نگاهی به جنبه های نظامی جنگ بیولوژیک
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۳۲۰۹۱۹
حقیقت این است که سناریوهای نظامی بسیار معدودی وجود دارد که در آنها استفاده از سلاح های کشتار جمعی معنا داشته باشد. این حرف به خصوص در مورد سلاح های بیولوژیک مصداق دارد که تحت کنترل در آوردن آن از دو تای دیگر بسیار سخت تر است. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، قرن بیستم شاهد تعداد به نظر بی شماری از کشمکشهای نظامی بوده که از درگیریهای محلی کوچک تا دست کم دو جنگ جهانی را دربرگرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از خودتان بپرسید چرا این گونه بوده است؟
ساده است: هرچند که ایالات متحده توانست با معافیت از مجازات در سال ۱۹۴۵ شهرهای ژاپن را با بمبهای اتمی بمباران کند و هرچند که نیروهای آنگلو دست کم سه طرح برای راه انداختن جنگی تمام عیار علیه اتحاد جماهیر شوروی تهیه کرده بودند، ولی آنها هرگز جرات به اجرا گذاشتن این طرحها را پیدا نکردند.
دوباره از خودتان بپرسید چرا این گونه شد؟
من در حوزه پزشکی یک جاهل به تمام معنا هستم و هیچ حرفی در مورد ماهیت سارس- کوووید ۱۹ ندارم که بزنم، من یک تحلیلگر نظامی ام و یکی از دو حوزه تخصصی من (علاوه بر برنامه ریزی نیروهای هسته ای) هنر عملیاتی و در سطح عملیاتهای نظامی فراتر از تاکتیکی، اما پایینتر از راهبردی بوده است. شما آن را به عنوان چیزی در نظر بگیرید که روشهای تاکتیکی را به اهداف راهبردی مرتبط میکند. همچنین میتوانید به آن به عنوان سطحی از تخصص نگاه کنید که در آن آرایشهایی از تسلیحات ترکیبی (بالاتر از سطح واحد) در چیزی شبیه به یک لشگر نیروی زمینی کنار هم چیده میشوند. این دقیقا همان سطحی است که بیشتر از همه محتمل است برای سلاحهای کشتار جمعی مورد استفاده قرار گیرد. با این حال اگر به دنبال دفترچههای راهنمای شوروی/ روسیه یا آمریکایی هستید که در آن هنر عملیاتی مورد بحث قرار میگیرد، خواهید دید که در آنها همیشه فرض بر این گرفته میشود که طرف مقابل آغازگر استفاده از سلاحهای کشتار جمعی خواهد بود (حتی در اسناد محرمانه.)
باز هم از خودتان بپرسید چرا این گونه است؟ آیا این فقط نوعی از نزاکت سیاسی است که نشان میدهد «ما آدم خوبها هستیم» و «آنها واقعا شیطانی اند»؟ تا اندازهای بله، اما فقط این نیست. به باور من هر سه این موارد توضیح واحدی دارند: استفاده از سلاحهای کشتار جمعی کار بسیار پیچیدهای است و وقتی مورد استفاده قرار گرفتند، قطعا میتوانند پیامدهای سیاسی حقیقتا فاجعه باری را به دنبال داشته باشند. برای مثل گزارشهای (کاملا جعلی) مربوط به استفاده دولت سوریه از سلاحهای شیمیایی علیه تکفیریها را مد نظر قرار دهید: چنین کاری هیچ معنایی برای هیچ تحلیلگر نظامی ندارد، خیلی ساده به این دلیل که ۱) این کار هیچ فایدهای برای دمشق به دنبال نداشت و ۲) همه میدانند که به محض اینکه این تازهترین «هیتلر جدید» به استفاده از مهمات شیمیایی متهم شود، «امپراتوری» بهانه لازم را برای حمله به سوریه به دست خواهد آورد.
حقیقت آنکه تکفیریها سلاحهای شیمیایی ساخته اند و ظاهرا بدون هیچ نتیجه خاصی از این کار مشاهده شده باشد، تلاش کرده اند اینجا و آنجا از آنها استفاده کنند و اخیرا به نظر میرسد (بنا بر گزارشهای روسی) که آنها خودشان را نیز مسموم کرده اند. بعلاوه انبارهای بسیار واقعی سلاحهای میکروبی تکفیریها به عنوان مدرکی از حملات دولت سوریه مورد استفاده قرار گرفتند (چقدر این حرف ابلهانه است)، پس برای آن دیوانگان تکفیری هیچ نتیجه سیاسی واقعی متصور نیست. در مورد تصویر عمومی آنها به دنبال انتشار ساعتها ویدئوهای تهیه شده از خونریزیهای خود، میتوانید مطمئن باشید که آنها ذرهای به این اهمیت نمیدهند که «کافران» و دیگر «صلیبیون» در مورد آنها چه فکری میکنند.
