هزینههای میلیاردی سوختگی/ از لباس ۱۵ میلیونی تا پماد ۳۰ دلاری
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۰۴۳۰۳
رویداد۲۴ مصطفی ده مرده ای، روز دوشنبه در نشست خبری که به مناسبت روز ملی سوختگی(اول دی) به صورت مجازی برگزار شد، اظهار داشت: بیماران سوخته همیشه جزو فراموش شدگان بوده اند و الان در دوران کرونا خیلی بیشتر شده است.
وی، سوختگی را به سه مرحله تقسیم کرد و گفت: این سه مرحله شامل قبل از بیمارستان، در بیمارستان و بعد از بیمارستان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ده مرده ای ادامه داد: ۷۵ درصد موارد پیشگیری از سوختگی مربوط به سایر ارگان ها و نهادها است و وزارت بهداشت، فقط ۲۵ درصد سهم دارد.
وی افزود: این آمار سوختگی برای ایران خیلی زیاد است و جزو کشورهای ضعیف در پیشگیری هستیم. در حالی که ۹۰ درصد موارد سوختگی قابل پیشگیری است.
این فوق تخصص جراحی پلاستیک و ترمیمی، با اشاره به هزینه های سرسام آور سوختگی در کشور، گفت: بیماران سوخته همواره فراموش شده اند و با آمدن کرونا، خیلی بیشتر فراموش شده اند.
ده مرده ای با اشاره به هزینه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیونی بستری افراد سوخته در بخش دولتی، افزود: اگر فرد سوخته در آی سی یو بخش خصوصی بستری شود، این هزینه شاید به یک میلیارد هم برسد.
وی با انتقاد از بیمه ها که به درستی نیازهای بیماران سوخته را پوشش نمی دهند، ادامه داد: هزینه پانسمان فرد سوخته بعد از مرخص شدن از بیمارستان، ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان است که بیمه ها فقط یک سوم آن را تقبل می کنند.
ده مرده ای با عنوان این مطلب که ایجاد یک تخت سوختگی در بیمارستان حدود ۵ میلیارد تومان هزینه دارد، افزود: در حال حاضر اتاق های بیمارستان شهید مطهری ۵ تخته است و همین مسئله باعث انتقال عفونت می شود.
رئیس بیمارستان شهید مطهری، با اشاره به هزینه های بالای دوران پس از بیمارستان برای بیماران سوخته، گفت: قیمت یک نوع پماد الان حدود ۳۰ دلار است که قبلا با ارز دولتی وارد می شود و بیماران می توانستند آن را تهیه کنند. اما، حالا با ارز آزاد وارد می شود و بیماران توان تهیه آن را ندارند.
وی افزود: بیماران سوخته باید روزانه یک عدد پماد استفاده کنند تا وضعیت آن بدتر نشود.
ده مرده ای به لباس بیماران سوخته اشاره کرد و گفت: قیمت این لباس در حال حاضر حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان است که فقط ۵ درصد بیماران سوخته توان خرید آن را دارند.
منبع: مهر لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبطمنبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 سوختگی وزارت بهداشت ویروس کرونا در ایران بیماران سوخته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۰۴۳۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال خوب پدر و مادرها با اقدام خوب وزارت بهداشت
صدایم میزنند که به حسابداری برو. راستش دست و پایم میلرزد. مگر یک خبرنگار، کارمند، کارگر یا هر قشری چقدر درآمد دارد...
به گزارش مشرق، ایمان ملکوتی کارشناس امور خانواده در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
آدم تا پدر و مادر نشده نمیداند استرس و اضطراب چه طعمی دارد. روزگار هم بالا و پایین زیاد دارد، مثلاً در عصر یک روز بهاری همچنان که مشغول کاری و در فکر و خیال، خنده بچهها در گوشهایت زمزمه میکند، ناگهان با صدای زنگ تلفن به خود میآیی که خودت را برسان، پسر کوچکی که هنوز یک سالش هم نشده، حالش خوب نیست و باید به بیمارستان برویم. نام بیمارستان که میآید ناخودآگاه در ذهن تمامی مردم کلید واژههای بستری، هزینه، دارو و ... نیز امتداد پیدا میکند.
