برگ برنده اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ از زبان موسوی لاری /فعلا با روحانی مشورت نکرده ایم /برخی اصولگرایان دکمه کت احمدی نژاد را می بوسیدند
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۴۶۸۱۰
سید عبدالواحد موسوی لاری وزیر پیشین کشور در دوره اصلاحات طی گفتگویی با موضوع وضعیت سیاسی کشور و اصلاح طلبان گفت:عملکرد جریان اصلاح طلبی در چند مقطع قابل بررسی است؛ مقطعی که از سال ۷۵ شروع و ۸۴ تمام میشود که اصلاح طلبان با حضور در عرصه سیاسی و نهایتاً پیروزی در انتخابات دوم خرداد، دولت اصلاحات را تشکیل دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه بخوانید؛
۳ کاندیدای زن اصلاح طلب و اصولگرا در انتخابات ۱۴۰۰ از نگاه فائزه هاشمی
وی ادامه داد: در دوره احمدی نژاد وضعیت اصلاحطلبان مشخص بود و خیلی جای بحث نداریم به خصوص بعد از حوادث ۸۸ و مسائلی که پیش آمد. اما از سال ۹۱ و ۹۲ جریان اصلاحطلب به این جمع بندی رسید که باید مجدداً در عرصه انتخابات حضور پیدا کند و فعال باشد. اینجا جریان اصلاح طلب میخواست موجودیت خود را با حضور در صحنه اعلام کند. اصلاح طلبانی مثل آقای دکتر عارف و آقای جهانگیری ثبت نام کرده بودند. مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی کاندیدای خاص اصلاح طلبان نبود، اما اصلاح طلبان به ایشان علاقهمند بودند و دوست داشتند که ایشان در صحنه باشد.
موسوی لاری تأکید کرد: انتخابات ریاست جمهوری تا امروز و تا این لحظه تحت تاثیر انتخابات ۹۸ است یعنی سوالهایی که در اذهان مردم است، در ذهن کنشگران سیاسی هم وجود دارد. محافل مختلف سیاسی در این مساله بحث و سناریوهای مختلف را ارزیابی میکنند. انتخابات سه ضلع دارد ۱-مردم۲-متولیان انتخابات۳-کنشگران سیاسی. اگر متولیان انتخابات قانونمند حرکت کنند و مردم احساس کنند که رای شان محترم است شرکت میکنند و اگر مردم پای صندوقها بیایند اصلاحطلبان پیروز خواهند بود. در چنین فضایی، اصلاح طلبان میتوانند به اجماع و نقطه نظر واحد برسند.
موسوی لاری با اشاره به عدم مشارکت مردم در سال ۹۸ در پای صندوقهای رای گفت: مردم احساس میکردند که بعد از جریان رد صلاحیتها، بنا نیست که آنان تصمیم گیرنده باشند و عده دیگری میگویند ما کاندیدا را برای شما تعیین میکنیم. تلقی عمومی این بود. ضمن اینکه دلخوریهایی هم از وضعیت معیشتی وجود داشت. حوادث گذشته هم تاثیر گذاشته بود. به نظر من، موضوع مهم این است که آیا میشود مردم را پای صندوق رای آورد.
موسوی لاری گفت: من معتقدم نهادهای حاکمیتی مانند شورای نگهبان و امثال اینها باید ورای احزاب و تشکلها و جریانات سیاسی حرکت کنند. چه بخواهیم چه نخواهیم، الان در جامعه این ذهنیت نیست. حاکمیتیترین نهاد ما، شورای نگهبان است و رفتارش باید به گونهای باشد که به مردم اطمینان دهد در چارچوب قانون اساسی حرکت میکند و به نمایندگی از این جناح و آن جناح تصمیم نمیگیرد.
وی یادآور شد: در جلسات متعددی با شورای نگهبان از حقوق کاندیداها دفاع میکردم و در پارهای موارد هم با شورای نگهبان به توافق میرسیدیم. در آخرین جلسهای که با شورای نگهبان بود و آنها هم با من همدلانه حرکت کردند، پیشنهاد من این بود که شما یک نماینده برای حل این مساله تعیین کنید که توافق ما برای شما حجت باشد که از طرف شورای نگهبان آیت الله رضا استادی معرفی شد. ما تقریبا ۱۵ تا ۲۰ روز با ایشان جلسات مختلف داشتیم و پروندهخوانی میکردیم یعنی یک فرد مشخص مشکلش چه بوده و ایشان هم نگاه میکرد که ببیند آیا چیزی در پروندهاش هست یا خیر. اگر نبود او را تایید صلاحیت می کردند. به همین سادگی و به صورت رفاقتی و از طریق همین مکانیسم تا حد زیادی مشکلات و مسائل با شورای نگهبان حل شد.
