امنیت روانی عاطفی و جنسی در جامعه موظف است با خشونت ناشی از رواج برهنگی و بی حجابی در جامعه نیز مقابله نماید.
بدیهی است پایه های چنین رفتار خشونت باری در فرهنگ عمومی جامعه نهادینه است و نهادهای مسئول در این زمینه مسئولیت سنگینی بر عهده دارند.
نگارنده:فرمانده انتظامی استان سمنان-سرتیپ دوم ستاد جلیل موقوفه ئی
***"حجاب"نتیجه عزت نفس در آدمی است
انسان زندگی می کند برای خویش و برای شکوفایی خویشتن! نه برای دیگران و نگاه توجه و تایید دیگران!و اینگونه است که این جمله ی آشنا معنا می یابد:((حجاب یعنی بی نیاز به هر نگاهی ام، جز نگاه خداوند))
آنچه به انسان معنا و قیمت می دهد، رضایت عمیق و درونی نسبت به خویشتن است و این خشنودی تنها در مسیر حرکت انسان به سمت اهداف و ارزش ها و نیل به قله شکوفایی محقق می شود.
چنانچه هر فردی به هر دلیلی در طول زندگی در مسیر درخشان شکوفایی قرار نگیرد به دامن لذت پناه می برد. لذت های کوتاه و انگیزش های موقت که تسکینی است موقتی بر دردهای عمیق ناکامی!
انسان آگاهانه حال ناخوش زیستن در مسیر نادرست را احساس می کند، ولی درک شجاعت و تحمل لازم برای پذیرش آن را ندارد و لذا در مواجه با آن مکانیسم های غلط رفتاری را بر می گزیند.
مصرف مواد مخدر از جمله مکانیسم های غلطی است که هرچند تسکینی چند ساعته به دردهای وجودی و درونی انسان می دهد ولی آنچه می ماند نهایتا دردی انباشته تر و ترسی بسیار عمیق تر است.
از دیگر مکانیسم ها تمرکز بیش از حد بر ثروت اندوزی تکیه بر وجوه مختلف زندگی مادی از جمله ظاهر، اندام، زیبایی و.... برای جلب نگاه و توجه دیگران، افراط در روابط عاطفی و جنسی و هر آنچه انسان را دچار فراموشی و غفلت از خویشتن نماید.
همانگونه که اشاره شد برهنگی نیز از مکانیسمهای دفاعی در برابر احساسات دردناک ناشی از وجود بی ارزش انسانی در نگاه خود انسان است.
آنجا که ارزشمندی انسان به توجه و تایید دیگران گره می خورد و بهای انسان می شود تعداد چشم هایی که او را می شناسند می نگرند و دنبال می کنند.
ترس مواجه با درون تهی از ارزش و معنای انسان وی را ناچار می سازد برای ایجاد حس ارزشمندی و به تبع آن جذب افراد و نگاه آنان خود را بیاراید، برهنه سازد، جراحی کند و ..... و این مسیر را تا انتها پیش رود.
و انتها! پایانی است که دیگر هیچ نگاهی، هیچ لایک و تحسینی و هیچ دنبال کننده و تماشاگری و حتی هیچ اندازه ثروت و شهرت و قدرتی توان ارضای نیاز شدید ما به ارزشمندی و معنا را نمی دهد.
و این پایان قطعی است!
باید نگاه، تمرکز و توجه ما به درون هدایت گردد. آنگاه که خویشتن خویش مهم ارزشمند و گرانبها شد و این ارزشمندی در نگاه خویشتن نهادینه شد دیگران و نگاهشان کم اهمیت می شود.
آنگاه انسان زندگی می کند برای خویش و برای شکوفایی خویشتن! نه برای دیگران و نگاه دیگران و رضایت دیگران!
و اینگونه است که این جمله ی آشنا معنا می یابد: ((حجاب یعنی بی نیاز به هر نگاهی ام جز نگاه خداوند))
پس ساده زیستی و ابعاد آن، از جمله حجاب، نتیجه احساس ارزشمندی است که خاصیت انسان با معناست و نماد عزت نفس در آدمی است.
نگارنده: سرهنگ سید علی میراحمدی - جانشین فرمانده انتظامی استان سمنان
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901030