هزار توی منافع در بازار سهام
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۲۹۶۱۵
برخی از جرائم مانند «پیشدستی در معاملات» که به معنای استفاده از اطلاعات نهانی مشتری و انجام معاملات قبل از منتشر شدن آن و طبیعتا کسب بازده بیشتر است، بهعنوان جرم در قانون تعریف نشده است. چندی قبل گفتهای عجیب و دور از انتظار در رسانههای بورسی مطرح شد. درحالی که بنا بر ماده ۴۶ قانون بازار اوراق بهادار این تصور وجود داشت که استفاده از اطلاعات نهانی در معاملات مشمول مجازات برای خاطیان قانون خواهد بود و جزای نقدی سنگینی دارد، گفتههای محمد علی شیریزاده مدیر امور حقوقی و انتظامی سازمان بورس اوراق بهادار از این واقعیت پرده برداشت که در مصادیق این قانون برخی از جرائم مانند «پیشدستی در معاملات» که به معنای استفاده از اطلاعات نهانی مشتری و انجام معاملات قبل از منتشر شدن آن و طبیعتا کسب بازده بیشتر است، بهعنوان جرم در قانون تعریف نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از این رو برخلاف سایر کشورها که در آن این عمل غیرقانونی و غیراخلاقی شناخته میشود، مجازاتی برای خاطیان در پی ندارد. به گفته این مقام سازمان بورس و اوراق بهادار کشور بهرغم آنکه این کاستیها در قانون موجود در سالهای قبل به دولت ارائه شده و دولت آن را تحت عنوان لایحهای به مجلس تقدیم کرده، رسیدگی به این مساله معطل مانده و از این بابت کارآیی بازار و عدالت در دسترسی به اطلاعات برای همگان، با مشکل جدی مواجه است. پیمان مولوی، دانش آموخته اقتصاد مالی از دانشگاه اسکس انگلستان و دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران در گفتوگویی این موضوع را مطرح کرد که مسائلی همچون به تعویق افتادن جرمانگاری رفتارهایی مانند پیشدستی در معاملات (front running) و سایر مسائلی که به سوءاستفاده از اطلاعات در بازار سرمایه ایران میانجامد، در چارچوب شبکه منافع ذینفعان قابل بررسی و تحلیل بوده و نمیتوان بازارهای مالی کشور را بهعنوان آینهای از عملکرد سایر بخشهای اقتصادی در شرایطی که تمامی این بخشها تحتتاثیر رفتار ذینفعان و تبعات ثانویه آن قرار دارند، صرفا بر اساس الگوهای موجود در سایر کشورها و فاصله مدلهای مفروض ایدهآل با واقعیات عملیاتی تحلیل کرد. ادامه این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
به نظر میآید که استفاده از اطلاعات نهانی بهرغم آنکه در بازار سرمایه کشور جرم محسوب میشود، اما مصادیق آن مانند «پیشدستی در معاملات» یا Front running چندان دقیق مورد توجه قرار نگرفته است. بنابر اطلاعات ارائه شده از سوی مقامات حقوقی سازمان بورس اوراق بهادار در حال حاضر معطل ماندن لایحه قانون بازار اوراق بهادار در مجلس موجب شده تا جرمانگاری بعضی از تخلفات به تعویق بیفتد. فکر میکنید دلیل طولانی شدن این رویه و معطل ماندن آن در گیرودار سیاستگذاری چیست؟
پیشدستی در معاملات یا هر نوع دیگری استفاده از اطلاعات نهانی در همه بازارهای مالی جرم است. در تمامی بازارهای مالی جهان، مانند والاستریت یا بورس لندن نسبت به این مساله حساسیت وجود دارد و به همین دلیل اطلاعرسانیهای زیادی در این خصوص انجام میشود. اما برای اینکه بتوانیم این مساله را بهطور دقیق و در چارچوب شرایط فعلی ایران بررسی کنیم ابتدا باید درک دقیقی از کلیت ساختار اقتصادی داشته باشیم.