همین مسئله در مورد صدام حسین نیز مصداق دارد که با کمک «جامعه بین المللی» (عمدتا «امپراتوری»، اتحاد جماهیر شوروی و فرانسه) سلاحهای شیمیایی را علیه مردم خودش و علیه ایران استفاده کرد، اما از آنجا که او «حرامزاده خود ما» بود، خطر تلافی جویی علیه او صفر بود. اما وقتی که امپراتوری از او رو برگرداند، او جرات نکرد از سلاحهای کشتار جمعی اش علیه هیچ کس استفاده کند.
چرا؟
چون نیروهای تحت رهبری آمریکا با یک حمله شیمیایی متوقف نمیشدند. و، چون هر گونه حملهای از این دست به آمریکا و دیگر اعضای ائتلاف ضد عراقی، این «مجوز» را به آنها میداد تا از هر سلاح یا فناوری که میخواستند از جمله سلاحهای هستهای تاکتیکی علیه عراق استفاده کنند.
حقیقت این است که سناریوهای نظامی بسیار معدودی وجود دارد که در آنها استفاده از سلاحهای کشتار جمعی معنا داشته باشد. این حرف در مورد هر سه گونه آنها صدق میکند، اما این به خصوص در مورد سلاحهای بیولوژیک مصداق دارد که تحت کنترل در آوردن آن از دو تای دیگر بسیار سختتر است.
در اینجا باید بار دیگر به همه یادآوری کنم که جنگ هرگز خود به خود پایان نمییابد، بلکه تنها یک روش برای یک خاتمه وجود دارد و این روش همیشه سیاسی است. ادامه دادن جنگ صرفا با هدف کشتن مردم و حتی بمباران یک کشور و بازگرداندن آن به عصر پارینه سنگی را نمیتوان یک هدف سیاسی قلمداد کرد. اگر ترجیح میدهید، هدف سیاسی چیزی است که باید آن را به عنوان «پیروزی» تعریف کرد. در نتیجه «غرق کردن تمام کشتیهای دشمن» یا «اجرای حملات ضد رهبری به همراه گردن زدن»» اهداف سیاسی محسوب نمیشوند..
چندین کشور وجود دارند که قادر به ساخت سلاحهای بیولوژیک هستند. در واقع بیشتر آزمایشگاههای بیولوژیک میتوانند سلاحهای بیولوژیک سادهای را با استفاده از موادی که در همه جا یافت میشوند تولید کنند. اما این آزمایشگاهها نیستند که تصمیم به استفاده از چنین سلاحهایی را میگیرند. این تصمیم به وضوح تصمیمی است که فقط میتواند از سوی عالیترین مرکز فرماندهی ملی و تنها با دنبال کردن یک استدلال اقناع کننده از سوی متخصصان نظامی و علمی اتخاد شود. سرانجام آنکه هیچ دولت مسئولی اگر احساس کند که خطر تلافی جویی هم از نظر نظامی و هم سیاسی وجود دارد، دستور استفاده از سلاحهای کشتار جمعی را نخواهد داد.
دست آخر آنکه در مورد سارس کووید ۱۹ و تمام دیگر اپیدمیها / همه گیریهایی که مشاهده میکنیم، وضعیتی به وجود میآید که در آن آلودگی به منشا اولیه آن محدود نمیماند، بلکه صورتی جهانی پیدا میکند.
تا جایی که من میدانم - و اگر اشتباه میکنم لطفا مرا اصلاح کنید - هیچ ویروسی وجود نداشته که به طور موفقیت آمیزی علیه یک هدف مشخص مورد استفاده قرار گرفته باشد و بعد صرفا همان هدف را آلوده کرده باشد. به عبارت دیگر خطر «آسیب جانبی» سلاحهای بیولوژیک امری قریب به یقین است (دست کم به طور بالقوه.)
