مکانیسم ماشه؛ شلیک همزمان به مغز برجام و قلب نظم آمریکایی
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۹۸۶۴۷
تحریریه پارسینه- حامد کشاورز: تلاش آمریکا برای فعال کردن مکانیزم ماشه یا «اسنپبک» موضوعی نیست که تنها به برجام و ایران مربوط باشد، بلکه رویههای شورای امنیت، حقوق بین الملل و حتی در نگاهی وسیعتر، نظم جهانی را نشانه گرفته است.
دولت دونالد ترامپ که از ماهها پیش تلاش گستردهای را برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران پیش گرفته بود، با شکست خوردن در عرصه دیپلماسی و ناکام ماندن قطعنامههای پیشنهادیش به شورای امنیت، بار دیگر راه یکجانبه گرایی را پیش گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحریم تسلیحاتی ایران ۱۸ اکتبر (۲۷ مهر ماه) به پایان میرسد و پس از آن این کشور میتواند به خرید و فروش سلاحهای متعارف بپردازد، اما دولت ترامپ که از زمان خروج از توافق هستهای سیاست فشار حداکثری را برای به زانو درآوردن ایران دنبال کرده است، میخواهد به هر ترتیبی که شده این تحریمها را تمدید کند.
آمریکاییها که نتوانسته اند این مسیر را با همراهی دیگر اعضای شورای امنیت پیش ببرند اکنون در اقدامی بحث برانگیز و با تفسیری نامعقول از بند بازگشت خودکار تحریمها که در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تعبیه شده، قصد دارند این اقدام خود را مشروع جلوه دهند.
این تفسیر آمریکاییها البته با مخالفت شدید کشورهای باقی مانده در برجام و حتی دیگر اعضای شورای امنیت که در تراز قدرتهای جهانی هم نیستند مواجه شده است.
اختلاف بر سر مکانیسم ماشه از کجا نشات میگیرد؟
پاراگراف ۱۰ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که به موجب آن شش تحریم مرتبط با برنامه هستهای ایران لغو شدند، «چین، فرانسه، آلمان، روسیه، پادشاهی متحده، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ایران (مشارکت کنندگان در برجام)» را تشویق میکند که اختلافات خود در اجرای تعهدات برجامی را از طریق رویههای مندرج در این توافق حل و فصل کنند.
در پاراگراف ۱۱ این قطعنامه هم بار دیگر تاکید شده است «دولتهای مشارکت کننده در برجام» میتوانند در صورتی که نقض تعهد چشمگیری رخ داد، برای بازگرداندن تمام تحریمهای بین المللی پیش از برجام اقدام کنند.
اختلاف میان آمریکا و دیگران بر سر عبارت «مشارکت کنندگان در برجام» است. ایران و دیگر طرفهای برجام میگویند آمریکا رسما در در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج شده است و دیگر مشارکت کننده در آن محسوب نمیشود. آمریکا، اما مدعی است که از برجام خارج شده، اما از امضاء کنندگان قطعنامه شورای امنیت است که به لحاظ فنی همچنان نافذ است و در نتیجه میتواند برای فعال کردن مکانیسم ماشه به آن متوسل شود. از میان ۱۴ عضو دیگر شورای امنیت تنها جمهوری دومینیکن موافق این تفسیر واشنگتن رای داده است و کشورهای دیگر از جمله اندونزی، نیجر، آفریقای جنوبی، تونس، ویتنام و سنت وینسنت و گرنادینز حاضر نشده اند تسلیم این ادعا شوند.
از آنجا که پیش آمدن چنین وضعیتی از زمان تولد سازمان ملل متحد تا کنون بی سابقه بوده است، بنابراین رویهای هم ایجاد نشده است که بتوان به آن استناد کرد. در نتیجه آنچه پیش خواهد آمد هنوز روشن نیست.
