شهردار کودکان بیسرپرست/ عبور از دجله یک سال بعد از خیبر
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۲۳۱۶۲
خبرگزاری مهر - فرهنگ و اندیشه- زهرا زمانی: انگار می شناسیش. نگاهش آشناست، لبخندش هم، دستور دادنش و حتی عصبانی شدنش. شاید قبلاً او را دیده باشی. با او زندگی کرده باشی یا جنگیده باشی. شاید هم از او فقط نامی شنیده باشی. چه فرقی میکند؟ انگار می شناسیش.
مهدی باکری همین نزدیکیها، روی همین زمینی که رویش هستی به دنیا آمد، درس خواند بزرگ شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید همان روز که سخنرانی خود در مورد عملیات والفجر ۴ را با آیه ۱۱۱ سوره توبه شروع کرد و گفت: "خداوند میفرماید که میخرم جانها و مالهای مومنین را در ازای بهشت و آنهایی که در راه خدا جهاد میکنند و دشمنان دین را میکشند و خودشان در راه دین به شهادت میرسند میخرم این یک وعده قطعی است از طرف خدا که در تورات و انجیل و قرآن از آن یاد کرده است کیست باوفاتر از خدا به عهد خودش؟ ای اهل ایمان، شما هم دیگر را بشارت دهید بر این معامله که این معاهده با خداوند حقیقتاً فوز سعادتی عظیم است."
حتماً همان روز خیلی از افراد با عمق شخصیت مهدی آشنا شدند. که بعدها گفتند: مهدی در تاکتیک فوقالعاده بود. همیشه بعد از اتمام جلساتی که با فرماندهان در خصوص طراحی و مانور تشکیل میدادیم، در مورد تاکتیک با ایشان صحبت میکردم. بعد از جنگ، شهید احمد کاظمی در تایید این موضوع گفته بود: آقا مهدی از نادرترین طراحان تاکتیک جنگ بود. مجموعهای از اصول و قواعد جنگ، نوآوری و ابتکار عمل چه در شکستن خط و چه در پاکسازی خطوط دفاعی، چه در هماهنگ سازی پیشرویها، چه در خنثی کردن پاتکهای دشمن که از سختترین بخشهای جنگ است.
مهدی باکری استاد عبور از موانع و مشکلات رزمی بود. یک نمونه آن شکستن خط دشمن در سیل بند خاکی میانی جزیره جنوبی اتفاق افتاد. ایشان ۱۲ نفر رزمنده را انتخاب کرده و به آنها آموزش داد و گفته بود به محض اینکه به شما دستور دادم، از سنگرها بیرون می آیید، با سرعت تمام فاصله صد متری خود را با دشمن طی میکنید، خود را به داخل سنگرهای آنها میاندازید و آنها را خلع سلاح و دستگیر میکنید. مهدی آن چنان در انتخاب افراد درست عمل کرده و زمان مناسبی برای حمله را برگزیده بود که رزمندگان تحت امر او مثل صاعقه بر سر دشمن ریختند و آنها را بدون آنکه فرصت عکسالعملی پیدا کنند، از پای درآوردند و خط را شکستند و پیش رفتند. او همیشه در برآورد تعداد رزمندهها و گروهانها و گردانها در مقابله با دشمن و چگونگی انجام ماموریت خود، نظر دقیق و پختهای میداد. به همین دلیل حتی خیلی از فرماندهان تایید نهایی را از مهدی میگرفتند.
همان طور که اشاره شد مهدی از حصر آبادان سال ۱۳۵۹ در جبهه حضور پیدا کرد و بالاخره در عملیات بدر سال ۱۳۶۳ به آرزوی خود یعنی شهادت رسید. اما عملیات بدر به منظور تکمیل اهداف باقی مانده از عملیات خیبر، حدود یک سال بعد در اواخر زمستان سال ۱۳۶۳، برای تصرف جاده بصره به بغداد در منطقه القرنه تا العزیز از سوی رزمندگان اسلام انجام شد. در این عملیات لشکر ۳۱ عاشورا نقش مهمی را ایفا کرد و تنها لشکری بود که تا آخرین لحظات در کنار رودخانه دجله با دشمن جنگید. مهدی فرماندهی با هدف مشخص بود. لشکر تحت فرمان وی عمدتاً در زیر چادر زندگی میکرد و همیشه آماده جا به جایی و حرکت به سمت جبهه مورد نظر بود. اما قسمتی که شاید برای خیلیها آشنا باشد، همین شهردار بودن مهدی باکری است که خواندن چند خطی از این بخش زندگی این فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا قابل توجه است!
