در برنامه مجری مطرح شد؛ جامعه مدنی و آزادی؛ در دولت اصلاحات به درستی تبیین نشد/ ابطحی: با عدم مشارکت در انتخابات هیچ مشکلی حل نمی شود
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۳۳۴۵۲
به گزارش الف ، حسن غفوری فرد معاون رئیس جمهور وقت در سازمان تربیت بدنی، آیت الله مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبری و حجت الاسلام ابطحی رئیس دفتر سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور پیشین شب گذشته به میزبانی حمیدرضا آصفی در خصوص کارنامه دولت دوم سیدمحمد خاتمی در برنامه مجری به گپ و گفت پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتخابات هشتم؛ با بیشترین تعداد کاندیداها نسب به دوره های دیگر
غفوری فرد که خود یکی از کاندیداهای دوره هشتم ریاست جمهوری بود در خصوص حضورش در عرصه رقابت انتخاباتی آن دوره اظهار داشت: در دوره دوم آقای خاتمی مشخص بود که ایشان حتما رأی می آورد و حتی در این دوره یک میلیون رأی هم بیشتر کسب کرد. از همان ابتدا معلوم بود که مردم به ایشان اقبال دارند و کسی که رغیب ایشان است، شانس موفقیت ندارد؛ لذا حضور من هم فقط برای گرم کردن بازار انتخابات بود.
وی افزود: البته برای حضورم در عرصه انتخابات با آقای خاتمی و مرحوم هاشمی مشورت کردم. آقای خاتمی گفت حضور شما خوب است و موجب گرم شدن انتخابات می شود. آقای هاشمی هم پرسیدند فکر می کنید چقدر رأی می آورید که گفتم اگر حمایتم کنند سه یا چهار میلیون رأی دارم که البته می دانستم خیلی کم است. در آن دوره حدود 10 نفر تأیید صلاحیت شدند که بیشتربن تعداد کاندیداهای ریاست جمهوری نسبت به دوره های دیگر بود.
رقبایی که برای رأی آوردن به میدان آمدند
ابطحی در خصوص برپایی انتخابات هشتم ریاست جمهوری بیان داشت: دوره اول آقای خاتمی تقریبا ادامه شرایط دوره های قبل بود که کاندیدای مورد نظر از قبل مطرح بود و در مورد آقای ناطق نوری هم بنا بود چنین شود؛ ولی به قول آقای ناطق به جای اینکه تنور را داغ کنند، نان را سوزاندند. چرا که تقریبا هیچ کاری نبود که ساختار حاکمیت بتواند در حمایت از آقای ناطق نوری انجام بدهد و نداده باشد اما اینطور نشد و آقای خاتمی رئیس جمهور شد.
وی افزود: در انتخابات هشتم ولی کاندیداها به نیت رأی آوردن به میدان آمده بودند و رقابت جدی شکل گرفته بود. حتی دو نفر از اعضای کابینه خود آقای خاتمی نامزد انتخابات شده بودند و صحبت ها و سخنرانی ها خیلی هم تند بود به معنای اینکه می خواهند رأی بیاورند. البته آقای خاتمی هم در اواخر دور دوم از نامزد مجدد شدن، دلسرد بود. اما فضایی که ایجاد شد موجب شد رأی بیشتری نسبت به دور اول به دست بیاورد.
ابحطی خاطرنشان کرد: نکته قابل توجه آن دوره این بود که آقای خاتمی برای من که آن موقع رئیس دفتر ایشان بودم نامه مفصلی نوشت و گفت یا از رئیس دفتری من استعفا دهید یا در هیچ یک از ستادهایی که برای من تشکیل شده، حضور نیابید تا دفتر رئیس جمهور با ستاد انتخاباتی خلط نشود؛ و به همین دلیل من برخی اوقات با تلفن وضعیت ستادها را جویا می شدم.
