افزایش ۱۵ درصدی حقوق کارمندان کفاف زندگی آنان را نمیدهد
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۵۱۹۰۱
محمود بهمنی در واکنش به افزایش قیمت برخی از کالاها و خدمات طی روزهای اخیر، اظهار داشت: علت این گرانیها فضای روانی موجود در جامعه است که باید این فضا از سوی مسئولان ذیربط مورد کنترل قرار گیرد.
وی ادامه داد: شیوع ویروس کرونا تا حدی باعث محدود شدن مبادلات اقتصادی میان کشورها و گرانی برخی از کالاها و خدمات شده است که در چنین شرایطی مسئولان باید به مردم آرامش دهند و به دنبال فراهم کردن شرایطی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: یکی دیگر از علت گرانی کالاها آن است که برخی افراد، کالاهای مورد نیاز مردم را احتکار میکنند و توزیع محدود این کالاها در جامعه منجر به گرانی میشود که باید از این اقدام دست بردارند.
بهمنی افزود: دولت هم باید برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم بیش از پیش وارد صحنه شود و برنامههایی را برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم در دستور کار قرار دهد.
وی با بیان اینکه افزایش ۱۵ درصدی حقوق کارمندان کفاف زندگی آنان را نمیدهد، تصریح کرد: میزان افزایش حقوق کارکنان دولت باید با تورم ۴۲ درصدی کشور سنخیت داشته باشد که پیشنهاد دولت یعنی افزایش ۱۵ درصدی حقوق آنان کافی نیست.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با اشاره به رد کلیات لایحه بودجه ۹۹ گفت: افزایش حقوق کارمندان باید پیش از عید نوروز اعمال شود و اگر بررسی بودجه ۹۹ به بعد از سال نو موکول شود، قطعاً این قشر از جامعه از لحاظ اقتصادی دچار مشکلات زیادی میشوند.
بهمنی تأکید کرد: علیرغم آنکه افزایش ۱۵ درصدی حقوق کارمندان کافی نیست اما مجلس باید حتماً این افزایش حقوق را پیش از عید به تصویب برساند تا کارمندان بتوانند تا حدی گرانیها را پشت سر بگذارند.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: افزایش ۱۵ درصدی حقوق حقوق کارمندان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۵۱۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مالیات آری؛ اما نه ۳۰ و ۵۰ و ۷۰ درصد!
دریافت مالیات بر دستِ داریوش بزرگ شکل گرفته و بعدها در دوران انوشیروان دادگر بازنگری و بهروزرسانی شده، اما همواره در حدود ده درصد عایدی سالانه وتنها جوامع بردهدارِ غربی در حد سی تا پنجاه و گاه هفتاد درصد مالیات میستاندهاند.
به گزارش عصر ایران، کارگروه اجتماعی و سلامت حزب مهستان ایران دربارۀ آنچه «افزایش مهارگسیختۀ مالیاتها» خوانده در نامهای سرگشوده به وزیر امور اقتصادی و دارایی نکات متفاوتی را مطرح کرده است.
اگر چه افزایش اتکای بودجه دولت به درآمدهای مالیاتی را یک موفقیت برای دولت میداند، اما از آنجا که نه بین انواع مالیاتدهندگان نسبت عادلانه برقرار است و نه گاه نسبت مالیات پرداختی به درآمد چنین است و نیز در استقبال از کنش گری یک حزب در عصر رکود جامعه مدنی متن این نامۀ سرگشوده را منتشر میکند خاصه این که نکات تاریخی ایرانگرایانه هم در متن پررنگ است:
با سلام و احترام. با نزدیک شدن به خردادماه و موعد پرداخت مالیات نکتههای زیر را به عرض میرسانیم:
۱. خود نیک میدانید که وضعیت کنونی اقتصاد کشور، که در عین افزایش قیمتها شاهد کاهش رشد اقتصادی هستیم و اقتصاددانان به آن رکود تورمی میگویند، با افزایشِ بیمنطقِ مالیات ــ جدا از تالیهای فسادآور همچون افزایش خدمات، کالاها و ویزیتها یا فرار مالیاتی یا افزایش رشوه و زدوبند ــ در طول زمان به فرار بیشترِ کارآفرینان، افزایش نرخ بیکاری و باز بدتر شدنِ اقتصاد خواهد انجامید و این چرخهی معیوب را، در سالی که «جهش تولید با مشارکت مردم» نامیده شده است، شدیدتر خواهد نمود.
