Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ محمدجواد آذری جهرمی در یادداشتی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری نوشت: «انتخابات به عنوان شب قدر یک جامعه، نقطه آغازین یادداشت‌هایی بود که به مناسبت انتخابات منتشر شد. شب قدری که آینده‌ی ایران برای ۴سال بعدترش با همین رای‌ها مشخص می‌شود. رای‌هایی که می‌تواند سرنوشت ما را رقم بزند. تصمیمی جمعی که فردای فردی مارا تحت تاثیر قرار می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هر چقدر گزینه‌ها مطلوب باشند یا نه، اما تفاوت‌های میان انتخاب هر کدام از نامزدها قابل انکار نیست. هر کدام از نامزدها به همراه تیم و برنامه‌شان هست که بیش از هر عامل انتخابی دیگری، مسیر ما را در دنیای پیش رو تعیین می‌کند.

رقابت میان دو شیوه نگاه و دو شیوه زیستن ما در ۴ یا ۸ سال پیش روست: «زندگی کردن» یا «زنده ماندن». تفاوت میان این دو شیوه، برآمده از دو نوع چارچوب فکری مختلف و البته دو نوع ابزار متفاوت است. به همین دلیل بود که ۸ تفاوت این دو شیوه در ۸ یادداشت دیگر بررسی شد.

در تمامی یادداشت‌های گذشته هرچند در کنار چالش‌ها به راه‌حل‌ها هم اشاره‌هایی کوتاه شده بود، اما راه‌حل اصلی در ساختارها و نهادها است. ساختارها و نهادهایی که فقدان آن‌ها در نظام سیاسی و اداری ایران امروز، ریشه‌ای‌ترین چالش ماست. چالشی که نه در کوتاه‌مدت حل می‌شود و نه الزاما به دست دولت‌ها.

این ریشه‌ای‌ترین چالش را می‌توان در واقعیت سال‌های اخیر ایران یافت؛ واقعیتی تلخ اما با گوشت و پوست درک‌شده. در مساله‌ای کلیدی به نام فردای پایان ریاست‌جمهوری‌ها! برای یافتن مشکل اصلی، لازم نیست در فرآیند سلام بر رییس‌جمهوری نوآمده کنکاش کنیم، بلکه در نحوه خداحافظی با رییس‌جمهور پیشین باید تامل کنیم. لازم است به سقوط محبوبیت روسای جمهور در دو سال انتهایی‌شان دقت کرد و در تفاوت میان بدرقه جامعه ایران با روسای جمهور گذشته‌شان، در مقایسه با کشورهایی مانند ژاپن، آلمان، خداحافظی نخست‌وزیر آبه و صدراعظم مرکل.

واقعیت امروز ما آن است که انگار هیچ‌کس مسوولیت رییس‌جمهورهای ایران را بر عهده نمی‌گیرد. درست مانند بچه‌ی شیطانی که در کوچه دعوا راه انداخته است و حالا همسایه‌ها جمع شده‌اند و دارند پرس‌وجو می‌کنند که چه کسی پدر و مادر اوست! حکایت روسای جمهور ایران پس از پایان دوره‌شان چنین تصویری شده است.

این که کسی مسوولیت‌شان را بر عهده نمی‌گیرد، برآمده از چند واقعیت در هم تنیده شده است:

۱-احزاب در ایران بیش از آن‌که دارای پایگاه مردمی باشند؛ در جستجوی پایگاه‌هایی در نظام حاکمیت هستند. به این ترتیب است که احزاب اغلب در یک ون یا حداکثر اتوبوس جا می‌شوند؛ بدون پایگاهی جدی در میان مردم و هیچ‌گاه حاکمیت پایین به بالا که یکی از مهم‌ترین اهداف احزاب است، محقق نمی‌گردد.

۲-نه کاندیداها و نه روسای جمهور منتخب بر اساس یک فرآیند مشخص از دل احزاب یا جبهه‌ها معرفی نمی‌شوند. به این ترتیب است که همگی نامزدها دوست دارند به عنوان «نامزد مستقل» خود را معرفی کنند. گویی تبری جستن از حزب و تحزب نوعی اخلاق سیاسی برای سیاتمدار ایرانی تعریف می‌شود و همین بازتولیدکننده چرخه شکست تحزب در کشور می‌شود.

۳-رییس‌جمهوری که از حزب و با فرآیند تعریف‌شده بیرون نمی‌آید و حزبی که پایگاه مردمی ندارد، نتیجه سوم را می‌سازد: سرمایه پایین اجتماعی. سرمایه پایین اجتماعی تنها به مدد شور انتخابات است که اندکی شعله‌ور می‌شود و بعد نیز چون شمعی به سرعت آب می‌شود. به این ترتیب است که با افول سرمایه اجتماعی به سرعت احزابی که پایگاه اجتماعی ندارند نیز پا پس می‌کشند.