چرا اقتصاد کشور در دوره خاتمی وضعیت آرامی داشت؟
آصفی با طرح شعارهای دولت اصلاحات اظهار داشت: نمی گویم آقای خاتمی شعار اقتصادی نمی داد ولی بیشتر مباحث جامعه مدنی و نهادینه کردن انتخابات و مسائل فرهنگی مطرح بود با این حال بهترین کارنامه را آقای خاتمی در عرصه اقتصادی دارد دلیل این امر چه بود؟
مصباحی مقدم در پاسخ به این سوال اظهار داشت: من آن زمان به خوبی در جریان اختلاف جدی بین دکتر نمازی وزیر اقتصاد و آقای نوربخش رئیس بانک مرکزی وقت قرار داشتم و آقای خاتمی چون خودش دیدگاه اقتصادی خاصی نداشت، بین این دو مانده بود و گاهی این طرف را ترجیح می داد و گاهی آن طرف را؛ که این خودش آثار منفی به وجود می آورد. البته کاری هم در دوره آقای خاتمی اتفاق افتاد که نرخ ارز را که آن زمان چند نرخی و فسادزا بود را تک نرخی و یکسان سازی کرد که بعد از آن ثباتی را در نرخ ارز تجربه کردیم که تا مدت ها بعد از ایشان هم ماند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان داشت: در دوره آقای خاتمی مسئله اقبال برای سرمایه گذازی و استقراض خارجی بهبود پیدا کرده بود. در دوره سازندگی آقای هاشمی هم هزینه های کشور بالا رفت و هم زیرساخت ها توسعه پیدا کرد چرا که دولت منابع لازم را نداشت و استقراض خارجی انجام داد که حدود 40 میلیارد دلار استقراض خارجی پیدا کردیم.
کاندیداها به جای سخنان سلبی مردم را به آینده امیدوار کنند
غفوری فرد نیز در خصوص مبحث آزادی اظهار داشت: در دنیا به هیچ واژه ای به اندازه آزادی ظلم نشده است؛ آزادی در بطن مکتب اسلام است؛ مکتب اسلام آزادترین مکتب است تا جایی که گوهر انسانی فدا نشود. لذا اگر این واژه طوری بیان شود که هر کسی آن را تفسیر به رأی کند، ضربه می زند که ما نتیجه آن را هم دیدیم.
غفوری فرد با اشاره به انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری، اقتدار نظام را وابسته به سرمایه اجتماعی دانست و اظهار داشت: البته این سرمایه در چند سال اخیر به علت وعده هایی که داده شده و از ابتدا هم معلوم بود عملی نمی شود و با دلیل عقلی نشدنی است، بسیار آسیب دیده است.
وی افزود: توصیه من به کاندیداهای کنونی است است که به جای سخنان سلبی و انتقاد از وضع موجود، مردم را دلگرم و امیدوار کنند و کاری کنند که این بدبینی مفرطی که ایجاد شده است از بین برود. ما در هیچ جای دنیا ندیده ایم که مسئولان به مردم اهانت کنند ولی می بینیم که در تعبیر مسئولان امروز جامعه به مردم اهانت می شود لذا در این فاصله کوتاه باقی مانده می شود رسانه تلاش کنند که به بازسازی این سرمایه اجتماعی کمک کنند.
مصباحی مقدم نیز در این خصوص اظهار داشت: اکنون کاهش سرمایه اجتماعی حقیقتی است که با آن روبرو هستیم و باید قبول کنیم که اگر نخبگان، فضای مجازی، رسانه ها، احزاب و تشکلها و جریانات سیاسی به صورت امیدوارانه به انتخابات اقبال کنند و بنا را بر این بگذارند که نگاه مثبت به آینده داشته باشند اثرش را بر انتخابات خواهد گذاشت.
عدم مشارکت؛ رقیب اصلی کاندیداهای ریاست جمهوری
ابطحی نیز عدم مشارکت را رغیب اصلی همه کاندیداها خواند و گفت: یکی از دلایل این عدم مشارکت انتقادهای مردم به دولت فعلی است. اما دلیل دیگرش به مسئله مورد تأکید رهبر معظم انقلاب باز می گردد که علی رغم اصرار ایشان به اصل مشارکت ولی در بدنه اجرایی کشور کسی به فکر عملیاتی کردن آن نیست؛ در صورتی که قدرت اجتماعی کشور وابسته به مشارکت مردم است. من معتقدم با رأی دادن شاید مشکلات برطرف شود ولی با رأی ندادن هیچ مشکلی حل نمی شود.
