Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-27@14:01:13 GMT

نویسنده ایرانی تریبونی برای جذب مخاطب ندارد

تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۶۱۰۴۴

نویسنده ایرانی تریبونی برای جذب مخاطب ندارد

حسن زاده که به تازگی مجموعه داستان آه ای مامان او به عنوان مجموعه داستان کوتاه برگزیده نوزدهمین و بیستمین جایزه مهرگان ادب از سوی هیات داوران این جایزه معرفی شد، در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به شرح مشکلات دامن گیر حیطه ادبیات، نویسندگان و بازار نشر کشور پرداخت.

وی گفت: استعدادهای بسیار خوبی در زمینه داستان نویسی بویژه داستان کوتاه در کشور داریم اما مشکل ما رعایت نشدن حق نشر و تکثیر و وجود کارهای زرد خارجی است که بازار را اشباع کرده و مانع از درخشش آثار نویسندگان داخلی در بخش تالیف می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: متاسفانه همیشه وقتی بحثی درباره ادبیات ملی و سرزمینی‌مان پیش می‌آید، اولین چیزی که خودش را نشان می‌دهد مشکلات است. اما با وجود تمام مشکلات، نقاط قوت و خوبی هم وجود دارد که مهمترینش هم دوام آوردن ادبیات‌مان با وجود این مشکلات کمرشکن است. اما وقتی می‌پرسید چرا تا این میزان آثار ایرانی در بین مخاطبان فارسی مهجور است، باید بگویم یکی از دلایل اصلی‌اش، و چه بسا یکی از اساسی‌ترین مشکلات ما همین (نبود قانون کپی رایت) است.

حسن زاده گفت: البته که ما مشکلات اساسی دیگری هم داریم. مثلا نظام آموزشی در ایران به گونه ای نیست که دانش آموزان از همان ابتدا با کتاب مانوس شوند و خواندن تبدیل شود به جزئی لاینفک از زندگی شان که بحث اش مفصل است. فقط خواستم بگویم این مشکلی است که ریشه های گوناگون و عمیقی دارد. اما در اینجا می خواهم مشخصا به مساله کپی رایت و نابرابری های موجود در بازار کتاب ایران بپردازم.

وقتی حق نشر رعایت نمی‌شود  بسیار طبیعی است که برخی ناشران اقیانوسی از آثار زرد را وارد بازار کرده و آن را اشباع می‌کنند و به این ترتیب  آثار ایرانی در ان اقیانوس مدفون شوند. به قدری کارهای ترجمه ای نازل در بازار وجود دارد که هیچ فرصتی برای دیده شدن نویسندگان داخلی نیست؛ تعداد مخاطبان در کل نیز محدود است و همین تعداد هم به روش‌های عجیب و غریب ناشران مذکور جذب آثار زرد می‌شوند.

نویسنده کتاب خیال باز افزود: در مقابل شما کمتر نویسنده ای را سراغ دارید که ابزاری برای تبلیغ خودش در اختیار داشته باشد و اگر هم داشته باشد بسیار محدود و ناکافی است. این در حالی است که تبلیغ اثر به این شیوه ای که در ایران هست، اصلا به عهده نویسنده نیست. نمی گویم نویسنده نباید کاری بکند. اما نه این شکل. واقعیتش این است که کار نویسنده در اصل نوشتن و خوب نوشتن است. برای دیده شدن اثر نویسنده باید سازوکارهای دیگری وجود داشته باشد. البته این حرف من در شرایط فعلی خیلی آرمانی است. به هر حال این شرایطی است که ما در آن هستیم و امید دارم روزی برسد که هرکس فقط کار خودش را به بهترین شکل انجام دهد. 

این نویسنده کشور ادامه داد: در حوزه کتابخوانی مخاطبان محدودی داریم و هرکسی هم می‌خواهد به شکلی بخشی از این مخاطبان را جذب کند؛ و در این شرایط متاسفانه به نویسنده ایرانی به سختی تریبونی برای معرفی و جذب مخاطب داده می‌شود.

مخاطب نوجوان ادبیات پس از مدتی رها می‌شود

این نویسنده تاکید کرد: بخشی از مخاطبان ما رده سنی نوجوانانی هستند که به مرور وارد طیف مخاطبان جدی و بزرگسال می شوند و در همین ابتدای ورود توسط تبلیغات حیرت انگیزی که برای آثار دسته چندم خارجی می شود و همه فضای مجازی را هم پر کرده است، ابتدا جذب و سپس رها می شوند. این طیف بعدها، تازه اگر شانس با آنها یار باشد، ممکن است یک کتابخوان اصیل شوند و این تاسف‌بارترین بخش ماجراست. البته این به این معنی نیست که برای همه مخاطبان چنین اتفاقی می افتد. طبیعی است که تلاش هایی هم توسط نویسندگان و برخی ناشران دلسوز ادبیات داستان ایرانی انجام می‌شود که این تنها نشان دهنده عشق و تعهد آنهاست.