اقتصاد ایران یک اقتصاد دولتی نیست بلکه اقتصادی است مبتنی بر منافع ذینفعان. به این معنا که در حوزههای مختلف به سبب خلأ مقررات، نبود چشمانداز و خلأ برنامههای مدون برای توسعه و همچنین نبود رهیافتی مشخص در اقتصاد کشور، ذینفعان تبدیل به گروههایی شدند که در تمامی زوایا و چرخههای موجود حضور دارند. این مساله باعث شده که این اشخاص حقیقی و حقوقی در مناسبات اقتصادی موجود قدرت بسیاری داشته باشند. با توجه به در نظر گرفتن چنین وضعیتی باید دو مقوله را در نظر گرفت. اینکه آیا باید مساله را از بعد ایده آلها بررسی کنیم یا اینکه آن را با قرار دادن در ظرف واقعیت با شرایط موجود مورد واکاوی قرار دهیم؟
اگر بخواهیم این مساله را درباره ایدهآل مطرح کنیم باید بگوییم که کمتر بازاری وجود دارد که به همه معیارهای موجود درخصوص تقارن اطلاعاتی و سایر مباحث مربوط به کارآیی بازار نزدیک باشد. از جمله این بازارها میتوان به بازار سرمایه سنگاپور و لوکزامبورگ اشاره کرد. در این زمینه حتی بازارهایی نظیر والاستریت هم دچار کاستیهایی هستند. اما در بعد واقعیت مساله این است که نمیتوان در اقتصادی مانند ایران انتظار بیش از حد از ناظری نظیر سازمان بورس داشت. مسلما سازمان بورس میتواند در شرایط کنونی هدفهای بسیاری را دنبال کند و درصدد به سرانجام رساندن آنها برآید. اما نکته اساسی این است در حوزههایی مانند پیشدستی در معاملات و سایر حوزهها در بازار سرمایه مانند عرضهها، نحوه ارائه دادهها و صورتهای مالی نمیتواند فراتر از مقدورات موجود در اقتصاد ایران باشد. در این زمینهسازمان بورس میتواند تنها بر انضباط فعالان بازار سرمایه اثر داشته باشد. اساسا در بحثی مانند front running نظارت به دلیل آنکه محدود و اشخاص حقوقی مشخص یا حقیقیهایی است که به این اشخاص حقوقی ارتباط دارند، این مساله عملیتر است.
تاکنون در بعد قانونگذاری و جرمانگاری استفاده از اطلاعات نهانی در سازمان بورس کارهای بسیاری شده است. بر اساس آنچه در ماده ۴۶ قانون بازار اوراق بهادار درج شده است: «هر شخصی که اطلاعات نهانی مربوط به اوراق بهادار موضوع این قانون را که حسب وظیفه در اختیار وی قرار گرفته به نحوی از آن به ضرر دیگران، به نفع خود یا به نفع اشخاصی که از طرف آنها به هر عنوانی نمایندگی داشته باشند، قبل از انتشار عمومی مورد استفاده قرار دهد یا به موجبات افشا و انتشار آنها را در غیرموارد مقرر کند، مشمول حبس تعزیری از سه ماه تا یک سال یا ملزم به پرداخت جزای نقدی معادل دو یا پنج برابر سود به دست آمده یا زیان متحمل نشده است.»
بنابراین میتوان گفت در حوزه قوانین زیرساخت لازم تا حدی وجود دارد اما در مورد جرمانگاری به نظر میرسد که باید کارهای بیشتری انجام شود. با توجه به آنچه که گفته شد به نظر میرسد بازار سرمایه ایران در حال دگردیسی است. دستیابی به شفافیت و تقارن اطلاعاتی در شرایط کنونی جزو مسائلی است که مسلما یکشبه محقق نخواهد شد و در مسیر رسیدن به آن فراز و نشیبهای مختلفی ممکن است وجود داشته باشد. از این رو «پیشدستی در معاملات» نیز یکی از این مسائل است و باید به مرور زمان حل شود. بدونشک تغییر شرایط بازار سرمایه و افزایش تعداد ذینفعان حقیقی و خرد بازار در مقطع کنونی جامعه از جمله مسائلی است که میتواند به تسریع این روند کمک کند.