۲. دریافت مالیات و افزایش سالانهی آن باید بر مبنای خرد و عدالت باشد که به نظر نمیرسد هیچ کدام از مبانی حقوقی و اقتصادی در این شرایطِ رکود تورمی در نظر گرفته شده باشد.
برای نمونه، دریافت بالاترین ضریب از پزشکان (۳۵ درصد) در میان مشاغل، جدا از آنکه تبلیغی منفی برای دانشاندوزی خواهد بود و به دلسرد کردنِ این قشر فرهیخته و خروج بیشترشان از کشور آنهم در حالی که آمار این خروج در سالهای اخیر به سطحی دهشتناک رسیده میانجامد، آیا فشار بیشتر به مردمی را در پی نخواهد داشت که در زیرِ بدترین وضعیت اقتصادی کشور در دهههای گذشته قرار دارند؟ و آیا از نگاه دولتی که پیجویِ «ایران قوی» و «عدالتخواهی» است شایسته نیست که با نظارتی دقیق بر تعرفهی خدمات، هزینهی کالاها و نیز ویزیتهای پزشکان... اگر نمیتواند از آنها بکاهد دستکم آنها را ثابت نگاه دارد به جای آنکه بر میزان مالیات بیفزاید و در این وضعیت آشفته به اندیشهی بهرهبرداری خودش باشد و کسری درآمدِ سیستم مدیریتی ناکارآمدش را، به جای بازنگری سیاستهای کلانش، از این راه جبران نماید؟
۳. افزایش مهارگسیختهی مالیاتها در شرایط کاهش سطح درآمدی و نحوهی برخورد ادارهی مالیات در کنار تعامل دیگر سازمانهای ذیربط نشانهی خوبی از کارآمدی نهاد متبوع و زیر دست شما نیست، همچنان که خبری از این سختگیری بر روی بزرگترین نهادهای اقتصادی کشور وجود ندارد. شفافسازی شما در این زمینه مایهی امتنان است، نیز وزیر محترم بهداشت، آنهم در سالی که مشارکت مردم مورد طلب است، تا نسبت به چگونگی هزینهکردِ سهم یکنهمِ مالیاتها و عوارض وصولی موضوع مادهی ۷ و بندهای الف و ب مادهی ۲۸ قانون مالیات ارزشافزوده، که میبایست به حوزهی سلامت اختصاص یابد، گزارش دهند و به این ترتیب، پزشکان محترم از چگونگیِ تأثیر خود بر آبادانی کشور آگاه شوند.
۴. گفتنی است، دریافت مالیات که از نوآوریهای تمدن ایرانی بوده و نخستین شکل استانده (استاندارد) و فراگیر آن بر دستِ داریوش بزرگ شکل گرفته و بعدها در دوران انوشیروان دادگر بازنگری و بهروزرسانی شده است همواره در حدود ده درصد عایدی سالانهی افراد بوده، آنهم به شرط رونق زندگی و شرایط کلی جامعه که در آن زمان بیشتر معطوف به آبوهوا یا جنگ بوده است؛ و شایستهی توجه است که در همین حد و اندازه ــ زیرِ نامِ زکات ــ به دوران اسلامی هم رسیده است و در تاریخ تنها جوامع بردهدارِ غربی بودهاند که در حد سی تا پنجاه و گاه هفتاد درصد مالیات میستاندهاند که در واقع معادلِ همان رویهی پیشینشان، یعنی غارتگری، بوده است.
از این رو، خواهشمندیم هر چه سریعتر جلوی این بیداد گرفته شود و برای اصلاح قوانین مربوط و اجرای صحیح و درست آن از برای ایجاد امنیت و آسایش مردم و کارآفرینان کشور اقدام گردد. در آن صورت (عادلانه و منطقی بودن مالیات و شفاف بودن هزینهکردها) هم مردم با آن همراهی خواهند داشت و هم امید به بهبود اقتصاد بیشتر خواهد شد، در حالی که بر خلاف این رویه هم امنیت روانی و آسایش جامعه به خطر میافتد و هم پایداری نظم موجود.