بله، در تئوری یک کشور میتواند ویروس جدیدی را تولید کند یا از یک ویروس شناخته شده به عنوان سلاح استفاده کند و بعد واکسن آن را نیز تولید کند و نیروهای مسلح یا حتی کل جمعیت خود را واکسینه کند. اما این کار نشانه بزرگی دال بر چیزی خواهد بود که کاخ سفید میگوید «بله، ما این کار را کردیم!»، یعنی: خودکشی سیاسی.
اکنون اکثریت غالبی از نظراتی که زیر این مطلب گذاشته شده بر جنبههای پزشکی احتمالی این همه گیری تمرکز دارند که بسیار خوب است و من چیز جدیدی ندارم که به آنها اضافه کنم. ولی حالا از شما میخواهم که به جنبههای نظامی و در نتیجه سیاسی این بحران نگاه کنید و بعد از خودتان بپرسید که این کار چه فایدهای دارد؟
اینطور به نظر من میرسد که چین و روسیه عملکرد بسیار بسیار خوبی داشته اند. این بحران در چین تقریبا به طور کامل تحت کنترل درآمده و روسیه نیز آن را محدود و محصور ساخته است. این واقعیت که نه چینیها و نه روسها هیچ توهمی درباره «بخش خصوصی» ندارند و این واقعیت که این جوامع کاملا درک میکنند که یک دولت قدرتمند چیزی است که برای واکنش به این نوع (و هر نوع دیگری) از بحرانها لازم است، به آنها کمک کرده است. چنین شانسی برای ایالات متحده توهم زده وجود ندارد که کمتر از ۹۵۰ هزار تخت بیمارستانی در سراسر این کشور وجود دارد و ظاهرا رئیس جمهور آن اعتقاد دارد که والمارت و آمازون میتوانند ماسک صورت را به کسانی که نیاز دارند برسانند.
در واقع ایالات متحده کشوری است که کمتر از همه توانایی غلبه بر یک همه گیری واقعی را دارد، پس چرا رهبران آمریکا باید تصمیم بگیرند سلاحی را علیه کشورهایی که در مقایسه بسیار بهتر از خود آن هستند به کار بگیرند، در حالی که خود آنها در جهان بیشتر از همه در برابر آن آسیب پذیرند؟
یا آیا با این واقعیت موافقید که وضعیت در اروپا مطلقا ترسناک به نظر میرسد؟ بله میدانم، «احمق کل قوا» پیش از اعلام ممنوعیت مسافرتی ۳۰ روزه (؟) بین آمریکا و اتحادیه اروپا، حتی به خود زحمت نداده با به اصطلاح هم پیمانان آمریکا مشورت کند. اما این کاری است که هیچ معنایی در دمکراسی ندارد و اصلا نمیشود درک کرد یعنی چه، اینکه یک طرف مسئول جان باختن دهها هزار و حتی احتمالا میلیونها نفر در میان به اصطلاح «هم پیمانان» شما شود.
پس میتوان مسئله را به این شکل جمع بندی کرد: با این همه آیا ما باور داریم که رهبران واقعی امپراتوری آنگلوصهیونیست (معلوم است که نه دلقکهای حاضر در کاخ سفید) آنقدر بی خردند تا سعی کنند دست به چنین عملیاتی بزنند؟
صراحتا بگویم که من نمیگویم نه. میپذیرم که امکان چنین چیزی وجود دارد. ولی میل دارم به همه یادآوری کنم که «امکان» همان «محتمل» نیست و با «امر تثبیت شده» بسیار فرق دارد.
نویسنده: ساکر (Saker) تحلیلگر نظامی و سیاسی
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: جنگ بیولوژیک حمله بیولوژیک ویروس کرونا بیماری کرونا استفاده از سلاح های کشتار جمعی مورد استفاده قرار سلاح های بیولوژیک خودتان بپرسید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۲۰۹۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاهش حضور آمریکا در آفریقا / حاکمان جدید ساحل آفریقا در پی کاهش روابط سیاسی و نظامی با فرانسه و آمریکا هستند/ نیجر حضور نیروهای آمریکایی را غیرقانونی اعلام کرد +فیلم
نشریه آمریکایی پالتیکو نوشت: حاکمان آفریقایی جدید دیگر نمیخواهند شاهد تحمیل ارزشهای بهاصطلاح دموکراتیک کشورهای غرب باشند و واشنگتن به شکست سیاستهای خود در آفریقا پی برده است.