اگر بخواهیم نبود تقارن اطلاعاتی را بهطور کلان در بازار سرمایه بررسی کنیم، چه نکاتی بیش از همه به چشم میآید؟در بحث عدمتقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه نکته مهم این است که اساسا این عدمتقارن تنها محدود به بازار یاد شده و مصادیق آن نیست بلکه در کل اقتصاد ایران وجود دارد. ما در کشوری زندگی میکنیم که بسیاری از اتفاقات آن از قبل قابل پیشبینی نیستند. در حال حاضر میلیونها فعال اقتصادی در همه بازارها از توانایی متفاوتی برای دسترسی به اطلاعات موثر بر عملکرد خود برخوردار هستند. همین امر به بازار سرمایه نیز تسری یافته است. بنابراین اگر بخواهیم نبود تقارن اطلاعاتی و دسترسی برابر به شفافیت را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار دهیم باید به این نکته اشاره کنیم که در بلندمدت و میانمدت تنها راه شفاف شدن بازار سرمایه شفاف شدن اقتصاد کشور است.
اگرچه ممکن است که نیل به شفافیت و ارتقای آن در بازار سرمایه در مدت اندک از طریق در اصلاح دستورالعملها یا بهروزآوری قوانین ممکن باشد، اما مساله این است که در طولانیمدت راهحلی جز شفاف شدن کل اقتصاد ایران وجود ندارد، چرا که دسترسی به اطلاعات در این بازار منوط به فعالیتهای انجام شده در سایر بخشهای کشور است و این بازار فعالیت آن بخشها را بازتاب میدهد. در کشوری که تغییراتی مانند قیمت ارز نیما و شرکتهای دریافتکننده دلار ۴۲۰۰ تومانی یا حتی سایر دادههای موجود که هر کدام به نحوی روی تصمیمگیری اشخاص تاثیر میگذارند در دسترس همه قرار نمیگیرند، نمیتوان به راحتی از تقارن اطلاعاتی سخن گفت.
توجه به این نکته نیز بسیار ضروری است که همین شرایط فعلی بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی با اختلاف بسیار زیادی شفافتر است.
در حال حاضر آمارهای ارائه شده از سوی موسسه لگاتوم نشان میدهد که ایران در بسیاری از معیارهای حکمرانی اقتصادی در رتبههای بسیار پایین قرار دارد، از این رو میخواهم تاکید کنم که بهرغم وجود این امکان یعنی مقایسه بازار مالی کشور با بازارهای پیشرفته در عمل نمیتوان انتظار داشت که این بازار فراتر از ظرفیتهای موجود و مشرف بر اقتصاد کشور فعالیت کند. ایران از لحاظ رتبهبندی دخالت در بازارها یکی از ضعیفترین عملکردها را در بین سایر کشورها دارد. اگر واقعا هدف این باشد که بازار سرمایه و جایگاه آن تا حد قابل قبولی متناسب با معیارهای جهانی افزایش پیدا کند ما نیازمند برنامههایی کلان هستیم که در سایر بخشها و شاخصهای عملکرد اقتصادی از جمله ارتقای محیط کسب و کار امنیت اقتصادی، شفافیت و کاهش دستکاری در بازارها در حد معقول پیشرفت کنیم. البته داشتن چنین تحلیلی نافی لزوم تلاش و بهبود وضعیت در عملکرد سازمان بورس و شرکتهای تابعه نیست ولی باید توجه داشت که از طرفی نیز نمیتوان از این بخش از اقتصاد انتظار داشته باشیم که برخلاف جهت کلی آب شنا کند.
فکر میکنید اگر چنین مشکلات و محدودیتهایی در اقتصاد ایران وجود نداشت سازمان بورس برای رسیدن به حدی مطلوب چه فعالیتهایی باید انجام میداد که در حال عملکرد مناسبی برای رسیدن به آنها صورت نگرفته است؟ برای افزایش کیفیت اطلاعات موجود چه اقداماتی باید صورت بگیرد که تاکنون انجام نشده است؟
نخستین کاری که باید انجام شود ارائه ماهانه همه اطلاعات از جمله صورتهای مالی است. در حال حاضر در بازارهای مالی پیشرفته اطلاعات بهصورت ماهانه و برخط ارائه میشود. نکته دیگری که وجود دارد این است که در بازارهای یاد شده شرکتها خود نیز برای افشای اطلاعات قدمهای مهم بر میدارند. برای این شرکتها حضور در بازار سرمایه و به تبع آن سرمایهگذار به حدی مهم است که خود شرکتها سعی میکنند تا کیفیت اطلاعات ارائه شده را افزایش دهند. نکته حائزاهمیت این است که تمامی شرکتها بهطور داوطلبانه پیشبینیهای خود از دورههای مالی آتی را بهطور واقعبینانه ارائه میکنند.
