نوشمتنی پس از مرگ آهنینجان
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۴۳۵۶۴
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: ادبیات ریشه در روح انسان دارد و تو آنگاه که از کلنجارهای طاقتفرسای زندگی به ستوه آمدهای کدامین پناهگاه را باشکوهتر از سطور میتوانی بیابی؟ کلماتی که از ذهنهای متصل به زیباییها برای تو جادو آورده تا خویش را در آن بپیچی و نفسی تازه کنی، برای چه؟ برای اینکه بتوانی ساعاتی دیگر دوباره به تفرعن زندگی عصر تکنولوژی بازگردی و با مشکلات همآغوش شوی و اینبار اما، لبخند بترکانی!
آری ادبیات بهشت است و به ویژه شعر که آیینهای تمامقد از جامعه فرارویت مینهد، اعجازی که هرکس از کنار قابش بگذرد با هر نوع پوشش و با هر زبان و رنگ و قومیتی میتواند حقیقتش را در آن بیابد و چه بسا شاید باشند کسانی که به قول جولین بارنز (نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی) بعید نیست به جای اصلاح خود، آیینه را بشکنند!
در این گفتوگو هرچند دیر و هرچند نوشدارو وار و پس از مرگ آهنینجان، اما بر آن شدهایم تا کمی بیشتر از روزهای غمآلود شاعری بدانیم که سالها برای غمهای دیارمان آستینِ خلاقیت را بالا زده بود و رنجها را در قالب آیینههای از جنس شعر بر تارک شهرها مینشاند؛ شاعری که به تفسیر واقعی خاک، خاکی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فارس: لطفا خودتان را معرفی کنید
کیانی: بنده وحید کیانی، فعال در حوزه فرهنگ، هنر، ادبیات، شاعر و صاحب کتابهای سلول انفرادی، پنهان در سکوت بلوط، در تدارک تنهایی، منقار مرگ، از دلتنگی و قاب عکس آفتاب هستم.
فارس: از نحوه و زمان آشناییتان با استاد آهنینجان بیشتر برایمان بگویید
کیانی: تقریبا از سالهای آغازین فعالیتم در حوزه ادبیات با نام آقای آهنینجان آشنا بودم و آثار ایشان را به خصوص در دهه هشتاد کمابیش مطالعه میکردم اما این آشنایی به مرور شکل متفاوتی پیدا کرد و توفیق دیدار میسر و باعث شد که آثار جذاب و منحصربهفردتری را از او در آن مقطع بشنوم.
فارس: اگر بخواهید آهنینجان را در چند جمله معرفی کنید چه میگویید؟
کیانی: آهنینجان بسیار مهربان و بسیار شاعر بود؛ شاعرانگی و مهربانی در ایشان دو ویژگی جالب بودند که هرگز هم از این دو ویژگی عدول نکرد.
فارس: چرا آهنینجان علیرغم ۱۱ جلد کتاب منتشر شده اما آنگونه که باید شناخته نشد یا شاید بهتر باشد سوالم را به این صورت بپرسم که چرا به پایتخت نرفت تا شناختهتر شود؟
کیانی: آقای آهنینجان را اهالی ادبیات و کنشگران جدی شعر و به ویژه شعر معاصر خیلی خوب میشناختند اما اینکه توده مردم شاعر را بشناسند قصه متفاوت میشود.
ژانر و نوع نگاه آقای آهنینجان شعر سپید بود؛ یک شعرِ سپیدِ بسیار مستحکم و ساختارمند که خود شاعرها نیز با شعر ایشان سخت ارتباط برقرار میکردند به همین خاطر اهواز یا تهران بودن خیلی برای آقای آهنینجان تفاوتی نداشت چرا که صدای شعرش به جاهایی که باید، رسیده بود.
در واقع قدرت مانور آهنینجان در حوزه شعر بر هیچ شاعری در کشور پوشیده نیست و در عین حال جغرافیا واقعا برای او مفهومی نداشت؛ البته نمیتوان منکر این شد که کمتر در معرض رسانهها قرار گرفت اما آهنینجان شاعری بود که اهالی متخصص شعر در سطح کشور او را میشناختند.
فارس: آیا آهنینجان توانسته بود جایگاه ادبیاش را در سطح استان پیدا کند؟
کیانی: حیف است بخواهیم استاد آهنینجان را به استان خوزستان محدود کنیم، جامعه همیشه با استاد به حرمت برخورد میکرد و نوع نگاه ایشان در حوزه ادبیات و به ویژه ادبیات آئینی و توجه به رویکردهای مقاومت، دفاع مقدس، ادبیات پایداری، ائمه و در اواخر شهدای مدافع حرم باعث شده بود که چهره دیگری از استاد آهنینجان را شاهد باشیم.
از نظر من نگاه استاد در حوزه فعالیتی که انجام میدادند یک نگاه جذاب بود که جای بحث دارد و امیدوارم فرصتی فراهم شود تا بتوانیم در نشستهای تخصصی آثار آهنینجان را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.