حال شما فکر کن که دکتر شیفت دستور بستری هم بدهد، انگار آسمان به زمین آمده و همانجا مینشینی و مبهوت، رفتوآمدهای همراهان دیگر بیماران را تماشا میکنی. شما را نمیدانم ولی این لحظات برای همه پدرها سخت است، استرس و حرفهای مادر بچه، صحبتهای دکتر، نگرانی از نوع بیماری و دودوتا چهارتا کردن ذهنی از میزان پول مورد نیاز در کنار هم، تشکیلدهنده یک سناریوی غمانگیز پدر فرزندی است.
روی تابلوی اورژانس بیمارستان دولتی مفید برگهای نظرم را جلب میکند: «به دستور مقام عالی وزارت، تمام هزینههای بیماران زیر ۷ سال رایگان است.» زیر لب میگویم چه باحال و بدون توجه خاصی از کنارش میگذرم، چون هم دل و دماغ فکر کردن به این را ندارم هم خیلی هضمش آسان نیست؛ مگر میشود؟! با خودم فکر میکنم چند نفر دیگر روزانه به این برگه نگاه میکنند و جرقه امید و اطمینان در ذهنشان میآید؟ آیا واقعاً این کار شدنی است؟ هزینه بیمارستان رایگان؟ گرفتاری و شلوغی روزهای بیمارستان خیلی مجال فکر کردن به این موضوع را نمیدهد و سلامتی خود فرزند اینقدر مهم است که تو حاضری هرچقدر هم لازم باشد هزینه بپردازی ولی او دوباره مثل روز اول بخندد.
روز اول، روز دوم، روز سوم و... همراه با نگرانی، آزمایشها و انجام مراحل درمان کودک طی میشود و تو این روزها بدون اعتنا به آن برگه دستور وزیر بهداشت در ذهن خودت مشغول حساب و کتاب هزینههای بیمارستان هستی. روز پنجم، دکتر برگه ترخیص را امضا میکند. صدایم میزنند که به حسابداری برو. راستش دست و پایم میلرزد. مگر یک خبرنگار، کارمند، کارگر یا هر قشری چقدر درآمد دارد که بتواند این هزینهها را دوباره جبران کند. با این فکر و خیال جلوی حسابداری میرسم.
- پدر بچه شمایید؟
- بله.
- این برگه را ببرید صندوق و بیاورید تا برگه ترخیص را بدهم.
به برگه نگاه میکنم. یک کد با یک شماره که انگار رقم پرداختی است. چندبار میخوانم: ۳ میلیون؟! با خودم میگویم برای ۵ روز خوب است. دوباره یاد برگه روی اورژانس که دستور وزیر رویش بود میافتم؛ پس آن چه بود؟ به راهم ادامه میدهم و به صندوق پرداخت میرسم.
- آقا کارت بکشید، ۳۰۰ هزار تومان.
چشمانم برق میزند. یحتمل این هم برای همان یک شب اتاق اختصاصی مادر و بچه است که باید بپردازم. برگه روی شیشه اورژانس راست میگفت: «به دستور مقام عالی وزارت، تمام هزینههای بیماران زیر ۷ سال رایگان است.»
نفس راحتی میکشم و میخندم. یاد جمله رهبری میافتم که چند سال قبل فرمودند، همراهان بیمار جز دغدغه مریضداری نباید دغدغه دیگری داشته باشند. «دم وزارت بهداشت گرم» میگویم و لبخند میزنم. آسمان چقدر آبی است. حال فرزندم رو به بهبود است. دوباره میخندد و من خوشحالم از آرامشی که بخشی از آن را مدیون تدبیر متولیان درمان کشورم هستم.
حالا چند روزی گذشته است و سرگرم کارم که خبری نظرم را جلب میکند: «از امروز تمامی بیمارستانهای دولتی و واحدهای تابعه دانشگاه مکلف هستند پذیرش، بستری، اعمال جراحی، اقدامات تشخیصی – درمانی و ترخیص کودکان زیر هفت سال بیمهشده را به صورت رایگان انجام دهند.» یاد روزهای بستری فرزندم میافتم و لبخند میزنم؛ لبخندی از سر آرامش. راستی روزانه چه تعداد پدر ایرانی درگیر با این موضوع لبخند بر لبانشان میآید؟ کار خوب را باید گفت و تبلیغ کرد.