در واقع در سایر بازارها این نکته بهعنوان یک امر مسلم پذیرفته شده که سرمایهگذاری امری بلندمدت است و سرمایهگذاران برای آنکه بتوانند درست عمل کنند نیاز به اطلاعات دقیق و کارآمد دارند. بهعنوان یک عضو انجمن حسابداران خبره فکر میکنم که یکی از مسائل مهمی که باید در بازار سهام مورد توجه قرار بگیرد، استانداردهای حسابداری است. سالهای زیادی است که گفته میشود استانداردهای IFRS یا همان استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی باید در ایران به کار گرفته شوند. با این حال مساله تاکنون عینیت چندانی نیافته است. ما نیاز داریم که این استانداردها را بهصورت کامل به کار بگیریم. این مساله میتواند کارآیی و کیفیت صورتهای مالی را به طرز چشمگیری افزایش دهد. استانداردها میتواند کیفیت سودآوری شرکتها را به طرز مطلوبی نشان دهد از این رو صورتهای مالی ارائه شده را به اسنادی قابل اتکا و فراتر از مدارک حسابداری ارتقا میدهد.
با این حال این مساله نیز در گرو منافع ذینفعان اقتصادی معلق مانده است. باید توجه داشت که در اقتصاد تورمی مانند ایران کیفیت سودآوری از اینکه یک شرکت در آخر سال به چه میزان سود ساخته است بسیار مهمتر است چرا که در چنین اقتصادی در عمل بسیاری از شرکتها به دلیل رشد قیمتها در هر صورت سود میسازند از این رو سرمایهگذاران نیازمند انتخاب موارد سرمایهگذاری بین شرکتهایی هستند که از سودی با کیفیت برخوردارند. IFRS کمک قابلتوجه به افزایش کیفیت اطلاعات مالی ارائه شده در بازار سرمایه خواهد داشت. اگر قرار باشد وضعیت بازار سرمایه را با ارتقای دسترسی به اطلاعات بهبود ببخشیم اولین قدم آن است که ارائه اطلاعات مالی بر اساس IFRS اجباری باشد. پس از این مرحله لازم است تا نظارت بر حسابرسی افزایش یابد و شرکتهایی که کیفیت اطلاعات حسابرسی ارائه شده آنها مطابق با معیارهای یاد شده نیست از چرخه خارج شوند. در صورتی که این شرایط محقق شود بسیاری از شرکتهای بورسی مجبور خواهند شد تا عملکرد خود را بهبود ببخشند چراکه بر اساس این معیارها عملکرد ضعیف خواهند داشت.
نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است افزایش پیشبینیپذیری است. البته این مساله دیگر در اختیار سازمان بورس نیست و باید مسوولان اقتصادی فکری به حال آن بکنند. هرچقدر اقتصاد کشور قابل پیشبینیتر شود به تبع آن تقارن اطلاعاتی و شفافیت در همه بخشها از جمله بازار سرمایه افزایش خواهد یافت. حصول چنین مواردی میتواند نه تنها دسترسی به اطلاعات خام ارائه شده از سوی شرکتها را بهبود ببخشد بلکه اطلاعات فرآوری شده و تحلیل شده مانند هزینه سرمایه یا نسبتهای مالی را نیز با دقت و هزینه کمتر به مخاطبان ارائه میکند.
