پاسخ به چند ابهام درباره مالیات بر خانههای خالی
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۷۸۲۰۴
در سالهای اخیر رشد قیمت مسکن و اجارهبها در کشور بیش از توان مالی اغلب مردم بوده و با درآمدهای عموم جامعه همخوانی نداشته است. یکی از دلایل اصلی این افزایش قیمت، عدم عرضه مناسب مسکن است. احتکار مسکن نفس مستأجران را گرفته است/پاسخ به چند ابهام درباره مالیات بر خانههای خالی .
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا؛ در سالهای اخیر رشد قیمت مسکن و اجارهبها در کشور بیش از توان مالی اغلب مردم بوده و با درآمدهای عموم جامعه همخوانی نداشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فعالیت سوداگران موجب شده تا اقشار ضعیف جامعه سالیان سال در انتظار خرید یک خانه جهت مصرف خود باشند و به همین دلیل، سوداگران بدون تحمل هیچ ریسکی روز به روز ثروتمندتر شده و در مقابل عموم مردم از تهیه سرپناه متناسب با نیاز خود دورتر میشوند.
با وجود شرایط دشوار تأمین خانه توسط اقشار ضعیف و متوسط، بیش از 2.5 میلیون خانه خالی در کشور وجود دارند؛ به طوریکه بر اساس سرشماری مرکز آمار، خانههای خالی در کشور طی سالهای ۱۳۸۵ الی ۱۳۹۵ حدوداً چهار برابر شده و از 633 هزار در سال 1385 به 1.6 میلیون واحد در سال 1390 و 2.6 میلیون واحد در سال 1395 افزایش یافته است.
در این بین استان تهران با دارا بودن 19 درصد کل خانههای خالی در کشور (حدود 490 هزار واحد مسکونی خالی) رتبه نخست کشور را دارد و شش استان اصفهان، خراسان رضوی، فارس، آذربایجان شرقی، البرز و خوزستان با دارا بودن مجموع سهمی معادل 39 درصد از کل خانههای خالی کشور در رتبههای بعدی بیشترین تعداد خانههای خالی قرار دارند.
در حال حاضر نرخ خانههای خالی ۷ درصد از میزان مناسب و تعادلی بیشتر است؛ در چنین شرایطی، ورود دولت در بازار با استفاده از ابزارهای تنظیمگری، اقدامی ضروری و اجتنابناپذیر خواهد بود. یکی از مهمترین و مؤثرترین ابزارها برای تنظیم بازار و مقابله با تقاضای سوداگرانه در بخش مسکن، وضع مالیات بر خانههای خالی است. این نوع مالیات با افزایش هزینه خالی نگهداشتن واحدهای مسکونی، انگیزههای سوداگرانه مالکان مسکنهای خالی را کاهش میدهد.
ذکر این نکته ضروری است که برای جلوگیری از احتکار خانهها قانونی توسط مجلس در سال 1394 برای اخذ مالیات از خانههای خالی تصویب شد؛ اما به دلیل آنکه پیشنیاز آن یعنی راه اندازی سامانه املاک اجرا نشد، قانون مذکور نیز مسکوت ماند. اما باید گفت قانون فعلی (ماده 54 مکرر قانون مالیاتهای مستقیم) دچار اشکالاتی ازجمله نرخ کم، معافیتهای بیمورد، عدم تعریف مناسب و ... است که نیاز به اصلاح و بروزرسانی دارد.
با وجود این بعضاً در خصوص کلیات اخذ مالیات بر خانه خالی ابهاماتی وجود دارد که در این یادداشت قصد بر این است که به آنها پرداخته و پاسخ داده شود:
1- اصلاح قانون و اخذ مالیات بر خانه خالی چه تأثیری در عرضه مسکن دارد؟
در صورتیکه با استفاده از ابزار مالیاتی نرخ خانههای خالی در بازار به حدود ۵ درصد کاهش یابد، این امر به عرضه بیش از 1.5 میلیون واحد مسکونی در سراسر کشور منجر خواهد شد. این عرضه یا در بازار اجاره اتفاق خواهد افتاد که افزایش عرضه مسکن اجارهای را در پی خواهد داشت، یا آنکه افزایش عرضه در بازار مسکن ملکی را به دنبال دارد که به کاهش سهم تقاضا در بازار اجاره منجر میگردد.