سرویس جهان مشرق - خبرگزاری فرانسه اعلام کرد، کورت کمبل، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، در دیدار با علی الامین زین، نخست وزیر نیجر که پس از کودتای ژوئیه گذشته قدرت را در دست گرفت، با درخواست مقامات نیامی برای خروج نیروهای آمریکایی موافقت کرد.
در این توافقنامه مقرر شده است که در روزهای آینده یک هیئت آمریکایی به نیجر برای توافق بر سر جزئیات عقب نشینی اعزام شود.
ایالات متحده تا سال گذشته کمی بیش از هزار سرباز آمریکایی در نیجر داشت، جایی که ارتش آمریکا از دو پایگاه عملیاتی می کند که یکی از آنها پایگاه هواپیماهای بدون سرنشین معروف به پایگاه هوایی 201 است.
که در نزدیکی آگادز در مرکز نیجر با هزینه ای بیش از 100 میلیون دلار ساخته شد.
این پایگاه از سال 2018 برای هدف قرار دادن اعضای دولت اسلامی و گروه وابسته به القاعده، گروه حمایت از اسلام و مسلمانان، در منطقه ساحل مورد استفاده قرار گرفته است.
آمریکا بیشتر همکاری های خود از جمله همکاری نظامی با نیجر را پس از کودتا که باعث برکناری رئیس جمهور منتخب محمد بازوم در 26 ژوئیه شد، به حالت تعلیق درآورد.
در ماه مارس، نیجر از توافقنامه همکاری نظامی که در سال 2012 با ایالات متحده امضا شده بود، با توجه به اینکه واشنگتن "به طور یکجانبه آن را تحمیل کرده است" خارج شد.
هزاران نفر اوایل هفته در نیامی تظاهرات کردند تا خواستار خروج سربازان آمریکایی شوند، پس از آن که رژیم نظامی ماه گذشته توافقنامه همکاری با واشنگتن را لغو کرد.
تلویزیون دولتی نیجر اعلام کرد که یک ماه پس از لغو یکجانبه توافقنامه همکاری نظامی با واشنگتن از سوی دولت نیجر، به زودی یک هیئت بلندپایه آمریکایی به نیامی خواهد آمد تا در مورد آینده روابط میان دو کشور گفتگو کند.
پس از کودتای نظامی که در 26 ژوئیه ۲۰۲۳، محمد بازوم رئیس جمهور محمد غربگرای را سرنگون کرد، آمریکا همکاری نظامی با نیجر را به حالت تعلیق درآورد و کمک های مالی به نیجر را متوقف کرد و خواستار بازگشت حکومت غیرنظامی شد.
در اواسط ماه مارس، شورای نظامی حاکم در نیجر، توافقنامه نظامی با آمریکا را که اجازه حضور نیروهای نظامی و کارمندان وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) را در خاک این کشور می داد، لغو کرد.
نیامی معتقد است که توافق امضا شده با واشنگتن "ناعادلانه" است و "به طور یکجانبه" توسط آمریکا از طریق "یادداشت شفاهی ساده" در 6 ژوئیه 2012 بر نیجر تحمیل شد.
بیش هزار نظامی آمریکایی در نیجر حضور دارند، جایی که ارتش آمریکا از دو پایگاه نظامی عملیات انجام می دهد، یکی از آنها پایگاه پهپادی معروف به پایگاه هوایی 201 است که در نزدیکی آگادز در مرکز نیجر با بیش از 100 میلیون دلار ساخته شده است.
آمریکا مدعی از این پایگاه ها برای هدف قرار دادن عناصر داعش و گروههای وابسته به القاعده در آفریقا استفاده می کند.
اشتباهات محاسباتی آمریکا در موضوع کمک نظامی به آفریقا
شورای امور جهانی شیکاگو در گزارشی با عنوان «مقدار کم، بیشتر است؛ استراتژی جدید برای کمک امنیتی آمریکا به آفریقا» منتشر کرد، به این نتیجه ناخوشایند برای واشنگتن رسید که کمک نظامی آمریکا به آفریقا کارساز نیست.
نیجر از سال ۲۰۱۶ حدود ۵۰۰ میلیون دلار کمک امنیتی آمریکا دریافت کرده است.
