آیا آتشبس قرهباغ میتواند امیدها را برای حفاظت از آثار تاریخی در تهدید احیا کند؟
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۰۲۰۱۷
حفاظت از بناهای تاریخی از گذشتههای دور، عمدتا مدیون دست به دست شدن صلحآمیز سرزمین یا قلمرویی مشخص میان دو گروه رقیب بوده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صومعه دادیوانک از زمان بنای خود در قرن نهم، بارها در برابر حملات سلجوقیان، مغولان، حکومت شوروی و این اواخر، نبرد طولانیمدت میان ارمنستان و آذربایجان مقاومت کرده و جان به در برده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صومعه دادیوانک که در ارتفاعات غرب قرهباغ واقع شده، یکی از صدها کلیسای ارمنی در منطقهای مورد مناقشه است که طبق توافق آتشبس، در ماه جاری تحت کنترل آذربایجان قرار خواهد گرفت. قدمت برخی از بناهای این مجموعه تاریخی، همچون دو صومعه آماراس و تسیتسرناوانک، به قرون اولیه میلاد مسیح باز میگردد. حال، برای بسیاری از ارمنیها، سپردن این گنجینه تاریخی ارزشمند به دشمن قسمخورده خود، غیرقابل باور است.
اما شاید نگرانی ارمنیها چندان هم بیراه نباشد، چرا که طبق آتشبس امضا شده، صدها هزار آذربایجانی که در نبرد اوایل دهه 1990 از این منطقه بیرون رانده شده بودند، میتوانند ضمن بازگشت، از سر دشمنی، دست به تخریب میراث فرهنگی ارمنیها بزنند. الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان در سخنرانی پیروزی خود در این نبرد دیرینه، در روز 25 نوامبر عنوان داشت که ارامنه باید از هرگونه ادعای تاریخی نسبت به این منطقه دست بردارند، چرا که این کلیساها و صومعهها به نیاکان کهن آذربایجان باستان تعلق دارد و ناخواسته در قرن نوزدهم «ارمنیزه» شدهاند.
دولت آذربایجان طی سالهای 1997 تا 2006، نبردی تمام عیار علیه میراث تاریخی و فرهنگی ارمنیان در نخجوان صورت داد که طی آن، حدود 89 کلیسا و هزاران سنگ یادبود با نقشنگارههای صلیب در گورستان جلفا، بزرگترین گورستان قرون وسطایی ارامنه در جهان، تخریب شد. همچنین از زمان عقد پیمان آتشبس اخیر، تصاویر پخششده در شبکههای اجتماعی حاکی از آن است که برخی از بناهای یادبود و کلیساهای ارمنی بدست جمهوری آذربایجان تخریب شده است. از سوی دیگر، طبق ادعای مطرح شده از سوی جمهوری آذربایجان، ارمنستان در جنگ قبلی قرهباغ در دهه 1990، مساجد و اماکن مقدس مسلمانان را در شهر آگدم آذربایجان، به حال خود رها کرده یا مورد هتک حرمت قرار داده است.
حال که جمهوری آذربایجان، سرزمینهای بدست آمده از ارمنستان را در اختیار گرفته، همهگان را متوجه مشکلی بغرنج کرده، و آن، ترغیب دولت آذربایجان به حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی مردمی است که دیگر در مرزهای این کشور جایی ندارند.
به نظر میرسد در هر نبرد و درگیری، حفظ و حراست از آثار تاریخی، به نسبت نجات جان انسانها، در اولویتهای بعدی قرار دارد، اما نمیتوان با این نظرگاه، سرنوشت اماکن فرهنگی را نادیده انگاشت.
تاکنون، تلاشهای بینالمللی بسیاری برای حفاظت از آثار و بناهای تاریخی در مقابل جنگ و خشونت صورت گرفته است. پیشینه این تلاشها به چند دهه قبل باز میگردد، آنگاه که به دنبال تخریب و ویرانی گسترده موزهها، کتابخانهها و آثار فرهنگی و هنری در طول جنگ جهانی دوم، کنوانسیون 1954 لاهه با هدف حفاظت و حمایت از گنجینههای فرهنگی و هنری در مقابل درگیریهای مسلحانه، از سوی بیش از 130 کشور جهان به تصویب رسید.