این میزان عرضه (1.5 میلیون واحد) برابر با تأمین نیاز 2 سال کشور به مسکن است؛ زیرا به طور تقریبی سالانه حدود 800 هزار واحد مسکونی در کشور احتیاج است و با عرضه تنها 60 درصد خانههای خالی به بازار میتوان گفت رقمی معادل 5 برابر تولید فعلی مسکن (300 هزار واحد در سال) فراهم خواهد شد. بنابراین کنترل خانههای خالی از سکنه در سراسر کشور سهم بسزایی در کاهش قیمت مسکن، اجارهبها و کاهش فاصله عرضه و تقاضا در این بازار خواهد داشت.
2- عرضه در یکی دو سال اول طرح به پایان میرسد، آیا اخذ مالیات را در ادامه مثبت میدانید؟
یک موضوع در رابطه با اخذ مالیات بر خانه خالی عرضه بیشتر خانه ها و کاهش قیمت اجارهبها است؛ اما موضوع دیگری که اهمیت دارد؛ جلوگیری از رسم شدن احتکار در مسکن است؛ زیرا آمارها نشان میدهند تعداد خانه خالی از 600 هزار واحد در سال 85 به 2.6 میلیون در سال 95 رسیده است. در واقع اینطور میشود گفت که مالیات بر خانههای خالی از افزایش روز به روز این نوع خانهها جلوگیری میکند.
علاوه بر این، دولت میتواند از منابع حاصل از این کار مانند کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا و… برای کمک به تأمین مسکن اقشار کمدرآمد استفاده کند تا با تولید و عرضه بیشتر مسکن متناسب با نیاز خانوارها، قیمت واحدهای مسکونی کاهش یابد و زوجین و خانهاولیها بهراحتی بتوانند برای خود سرپناه تهیه کنند. به عنوان نمونه ونکوور سالانه از این مالیات 40 میلیون دلار درآمد کسب کرده و همگی آن را صرف هزینههای ساخت مسکن ارزانقیمت کرده است.
اخذ مالیات از خانههای در شرایطی که شکست بازار رخ دهد الزامی است؛ بنابراین در بازههای زمانی که عرضه و تقاضا متعادل شده و قیمتها متناسب با درآمد اقشار جامعه است، اخذ مالیات بر خانههای خالی الزامی نیست.
3- عمده خانه های خالی لوکس و غیر قابل استفاده برای اقشار متوسط هستند، اخذ مالیات چه تأثیری خواهد داشت؟
به دلیل عدم راهاندازی سامانه ملی املاک و اسکان کشور نمیتوان به تفکیک بیان کرد چه تعداد از خانههای خالی لوکس و چه تعداد متناسب با نیاز و چه تعداد در حاشیه شهرها هستند. نمونه بارزی که در شهر تهران مردم عادی میتوانند از آن خانهها بهرهمند شوند، واحدهای مسکونی خالی در منطقه ۲۲ تهران است که عمده این آپارتمانها متناسب با نیاز هستند؛ اما خالی ماندهاند و نمونههای بیشمار دیگری در سایر شهرها میتوان نام برد.
با این حال، به فرض اینکه واحدهای موجود لوکس و غیرقابل استفاده برای اقشار کمدرآمد باشند؛ در صورتی که دولت برای همین واحدها و مالکان محتکر هزینه و جریمهای ایجاد نکند، در آینده شاهد انباشت هر چه بیشتر خانههای خالی خواهیم بود، خانههایی که منابع کشور را در خود قفل کرده و رشد اقتصادی و اشتغال را به نابودی کشانده است. اتفاقی که طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ افتاد و بسیاری از سرمایههایی که باید به سمت تولید مسکن (بیش از ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان) میرفت به دلیل عدم برخورد با محتکران در خانههای خالی بلوکه شد و سال به سال این میزان افزایش یافت.
مالیات بر خانههای خالی موجب عرضه واحدها در مناطق گرانقیمت خواهد شد؛ که این عرضه یا در بازار اجاره اتفاق خواهد افتاد یا آنکه افزایش عرضه در بازار مسکن ملکی را به دنبال دارد که در هر دو حالت موجب کاهش قیمت اجارهبها و کاهش قیمت مسکن خواهد شد. با توجه به اینکه سایر مناطق، قیمتهای خود را با مناطق بالا و گرانقیمت تنظیم میکنند، بنابراین به طور قطع این موضوع در کاهش قیمت در مناطق متوسط به پایین تأثیر بسزایی خواهد داشت.