موسوی لاری با اشاره به ماجرای استعفای خود از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، گفت: من در متن نامه استعفا به این نکته اشاره کردم و گفتم احزاب باید نقش فعالتری پیدا کنند. بعضی فکر کردند که من مکانیسم حقیقی و حقوقی شکل دهنده شورای سیاستگذاری را زیر سوال برده ام در حالی که اینطور نیست. من همچنان معتقدم در جریان اصلاحطلبی، همه آنها زیر چتر احزاب نیستند. نیروهای بسیار ارزشمندی در شهرها و مناطق دیگر هستند که میتوانند حضور فعال داشته باشند، اما وابسته به هیچ کدام از احزاب نیستند. ما هر ساختار اجماعی که تعریف میکنیم باید ناظر به بهرهگیری از آنها هم باشد. همان طور که به احزاب میدان می دهیم باید آنها هم باشند.
وی تأکید کرد: بهترین تبلیغ برای اصلاح طلبان رفتار و مواضع مجلس فعلی است. آیا محدود کردن فضاهای اجتماعی مطالبه مردم است!؟ در روز اول آقای آذری جهرمی را به مجلس بردند و اعتراض کردند که چرا فلان را نبستی. برخوردی که با آقای ظریف شد واقعا این نگاه و برخورد برای همه سرشکستگی بود. ما اسراییل را غیرقانونی میدانیم و آمریکا را هم یک کشور ظالم میدانیم. حتی نگاه به این دو دولت متفاوت است یکی موجودیتش پذیرفته نیست و دیگری به رفتارش انتقاد داریم.
موسوی لاری در خصوص نگاه شورای نگهبان به انتخابات گفت: شورای نگهبان یک اصل کلی را دنبال میکند که من آن را قبول ندارم و آن هم سلطه بلامنازع بر ماحصل انتخابات است. گاهی میگویند نمایندگان اگر در داخل مجلس هم باشند ما به عنوان شورای نگهبان باید بگوییم که خوب هستند یا بد. این در حالی است که نه قانون اساسی و نه قانون عادی این را نمیگوید. شورای نگهبان یک تکلیف نظارتی برای انتخابات دارد نه گزینش منتخب. اشتباهی که میکنند این است که فکر میکنند مسئولیتشان انتخاب فردی است که میآید در حالی که مسئولیت آنها نظارت بر امر انتخابات است. اگر به مشروح مذاکرات مجلس بررسی قانون اساسی مراجعه کنید در آنجا وقتی که بحث انتخابات شد، کابوس همه دخالت دولت در امر انتخابات در ذهنشان بود. چیزی که در دوران ستمشاهی دیده بودند.
وزیر دولت اصلاحات تصریح کرد: احزاب اصلاح طلب در مورد معرفی کاندیدا هم در مجلس و هم شورای شهر اختلاف نظر داشتند. این تجربه میگوید اگر بخواهیم جدی وارد صحنه شویم، نظرات حزب کارگزاران ولو با حزب اتحاد متفاوت باشد، و یا بالعکس میتوانیم به نقطه واحد برسیم. من نگران این مساله نیستم.
موسوی لاری در خصوص رایزنی اصلاح طلبان با سید محمد خاتمی نیز گفت: آقای خاتمی در برخی جلسات حضور دارد. دیگران هم هستند. ما به عنوان جریان اصلاح طلب بخشی از موجودیت این نظام هستیم. همه قانون اساسی را قبول داریم، اما میگوییم اصولی که بهآن بی مهری شده است باید مورد عمل قرار گیرد.
وی تأکید کرد: آقای روحانی کارهای خوبی انجام داده است. این کارهای خوب را موانع بیرونی نگذاشته به نتیجه خوبی برسد. ضعفها و ناتوانیهایی هم وجود داشته است و من نمیخواهم اینها را نادیده بگیرم. ولی میخواهم بگویم اینهمانی بین این دولت و اصلاح طلبان وجود ندارد. اصلاح طلبان در یک شرایط خاص بنا به مصالحی از این دولت حمایت کردند و حمایت آنان مستمر بوده و الان هم هست. اما اصولگرایان بعد از اینکه تشت رسوایی احمدی نژاد افتاد، گفتند او منحرف است. روزی قبای امام زمان برتنش میکردند و در مجلس دکمههای کتش را میبوسیدند و روزی هم وی را منحرف دانستند. ما چنین کاری نمیخواهیم بکنیم و نمیکنیم چون اصولا روحانی را با احمدی نژاد قابل قیاس نمی دانیم.
در پاسخ به این پرسش که آیا با آقای روحانی در مورد انتخابات آینده هم صحبتی نشده است؟، اظهار کرد: تا این لحظه نه، حتما آقای روحانی هم ایدههایی دارد، اما جریان اصلاحات تا جایی که اطلاع دارم وارد گفت وگو با دیگران برای رسیدن به یک توافق نشده است. البته تا جایی که من اطلاع دارم.
وی در خصوص شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان نیز گفت: تا زمانی که یک نهاد جایگزین تعریف نشود یا افراد جدید معرفی نشوند، شورا باید کار خودش را ادامه بدهد. هیچ جریان سیاسی با انزواطلبی خودخواسته نمیتواند به نتیجه برسد. تاکتیک غیر از راهبرد و استراتژی است. ممکن است ما بگوییم در این انتخابات نمیآییم و در انتخابات دیگر حضور پیدا کنیم مثل روشی که مجمع روحانیون در مجلس چهارم بعد از رد صلاحیتها شرکت نکرد، اما در انتخابات ریاست جمهوری محکم ایستاد.