ترکیب این سه‌گانه منجر به شکل‌گیری دولت‌هایی با سرمایه اندک اجتماعی می‌شود. سرمایه پایین اجتماعی در کنار سرمایه پایین اقتصادی (خزانه نیمه خالی) و روابط بین‌المللی شکننده، منجر به کاهش کارآیی دولت‌ها می‌شود. به این ترتیب دولت‌ها در چنین وضعیتی نمی‌توانند تاثیرگذاری مناسب داشته باشند.

در حقیقت راه‌حل کلیدی فراتر از برنامه‌ها در حلقه گمشده تحزب است. نهاد حزب در ایران امروز بسیار نحیف است و همین مشکل است که سرمنشاء فقدان برنامه یا تیم می‌شود. موضوعی که در روزهای آینده بسط داده خواهد شد. در روزهای آینده با یک تصویر خیالی از ایرانی که حزب داشت، پیش خواهیم رفت. «چه می‌شد اگر احزاب قوی بودند و انتخابات ۱۴۰۰ بر اساس احزاب پیش می‌رفت؟»

منبع: جماران

کلیدواژه: سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 انتخابات ریاست جمهوری محمدجواد آذری جهرمی انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری 1400 سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 سرمایه پایین روسای جمهور رییس جمهور دو شیوه دولت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۱۹۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تغییر اعتماد جامعه به اقشار مختلف

این‌که چقدر افراد یک جامعه به یکدیگر اعتماد دارند و چقدر به دولت و سیاستمداران اعتماد می‌کنند، باعث شکل‌گیری تعریفی به نام سرمایه اجتماعی است؛ شاخصی که در بزنگاه‌های مهم اجتماعی و سیاسی می‌تواند برای یک کشور راهگشا باشد. اگر نخواهیم با مصداق‌های سیاسی به تشریح اهمیت این شاخص بپردازیم، می‌توان به فراگیری کرونا در ایران اشاره کرد؛ فراگیری بیماری‌ای که کنترل و مهار آن تنیدگی مهمی با سرمایه اجتماعی داشت. شاید به‌دلیل میزان اهمیت مراقبت‌های بهداشتی بود که راه‌حل این چالش پزشکی را می‌بایست در اعتماد عمومی جست‌وجو می‌کردیم. اتفاقی که البته در مقایسه با دیگر کشورها وضعیت ایران را بهتر نشان می‌داد. اعتماد عمومی یعنی انتظار مردم از دریافت پاسخ مثبت به خواسته‌های‌شان از طریق متولیان امور. البته حداقل داده‌های آماری استخراج‌شده از پژوهش‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد این شاخص رو به کاهش است اما در این میان جامعه ایرانی به چه کسانی همچنان اعتماد دارد و ازچه قشروگروهی سلب اعتماد کرده است؟ نکته مهم در میانه نتایج این آمارها این است که بدانیم صرف خوانش داده‌های آماری نمی‌توان به نتیجه درستی رسید و گاه خروجی این داده‌های بدون تحلیل می‌تواند گمراه‌کننده باشد. نتایج آخرین پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان درسال۱۴۰۲نشان می‌دهد که با وجود کاهش سرمایه اجتماعی، همچنان پزشکان، معلمان واستادان دانشگاه اقشار مورد اعتماد در جامعه هستند. با این حال درصد اعتماد «زیاد یا خیلی‌زیاد» به این اقشار نیز حدود۵۰درصد بوده است. همچنین، نتایج این پیمایش نشان می‌دهد با وجود آن‌که درسال۱۳۹۴اعتماد «زیاد یا خیلی زیاد»به هنرمندان و چهره‌های رسانه‌ای حدود ۵۴ درصد بوده، درسال ۱۴۰۲، اعتماد «زیاد یا خیلی زیاد» به سلبریتی‌ها و چهره‌های رسانه‌ای حدود ۱۷درصد گزارش شده است. رد و نشان چرایی افول اعتمادنزد این افراد رامی‌توان درعملکردآنها طی چند سال اخیر درجامعه ایرانی جست‌وجو کرد. البته نکته جالب توجه این است که درمیان سایر اقشار نه‌فقط اعتماد به کسبه و بازاریان کاهش نداشته بلکه چند درصد افزایش داشته است.

دیگر خبرها

  • آذری جهرمی به دولت رئیسی : در سیاست‌های ضد اینترنت تجدید نظر کنید
  • مردم نباید به انتخابات دور دوم مجلس بی‌اعتنا باشند
  • ایران و پاکستان در اجرایی کردن توافقات همکاری دوجانبه مصمم هستند
  • آذری جهرمی به دولت رئیسی: در سیاست های ضداینترنت تجدیدنظر کنید/ مردم خوبی ها را ارج می نهند
  • آذری جهرمی به دولت رئیسی: در سیاست‌های ضد اینترنت تجدید نظر کنید
  • مردم با شرکت در انتخابات دور دوم مجلس به تکلیف دینی و سیاسی خود عمل کنند/ احزاب لیست مشترک بدهند
  • دور خیز احزاب برای مرحله دوم انتخابات مجلس
  • درمورد زنان چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌کنند!
  • آذری جهرمی: ترمز تشدید نارضایتی عمومی را بکشید؛ فردا نگویید توطئه دشمن بود
  • تغییر اعتماد جامعه به اقشار مختلف