در این گزارش آمده است، سیاست آمریکا در آفریقا برای مدت طولانی امنیت کوتاه مدت را به ضرر ثبات بلندمدت، با اولویت دادن به ارائه کمکهای نظامی و امنیتی در راس قرار داده است، با این حال، این استراتژی نه باعث ایجاد امنیت در آفریقا شده و نه تهدیدات علیه آمریکا و منافع آن را کاهش داده است.
به گفته نویسندگان این گزارش، افزایش رقابت قدرتهای بزرگ این خطر را تشدید میکند که نهاد امنیت ملی آمریکا استراتژی همکاری امنیتی خود را در منطقه دو چندان کند، زیرا این نگرانی وجود دارد که در غیر این صورت، خلأی ایجاد شود که رقبای آمریکا ممکن است آن را پر کنند.
این گزارش تاکید میکند آنچه در خطر است، ارزشها و شهرت آمریکا است و آمریکا نمیتواند در جنگ به اصطلاح ۲۰ ساله خود علیه تروریسم در آفریقا پیروز شود.
https://globalaffairs.org/research/report/less-more-new-strategy-us-security-assistance-africa
آمریکا اسفند سال سال گذشته (1402) یک هیات را برای متقاعد کردن شورای نظامی نیجر به نیامی فرستاد. اما این شورا با ادامه حضور نظامی آمریکا در نیجر مخالفت کرد. سرتیپ حمادو عبدالرحمن سخنگوی شورای نظامی حاکم بر نیجر گفت، حضور نیروهای آمریکایی در نیجر غیر قانونی و بر خلاف قانونی اساسی و حاکمیت ملی نیجر است. او تاکید کرد، حضور نیروهای نظامی خارجی باید به اطلاع مردم برسد و آنها درباره آن نظر بدهند.
توافق نظامی میان آمریکا و نیجر از نگاه حکام جدید این کشور، غیر عادلانه است. آسوشیتدپرس اعلام کرد که علی الامین زین نخست وزیر نیجر و کورت کمپبل معاون وزیر خارجه آمریکا برای خروج نیروهای آمریکایی از نیجر توافق کردند.
هنوز جدول زمانی برای خروج نیروهای نظامی از نیجر تعیین نشده و قرار است که در روزهای آینده مذاکراتی در مورد گامهای بعدی انجام شود.
نیجر نقشی محوری در عملیات نظامی آمریکا در منطقه ساحل آفریقا دارد و میزبان دو پایگاه هوایی آمریکایی است. یکی از این دو پایگاه، پایگاه آگادیز است که مهمترین پایگاه عملیات پهپادی آمریکاست. این پایگاه همه قاره آفریقا را پوشش می دهد.
پیتر فام نماینده ویژه سابق آمریکا در امور منطقه ساحل آفریقا گفت که عدم دسترسی به پایگاههای هوایی در نیجر ناکامی بزرگ برای آمریکا و متحدانش خواهد بود.
وی همچنین گفت که احتمالا سایر نیروهای خارجی نیز از نیجر خارج شوند و یافتن پایگاههای نظامی جدید برای غربیها، در کوتاهمدت دشوار خواهد بود.
احمد بروایه کارشناس مسائل آفریقا در گفتگو با مشرق گفت، نظامیان در کشورهایی مانند مالی، بورکینافاسو، گینه، گابون و نیجر علیه حاکمان سیاسی وابسته غرب کودتا کردند. حاکمان جدید در این کشورها در پی کاهش روابط سیاسی و نظامی فرانسه و آمریکا هستند و به گسترش روابط سیاسی و نظامی با روسیه تمایل دارند.
این کارشناس مسائل آفریقا افزود، خروج نیروهای خارجی از کشورهای آفریقایی با پشتوانه مردمی همراه است. این کشورها و به ویژه نیجر تلاش می کنند، نفوذ کشورهای غربی را در کشورهایشان کاهش بدهند و با قدرت جهانی مانند چین و روسیه و قدرت های منطقهای مانند جمهوری اسلامی ایران نزدیک شوند.
فرانسه هم سه پایگاه نظامی خود را در نیجر پس از درخواست شورای نظامی این کشور تعطیل کرد. در پی ضربالاجل شورای نظامی حاکم بر نیجر، آخرین گروه نظامیان فرانسوی 1 دی ۱۴۰۲ خاک نیجر را ترک کردند.
اواخر سال گذشته، فرانسه به درخواست شورای نظامی حاکم نیجر و پس از تظاهرات گسترده علیه حضور فرانسوی ها، مجبور شد نیروهای خود را از نیجر خارج کند.