۲۷۲۱۹
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: اصلاح طلبان انتخابات ۱۴۰۰ حسن روحانی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان اصولگرایان جریان اصلاح طلب شورای نگهبان اصلاح طلبان قانون اساسی موسوی لاری احمدی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۴۶۸۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد عضو حزب اعتدال و توسعه از شورای نگهبان
به گزارش «تابناک» به نقل از اعتماد، جواد هروی سخنگوی حزب اعتدال و توسعه در ارزیابی دلایل رد صلاحیت روحانی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری و اظهارات اخیر وی گفت: البته آقای روحانی در جلسه اخیر مباحثی را به اعضای دولت خودشان اشاره کردند و گفتند من دلایل رد صلاحیتم را در روزهای آینده به تفضیل خواهم گفت. اما اینکه در مقابل دلایل ردصلاحیت سکوت کنند، هم نمیپذیرند. چون این موضوع جایگاه شورای نگهبان را تضعیف میکند نه شخص را، لذا به جهت قداست شأن شورای نگهبان چنین دفاعی را انجام خواهند داد و ظاهرا دلایلی که شورای نگهبان به ایشان اعلام کرده مقبول نظرشان نیست و میخواهند دلایل خودشان را به صورت علنی در رسانهها اشاره کنند، اما اینکه مفاد آن چیست کسی دقیق خبر ندارد.
حرکتهایی مثل حرکت آقای روحانی، میتواند این شأنیت را حفظ کرده و دوباره برگرداند. شاید شورای نگهبان نسبت به عملکرد خود تجدیدنظر کند. بسیاری از ردصلاحیت شدگان نتوانستند پاسخهای مجابکنندهای را بگیرند و این روند صورت خوبی در تصویر نظام ندارد که یک دستگاهی بدون دلیل بخواهد چیزی را بگوید و بحثی را باز کرده باشد.
سابقه این موضوع را هم ما قبلا داشتیم که آقای لاریجانی این اتفاق برایشان مطرح شد و جوابهایی که شورای نگهبان به ایشان داده بود نه تنها قانعکننده نبود بلکه آقای لاریجانی به تفصیل حدود ۴۰ صفحه پاسخ دلایل ناموجه شورای نگهبان را دادند که شاید این قضیه بتواند مؤثر واقع شود که حالا مؤثر واقع نشد.
کسانی مثل آقای روحانی از جایگاه شایستهای در نظام برخوردار بوده و شخصیت قابلتوجه و موجهی در نظام هستند، فکر میکنم اینکه ایشان پاسخی بر پاسخهای شورای نگهبان بدهند و عدمقانعکننده بودن و مجابکننده بودن پاسخهای شورای نگهبان را پاسخ بدهند، امر مقبول و پسندیدهای است و باید شورای نگهبان هم بپذیرد و فکر میکنم اگر آنها هم پاسخهای مجابکنندهای متقابلا داشته باشند، فضای مخدوش فکری رسانهای و اجتماعی را هم روشن خواهد کرد.
کسانی مثل آقای روحانی یا پاسخهایی مثل آقای لاریجانی حرکتهایی در بعد نقض نظارتی میبینم که اگر دستگاههای نظارتی به آن توجه نکنند ما آسیبهای جدیتری خواهیم دید. در جلسه گذشته اجلاس حزب اعتدال و توسعه مطرح شد که اگر همین روند موجود دستگاههای اجرایی و نظارتی وزارت کشور و نظارتی شورای نگهبان ادامه پیدا کند، باید منتظر باشیم انتخابات ۱۴۰۴ از آنچه که در ۱۴۰۲ انجام گرفت هم افت بیشتری داشته باشد.
من باب نقد را نه تنها در جمهوری اسلامی، بلکه در دستورات صریح مکتب حیاتبخش اسلام کاملا میبینم، در روایات و تاریخ اسلام، در شخصیت مبارک حضرت پیامبر(ص) و حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) شما میبینید که کاملا به نقد یا نقادی به نحوه حاکمیت یا نظارت آن بزرگواران اعتنا میکردند. اما دستگاه شورای نگهبان اگر از جریان نقد و نقادی بخواهند عامدانه فاصله بگیرند ضربهای بر شاکله نه تنها شورای نگهبان، بلکه بر شاکله نظام و کشور وارد خواهد شد.
اگر شورای نگهبان در آن مقطع زمانی به فرمایشات و منویات مقام معظم رهبری واقعا توجه میکردند و پشت گوش نمیانداختند، تصور میکنم آحاد جامعه آنقدر ناامیدانه وارد فضای انتخابات ۱۴۰۲ نمیشدند و آن آسیبشناسی که در نگرش تیزبینانه مقام معظم رهبری وجود داشت، اگر در دستور کار شورای نگهبان قرار میگرفت و نگرش نقادپذیری را پیشه میکردند، انتخابات ۱۴۰۲ ما به اینچنین آفتی که دچار دور شدن مردم از صحنه انتخابات باشند، منجر نمیشد.