اروپا توان چالش با آمریکا را ندارد/ روی چین و روسیه حساب ویژه باز کردیم
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۸۳۱۰۸
به گزارش حوزه سایر رسانه های خبرگزاری تقریب، علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان در گفتوگویی، از ابعاد و پیامدهای انتخابات پیش رو در آمریکا و وجوه رابطه پیچیده اروپا و آمریکا سخن گفته است که مهمترین بخشهای آن در ادامه میآید.
اروپا و آمریکا از سیاست تا اقتصاد
- روابط دو سوی آتلانتیک یعنی ایالات متحده و اتحادیه اروپا روابطی راهبردی است؛ اما اکنون اختلافاتی پیرامون موضوعاتی به وجود آمده که ترامپ درباره آنها به طور یکجانبه عمل کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
- اروپا و امریکا از منظر امنیتی بر سر تداوم حمایت امریکا از ناتو دچار اختلاف شدهاند. ناتو یک سازمان بینالمللی است که کارکرد اصلی آن حفاظت از امنیت اروپاست و طبیعتاً امریکا خیلی نگران نیست که این سازمان تضعیف شود.
- اروپا در تلاش است در آینده دارای یک نیروی نظامی قوی باشد اما تا زمان اجرای این هدف که ممکن است دستکم دو الی سه دهه طول بکشد، وجوه رابطه عمیق نظامی و امنیتی اروپا و امریکا باقی میماند.
- از منظر سیاسی اروپا و امریکا در بلوک غرب هستند و رابطه میان آنها عمیق و گسترده است. گرچه اگر به تاریخ نگاه کنیم، در برخی از دورهها برخی از رؤسای جمهوری مانند ژانرال دوگل، رئیس جمهوری اسبق فرانسه سردمدار اقداماتی بود که اروپا بتواند خودش حرفهایی برای گفتن داشته باشد و با سیاستهای امریکایی همراهی نکند ولی در مجموع سیاست حاکم، همراهی اروپا با امریکا بوده و این سیاست بیشتر از سوی این کشور دیکته شده و بقیه پیروی کردهاند. اما این رابطه در دوره ترامپ دچار آسیب واقعی شده است. یعنی در واقع اروپا به نحوی برتری امریکا را در روابط خود پذیرفته است.
- مهمترین وجه رابطه اروپا و امریکا، مناسبات اقتصادی دوطرف است که بسیار درهم تنیده است و با توجه به اینکه در بخش پولی و مالی عملاً یورو به عنوان یک ارز بینالملل شناخته شده اما کاملاً تحت سلطه دلار قرار دارد به طوری که بیش از 80 درصد از نقل و انتقالات پولی توسط دلار انجام میشود.
- ابعاد رابطه اروپا و امریکا چنان گسترده است که نمیتوان براحتی پذیرفت اختلافات جدی دو طرف درباره برجام بتواند باعث شکاف عمیق میان طرفین شود.
اروپا مبتکر برجام است اما آمریکا مذاکره را به سرانجام رساند
- اتحادیه اروپا مبتکر برجام بوده است؛ یعنی درست است که ما بیشترین اختلاف را با امریکا داشتیم و داریم اما در برجام آنچه برجسته بود نقش اتحادیه اروپا بود. این اتحادیه متشکل از 27 کشور است و اشتراکاتی دارد و یکی از موفقیتهای سیاست خارجی آن قطعاً برجام بوده است. این در حالی بوده که وقتی در سال 2003 مذاکرات ایران با EU3 شروع شد و به نتیجه مطلوب نرسید، حضور امریکا عملاً ورق را برگرداند و مذاکره با ایران را به سرانجام رساند.
برجام سیاسی موفق، برجام اقتصادی ناموفق
- با این وجود، اروپا برجام را یک دستاورد امنیتی و سیاسی برای خود میداند اما به دلایلی که اشاره کردم یعنی رابطه پیچیده سیاسی و اقتصادی که با امریکا دارد، خودش عملاً به این نتیجه رسید که به طور مستقل امکان حفظ برجام را ندارد. به همین دلیل بعد از یک سری تلاشهای نه چندان نتیجهبخش، میخواهد از طریق برجام بین امریکا و ایران تعادل ایجاد کند. ایجاد این تعادل تاکنون از منظر سیاسی موفقیتآمیز بوده است؛ یعنی اروپا با مواضع صریح سیاسی حمایت خود را از ایران در موضوع برجام نشان داده اما از نظر اقتصادی موفق نبوده است.