با این وجود، از زمان جنگ سرد به این سو، حملات تعمدانه به بناهای تاریخی و فرهنگی، از جمله گلولهباران پل تاریخی موستار در بوسنی از سوی کرواتها در سال1993، بمباران مجسمههای عظیم بودا در بامیان افغانستان بدست طالبان در سال 2001، ویرانکردن مقدسات یزیدیان از سوی گروه داعش در عراق طی سالهای 2014-2015 و نمونههای دیگر، رهبران جهان و سازمانهای بینالمللی را مجبور کرده تا قوانین موجود را اصلاح و به آن ضمانت اجرایی بیشتری ببخشند.
در سال 2002، دیوان کیفری بینالمللی با هدف پیگرد قانونی مواردی چون قتل عام، جنایت علیه بشریت، جنایات جنگی، و از جمله تخریب تعمدی میراث فرهنگی جهانی تأسیس شد. در سال 2008، به دنبال خشم گسترده مردمی ناشی از غارت و ویرانی آثار تاریخی عراق بدست نیروهای آمریکایی در زمان اشغال این کشور، مجلس سنای ایالات متحده، کنوانسیون لاهه را به تصویب رساند.
همچنین طی سالهای اخیر، یونسکو، کمپینی برای مقابله با آنچه ایرینا بوکووا، مدیرکل سابق یونسکو، «پاکسازی فرهنگی بدست افراطگرایان» خوانده، آغاز کرده است. در سال 2016، دیوان کیفری بینالمللی، یک افراطگرای اهل مالی را به جرم حمله به مسجد تاریخی جینغربر و دیگر اماکن تاریخی تیمبوکتو، مجرم شناخت.
در همان سال، چندین کشور، خواستار ایجاد «شبکه بینالمللی پناهگاههای امن» برای محافظت از اموال فرهنگی در معرض خطر حمله قریبالوقوع شدند. در سال 2017، شورای امنیت سازمان ملل، تخریب اماکن تاریخی و فرهنگی توسط گروههای تروریستی را محکوم کرد. تهدید دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به هدف قرار دادن اماکن تاریخی و فرهنگی مهم در ایران نیز، موجی از انتقادات بینالمللی، از جمله از سوی پنتاگون را در پی داشت.
با این وجود، برخی از سیستماتیکترین ویرانیها و تخریبها در دوران معاصر، بیش از جنگجویان نظامی یا گروههای افراطی، توسط دولتها صورت گرفته است. نمونه آن، چین است که در زمان حاکمیت خود بر تبت، کارزاری گسترده علیه صومعههای این منطقه آغاز کرد. دولت ترکیه نیز دههها پس از نسلکشی ارامنه، حتی در سالیان اخیر، به ادامه تصرف یا تخریب اماکن تاریخی و فرهنگی ارمنیان در آناتولی شرقی ادامه داده است.
از سال 2012، ارتش میانمار، صدها مسجد و مدرسه اسلامی را در ایالت راخین تخریب کرده و دست به سرکوب وحشیانه مسلمانان روهینگیا زده است. تصاویر ماهوارهای نیز نشان میدهد مقامات چین، تنها در سه سال گذشته، 8500 مسجد را در سینکیانگ تخریب کردهاند. به علاوه، چند ماه پیش، نارندرا مودی، نخستوزیر هندو و ملیگرای هند، سنگ بنای یک معبد جدید را در محل مسجد بابری قرن 16 گذارد؛ مسجدی که در سال 1992 بدست هندوان ویران شده بود.
اما در همه این موارد، سازمان ملل، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن، سکوت اختیار کردهاند. یونسکو که برای تأمین بودجه خود، به بسیاری از دولتهای عمدتا غربی وابسته است نیز علاقه چندانی به مداخله در این دست موارد نشان نداده است. اما اکنون به نظر میرسد پرونده قرهباغ میتواند فرصتی تازه برای مدعیان حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی فراهم کند.
طبیعی است که در هر نبرد و درگیری، اماکن تاریخی و فرهنگی، از آسیبپذیری بسیاری برخوردار هستند. در سال 1992، نیروهای گرجی، بسیاری از مکانهای فرهنگی آبخازیا را در جمهوری آبخازیا شوروی سابق تخریب کردند، که از آن میان، سوزاندن کتابخانههای عظیم این منطقه، بسیار دردناک بود. طی پنج سال پس از جنگ سالهای 1998-1999 کوزوو با صربستان نیز، حدود 140 کلیسا و بنای یادبود ارتدوکس صربستان بدست کوزوو سوزانده یا تخریب شد.