با اخذ مالیات از خانههای لوکس شیفت و جابه جایی طبقاتی نیز رخ خواهد داد؛ به طوریکه خانههای لوکس وارد عرضه میشود و طبقات بالاتر درآمدی به راحتی میتوانند این نوع خانه ها را با توجه به قیمت مناسبتر تهیه کنند و به همین ترتیب زنجیره وار، جا و انتخاب برای طبقه آخر درآمدی(دهک اول) بهتر و بیشتر میشود.
در صورتی که نرخ مالیات بر خانههای خالی در اصلاحیه قانون بازدارنده باشد، سازندگان خانههای لوکس نیز صرفه اقتصادی در ساخت خانههایی که متناسب با نیاز مردم نیست و تقاضا کمی دارند، نخواهند دید و همین عامل موجب هدایت سرمایهها به سمت ساخت و ساز خانههای مورد نیاز مردم میرود.
4- اشخاص خانه خالی خود را برای فروش یا اجاره قرار دادند؛ اما به دلیل نبود مشتری مشمول مالیات شدند؟
در اصلاح قانون مالیات بر خانههای خالی باید 6 ماه زمان داده شود تا افراد بتوانند خانه خالی خود را یا بفروشند یا اجاره دهند یا حتی اگر به دلیل تعمیر اساسی و بازسازی خالی ماندن به پایان برسانند و پس از گذشت بیش از 6 ماه مشمول مالیات شوند.
مضاف بر این در شرایطی که اقشار جامعه تقاضای بالقوه هستند؛ اما به دلیل بالا بودن قیمتها توان اجاره یا خرید را ندارند، بنابراین میطلبد مالکان خانههای خالیِ خود را با قیمت مناسبتری در این فرصت 6 ماهه عرضه کنند و حتماً مشتری پیدا خواهد شد.
5- خانه دوم و تعطیلاتی باید مشمول مالیات قرار گیرند؟
خانههای تعطیلاتی به عنوان خانه خالی محسوب نمیشوند؛ اما به دلیل محدودیت زمین باید برای این نوع خانهها نیز حد و تعداد معقول در نظر گرفت و بیش از آن میتوانند اشخاص داشته باشند، اما مشمول مالیات خواهد شد. بنابراین در اصلاحیه قانون مالیات بر خانههای خالی باید سکونتگاه دوم در خارج از اقامتگاه اصلی اشخاص بالای 18 سال معاف باشند و در غیر اینصورت به دلیل تصرف بیش از دو خانه و حبس سرمایه و احتکار، مشمول مالیات بر سکونتهای بالا قرار گیرند.
6- تعداد خانههای خالی مناسب بوده و در سایر کشورها همین میزان است؛ بنابراین نیازی به اخذ مالیات نیست؟
وجود خانههای خالی به میزان نرخ طبیعی، امر ذاتی برای تعادل در بازار مسکن تلقی می گردد. آنچه برهم زننده تعادل و جزء غیر ذاتی بازار تلقی می گردد، فاصله قابل توجه نرخ واقعی خانه های خالی نسبت به نرخ طبیعی آن میباشد که این امر به دلیل وجود تقاضای سوداگرانه خانه های خالی رخ میدهد و با افزایش تقاضای مذکور این فاصله بیشتر نیز خواهد شد. در چارچوب ادبیات اقتصاد مسکن و براساس مکانیسم تعدیل قیمت، رخداد فوق (فاصله نرخ واقعی خانه های خالی از نرخ طبیعی) می بایست به کاهش قیمت تعادلی بازار بیانجامد، لیکن از آنجایی که مکانیسم مذکور در بازار مسکن کشورهایی نظیر ایران که عرضه مسکن بسیار کمتر از تقاضای آن می باشد، عمل نمی نماید، فزونی قابل توجه نرخ واقعی خانه های خالی بر نرخ طبیعی آن که مبتنی بر الگوی اقتصاد سنجی بدست میآید خود عامل افزایش قیمت مسکن شده و در چنین شرایطی، بازار مسکن دچار شکست شده است.
بر اساس آمارها طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ درصد خانههای خالی از رقم ۴.۲ درصد در سال ۱۳۸۵ (۶۳۳ هزار واحد خالی) به ۸.۳ درصد در سال ۱۳۹۰ (۱.۶ میلیون واحد خالی) و ۱۱.۳ درصد در سال ۱۳۹۵ (۲.۶ میلیون واحد خالی) رسیده و رشد ۳۱۰ درصدی را تجربه کرده است و شاخص دسترسی مسکن که در سال 85 در حدود 5 بوده در سال 95 به عدد 7 رسیده و در حال حاضر نیز عدد 12 را به خود دیده است؛ در حالی که در کشور آمریکا این عدد کمتر از 3 سال است.
