محسن آرمین: ریشه اصلی مشکلات، رویکرد ضدتوسعه در اداره کشور است
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۶۲۵۴۸
یک فعال سیاسی گفت: درحال حاضر کشور در حوزه اقتصاد با بحران و ابر بحران روبروست و ریشه اصلی این بحران رویکرد ضدتوسعه در اداره کشور پس از انقلاب است.
به گزارش ایسنا، محسن آرمین در مراسم افتتاحیه بیست و هشتمین مجمع سالیانه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران که بصورت مجازی برگزار شد، گفت: تمام گروهها و فعالان سیاسی در اینکه اوضاع کشور نگران کننده و در عرصه های مختلف با بحران و بعضا با ابربحران روبروست تردیدی ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در حال حاضر کشور در حوزه اقتصاد با بحران و ابربحران روبروست. ریشه آن چیست. در کلی ترین بیان ریشه اصلی این بحران رویکرد ضدتوسعه در اداره کشور طی ۴ دهه پس از انقلاب دانست.
آرمین ادامه داد: در دوره دولت اصلاحات به رغم همه مشکلات، مدیریت کشور در مقایسه با دیگر دولت ها پس از انقلاب بیش از هر رویکرد دیگری متاثر از رویکرد توسعه ای بود. پس از دوره اصلاحات با یک شیب پارادایمی روبرو شدیم. اکنون کشور از کلیه اقتضایات محروم است و فرصت های طلایی اش از دست رفته است و درامد سرشار نفت به علت حاکمیت رویکرد ضد توسعه ای از دست رفت.
وی ادامه داد: ایران در حال حاضر از مسابقه حاد و حساس توسعه اقتصادی در منطقه و جهان خارج شده است.
آرمین ادامه داد: همه ما اثار اسف بار تحریم های غیر انسانی امریکا را در کشور مشاهده کرده و می کنیم اما امریکا نتوانست تحریم در پروژه چابهار یا فروش گاز به ترکیه را اعمال کند زیرا پروژه چابهار با همکاری هندوستان در حال انجام است و خط انتقال گاز، ترکیه را به ایران وابسته کرده لذا ارتباط استراتژی ایران با کشور دیگر، تحریم ایران در این دو مورد را بی اثر کرد امری که در روابط خارجی ما نیست.
وی افزود: سیاست نه جنگ و نه صلح یعنی انفعال قرار گرفتن در حالت تعلیق کشوری که در استانه جنگ است؛ طبعا محیط مناسبی برای سرمایه گذاری نیست. رشد منفی اقتصادی و بیکاری و تورم و گرانی و افزایش خط فقر طبیعی ترین نتایج این وضعیت است و معلول یک عامل آن هم حاکمیت رویکرد ضدتوسعه در اداره کشور است و فقیر تر شدن هرچه بیشتر مردم و رفتن هرچه بیشتر جامعه به زیر خط فقر را روبروییم. مدیریت ضعیف و رانت و فساد معلول همین رویکرد است.
وی تاکید کرد: دوران ژنرال ها در دنیا سپری شده است از رییس جمهور نظامی به هیچ وجه نمیشود بازخواست کنید.
وی ادامه داد: یک ماه دیگر وارد سال ۱۴۰۰ می شویم. براساس سند توسعه ۲۰ ساله قرار بود در سال ۱۴۰۴ ایران به کشوری تبدیل شود که توسعه یافته و متناسب با مقتضیات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و با تاکید بر مردم سالاری دینی و حفظ کرامت و حقوق انسان ها باشد و برخوردار از دانش پیشرفته و توانا و متکی برمنافع بوده و امن و مستقل باشد. چرا این اهداف تحقق نیافته که هیچ بلکه در جهت اهداف هم پیش نرفتیم. سه سال دیگر مهلت سند به پایان می رسد. آیا مشکل این است که فلانی رییس جمهور نشد یا رییس جمهور نظامی نیست؟ مشکل احمدی نژاد نیست و مشکل روحانی هم نیست. مشکل مدیریت ضعیف نه افراد بلکه نظام مدیریت کنونی است که یکی از عوامل ضدتوسعه ای در کشور است.
وی افزود: اصلاح طلبان نباید رفتار غیرصادقانه داشته باشند. اگر دولت روحانی آزادی عمل داشت قطعا ضعفهای برخی از مدیرانش که غیرقابل چشم پوشی است دیده نمی شد؛ علت حمله اقتدارگرایان به دولت ناامید کردن مردم از امکان بهبود شرایط در مشارکت انتخابات با دلسردی جامعه به انتخابات است. دولت مسبب وضعیت موجود است و اصلاح طلبان در ان سهیم هستند. ورود اصلاح طلبان متوجه کردن مسولیت ها به دولت است.
آرمین ادامه داد: اینگونه نیست که اصلاح طلبان نباید به دولت انتقاد کنند بلکه انتقاد نباید بگونه ای باشد که آب را گل الود کند و نقدها به گونه ای باشد که به روشن شدن عوامل موجود کمک کنند.
وی ادامه داد: اصلاح طلبان با دو اولویت مواجه اند؛ اقدام عاجل برای تحمل پذیرکردن زندگی برای طبقات محروم و این اقدامات لغو تحریم ها و بازگشتن امریکا به برجام است. بازگشت امریکا به برجام که برنامه رییس جمهور جدید است؛ در منطقه و ایران و جهان مخالفان جدی دارد؛ حملات به سفارت امریکا در عراق و ترور شهید فخری زاده و... یک هدف دارد و ان هم ممتنع شدن بازگشت امریکا به برجام و لغو تحریم هاست.
وی افزود: شرایط در منطقه بعد از روی کار آمدن رییس جمهور جدید امریکا یک فرصت است که به نظر میرسد به سادگی از دست برود. اصلاح طلبان باید تمام تلاش خود را برای از دست نرفتن این فرصت به کار گیرند. حل مشکلات امکان پذیر نیست مگر با رویکرد توسعه محور در کشور. ورود به گفتگویی جدی با طرف های خارجی درباره مسایل منطقه ای و رسیدن به توافقی پایدار ضرورتی قطعی برای تحقق این هدف است و این گفتگوها زمانی به تامین منافع کشور می انجامد که مستلزم اراده ملی باشد.
وی گفت: جریان اصلاح طلب طیف های مختلفی اعم از بهبودخواهان حکومتی، گرایش جامعه محور، گرایش صبر و انتطار و... را شامل می شود که هر کدام دیدگاه های مختلفی دارند. اصلاح طلبان نمی توانند به انتخاباب به مثابه بهار سیاست بی تفاوت باشند؛ قرار است انتخابات ریاست جمهوری آینده براساس مشارکت کمتر و نتیجه مطمئن تر برگزار شود لذا باید از تمامی امکانات برای برگزاری انتخابات استفاده کرد.
وی یاداور شد: شرایط اجتماعی و سیاسی انتخابات ۱۴۰۰با شرایط سالهای ۹۲ و ۹۶ متفاوت است و اگر روند برگزاری انتخابات بگونه ای طراحی شد که اصلاح طلبان از گزینه ای محروم شدند لزومی به شرکت آنان در انتخابات نیست.
وی افزود: تحول سیاست ایران باید نگاه راهبردی و معطوف به اینده باشد و چنین رویکردی موجب حفظ و اعتبار اصلاح طلبان در اینده ایران خواهد شد.
وی در پایان آرزوی هرچه سریعتر رفع حصر شدگان را کرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: محسن آرمین انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران انتخابات 1400 اصلاح طلبان رییس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۶۲۵۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:
ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903293