با این وجود، بلافاصله پس از جنگ، از آنجا که تلاشهای بسیاری برای عقد پیمان صلح میان طرفین در جریان است، دولتهای دوست و نیروهای صلحبان بینالمللی، از موقعیت مناسبی برای مداخله میان طرفین درگیر، برخوردار هستند. همچنین این فرصت وجود دارد که انجمنهای بینالمللی یا محلی، با همکاری یکدیگر، مانع از آسیب وارد شدن به اماکن تاریخی و فرهنگی حین نبرد شوند.
اما حفاظت از بناهای تاریخی از گذشتههای دور، عمدتا مدیون دست به دست شدن صلحآمیز سرزمین یا قلمرویی مشخص میان دو گروه رقیب بوده است. بنای پانتئون در رم که یکی از بزرگترین معابد دوران باستان قلمداد میشود، بقای خود را تا حدود بسیاری، مدیون تصویب مشروعیت آن از سوی کلیسای کاتولیک در قرن هفتم است. همچنین پس از سقوط قسطنطنیه، این محمد دوم فاتح بود که ایاصوفیه را به عنوان مسجد حفظ کرد. یا در جریانات اصلاحات پروتستان، مارتین لوتر حتی با وجود هجمه به آیین کاتولیک، مخالف تخریب آثار فرهنگی و هنری آن در آلمان بود.
اما در طول جنگ داخلی سوریه، در حالی که رهبران غربی در قبال حملات گروهک داعش به پالمیرا که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده بود، سکوت اختیار کرده و در مواردی، دست تروریستها را در تخریب آن باز گذاشته بودند، ساکنان شهر ادلب که تحت کنترل داعش بود، با شجاعت از آثار تاریخی سوریه محافظت کردند، چرا که تاریخ این منطقه را هویت فرهنگی سوریه میدانستند.
"یک گزارش واقعی" داریوش فرهنگ پخش میشود/ بررسی تصویر ترور در تلویزیوندر قبرس نیز، کمیسیون مشترک میراث فرهنگی متشکل از یونان و قبرس در سال 2012 با هدف محافظت از آثار در معرض خطر در هر دو سوی جزیره قبرس ایجاد گردید. تا به امروز نیز اقدامات این کمیسیون که از حمایت اتحادیه اروپا و برنامه توسعه سازمان ملل متحد برخوردار است، در مواردی چون بازسازی کلیساها، مساجد، حمامها، قناتها و بناهای تاریخی، مورد استقبال هر دو کشور قرار گرفته است. چندی پیش نیز، جامعه ارتدوکس یونان، حملات به مساجد قبرس یونان را به سرعت محکوم کرد.
در قرهباغ نیز آشتی فرهنگی هنوز هم امکانپذیر است. ارمنستان در سال 2019، مسجد مسلمانان را در شهر شوشا بازسازی کرد که تحسین همهگان از جمله الهام علیاف را در پی داشت.
در این میان، روسیه نیروهای صلحبان خود را در اطراف بناهای تاریخی منطقه، از جمله صومعه دادیوانک مستقر کرده و آذربایجان را تحت فشار قرار داده تا از آثار تاریخی و فرهنگی مربوط به ارمنیان در مناطق تحت کنترل خود، محافظت کند. اما تصور آینده روشن برای تداوم حیات اماکن تاریخی و فرهنگی ارمنیها، مستلزم تعامل مستقیم میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان است.
نباید از یاد برد که این دو کشور، از گذشتههای دور با یکدیگر همزیستی مسالمتآمیز داشتهاند. باکو، روزگاری نه چندان دور، مسکن ارمنیهای بسیاری بود و ارمنستان نیز میزبان مساجدی بزرگ و باشکوه.
اما با وجود تغییر پیاپی حکومتها در طول چندین سده، بسیاری از مهمترین بناهای تاریخی منطقه، از جمله دادیوانک، پایداری و استقامت بسیاری از خود نشان دادهاند. این بناها اکنون همچون غیرنظامیان، نیازمند توجه فوری جامعه جهانی هستند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اماکن تاریخی و فرهنگی جمهوری آذربایجان گذشته های دور آثار تاریخی بناهای تاریخی فرهنگی ارمنی بین المللی ارمنی ها قره باغ آتش بس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۰۲۰۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«باغ حاجی» از بیم تخریب تا امید آبادانی
یک هشتی(ورودی) و یک نمازخانه، تمام پلان مسجد «باغ حاجی» است، شاید کمتر از ۵۰ مترمربع. این مسجد را به نام «خواجه روحالله» هم می شناسند چرا که در کتیبه سردر آن، نام این شخص به عنوان بانی ساخت مسجد در دوران شاه عباس صفوی ذکر شده است.