هفته نامه تجارت فردا/
برچسب ها: بورس ، سهام ، بازارنیوز لینک کوتاه خبر: bzna.ir/000Lezمنبع: بازار نیوز
کلیدواژه: بورس سهام بازارنیوز دسترسی به اطلاعات بازار سرمایه بازارهای مالی کیفیت اطلاعات صورت های مالی اقتصاد ایران اوراق بهادار اقتصاد کشور سازمان بورس حال حاضر جرم انگاری ارائه شده پیش بینی ذی نفعان شرکت ها بر اساس بخش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۲۹۶۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آینده ارزهای دیجیتال: چگونه بلاکچین صنایع مختلف را متحول میکند؟
مقدمهفناوری بلاکچین، که اولین بار به عنوان زیربنای بیت کوین، نخستین ارز دیجیتال، مطرح شد، اکنون به عنصری تاثیرگذار فراتر از حوزه مالی تبدیل شده است. این فناوری انقلابی نه تنها دیدگاهها درباره پول و پرداختها را دگرگون کرده، بلکه تواناییهای خود را در صنایع گوناگونی نظیر بهداشت و درمان، تولید، حملونقل، و زنجیره تأمین نشان داده است. بلاکچین با ایجاد دفترهای کل توزیعشده و غیرمتمرکز، امکان ثبت و نگهداری اطلاعات بدون نیاز به نهاد مرکزی یا واسطهها را فراهم آورده است.
این فناوری به شفافسازی فرایندها کمک شایانی میکند زیرا هر تراکنش یا داده ثبت شده در بلاکچین برای همه شرکتکنندگان قابل مشاهده و قابل ردیابی است. این ویژگی، تقلب و دستکاری اطلاعات را به شدت دشوار میسازد و از این رو به کاهش فساد و تقلب در سیستمهای مالی و اداری کمک میکند. علاوه بر این، بلاکچین از طریق خودکارسازی فرآیندها به واسطه قراردادهای هوشمند، که شرایط قراردادها را بر اساس کدنویسی اجرا میکنند، به افزایش کارایی و کاهش زمان و هزینههای مرتبط با معاملات کمک میکند.
این تواناییها بلاکچین را به یک ابزار قدرتمند در تحول دیجیتالی بسیاری از صنایع تبدیل کردهاند و این تکنولوژی همچنان در حال پیدا کردن راههای جدید برای تحول و بهبود عملکردها در سراسر جهان است. این تحولات نه تنها باعث بهبود دقت و کارآمدی میشوند، بلکه از طریق دموکراتیزه کردن دسترسی به اطلاعات و فرآیندها، عدالت و برابری بیشتری را در دسترس قرار میدهند.
بخش اول: تأثیر بلاکچین بر صنعت مالیبلاکچین به عنوان یک فناوری انقلابی، ساختار صنعت مالی را به طور گستردهای دگرگون کرده است. این فناوری از یک دفتر کل توزیعشده استفاده میکند که تراکنشها را به صورت غیرمتمرکز ثبت میکند، به این معنی که دادهها در چندین نقطه ذخیره میشوند و نه تنها در یک مکان مرکزی. این رویکرد نه تنها امنیت دادهها را به شدت افزایش میدهد، بلکه مقاومت بالایی در برابر تغییرات غیرمجاز و دستکاریها ایجاد میکند. هر تراکنش قبل از ثبت نهایی باید توسط شبکه تأیید شود، که این فرآیند تأیید تضمین میکند تمامی اطلاعات دقیق و قابل اعتماد هستند.
ارز دیجیتال بیت کوین و ارز دیجیتال اتریوم، که بر پایه بلاکچین ساخته شدهاند، نه تنها فرصتهای جدیدی برای سرمایهگذاری ارائه دادهاند بلکه تحولات قابل توجهی در نحوه انجام معاملات مالی به وجود آوردهاند. این ارزها نیاز به واسطههای مالی سنتی مانند بانکها را از بین بردهاند، که این امر به کاهش قابل توجه هزینههای تراکنش و افزایش دسترسی به خدمات مالی کمک کرده است. به علاوه، سرعت تراکنشها به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته، زیرا تراکنشها میتوانند تقریباً در زمان واقعی انجام شوند.
از سوی دیگر، تتر، که یکی از معروفترین استیبل کوینها است، به عنوان پلی بین ارزهای دیجیتال و ارزهای سنتی عمل میکند. تتر با ارزشی ثابت که معمولاً به دلار آمریکا متصل است، نوسانات قیمتی که اغلب در سایر ارزهای دیجیتال دیده میشود را کاهش داده و استحکام بیشتری به معاملات مالی میبخشد. این ویژگی آن را به ابزاری مطلوب برای معاملهگران و سرمایهگذارانی تبدیل کرده که به دنبال پایداری در سرمایهگذاریهای خود هستند، در حالی که همچنان از مزایای بلاکچین بهره میبرند.