- اروپا ابتدا ساز و کار «اینستکس» را پیگیری کرد و میخواست با ایران کار کند اما چون اغلب شرکتهای اروپایی خصوصی هستند و از دستورات دولتهای خود تبعیتی ندارند، نتوانستند سیاستهای متوازن و یکدستی را درباره ایران در پیش گیرند؛ به عنوان مثال زمانی که یکی از شرکتهای آلمانی میخواست با ایران کار کند، وزیر دارایی وقت خانم مرکل خطاب به این شرکت گفت حالا که میخواهید با ایران کار کنید اگر فردا امریکا شرکت شما را تحریم کرد از دولت آلمان انتظار کمک نداشته باشید.
- اروپا کاملاً به هر دو طرف یعنی ایران و امریکا نگاه میکند. بالاخره تنها مسأله پیش روی اروپا جمهوریخواهان نیستند بلکه مسأله آنها بویژه ترامپ است؛ زیرا او در دولت خود خارج از نرمهای جمهوریخواهان رفتار کرده است.
اروپا توان چالش با آمریکا ندارد
- اروپا سعی میکند برجام را گرچه خیلی ضعیف شده و عملاً فاقد کارایی مورد نظر برای احقاق حق ایران، حفظ کند. یعنی سعی میکند چهره و اصل برجام باقی بماند گرچه میداند ایران حق دارد اما اروپا قدرت این را ندارد امریکا را به چالش بکشاند، بنابراین میکوشد تا انتخابات صبر کند و اگر احیاناً دموکراتها ببرند، روند را طور دیگری پیش ببرد.
- پیشتر دولت اوباما، رئیس جمهوری سابق امریکا تلاش میکرد با کمک اروپاییها مدیریت جهانی داشته باشد و دنبال جمع کردن شریک بود و اروپاییها از این نظر شریک خوبی بودند اما ترامپ این رابطه را خدشهدار کرده است لذا اگر دموکراتها در انتخابات پیش رو ببرند احتمالاً میخواهند رابطه با اروپا را احیا کنند.
روی چین و روسیه حساب ویژه باز کردهایم
- ما دیگر بعد از مهرماه از نظر فروش تسلیحات کاملاً آزاد هستیم و در عین حال داریم سیاستی را ادامه میدهیم تا برجام را نگه داریم و در این مسیر اگرچه اروپا را به طور کامل در کنار خود نداریم اما روسیه و چین نشان دادهاند که تاکنون و برخلاف دوره پیش از دستیابی به برجام کاملاً در کنار ایران قرار گرفتهاند و میتوان روی حمایت آنها حساب ویژه باز کرد.
- ما نمیتوانیم بگوییم برجام مرده است، برجام یک نیمه جانی است که میتوان دوباره آن را احیا کرد.
اروپا به موقع با آمریکا مخالفت میکند
- ایران تا اینجای کار همراهی جدی روسیه و چین را با خود به همراه داشته و طبیعتاً موضعگیری مسکو و پکن در مخالفت با اقدام امریکا را از همین الان میتوان به نوعی وتوی این دو کشور بر هرگونه قطعنامه احتمالی در شورای امنیت در نظر گرفت. اما اروپاییها در این رابطه به نوعی محتاط تر عمل کردهاند. آنها نمیخواهند از حالا هزینه سیاسی مخالفت با تصمیم ترامپ را بپردازند؛ یعنی وقتی موضوعی را میتوانند سر وقت خود جواب دهند و عملاً تصمیم امریکا را بیاثر کنند، دلیلی ندارد که از حالا فضا را متشنج کنند.
- در عالم سیاست ممکن است شما حرفی را در زمان خود بزنید و اگر زودتر آن حرف را مطرح کنید، رابطه را دچار تنش زودتر میکنید. به نظر من اروپاییها موقع طرح رسمی موضوع تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت در مخالفت با امریکا موضعگیری خواهند کرد و با رأی خود حرف میزنند.
منبع: ایران
منبع: تقریب
کلیدواژه: اروپا و امریکا اروپایی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۸۳۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریباً ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشمانداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشمانداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشمانداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رأی دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رأی ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشمانداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را میخواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
منبع: ایسنا
کد خبر 750686