گفته میشود مسجد باغ حاجی بیشتر به یک بنای یادمانی میماند، مسجدی که شاید کسی دعا کرده عزیز رو به قبله اش، به زندگی برگردد و این عبادتگاه را بنا کند، هرچند کوچک و محقر. یا اینکه شخصی کارش در کلاف سر در گم روزگار گره کوری خورده و به مدد نذر ساخت این بنا، گشایش شده است؛ به هر روی هرآنچه هست، بانی ساخت بنا از مردم عادی و نه متمولان زمانه خود بوده است.
مسجد از دوران صفوی به این سو، چهارصد سال رنگ و رنج دوران به خود دیده است؛ خوشی و ناخوشی باهم. امروزه اما ساخت و ساز از بد روزگار، مسجد را در انحصار کوچهای با دو خم قرار داد و همین شرایط بلای جانش شد. سالها اهالی کوچه کوشیده بودند مسجد را که درست در وسط کوچه افتاده بود، تخریب و به جای دیگری منتقل کنند اما تیرشان به نشانه نخورد و مسجد همانجا باقی ماند.
فراموشی همیشه بلای یادمانهای معماری و تاریخی بوده است. مسجد باغ حاجی هم گرچه در جوار «باغ حاجی» یا همان «باغ همایون» که حالا تبدیل به مکانی شناسا یعنی «ورزشگاه تختی» شده، قرار داشته اما سرنوشتش در پیچ و خم یک کوچه با فراموشی گره خورده و گمنامی آن را مهجور کرده است.
اما گذشته از فراموشی و مهجوری، بیشتر از هر چیز، تخریب برای عبور و مرور آسانتر توسط اهالی محل، بنای این مسجد را تهدید می کرده است. چه بسا بناها و خانههای تاریخی بسیاری که در اصفهان با همین بهانه تخریب شدهاند اما تنها شانس باغ حاجی، خانه خدا بودنش بوده که آن را حفظ کرده است.
کوچک بودن این مسجد صفوی آن هم در گیر و گور یک گذر، شاید در تمام دوران گذشته، موجبات فراموشی این بنا را رقم زده باشد اما همین صفت بیانی کوچکترین، میتواند برای این مسجد تاریخی در دل شهری شُهره به گردشگری، یک ظرفیت گردشگری باشد و روزگار روشنی را برایش رقم بزند.
به هر روی مسجد دوران سختی را پشت سرگذاشته و پیکر فرتوت و کوچک صفوی اش در پرده فراموشی از وصله پینههای ناجور، ملول و رنجور شده اما با همه این اوصاف، گویا ایام غم به سر آمده و مدت کوتاهی است که اداره کل میراث فرهنگی اصفهان گوشه چشمی به بنای آن نشان داده؛ دستی بر سر و روی مسجد کشیده و گویا مقرر است شهرداری به گذر اطراف آن سامانی ببخشد تا هم باشندگان محل دلخوش شوند و هم مسجد از گزند تخریب و فراموشی در امان بماند.
در همین پیوند، مرتضی فرشتهنژاد، پیشکسوت میراث فرهنگی اصفهان گفت: یکی از کارهایی که تخریب آثار تاریخی را سرعت میدهد، این است که به آن ها اهمیت ندهید و به حال خودشان بمانند در نتیجه خود به خود خراب می شوند؛ مسجد باغ حاجی هم همین سرنوشت را داشته است.
وی افزود: مردم محل در دهه هشتاد به دنبال این بودند که قسمتی از هشتی مسجد باغ حاجی را تخریب کنند بلکه کوچه صاف شود تا رفت و آمد آسانتری داشته باشند اما میراث فرهنگی اصفهان با این کار به شدت مخالفت کرد و برای آنکه از بیم تخریبها در امان بماند، مدارک لازم را فراهم آورد و مسجد را در فهرست آثار ملی قرار داد.
فرشته نژاد گفت: این مسجد ممکن است از مساجد یادمانی باشد و قطع یقین توسط مردم عادی ساخته شده است و نام باغ حاجی فقط به دلیل همجواری بنای مسجد با «باغ حاجی» است.
وی افزود: باغ حاجی که حالا به آن باغ تختی یا ورزشگاه تختی می گویند روایت هایی دارد، برخی منابع میگویند که این باغ را حاج محمدحسین کازرونی( از تجار خوشنام اواخر دوران قاجار در اصفهان) وقف کرده است و برخی دیگر معتقدند که این باغ متعلق به بردار آقا نورالله نجفی (یکی از مراجع تقلید و مشروطه خواهان در اصفهان) مشهور به نام حاجی بوده است.