در نتیجه، بلاکچین نه تنها نحوه انجام معاملات مالی را تغییر داده است بلکه به پایه و اساسی برای نوآوریهای آتی در این عرصه تبدیل شده است. این فناوری در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین پیشرانهای تغییر در دیجیتالیسازی خدمات مالی به شمار میرود و انتظار میرود که تأثیرات آن در آینده بیش از پیش آشکار شود.
همچنین بخوانید: نوسانات نهفته: تأثیر هاوینگ بیت کوین بر قیمت لایت کوین و ریپل
بخش دوم: تحولات بلاکچین در صنایع دیگرعلاوه بر صنعت مالی، بلاکچین در صنایع دیگر نیز انقلابی ایجاد کرده است:
بهداشت و درمانبلاکچین با ایجاد دفاتر کل توزیعشده، امکان ثبت و محافظت از دادههای پزشکی را در محیطی امن فراهم میکند. این سیستم بهگونهای طراحی شده که تغییر یا دسترسی به اطلاعات تنها با تأیید شبکه امکانپذیر است، که امنیت و حریم خصوصی بیماران را تضمین میکند. استفاده از بلاکچین به پزشکان اجازه میدهد تا به سرعت و به طور مؤثر به سوابق بیماران دسترسی پیدا کنند، بهبود کیفیت مراقبتهای درمانی و کاهش هزینههای مدیریت دادهها.
زنجیره تأمینبلاکچین به شرکتها امکان میدهد که با استفاده از دفتر کل توزیعشدهای که هر مرحله از تولید تا توزیع محصولات را به صورت دیجیتالی ثبت و ردیابی میکند، فرآیند زنجیره تأمین خود را شفافتر و قابل نظارتتر کنند. این تکنولوژی با ایجاد یک سیستم ردیابی غیرقابل تغییر، امکان تقلب و دستکاری در اطلاعات را به شدت کاهش میدهد، زیرا هر گونه تغییر در دادههای ثبت شده نیازمند تأیید کل شبکه است.
از طرفی، این سیستم ردیابی مستمر و دقیق تمامی جنبههای زنجیره تأمین—از مواد اولیه تا محصول نهایی—به شرکتها کمک میکند تا با دقت بیشتری نظارت داشته باشند و در نتیجه، کارایی عملیاتی خود را افزایش دهند. این امر به کاهش هزینههای تولید، مدیریت زمان بهینهتر و ارتقاء کیفیت محصولات کمک میکند. به علاوه، شفافیت ایجاد شده توسط بلاکچین اعتماد مصرفکنندگان را افزایش میدهد، زیرا آنها قادر خواهند بود تاریخچه کامل محصولاتی که خریداری میکنند را مشاهده کنند و اطمینان حاصل کنند که محصولات به صورت اخلاقی و بدون استفاده از کار اجباری یا در شرایط نامناسب تولید شدهاند.
املاک و مستغلاتبلاکچین تسهیلاتی برای انجام معاملات املاک با کارمزد پایینتر و بدون نیاز به واسطههای سنتی مانند دفاتر اسناد رسمی فراهم آورده است. این امر موجب شده تا فرآیندهای مربوط به خرید و فروش املاک سریعتر و شفافتر از پیش انجام پذیرد.
بخش سوم: چالشها و موانععلیرغم مزایای فراوان، استفاده از بلاکچین و ارزهای دیجیتال با چالشهایی نیز همراه است:
چالشهای قانونی و تنظیمیوضعیت نظارتی و قانونی در زمینه بلاکچین و ارزهای دیجیتال در بسیاری از کشورها هنوز در حال توسعه است. به دلیل فناوری نوظهور بودن بلاکچین و سرعت تحولات در این حوزه، بسیاری از دولتها تا به حال نتوانستهاند قوانین جامع و کاملی را برای مدیریت و نظارت بر این فناوریها تدوین کنند. این خلأ قانونی میتواند مشکلات متعددی را به همراه داشته باشد.