شهردار کودکان بی سرپرست
در تاریخ هفتم آذرماه سال ۱۳۵۸ مهدی باکری از سوی اولین شورای اسلامی شهر ارومیه به عنوان شهردار مرکز استان آذربایجان غربی برگزیده شد. در مجموع آقا مهدی ۹ ماه در این سمت مشغول به کار بود. مهدی در مدت حضور در شهرداری بخشی از وقت خود را به کودکان بی سرپرست میگذراند و در هر هفته سری به پرورشگاه شهر میزد. او در این سِمت شهرداری ارومیه در بین مردم شهر محبوبیت زیادی داشت و میتوانست به این مسئولیت خود ادامه دهد و در این مسیر عهده دار مقامهای بالاتری گردد ولی مهدی به محض آغاز جنگ تحمیلی به همراه برادرش حمید عازم جبهههای جنوب و آبادان شد. لباس رزم برتن کرد و از نظر روحی، فکری و رفتاری یک بسیجی تمام عیار شد تا بتواند تمام وجود خود را در اختیار نظام اسلامی برآمده از انقلاب اسلامی مردم ایران قرار دهد. او در سال ۱۳۵۹ به جبهههای جنوب رفت. این طور تعریف شده است که وقتی با دو سه نفر از دوستانش به جنوب رسیدند، پرسیدند: سختترین منطقه جبهه کجاست؟ ما را به آنجا بفرستید. آن زمان آبادان در محاصره بود و امان دستور شکست حصر این شهر را داده بود. از آنجا که رفتن به آبادان از راه زمینی ممکن نبود، مهدی باکری به همراه تعدادی از دوستانش تصمیم گرفتند با لنج و از طرف بندر ماهشهر به آن منطقه بروند. ناخدای لنج به آنها گفته بود: لنج من پر از کیسههای آرد است. اگر آردها را خالی کردید، شما را می برم. مهدی و همراهانش در مدت دو روز آردها را خالی میکنند و پس از یک روز به رودخانه بهمن شیر میرسند و در عملیات شرکت میکنند و بالاخره در عملیات ثامن الائمه، پنجم مهر ماه ۶۰، حصر آبادان شکسته میشود.
آنچه میگفت به جای میآورد و آنچه نمیکرد نمیگفت
در عملیات بدر، نقش مهدی و لشکرش آنگاه معلوم شد که سختترین و دشوارترین مانور صحنه نبرد عملیات بزرگ بدر را به او سپردند و او میبایست به عنوان اولین لشکر سپاه، بعد از عبور از هورالهویزه و پیاده شدن از قایق و عبور از خشکیهای شرق دجله، از رودخانه دجله عبور میکرد. در چنین لحظاتی او فقط به سکوت عمیقی فرو میرفت و بیشتر گوش میداد. مهدی در عملیات بزرگ بدر با جان و صدق و نیت و اخلاص و معامله با رب الارباب، صداقت و اخلاص خود را در عمل اثبات کرد و لشکر را از دجله عبور داد و با دشمن- که با بهت و حیرت و ناباوری نظاره گر رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا بود- جنگید و سرانجام به شهادت رسید. عجیب است، مهدی باکری به حرفی که در صبح روز ۱۴ اسفند ماه ۱۳۶۲ در عملیات خیبر زده بود، سال بعد عمل کرد و نه تنها از شرق دجله برنگشت، بلکه از دجله نیز عبور کرد و چنان ایستادگی کرد تا به شهادت رسید. مهدی مصداق فرمایش حضرت امیرالمومنین علی (ع) بود که فرمود: کان یفعل و ما یقول و لایقول ما لا یفعل. آنچه میگفت به جای میآورد و آنچه نمیکرد نمیگفت!
منابع: یادگاران، طه فروتن. روایت فتح
مهدی باکری، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
نمیتوانست زنده بماند، علی اکبری
آقای شهردار، داوود امیریان، سوره مهر
کد خبر 5160699 مصطفی وثوق کیامنبع: مهر
کلیدواژه: شهید مهدی باکری دفاع مقدس جنگ تحمیلی عملیات بدر لشکر 31 عاشورا کتاب و کتابخوانی تازه های نشر معرفی کتاب ترجمه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معرفی نشریات انتشارات کتاب نیستان پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات ادبیات کودک و نوجوان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران مسابقه کتابخوانی رونمایی کتاب سیدهادی خسروشاهی بنیاد ایرانشناسی مهدی باکری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۲۳۱۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماههاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش میکند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمیدارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه میدهد و به نظر نمیرسد جنگ به این زودیها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهرهبرداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.
از طرفی هم خشم ملتها که به شیوههای مختلف ابراز شد توسط دولتهای غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطهنظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.
از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتشبس غزه ارائه میکند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسلکشی است، چیزی که آمریکاییها با آن مخالفت نمیکنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.
امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم میکند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل میشود.
علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکانپذیر است. دولت آمریکا میخواهد در ماههای باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راهاندازی کند و بایدن را بهعنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.
بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت میشود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل میشود، کمکها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفتوگو با طرف انگلیسی است.
دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماسهایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گامهای عملی رسید؛
اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقیمانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راهاندازی و جمعآوری کمکها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.
دوم: واگذاری آمادهسازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).
سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمکها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر میرسد که توافق یکپارچهای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرفهای دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.
تدارکات دشمن در زمین
در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابانهای ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاحالدین) میگذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلیها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیونهای بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچهای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکافها را که افراد میتوانند با استفاده از آنها به دور از ایستهای بازرسی تردد کنند، ببندد.
از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آمادهسازی زیرساختها برای ایجاد ایستهای بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودیهای اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته میشود و به اندازهای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمیدهد، سپس افراد عابر از دروازههای آهنی عبور میکنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمیدهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامههای ویژه که حاوی دادههای فلسطینیها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.
در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محلههای شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرکهای صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامههای کمکرسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راهاندازی مجدد سریع آن بود.
کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری
پس از اینکه قبرس به تاییدیههای اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسیها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی میخواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل میشود و امکان رفع محاصره را فراهم میکند.
بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسیها که در سالهای اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلیها و درخواستهای نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاشهای طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرتها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، بهویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکهای از بازرگانان، بزرگترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری میکند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمانیافته» در بخش ترکیهای جزیره نیز به او کمک شایانی میکند.
در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسیها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکاییها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمانها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت میشود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان میرسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتیهای حامل کمکهای انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم میکند. تامین هزینههای لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکاییها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.
انتهای پیام