جایگاه ادبی استاد نه تنها در اهواز و استان خوزستان بلکه در سطح ملی نیز جایگاه بسیار مستحکمی بود و از نظر بنده توان ایشان در پرداخت شعر یک توان خارقالعاده و استثنائی بود که همین وجه تمایز عجیب و قدرتمند را در آثار او میبینیم.
فارس: شما به عنوان شاعری که از نزدیک با استاد آهنینجان در ارتباط بود چه نظری در رابطه با سبک شعریشان دارید؟ آیا این حرف محمدعلی سپانلو در مجله دنیای سخن که درباره آهنینجان و سبک شعر جنوب میگوید: "قاسم آهنینجان، ستاره درخشان شعر جنوب است" را تایید میکنید؟
کیانی: بله و البته از نظر من سپانلو کمی هم به آقای آهنینجان با این جمله کملطفی کردهاند؛ آهنینجان ستارهای در شعر جنوب یا حتی خورشید شعر جنوب است و نه تنها در شعر جنوب که در شعر ایران، حرف برای گفتن دارد.
آهنینجان به سبک و روش خودش رسیده بود و بیآنکه اسمی از ایشان پای شعرش باشد کاملا قابل تشخیص بود که متعلق به اوست و این امکان، نصیب هر شاعری نمیشود.
آثار آهنینجان یک فرصت برای ادبیات ایران است و نه تنها در شعر جنوب که در شعر ایران، نامش باید همواره مورد توجه فعالان این عرصه قرار بگیرد.
فارس: از خوی و منش استاد برایمان بگویید
کیانی: آقای آهنینجان خوی و منش جالبی داشت؛ ببینید او در شعر در بالاترین سطح ممکن اما در ارتباطات اجتماعی، کف جامعه بود یعنی از عادیترین مردم شهر هم عادیتر بود طوری که اصلا سرشت و سرنوشتش با همین رفتار جذاب گره خورده بود.
او خودش را در سطحی میدید که جامعه به اینچنین افرادی بیشتر نیاز داشت، یعنی شعرش باعث سربلندی استان بود اما هیچ وقت فخرفروشی نداشت و اصلا دچار غرور نمیشد؛ آدم معمولیایی بود شیفته طبیعت که به انسان عشق میورزید و نسبت به محیط پیرامونش توجه داشت.
هیچگاه من ندیدم که از کنار مسائل مختلف جامعه، عادی و آرام بگذرد بلکه برایش مهم و دغدغهمند بود؛ دغدغههایی که ردپایش را میتوانید در شعرهایش ببینید.
ولی در مجموع انسان بسیار امن و آرامی بود که با عادیترین مردم جامعه هم عادی رفتار میکرد و هیچ نشانهای از غرور یا اینکه خودش را در سطح دیگری ببیند در او ندیدم.
فارس: از دوره بیماری و مشکلاتشان بگویید، از آن فیلم پخش شده؛ از سختیهایشان که شاید ما کمتر دیده و شنیدهایم
کیانی: استاد آهنینجان با مادرشان که شرایط خاصی داشت زندگی میکرد و تمام عمر را و به ویژه سالهای قبل از ۹۸ را در کنار ایشان سپری و از ایشان مراقبت ویژه کرد اما بعد از درگذشت مادر خیلی تنها شد، تنهاییای که برایش بسیار آزاردهنده و گزنده رقم خورد.
تا اینکه ۲۵ آذر ماه سال ۹۸ و همزمان با آبگرفتگی شهر اهواز منزل آقای آهنینجان نیز دچار آبگرفتگی شد و وسایل و امکانات زیست ایشان متاسفانه آسیب دید؛ این مسئله خیلی برایشان سخت بود به همین دلیل بعد از ۲۵ آذر سریعا به میهمانسرای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منتقل و با همکاری آقای جوروند و همکاران ارشاد بیش از یک ماه در آنجا مستقر شد تا پیگیریهای لازم جهت خرید خانه انجام شود.
بیست روز بعد بنده به اتفاق آقای حاجتی، رئیس وقت سازمان مدیریت و برنامهریزی رفتیم تا به خانه آقای آهنینجان در صددستگاه سر بزنیم؛ دکتر حاجتی شرایط را از نزدیک بررسی کرد و گفت اگر بتوانیم خانهای برای آقای آهنینجان تهیه کنیم خیلی بهتر است که الحمدلله حضور آقای دکتر باعث شد مبلغی حدود ۲۰۰ میلیون تومان به ایشان اختصاص داده شود تا از طریق بنیاد مسکن خانهای ظرف یک هفته برای استاد تدارک ببینند که همین اتفاق نیز افتاد و فرایند خرید خانه طی یک هفته تا ده روز بعد انجام شد.