این داستان نویس معاصر گفت: اما ریشه عموم این مشکلات، همانطور که گفتم مساله کپی رایت است. اگر وضعیت حوزه نشر و کتاب در کشور را با سینما مقایسه کنیم شاهدیم سینمای ایران در حال حاضر جوایز جهانی بسیاری چون اسکار و کن را دریافت می کند، دلیل این مساله را می توان سنگین بودن حق کپی رایت در این بخش دانست، که باعث تمهید تهیه کنندگان و سینماگران و رشد آنان در حیطه فعالیت خود و در نهایت رشد سینمای ما شده است.

نویسنده داستان مستر جیکاک افزود: اما داستان نویسی ایران بدون هیچگونه رهاورد اقتصادی و حمایتی خاص، باید با عصاره ادبیات تمام ملل که محدودیت هم ندارند در شرایط نابرابر رقابت کند؛ در حالیکه اگر قانون کپی رایت رعایت می شد به سمت سرمایه گذاری و روی نویسنده ایرانی می رفتیم. اما در حال حاضر شاهدیم عموم ناشران، بیشتر دغدغه هایشان آثار خارجی است. نمی خواهم بگویم که آثار ایرانی بی عیب و نقص هستند، همه از شرایط سخت یک نویسنده برای خلق و نهایتا انتشار اثرش آگاه هستند، بحثی در این نیست، منتهی این مساله ای است که باید نگاه طولانی مدت به آن داشته باشیم. باید تبدیل به یک جریان شود تا بتوانیم راهی به عرصه جهانی پیدا کنیم.

به نظرم اولین گام در راه حمایت و توسعه از داستان فارسی همین رعایت حق کپی رایت است. خیلی واضح است، وقتی که ما هیچ حقی برای نویسندگان خارجی قائل نمی شویم و کارهایشان را حتی بدون اطلاع خودشان در ایران چاپ می کنیم، طبیعی است که جامعه جهانی ادبی هم بخواهد ادبیات ما را نادیده بگیرد. این همان حساب دودوتا چهارتاست.

حسن زاده وضعیت خلق رمان در کشور را نیز به همین منوال عنوان کرد و افزود: رمان نویسان و رمان های بسیار شاخصی در کشور داریم و این در حالی است که برای خلق اثری خوب در ادبیات حداقل حدود ۳ سال زمان و تمرکز عالی صرف نگارش رمانی خوب می شود و بسیار سخت شکل می گیرد اما دستاورد اقتصادی برای نویسنده ندارد و حمایتی هم صورت نمی گیرد. بنابراین ماندن در وضعیت خلق اثر ادبی، آن هم به گونه ای شش دانگ، واقعا کاری سترگ و سخت است. از دغدغه های اقتصادی بگیر و در نهایت دغدغه‌هایی که برای دریافت مجوز و چاپ و... وجود دارد. به همین خاطر به نظر من نوشتن در ایران بیشتر متکی است بر مدیریت افسردگی و نه چیز دیگر.

راه دوام آورن نویسنده ایرانی چیست؟

حسن زاده ادامه داد: اگر از من بپرسند راه دوام آوردن و اساسا راه چاره چیست، می گویم: اعتقاد و ایمان به کاری که انجام می دهی. چون هیچگونه پیش بینی ای نمی توان کرد. کار را که می نویسی اصلا معلوم نیست مجوز بگیرد یا نگیرد، همچنین بعد از چاپ اصلا معلوم نیست ناشر بتواند جایی برای کار در میان آثار خارجی پیدا کند و یا حتی فرصت معرفی برایش بیابد و... مخاطب هم که با داستان فارسی قهر است، عایدی مالی ای هم که در آن نیست. خیلی ساده ست، در این راه واقعا ظفرمندی ای وجود ندارد. تنها عشق و جنون است. عشق و جنون هم اعتقاد به ادامه می آورد و کمک می کند هرناملایمتی را تحمل کنی، چون نمی توانی ننویسی، چون اگر ننویسی زندگی برایت معنایش را از دست می دهد.

با این وجود چیزهای خوبی هم هست. در طول این سالیان، کارهای خیلی خوبی هم نوشته و منتشر شده اند. در دوره هایی داستان فارسی توانسته اعتماد مخاطب فارسی را جلب کند و... یعنی اینطور نیست که همه اش هم مشکل باشد. همانطور که اگر ناشران زرد و بی مسئولیت در قبال ادبیات سرزمینی مان داریم، ناشران متعهد و آگاه و حرفه ای و ارزشمند هم داریم. هرچند خیلی کم، اما داریم. با وجود اینکه چاپ آثار ایرانی برای ناشران ما واقعا ریسک بزرگی است، چون به هرحال آن ناشر هم باید چرخش بچرخد و از آنجا که مخاطب اندک کتاب در کشور ما به طور حیرت انگیزی کار ایرانی کم می خوانند؛ با این حال برخی ناشران داستان فارسی چاپ می کنند و پای کار هم می ایستند و خیلی اوقات هم واقعا خسارت می بینند.

حرف من این است، در هر دو سوی ماجرا دلایل زیاد و قابل تاملی وجود دارد. یعنی هم ضعف آثار داستانی ما دلایلی قابل قبول دارد و هم وضعیت بغرنج نشر ما دلایل خودش را دارد. بنابراین حل همه اینها زمان می برد، شاید یکی دو نسل دیگر زمان ببرد و در این میان نویسنده چاره ای جز ایمان و اعتقاد به کاری که انجام می دهد ندارد.