مسعود براتی، کارشناس مسائل تحریم، در این رابطه به «رجانیوز» میگوید: «در این وضعیت تنها مادهای که قابل استناد است ماده ۲۷ سازمان ملل است که به نحوهی عمل شورای امنیت میپردازد. در این ماده سه بند وجود دارد. در بند دوم میگوید در مواردی که موضوع آییننامهای باشد باید ۹ کشور رای مثبت بدهند. در بند سوم بیان میکند که در موضوعات غیرآیین نامهای باید ۹ رای مثبت باشد به علاوه ۵ رای مثبت اعضای دائم شورای امنیت.»
او توضیح میدهد: «اینجا مشارکت کننده بودن یا نبودن آمریکا در برجام که طبق ماده ۱۱ شرط ارائه نوتیفیکیشن (اطلاعیه یا گزارش) به شورای امنیت است یک بحث کاملا تفسیری از قطعنامه ۲۲۳۱ است. این ماهیتش آییننامهای است. آمریکاییها یک سناریو چیدهاند مبنی بر اینکه اگر ما نوتیفیکیشن را به شورای امنیت دادیم و بعد کشور دیگری مثل روسیه و چین یک قطعنامه آیین نامهای و تقسیری آورد که بگوید طبق قطعنامه ۲۲۳۱ آمریکا نمیتواند مکانیزم ماشه را فعال کند و نوتیفیکیشن به شورای امنیت بدهد، من به عنوان عضو دائم میتوانم آیین نامهای بودن این قطعنامه را وتو کنم و آن را به بحث غیرآییننامهای تبدیل کنم و در مسیر بررسی این قطعنامه غیرآییننامهای از حق وتوی خودم برای رد کردن آن استفاده کنم. یعنی دو بار حق وتو استفاده کند که اصطلاحا دابل وتو یا وتوی مضاعف به آن میگویند. آمریکاییها چنین سناریویی برای حالت بدبینانه در نظر گرفته اند که جان بولتون نسبت به همین معترض میشود و میگوید این کار شان حق وتو را مخدوش میکند و نباید آمریکا این کار را بکند.»
به گفته براتی «حالت دیگر هم این است که کسی مخالفت نکند و بعد آمریکا نوتیفیکیشن را وارد عمل کند و اتفاق بعدی بیافتد. الان این اظهار نظرات کشورهای مختلف از نظر شکل حقوقی خیلی اثرخاصی ندارد و فقط یک اعلام نظر است. باید کشوری پیش قدم شود و یک قطع نامه آیین نامهای ارائه بدهد.»
ریچارد گوان، کارشناس مسائل سازمان ملل هم پیش از این در گفتگو با «خبرگزاری فرانسه» وضعیت عجیب تری را مطرح میکند که طی آن انتظار میرود اندونزی به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت با دیگر اعضا درباره این که آیا آمریکا حق فعال کردن ماشه را دارد، مشورت کند. جواب اعضا مشخصا منفی خواهد بود و ممکن است که اندونزی تصمیم بگیرد شکایت آمریکا را مطرح نکند. در نتیجه آمریکا مجبور میشود دست به اقدام عجیب تری بزند: پیش نویس قطعنامهای را برای رفع تحریم تسلیحاتی ایران ارائه کند و خودش این قطعنامه را وتو کند و در نتیجه مکانیسم ماشه فعال شود! با توجه به آنکه دیان دیجانی ، سفیر اندونزی و رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل متحد روز سهشنبه چهارم شهریور گفته است، با توجه به مخالفت ۱۳ عضو با اقدام آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه درباره ایران، این شورا در «جایگاهی نیست که اقدامات بیشتری» را انجام دهد، اکنون توپ در زمین آمریکا است که خود قطعنامه مورد نظرش را ارائه کند و یا جمهوری دومینیکن را وادار به چنین امری کند.
بازگشت قطعنامههای تحریمی چه تاثیری بر ایران خواهد داشت؟
با این مکانیسم تمامی قطعنامههای تحریم شورای امنیت علیه ایران که از سال ۲۰۰۶ وضع شده و با برجام معلق شده بودند بازمیگردند.