استاد، بهمنماه در خانه جدید ۶۵ متری مستقر شد و طی رفتوآمدها شاهد رضایتش بودم تا اینکه نوزدهم مهر ماه ۹۲ طی تماسی که با بنده داشت سراسیمه گفت مشکلی پیش آمده و میخواهد سریع من را ببیند، پرسیدم چه اتفاقی افتاده؟ گفت دنداندرد امانش را بریده است.
شامگاه نوزدهم مهر ۹۲ به سمت بیمارستان اروند حرکت کردیم و از دوستان پزشک خواستیم شرایط استاد را پیگیری کنند؛ چند آزمایش نوشته و پیگیریها شروع شد اما پزشکها معتقد بودند که مشکل آقای آهنینجان جدیتر از یک دنداندرد معمولی و فکشان درگیر این درد است.
ما منتظر خبر خوش بودیم اما متاسفانه بعد از آمدن نتیجه آزمایش، پزشکان به این تشخیص رسیدند که استاد، به سرطان فک و غدد لنفاوی مبتلاست و با توجه به شرایط، پیگیریهای مجدد توسط دکتر ابولنژادیان و همکارانشان شروع شد و حتی در بیمارستان امام بستری نیز شدند اما پزشکانی که برای عمل آمده بودند به این نتیجه رسیدند که اگر عمل انجام شود ممکن است پرعارضه شده و شرایط غیر قابل بازگشت باشد.
آقای آهنینجان به خانه برگشت اما هماهنگیها اینبار از طرف دکتر نوبخت صورت گرفت که استاد در تهران هم ویزیت شوند اما وقتی به تهران رفت مجددا با همان پاسخ مواجه شد که با توجه به شرایط سنی و پیشرفت بیماری و همچنین احتمال بالای به نتیجه نرسیدن عمل باید به خانه بازگردید.
از آن تاریخ همچنان پیگیر بودیم تا اینکه اسفندماه طی وعدهای که صورت گرفت ایشان را مجددا به پایتخت اعزام کردیم که دوباره همین نکات بازگو شد؛ در اسفند وضعیت استاد وخیم شده بود یعنی سمت راست صورت ورم زیادی پیدا کرده و تقریبا امکان تکلم را از او گرفته بود.
آقای آهنینجان با توجه به شرایط سخت بیماری یک مقدار نسبت به گذشته پریشانتر و حتی دچار نوعی فراموشی شده بود و متاسفانه بیماری روند صعودیاش را طی میکرد که تقریبا نیمه فروردین حالش بینهایت وخیم شد و به بیمارستان امام مراجعه کرد و او را بستری کردند.
استاد بعد از مدتی در یک فرصتی از بیمارستان بیرون میآید که کلیپ آن توسط بچههای مسجد ولیعصر آن منطقه بارگذاری شده بود و توسط اورژانس مجددا به بیمارستان برمیگردد.
بعد از آن ماجرا، از تاریخ بیستم فروردین که آن کلیپ جنجالی پخش شد تا روز چهاردهم اردیبهشت که درگذشت استاد بود در بیمارستان مستقر و مورد حمایت همهجانبه کادر درمان قرار گرفت که واقعا جای تقدیر دارد، چرا که بیماری به گونهای بود که تمام ارگانهای بدن را تحت تاثیر قرار داده و هرکسی را یارای همراهی با این بیمار نبود؛ کادر درمان هم از تلاش بازننشستند اما در نهایت و با وجود تلاشها استاد را از دست دادیم تا گوهری دیگر به سینه خاک سپرده باشیم.
فارس: و سخن پایانی
کیانی: حرف خاصی جز سپاسگذاری از شما ندارم چرا که پیگیر ماجراها هستید و فضیلت و کرامت رسانه را محترم میشمارید؛ بنده فقط از دوستان جوانِ اهل ذوق و ادبیات میخواهم که آثار استاد آهنینجان را مطالعه کنند و به زبان فخیم ایشان حتما راه ببرند تا بتوانیم آثار ماندگاری در عرصه ادبیات ایرانزمین تولید کنیم؛ خدانگهدار.
سرانجام دفتر عمر ۶۲ سالهی استاد قاسم آهنینجان در غروب تلخ چهاردهم اردیبهشت سال یک هزار و چهارصد و پس از تحمل سالها رنج بیماری بسته شد تا برگ دیگری از زندگی و در سرایی از جنس ابدیت و بیرنجی برای او گشوده شود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ادبیات فرهنگ و هنر قاسم آهنین جان شعر شعر آئینی ادبیات معاصر استاد آهنین جان آهنین جان آهنین جان شعر جنوب سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۴۳۵۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نکات تربیتی فرزند از زبان استاد قرائتی + فیلم
حجتالاسلاموالمسلمین محسن قرائتی درباره تربیت فرزندان گفت: آشنایی با احکام و مفاهیم اسلامی همانند ذکر و نام خداوند، نماز و روزه و ... باید از زمانی که کودک سه ساله میشود به مرور به کودک گفته شود تا درون کوک نهادینه شده و درک آن آسانتر شود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان فیلم و صوت فیلم و صوت