پروانه سلحشوری: ایران در فقر و قحطی است و مردم سر در زبالهدان دارند! / آیا ذوق زدگی منافقین و رادیو اسرائیل برای شما کافی نیست؟!
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۷۸۹۱۵
خانم سلحشوری ۴ سال در مجلس بابت نمایندگی مردم حقوق گرفته است. همسر وی نیز از مدیران ارشد اقتصادی در دولت روحانی بوده است. با این حساب وی باید در جایگاه بدهکار به مردم پاسخگو باشد.
سرویس سیاست مشرق - «پروانه سلحشوری» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که همسرش نیز معاون وزیر در یکی از وزارتخانه های مهم اقتصادی در دولت روحانی بوده است، به تازگی در توئیتی نوشت: «گویی ایرانِ دوران قاجار در حال تکرار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلحشوری پیش از این نیز در اظهارات جداگانه مدعی شده بود که «ما ایرانی ها به مرگ عادت کرده ایم»! و «صداقت برای ایرانی ها معنا ندارد»!
اما توئیت اخیر پروانه سلحشوری، ذوق زدگی رسانه های منتسب به منافقین و اسرائیل را در پی داشت. این رسانه ها که یدطولایی در تحقیر، توهین، تفرقه افکنی و مأیوس کردن مردم ایران دارند، به صورت ویژه به بازنشر توئیت تأمل برانگیز این نماینده سابق مجلس پرداختند.
رهبر معظم انقلاب در قسمتی از بیانیه گام دوم انقلاب با اشاره به عملیات روانی گسترده دشمنان مردم ایران تاکید کردند: «آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است».
ایشان در ادامه تصریح کردند: «خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است».
مقام معظم رهبری در بخش دیگری از بیانیه گام دوم انقلاب با آسیب شناسی مسئله اقتصاد در ایران تاکید کردند: «انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتّی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است».
ایشان در ادامه تصریح کردند: «مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.
رهبر معظم انقلاب در ادامه تاکید کردند: «راهحلّ این مشکلات، سیاست های اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راهحلها است».
پروانه سلحشوری در توئیت مذکور در اقدامی مسبوق به سابقه به دروغ پراکنی و سیاه نمایی پرداخته است. این در حالی است که وی به مدت ۴ سال در مجلس نماینده مردم بوده است؛ اما در این مدت طولانی هیچگاه به مشکلات و مطالبات اصلی جامعه اشاره نکرده و همواره در پی حاشیه سازی و جنجال آفرینی درباره موضوعات فرعی و بی اهمیت بوده است.
سلحشوری پیش از این نیز بارها با سیاه نمایی، تحریک مردم به اغتشاش و آشوب و ارائه اخبار مجعول، با رسانه ها و فعالین معاند همصدا شده است. نکته قابل تأمل اینجاست که برخی فعالین اصلاح طلب در حال پیمودن راهی هستند که سالها پیش امثال فاطمه حقیقت جو و رجبعلی مزروعی پیمودند.
لازم به ذکر است که چندی پیش افرادی همچون سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، علیرضا علوی تبار و پروانه سلحشوری در بیانیه ای مشترک با جریان برانداز خارج نشین از جمله رجبعلی مزروعی و اردشیر امیرارجمند و...پیوند اشکار طیف تندروی اصلاح طلب در داخل و جریان برانداز خارج نشین را نمایش دادند.
این بیانیه با استقبال ویژه رسانه های معاند مواجه شد. همان رسانه هایی که برای تهیه خوراک به منظور تحریم مردم ایران، از یکدیگر سبقت می گیرند.
پروانه سلحشوری ۴ سال نماینده مردم در مجلس بوده است. وی هیچگاه گزارشی از عملکرد خود به افکارعمومی ارائه نداد. خانم سلحشوری باید به این سوال پاسخ دهد که برای اشتغال جوانان، حقوق کارگران، بهبود وضعیت بازنشستگان، حمایت از زنان سرپرست خانوار و کودکان بدسرپرست، اخذ مالیات از مالکان واحدهای خالی مسکونی، مقابله با سوداگران در بازار خودرو، حمایت از تولید، مقابله با عهدشکنی آمریکا و اروپا در برجام و...چه اقداماتی انجام داده است!؟
خانم سلحشوری ۴ سال در مجلس بابت نمایندگی مردم حقوق گرفته است. همسر وی نیز از مدیران ارشد اقتصادی در دولت روحانی بوده است. با این حساب وی باید در جایگاه بدهکار به مردم پاسخگو باشد، نه اینکه با بی ادبی به شعور مردم توهین کرده و ژست طلبکار به خود بگیرد.
ناگفته نماند که «برات قبادیان»، همسر سلحشوری از جمله مقامات سازمانی انرژی اتمی در دوران اصلاحات بود، دورانی که فعالیتهای کلیه فعالیتهای هستهای و غنی سازی اورانیوم به حالت تعلیق درآمد. قبادیان در دولت روحانی با حکمی از سوی «محمدرضا نعمتزاده» به سمت معاون وزیر صمت انتخاب شد.
پروانه سلحشوری همان نماینده ای است که-آبان ۹۵- در بخشی از نطق خود در صحن علنی مجلس به عنوان نماینده موافق با «مسعود سلطانی فر» وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان بجای ارائه دلایل فنی و کارشناسی در دفاع از وزیر پیشنهادی، در اظهارنظری عجیب گفت: «یکی از دوستان بنده به من گفت به خاطر خدمات آقای سلطانیفر در استانداری گیلان نذر کردهام به هر زیارتی که میروم دو رکعت نماز برای ایشان بخوانم، آیا این برای شما کافی نیست!؟».
حالا همین شخص مدعی شده که «فقر و قحطی، بیماری و مرگ. کرونا و آلودگی هوا جان میگیرند و مردم برای تکهای نان در صفهای طویل و سر در زبالهدان. متخصصان را نادیده میگیرند، و متملقان متخصص میشوند».
ادعایی که ذوق زدگی رسانه های منتسب به اسرائیل و منافقین را در پی داشت. خانم سلحشوری! آیا ذوق زدگی منافقین و رادیو اسرائیل برای شما کافی نیست!؟
در سال ۸۸ مقامات رژیم صهیونیستی از سران فتنه و افراطین طیف اصلاح طلب با عنوان «سرمایه های اسرائیل در ایران» نام بردند. اکنون نیز توئیت نماینده اصلاح طلب سابق مجلس، رادیو اسرائیل را به وجد آورده است. همصدایی از این آشکارتر!؟
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا شهید سلیمانی صمت سلطانی فر مصطفی تاجزاده مجلس دهم پروانه سلحشوری انقلاب اسلامی اصلاح طلب اسرائیل سعید حجاریان علیرضا علوی تبار رژیم صهیونیستی سلحشوری فراکسیون امید محمدرضا نعمت زاده علیرضا علوی تبار اروپا مصطفی تاج زاده مقام معظم رهبری رادیو اسرائیل اقتصاد مقاومتی برجام برات قبادیان پروانه سلحشوری دولت روحانی خانم سلحشوری اصلاح طلب ذوق زدگی رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۷۸۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.