این قطعنامهها ایران را ملزم میکنند تمامی فعالیتهای مرتبط با برنامه هستهای خود را، شامل غنی سازی اورانیوم و برنامههای تحقیق و توسعه، متوقف کند و انتقال هر کالایی که به این فعالیتها یا توسعه سامانههای شلیک سلاح هستهای کمک کند را ممنون میکند. ایران از توسعه موشکهای بالستیک منع میشود و افراد و نهادهای درگیر در برنامه موشکی و هستهای ایران در فهرست تحریم قرار خواهند گرفت و تحریم تسلیحاتی ایران از نو برقرار خواهد شد.
این قطعنامهها همچنین از کشورهای جهان میخواهند کشتیهای باری از ایران یا به مقصد ایران را بازرسی کنند و محمولههای غیرقانونی را توقیف کنند.
مکانیسم ماشه: خوب، بد زشت
گوان که عضو اندیکشده «گروه بحران بین المللی» است درباره اقدام یکجانبه احتمالی آمریکا و مخالفت دیگر اعضای شورای امنیت میگوید: «ما وارد دوره بسیاری عجیبی خواهیم شد که در آن دو جهان متفاوت وجود خواهد داشت.»
او به طور خلاصه این طور توضیح میدهد: «یک جهان ایالات متحده خواهد بود که در آن تحریمها علیه ایران بازگردانده شده اند و یک جهان دیگر خواهد بود که بیشتر اعضای شورای امنیت، و من فکر میکنم در واقع بیشتر اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در آن وجود دارند و چنین چیزهایی در آن رخ نخواهد داد.»
این جهان دوپاره مانند بسیاری از امور دیگر به انتخابات آمریکا هم گره خورده است. احتمالا ایران و دیگر اعضای باقی مانده برجام مدتی را صبر خواهند کرد به این امید که دونالد ترامپ با کاخ سفید خداحافظی کند و واشنگتن تحت رهبری جو بایدن به ترتیبی به این دوپارگی پایان دهد و بار دیگر نظم جهانی مبتنی بر چندجانبه گرایی، هرچند با محوریت آمریکا، جان بگیرد.
در غیر آن صورت، همه چیز به توانمندی و اراده طرفین باز میگردد. چنانچه آمریکا بتواند خواست خود را عملی کند، مکانیسم ماشه نه تنها شلیک نهایی به قلب برجام، بلکه تیری بر پیکر نحیف حقوق بین الملل و نظم آمریکایی نهادمحور پس از جنگ جهانی دوم خواهد بود و یکجانبهگرایی غیرمسئول به ویژگی بارز نظام بین الملل بدل خواهد شد و چنانچه دیگران، به ویژه چین و اروپایی ها، بتوانند آمریکا را عقب برانند، ضربهای مهلک به هژمونی هشتاد ساله این کشور وارد خواهد شد و چه بسا مقدمهای باشد برای ظهور یک نظم غیرآمریکایی.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: مکانیسم ماشه تحریم ایران آمریکا شورای امنیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۹۸۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلنگری به طرفداران گفتمان سازش
اگرچه آمریکا در طول جنگ غزه، بارها قطعنامههایی که باهدف آتشبس دائمی در غزه صادرشده را باهدف حمایت از صهیونیستها وتو کرده است، اما وتوی قطعنامه اخیر شورای امنیت مبنی بر پذیرش عضویت دائمی فلسطین در سازمان ملل متحد، جنس و ماهیتی دیگر دارد. درحالیکه برخی مقامات آمریکایی در اظهاراتی دروغین، مدعی تمرکز بر روی راهکار دودولتی در راستای حل مسئله فلسطین بودهاند،وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط نماینده دولت بایدن خبر از استمرار حمایت مطلق کاخ سفید از نسلکشی در غزه میدهد.به عبارت بهتر، آمریکا با وتوی قطعنامه اخیر نشان داد نهتنها در جنگ غزه فرمانده اصلی میدان تقابل با فلسطینیان و منطقه محسوب میشود، بلکه حتی به راهکارهای اعلامی و ادعایی خود نیز کمترین باوری ندارد. این تناقض آشکار، برگرفته از شکست میدانی مشترک واشنگتن -تلآویو در جریان تحولات جنگ غزه و فراتر از آن، سردرگمی راهبردی آنها در قبال مسئله فلسطین است.
