تلاش امام حسین (ع) برای برپایی حکومت
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۳۲۵۱۴
حسین بن علی علیه السلام مشغول تهیۀ مقدمات بود برای ایجاد یک قیامی، برای یک انقلابی، برای تشکیل حکومت حقّۀ اسلامی و علوی، به جوی برگرداندن آب از جوی رفته اسلام و قرآن، از همان روز به فکر بود.
مشرق_ سلسله مقالاتی از بیانات رهبر معظم انقلاب را که با عنوان "اربعین بستر ظهور" تنظیم شده است، را ملاحظه می کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین بن علی از زمان معاویه در فکر کربلا بود. از همان وقت... حسین بن علی مشغول تهیۀ مقدمات بود برای ایجاد یک قیامی، برای یک انقلابی، برای تشکیل حکومت حقّۀ اسلامی و علوی، به جوی برگرداندن آب از جوی رفته اسلام و قرآن، از همان روز به فکر بود.
در زمان معاویه بن ابوسفیان، مروان حکم که استاندار مدینه است، برداشت یک نامه نوشت به معاویه...مروان می نویسد که این [فرد] به من گزارش داده: که مردانی از اهل عراق و بزرگانی از اهل حجاز، نزد حسین رفت و آمد می کنند؛ حساب کار خود را داشته باش. حسین بن علی اینجا نشسته و بزرگان و سران مسلمان دارند با او رفت و آمد می کنند. و در گزارش عمروبن عثمان این جمله هم هست که کار حسین اعتباری ندارد و ممکن است ناگهان قیام و حرکت کند؛ این جاسوس اینطور استدلال کرده. خود مروان دنبالۀ گزارش این جاسوس و پلیس مخفی، اینطور ... میگوید: وقتی گزارش این مرد رسید، من اطرافش مراقبت کردم و کاوش کردم و تحقیق کردم؛ کسانی را فرستادم و گماشتم تا بروند ببینند که آیا درست فهمیده یا نه. اینطور برایم مسلم شد و خبر رسید. فهمیدم به همین زودی و در همین نزدیکیها حسین بن علی سربلند خواهد کرد. هر چه نظرت هست بنویس. این نامه مروان است.
...آیا کشتن حسین برای یک استاندار، بیدردسر تمام میشود؟ یک استاندار مایل است که در منطقۀ حکومت و استانداری او آسایش و آرامش باشد و هر کس هر کاری میکند، مردم آرام باشند و برای او دردسری درست نشود تا او هم به عیّاشی و کیّافی و کار خودش برسد.
مروان مایل بود که هیچ سروصدایی بلند نشود که او مشغول زندگی خودش باشد، [اما] او برمیدارد و مینویسد که اینجا حسین بن علی یک کارهایی دارد میکند. که به خودش مأموریت بدهند که او را بکشد؟ و دردسرهای عظیمی برای خودش درست کند؟ هرگز اینچنین نیست؛ جز این نبود که مروان میدید ماجراهای نهانی را، مروان میفهمید آنچه حسین بن علی درصدد آن است. جاسوسها درست گزارش داده بودند و او از این میترسید که حسین قیام کند و اول کسی که لبۀ تیز شمشیر حسین، او را فراگیرد، خود مروان و قصر استانداری مروان [باشد.] لذا به معاویه نامه مینویسد که منظورت را بنویس. (۵۲/۱۱/۱۲)
[پسازاین گزارش] یک نامه معاویه مینویسد به حسینابنعلی صلوات الله علیه که شنیدهام تو داری کارهایی میکنی، داری مقدماتی تمهید میکنی، مردم را علیه ما میشورانی. آقا در جواب مینویسند اینکه به تو خبر رسیده که میخواهم علیه تو قیام کنم، دروغ است، خلاف واقع است، من این کار را نکردهام. اما از اینکه [قیام] نکردهام، از خدا پوزش و آمرزش میطلبم. یعنی چه؟ مسلّم این است که امام علیهالسلام کار خلاف رضای خدا انجام نداده- ازنظر ما این روشن است- اما این لحن و تعبیر نشان میدهد که این کار چقدر نزدیک بوده انجام بگیرد.(۵۲/۱۱/۱۴)
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا قره باغ امام حسین کربلا رهبر انقلاب حکومت اسلامی اربعین ظهور حضرت آیت الله خامنه ای حسین بن علی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۳۲۵۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»