منبع:فارس
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: مالیات مسکن ساخت وساز خانه های لوکس مالیات بر خانه های خالی اخذ مالیات بر خانه خانه های خالی خانه های خالی متناسب با نیاز بازار مسکن مشمول مالیات میلیون واحد اما به دلیل واحد در سال خانه خالی اجاره بها قیمت مسکن نرخ طبیعی هزار واحد کاهش قیمت خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۷۸۲۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مالیات برعایدی سرمایه» چرا صدای ۲ درصد از جامعه را درآورد؟
به گزارش خبرنگار مهر این روزها طرح مالیات بر عایدی سرمایه در مجلس توسط نمایندگان در حال بررسی است در جریان بررسی این طرح عدهای صدای مخالف بلند کرده و اعلام کردهاند در شرایط بد اقتصادی دولت دنبال گرفتن مالیات جدید است و این یعنی اعمال تورم بیشتر بر اقتصاد.
سال گذشته سید احسان خاندوزی نامهای به شورای نگهبان نوشت و در مورد این مالیات توضیح داد تصویب و اجرای طرح موسوم به مالیات بر عایدی سرمایه که دلالان و سفته بازان بازار مسکن، خودرو، طلا و سکه و ارزهای خارجی را هدف قرار میدهد، اقدامی بسیار ارزشمند است که در کشورهای دیگر نیز اجرا شده است.
به گفته خاندوزی، «فقدان این پایه مالیاتی که دستکم در ۱۰۰ سال گذشته در بیش از ۱۴۳ کشور در حال پیادهسازی بوده، موجب بروز مشکلات متعددی بهخصوص در حوزه تولید شده است؛ بهعنوان نمونه با توجه به بازدهی بالای خریدوفروشها در بازارهای غیرمولد موازی تولید مانند بازار ملک، خودرو، طلا و ارز انگیزه سرمایهگذاری و کار در حوزه تولید را بهشدت کاهش داده و یکی از موانع اصلی رونق تولید در کشور است.»
آن گونه که خاندوزی ادعا کرده است: «طرح مالیات بر سفتهبازی و سوداگری بهگونهای طراحی شده است که بهدلیل معافیتهای گسترده در طرح، حداکثر دو درصد از افراد جامعه مشمول آن میشوند.
مصیبت بزرگ پدیده سوداگری، سالهاست که گریبانگیر اقتصاد کشور شده؛ بهطوریکه کارشناسان آن را یکی از عوامل مهم به شماره افتادن نفس تولید میدانند. از نشانههای وجود این پدیده شوم در کشور، رونق کاذب بازارهای موازی با تولید است. بازارهایی همچون بازار زمین، طلا، خودرو و ارز که محمل مناسبی برای جولان سوداگران و دلالان هستند.
کسانی که میخواهند یک شبه راه صد ساله را بروند سرمایه خود را وارد یکی از این بازارها میکنند و در سایه نبود قوانین بازدارنده، سودهای هنگفت به جیب میزنند. اما این تمام ماجرای سوداگری نیست؛ چراکه ورود پولهای کلان به بازارهایی مثل مسکن و خودرو باعث افزایش تقاضای سرمایهای میشود و در نتیجه نیاز مصرفی مردم را با چالش مواجه میکند.
زیانهای مردم از سوداگری
در حال حاضر بخش زیادی از تقاضا در بازار مسکن مربوط به تقاضای سرمایهای است و مردم عادی توان خرید مسکن متناسب با نیاز خود را ندارند. با وضع مالیات بر سوداگری تقاضا سرمایهای و التهاب بازار کاهش پیدا میکند؛ در نتیجه در صورت ساخت و عرضه بیشتر مسکن در کشور دسترسی مردم به آن امکانپذیر میشود.
سوداگری در بازار ارز در بسیاری موارد اثر شدیدتری بر بازار کالاهای مصرفی مردم دارد؛ چراکه با افزایش قیمت ارز، قیمت مواد اولیه تولید و کالاهای وارداتی افزایش پیدا میکند و به سرعت نیاز ضروری روزانه مردم را با مشکل مواجه میکند.
سوداگری علاوه بر رشد تقاضای سرمایهای، باعث افزایش فاصله طبقاتی و فاصله غنی و فقیر میشود که در نتیجه آن انواعی از مشکلات اجتماعی به سمت خانوادهها سرازیر میشود. عدالت حکم میکند هر کسی متناسب با درآمد خود مالیات بپردازد تا هم از فشار بر روی اقشار کم درآمد کاسته شود و هم منابع به درستی در جامعه توزیع شود.