واقعیت امر این است که ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بازیگران منطقهای مانند ریاض، ابوظبی، منامه و مسقط حساب ویژهای بر روی پیشبرد طرح دو دولتی از سوی واشنگتن بازکرده بودند. این نگاه اعتماد آمیز به دشمن بشریت، منبعث از وعدههایی بوده که نهتنها در دوران ریاست جمهوری جوبایدن، بلکه در دوران ریاست جمهوری ترامپ و اوباما نیز به آنها دادهشده بود. بر همین اساس، طرح عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل ( تحت عنوان پیمان ابراهیم) پیش رفت و منتج به خطای راهبردی امارات و بحرین در عادیسازی روابط با صهیونیستها شد. اما وتوی قطعنامه اخیر در شورای امنیت سازمان ملل متحد، آنهم علیرغم موافقت ۱۲ عضو شورای امنیت و رأی ممتنع دو کشور ( سوئیس و انگلیس) ، بیانگر قرائت خاص کاخ سفید از طرح دو دولتی است! این مسئله نشان میدهد که اتفاقا آمریکا طرح دو دولتی را نیز نه بهمثابه راهکاری برای حل بحران در منطقه غرب آسیا، بلکه بهعنوان ابزاری برای تحقق استیلا و سلطه صهیونیستها بر غرب آسیا ارزیابی میکند.
رمزگشایی از سخنان رابرت وود، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل بهوضوح چنین گزارهای را تصدیق میکند: «ایالاتمتحده همچنان از راهحل دو دولتی بهشدت حمایت میکند. این رأی مخالفت با حق تشکیل کشور فلسطین را نشان نمیدهد، بلکه اذعانی است به اینکه این امر تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین حاصل خواهد شد.» به عبارت بهتر، آمریکا پذیرش کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل متحد را به گفتوگوی مستقیم ( میان فلسطینیان و صهیونیستها ) و در حقیقت، پذیرش مسئله عضویت فلسطین از سوی تلآویو کرده است! بدیهی است که در این مسیر، تلآویو از تشکیلات خودگردان امتیازاتی خواهد خواست که تنها یکی از آنها، عاری سازی غزه و کرانه باختری از گروههای مقاومت است! شرط وقیحانهای که هیچگاه تحققنیافته و در آِینده نیز نخواهد یافت. حتی تشکیلات خودگردان فلسطین بهعنوان بازیگری که در قبال کشتار بیرحمانه فلسطینیان، بازی در زمین واشنگتن را نسبت به دفاع واقعی از ساکنان مظلوم غزه ترجیح داده است، نسبت به رفتار اخیر کاخ سفید شوکه شده است. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در بیانیهای وتوی آمریکا را «ناعادلانه، غیراخلاقی و غیرقابلتوجیه» خواند.بااینحال محمود عباس باید زودتر از اینها نسبت به دنائت آمریکاییها اطمینان پیدا میکرد!
یکی از اصلیترین بازندگان رأیگیری اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، سیاستمدارانی هستند که بر روی واشنگتن در روند حل مسئله فلسطین حساب بازکردهاند! این رأیگیری نشان داد که راهحل واقع در فلسطین، روی آوردن به همان گفتمان مقاومت و ایستادگی همهجانبه در برابر واشنگتن و تلآویو است، نه روی آوردن به گفتمان سازش با دشمنانی که نماد ظلم و نسلکشی محسوب میشوند. در این معادله صریح و گویا، سرنوشت آمریکا و رژیم اشغالگر قدس با شکست و تباهی گرهخورده است.