فرشته نژاد معتقد است مسجد دیگری به نام «سعید ابن جُبَیر» (از مفسران قران که برای ترویج دین اسلام به اصفهان آمده بود) در جنوب غربی صحن شمالی امامزاده «درب امام» وجود دارد که از مسجد باغ حاجی هم کوچکتر و متعلق به قرون اولیه اسلامی است.
وی در این رابطه افزود: مسجد سعید ابن جُبَیر تا اواخر دوران پهلوی دوم با همان مصالح اولیه باقی مانده بود اما در اواخر دهه هشتاد دخل و تصرفات زیادی در آن صورت گرفت و هویت بنایش از بین رفت.
این پیشکسوت میراث فرهنگی اصفهان یادآور شد: خاطرم هست که وقتی متوجه شدیم اهالی محله میخواهند مسجد باغ حاجی را خراب و به جای دیگری منتقل کنند، برای بازدید رفتم و بنا را یک مسجد کوچک صفوی زیبا دیدم که البته نیاز به مرمت اساسی داشت.
وی افزود: همه فضای مسجد متشکل از یک هشتی(ورودی) و نمازخانه ای با گنجایش حداکثر ۲۰ نفر است که باید مرمت و حفظ شود
مدیر گروه امانی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصفهان نیز در رابطه با وضعیت فعلی این اثر تاریخی گفت: مسجد شرایط خیلی بدی داشت؛ روی آجرکاریهای داخل بنا گچ کشیده بودند و دیوارها از بیرون تا ۲ متر سیمان شده و برخی دیوارها هم در حال ریختن بود اما مهمتر از همه اینها تهدید تخریب مسجد برای گشادتر شدن کوچه بود.
وی تصریح کرد: تخریب بیخ گوش این مسجد و شرایط آنچنان اضطراری بود که باید هرچه سریعتر اقدام به نجاتبخشی میکردیم.
هادی اللهیاری افزود: مسجد به دلیل رطوبت بسیار زیاد از هر طرف در حال نابودی بود و شرایط دشواری داشت اما با این تفاسیر، با همکاری و هماهنگی هیات امنای مسجد، مرکز رسیدگی به امور مساجد اصفهان و شهرداری اولین قدمها را برداشتیم و فاز اول مرمت اضطراری را از ۲ سال پیش شروع کردیم.
به گفته وی، فاز اول مرمت این مسجد صفوی الاصل هم اکنون به اتمام رسیده و فاز دوم آن استحکام بخشی دیوار مجاور ورزشگاه تختی است که در حال انجام و قرار است گذر اطراف مسجد هم از طرف اداره زیباسازی شهرداری منطقه یک اصلاح و فضایی همخوان با مسجد تاریخی پیدا کند.
اللهیاری با اشاره به تزیینات سردر این مسجد کوچک صفوی یادآور شد: کتیبه مسجد به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی مورخ به سال ۱۰۳۳ هجری است و در گرداگرد آن نام حضرت علی می چرخد.
رییس گروه امانی اداره کل میراث فرهنگی اصفهان گفت: شوربختانه اداره برق زیبایی بیرونی و بصری مسجد را با قرار دادن یک تیر چراغ برق مخدوش کرده است.
وی افزود: کارشناس اداره برق متوجه نشده است که دیوار و بدنه تاریخی تازه مرمت شده است و مقابل آن تیر برق سیمانی گذاشته و به همین دلیل برای رفع این تزاحم بصری، روال قانونی را پیش گرفته ایم و از اداره برق شکایت کرده ایم.
مسجد باغ حاجی یا خواجه روح الله در کوچهای به نام «حق شناس» و در خیابان مسجد سید اصفهان قرار دارد و قدمت آن به دوران صفوی باز می گردد.
این بنا که در فهرست آثار ملی قرار دارد در جوار ورزشگاه تختی که پیشتر با نام باغ حاجی شهره بوده، واقع شده است.
گفته میشود پیشینه باغ حاجی صفوی است و چون روزگاری جهت اقامت «همایون شاه» پادشاه هندوستان ساخته شده بود به نام «باغ همایون» هم نامیده میشده است و در دوران قاجار به نام باغ حاجی شهره میشود.
امروز قسمتی از این باغ جزو ورزشگاه تختی است که به پاس بزرگداشت زندهیاد غلامرضا تختی، پهلوان نامی ایران و قهرمان کشتی جهان به این اسم نامیده میشود.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان اصفهان اصفهان