طرح مالیات بر عایدی سرمایه به همین منظور و نیز با هدف کنترل سوداگری و حرکت جریان سرمایه به سمت فعالیتهای مولد و با ارزش افزوده برای کشور مطرح شد و هم اکنون در مرحله بررسی جزئیات آن در مجلس است.
کاهش فرار مالیاتی با طرح مالیات بر عایدی سرمایه
به گفته مهدی موحدی بکنظر، رئیس مرکز آموزش و پژوهش سازمان امور مالیاتی؛ آمریکا پایه مالیات بر عایدی سرمایه را از سال ۱۹۱۳ و بریتانیا از ۱۹۶۵ اجرایی کردهاند و تا سال ۲۰۱۷ بیش از ۱۸۷ کشور این نوع مالیات را به کار گرفتهاند.
اما این نوع مالیات که بیشتر جنبه تنظیمی دارد، تاکنون در ایران فرصت بروز و ظهور پیدا نکرده و پیش از این با لطایفالحیلی از دستور کار خارج شده بود. اکنون دولت و مجلس اتفاق نظر دارند که مالیات بر عایدی سرمایه باعث فروکش کردن تلاطمات بازار داراییهای اصلی میشود؛ زیرا انگیزه سوداگران برای ورود به آنها را از بین میبرد.
طرح فعلی مالیات بر عایدی سرمایه مزایای بسیاری دارد که یکی از آنها کاهش فرار مالیاتی است. در کشور ما به دلیل شفاف نبودن درآمدهای برخی اشخاص و نبود مالیات ستانی هوشمند، فرار مالیاتی حجم بالایی دارد.
قاسم ساعدی، عضو کمیسیون انرژی مجلس در این باره اظهار داشت: «تا امروز که جای چنین قانونی در کشور خالی بوده، شاهد این هستیم که فرار مالیاتی افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر، برخی افراد که دنبال سوداگری و سفتهبازی هستند، از بازار طلا، سکه، ارز، خودرو و مسکن، نهایت سودجویی را میبرند و ضمن کسب سودهای هنگفت، مالیات هم نمیدهند و زیر رصد هم نیستند.»
با مالیات برعایدی سرمایه بساط سفته بازی جمع میشود
محمدحسین حسینزاده بحرینی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در باره مالیات بر عایدی سرمایه میگوید عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که خلأ طرح مالیات بر سوداگری چه تأثیری در افزایش قیمت بازار خودرو، مسکن، طلا و ارز داشته است، بیان کرد: نبود این ابزار تنظیمگری به میزان زیادی در بالا رفتن سرسام آور قیمت داراییها تأثیرگذار بوده است.
وی ادامه داد: در اکثر کشورهای دنیا شرایط به اینگونه است که اگر از یک مسکن کمتر از تعداد سالهای مشخصی استفاده شود، برای فروش آن باید ۵۰ تا ۶۰ درصد مالیات به دولت پرداخت شود. این قوانین سختگیرانه باعث میشود تا سوداگری در بازار جمع شود.
حسینزاده بحرینی توضیح داد: در کشور اشخاصی هستند که مبالغی را سرمایهگذاری میکنند تا یک کاسبی کوچک راهاندازی و اشتغال ایجاد کنند و مالیات نیز از آنها اخذ میشود، این در حالی است که سود این کار از خرید سکه و دلار کمتر است اما تاکنون سازوکاری نداشتیم که بتوانیم از این افراد و این مدل فعالیتهای سوداگرانه مالیات بگیریم.
وی افزود: یک نهاد تنظیمگر باید جلوی این سوداگریها و این سودهای هنگفت را بگیرد. سرمایه موجود در کشور نباید در این مسیرها هزینه شود، بلکه باید در مسیر تولید و مولدسازی به کار گرفته شود. بنابراین باید سازوکاری در بازار ایجاد شود تا جلوی این نوسانها را بگیرد.
نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: با توجه به اینکه اکثراً سوداگران هستند که از سرمایهگذاری در بازار داراییها، سودهای هنگفت به دست میآورند و تا الان نیز به دلیل نبود مکانیزمهای لازم از این افراد مالیات اخذ نشده، این ضعف، عاملی برای افزایش شکاف طبقاتی است؛ چرا که کارمندان و کارگران قبل از اینکه حقوقشان واریز شود، مالیاتش را پرداخت میکنند اما این افراد اینگونه نیستند.
کد خبر 6090718 محمدحسین سیف اللهی مقدم