حسن زاده در مورد تاثیر جوایز ادبی در وضعیت دیدن کتاب و نویسنده داخلی نیز گفت: جوایز ادبی مستقل که آمال سیاسی خاصی را دنبال نمی‌کنند، چون به ذات ادبیات توجه می‌کنند بسیار مثمر ثمر هستند و  باعث رشد ساختار ادبی و ادبیات می‌شود، چون آثار حاوی پیام به مخاطب را مورد توجه قرار می دهند و مخاطب را به ادبیات وصل و امید را تا حدی ایجاد می کنند و این امید در طیف نویسندگان نیز ایجاد می شود. واقعا در ادبیات و هنر به آن معنایی که در سایر امور هست، رقابت معنایی ندارد. در ادبیات، هر درختی در جای خود سبز می شود. اما جوایز به یک معنا می توانند در توانمندی ادبیات یاری رسان باشند. اگر جایزه ای به واسطه درستکاری و معیارهای درستی که برای انتخاب آثار دارد، عملکردی شایسته داشته باشد، می‌تواند با انتخابهایش پیامهای شفاف و روشنی را به جامعه ارسال و توجه مردم را به ادبیاتی بهتر و اصیل تر جلب کند و در جذب مخاطب و بازگرداندن اعتماد به مردم بسیار کارایی داشته باشد که اگر این مهم انجام شود، یقینا خدمت بسیار بزرگی به ادبیات خواهد بود.

وی افزود: از طرفی، در شرایط طاقت فرسایی که نویسندگان دارند، جوایز ادبی می‌تواند تا حد قابل تاملی انرژی بخش هم باشد و نویسندگان را به ادامه راه تشویق کنند. گرچه در هر صورت بنده معتقدم اگر اثری به معنای واقعی کلمه خوب و خلاقانه باشد، در نهایت راه خود را در میان مخاطبان پیدا خواهد کرد و روزی به جایگاه واقعی خود خواهد رسید.

احمد حسن زاده متولد ۱۳۶۰ دانش آموخته سینما و تئاتر از دانشگاه هنر تهران در رشته ادبیات نمایشی است. او پیش از این با مجموعه داستان مِسترجیکاک که توسط نشر نیماژ منتشر شد، توانسته بود جایزه هفت اقلیم را از آن خود کند و نیز کاندید مهرگان ادب در آن زمان شود. او همچنین بعد از کتاب آه ای مامان که برنده مهرگان ادب شد، اولین رمان خود با نام خیال‌باز را اوایل بهمن ۱۳۹۸ توسط نشر نون منتشر کرد. این رمان موفق شد در زمان کوتاهی به چاپ دوم برسد.

برچسب‌ها احمد حسن زاده قانون کپی رایت

منبع: ایرنا

کلیدواژه: احمد حسن زاده قانون کپی رایت احمد حسن زاده قانون کپی رایت نویسنده ایرانی داستان فارسی آثار ایرانی نویسنده ای حسن زاده کپی رایت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۶۱۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است

دریافت 46 MB

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در صدوچهاردهمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.

سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.

محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.

مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.

سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.

اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.

آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی می‌شود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.

حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاخته‌ای که در تیتراژ شروع می‌کند به رشد و تبدیل می‌شود به آن اسب‌سوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانه‌ترین وجه ممکن برای به‌کارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی می‌رسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.

این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»

هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب می‌شناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیه‌کننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که می‌خواهیم یک چیزی مثل این سمفونی‌ها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه این‌ها را گوش کردم دیدم به درد نمی‌خورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع می‌شود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمی‌شد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایران‌دوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان می‌دهد. این سریال هر جا برود موسیقی‌اش تأثیرگذار است. چون می‌دانند مال همان‌جاست و هویت دارد.

احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفت‌وگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تم‌ها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله‌ غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیده‌ام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنت‌های موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیف‌های غربی بروند.

وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقه‌ای روزانه سنج و دمام گوش می‌کردم، از این طریق با آقای کردی‌زاده آشنا می‌شوم و حاصل این ارتباط می‌شود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عده‌ای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.

به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.

کد خبر 6088293 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • تأکید مدیر شبکه آموزش بر پاسداشت زبان فارسی و شعر و موسیقی اصیل ایرانی
  • اهمیت ویژه به پاسداشت زبان و ادبیات فارسی ، شعر و موسیقی اصیل ایرانی در شبکه آموزش
  • پاسداشت ادبیات، شعر و موسیقی اصیل ایرانی در شبکه آموزش
  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است
  • اعلام فراخوان جایزه ملی داستان و بازآفرینی در اصفهان
  • اجرای نمایش تشریفات ساده در تماشاخانه ماه در اصفهان
  • اجرای نمایش تشریفات ساده در تماشاخانه ماه در عمارت سعدی اصفهان
  • بزرگداشت «فرانتس کافکا» در جشنواره کارلوی واری