بیشتر بخوانید: کاهش هزینهها و افزایش سود: فواید معاملات کریپتویی بدون کارمزد
نبود چارچوبهای قانونی مشخص و روشن، موجب ایجاد نااطمینانیهای حقوقی میشود. سرمایهگذاران و کاربران ممکن است نتوانند حقوق و مسؤولیتهای خود را در قبال استفاده یا سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و دیگر کاربردهای بلاکچین به درستی درک کنند، که این مسئله میتواند به اختلافات حقوقی و دعاوی قضایی منجر شود.
علاوه بر این، فقدان قوانین ممکن است برای فعالیتهای مجرمانه مانند پولشویی و تأمین مالی تروریسم، محیطی مطلوب فراهم آورد، زیرا این فناوریها بر پایه ناشناس ماندن و غیرمتمرکز بودن شکل گرفتهاند. بنابراین، بسیاری از کشورها در تلاش هستند تا قوانین را به روز رسانی کنند تا هم مزایای بلاکچین و ارزهای دیجیتال حفظ شوند و هم اطمینان حاصل شود که این فناوریها به صورت قانونی و امن مورد استفاده قرار میگیرند.
مسائل امنیتیبلاکچین به دلیل استفاده از رمزنگاری پیشرفته و دفتر کل توزیعشده خود به عنوان یکی از امنترین فناوریهای موجود شناخته میشود. با این حال، مانند هر سیستم دیگری، بلاکچین نیز کاملاً در برابر حملات سایبری نفوذ ناپذیر نیست. این آسیبپذیریها به ویژه میتواند در صرافیهای ارز دیجیتال که به عنوان نقطه تبادل ارزهای دیجیتال و سایر داراییها عمل میکنند، نمایان شود.
صرافیهای ارز دیجیتال به دلیل حجم بالای تراکنشها و نگهداری کلیدهای خصوصی کاربران در سیستمهای مرکزی، هدف اصلی حملات هکرها هستند. حملات سایبری میتوانند به شکلهای مختلفی انجام شوند، از جمله فیشینگ، نصب بدافزار، یا حتی حملات مستقیم به زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری صرافیها. این حملات میتوانند منجر به سرقت داراییهای دیجیتال، دسترسی غیرمجاز به اطلاعات حساس کاربران، و حتی از دست دادن کامل سرمایهها شوند.
برای مقابله با این تهدیدات، صرافیها ملزم به اجرای پروتکلهای امنیتی پیشرفته هستند، از جمله استفاده از احراز هویت چندمرحلهای، رمزنگاری دادهها، و ایجاد سیستمهای نظارتی که به طور مداوم فعالیتهای مشکوک را رصد میکنند. همچنین، توصیه میشود که کاربران برای حفظ امنیت داراییهای خود، استفاده از کیف پولهای سختافزاری یا سایر روشهای امن نگهداری کلیدهای خصوصی را در نظر بگیرند.
بنابراین، در حالی که بلاکچین از امنیت بالایی برخوردار است، مهم است که کاربران و صرافیها(صرافی ارز دیجیتال: موتور محرکهای برای پیشرفت اقتصاد دیجیتال) نیز تدابیر لازم را برای محافظت از خود در برابر حملات احتمالی اتخاذ کنند تا از این تکنولوژی به نحو احسن استفاده کنند.
نتیجهگیریفناوری بلاکچین پتانسیل دارد تا به یک عنصر اساسی در آیندهی اقتصاد جهانی تبدیل شود. با توجه به تأثیرگذاری آن بر صنایع متنوع، آیندهای روشن برای این تکنولوژی پیشبینی میشود، به شرطی که چالشهای مربوط به امنیت و مقررات حل و فصل شوند. در این میان، همکاری میان صنعتیان، سیاستگذاران و متخصصان فناوری اطلاعات میتواند به حل این چالشها کمک کرده و مسیر استفاده از این فناوری را هموار سازد.
با توجه به پیشرفتهای جاری و نوآوریهای مداوم در فناوری بلاکچین، توجه به این تکنولوژی نه تنها برای فعالان صنعت مالی بلکه برای هر کسی که در جستجوی درک بهتری از آیندهی دیجیتال است، ضروری مینماید. از این رو، آگاهی از تحولات این حوزه و اثرات آن بر جنبههای مختلف زندگی و کسبوکار امری حیاتی به شمار میرود.(درباره بلاکچین بیشتر بدانید!)