گفتی است، ویژه برنامه انتخاباتی "مجری" در سیزده قسمت روزهای یکشنبه و سه شنبه هر هفته از ساعت ۲۱:۲۰ از شبکه پنج سیما پخش می شود و روز بعد ساعت ۱۰ بازپخش خواهد شد.
منبع: الف
کلیدواژه: ریاست جمهوری رئیس جمهور عدم مشارکت آقای خاتمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۳۳۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
شکل گرفتن جنبش دانشجویی حامی مقاومت فلسطین و معترض به جنایات صهیونیستها در غزه که این روزها فعالیت شدیدی در سراسر آمریکا دارد، زنگ خطری جدی برای آینده بایدن در سال انتخابات ریاستجمهوری است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا بخوبی به این مساله واقف است که در پی از دست دادن رای مسلمانان، حالا با سرکوب شدید جنبشهای دانشجویی به سمت از دست دادن رای جوانان آمریکایی نیز میرود. دولت بایدن که این روزها در حال تصمیمگیری درباره نوع مواجهه با دونالد ترامپ در عرصه رقابتهای انتخاباتی است، حالا فرصت را مغتنم شمرده تا با حمایت صددرصدی و قاطعانه از رژیم صهیونیستی، رای لابی صهیونیستی و یهودیان آمریکا را برای خود تضمین کند و اجازه ندهد این گروه از رایدهندگان به سمت کمپین انتخاباتی ترامپ بروند اما همین اقدام احتمالا باعث شود سبد رای او باز هم در جامعه آمریکایی کوچک و کوچکتر شود.
گسلهای اجتماعی موجود در جامعه آمریکا - که همواره در تاریخ این کشور وجود داشته - بعد از سال 2016 و روی کار آمدن ترامپ، عمیق و عمیقتر شده است و حالا غیر از مساله سیاه و سفید، یک درصد و 99 درصد و لیبرال و محافظهکار، گسل اجتماعی جدیدی دهان باز کرده که میتواند نتیجه انتخابات را تا حد زیادی دچار تغییر کند. بایدن سال 2020 با این وعده انتخاباتی راهی کاخ سفید شد که از عمق گسلهای اجتماعی جامعه آمریکا کم و سعی کند دوقطبی سیاسی موجود را تا حد زیادی کاهش دهد اما او همانطور که در انجام سایر وعدههایش شکست خورد، در این زمینه نیز نهتنها شکست خورد که شرایط را بسیار بدتر از قبل ساخت.
اگرچه ترامپ با صحبتهای نژادپرستانه و سیاستهای خود، زمینه فعال شدن گسلها را فراهم کرد اما بایدن آنها را تبدیل به آتشفشان واقعی کرد. از سال 2020، مساله سیاه و سفید همچنان در جامعه آمریکایی حل نشده باقی مانده است؛ بحران مهاجران همچنان به قوت خود باقی است و مساله شکاف اقتصادی با ولخرجیهای دولت او در عرصه سیاست خارجی و فرستادن پول مالیاتدهندگان آمریکایی به اوکراین، اسرائیل و تایوان، هر روز بیشتر از قبل میشود. او حالا با حمایت بیشرمانه خود از جنایتهای صهیونیستها در غزه، گسل دیگری را در این جامعه باز کرده و از این میترسد که گدازههای آتشفشانی آن تمام جامعه آمریکا را دربر گیرد.
نسل جدید جوانان آمریکا که در دانشگاهها و دانشکدههای این کشور مشغول تحصیل بوده و قرار است بزودی در مناصب مدیریتی آن حضور پیدا کند، حالا با دولتی روبهرو است که به آسانی بسیاری از ارزشهای این جامعه - که برای به دست آوردنش هزینه زیادی صرف شده است - توسط آن تهدید میشود. آزادی بیان در دانشگاهها که در دهه 60 میلادی با جنبش دانشجویان به ثمر نشست و در نهایت منجر به شکلگیری اعتراضات بزرگ به جنایات آمریکا در جنگ ویتنام و نقض حقوق بشر در داخل این کشور علیه جامعه سیاهان شد، حالا به راحتی با یک تماس تلفنی از طرف روسای دانشگاهها با پلیس یا گارد ملی زیر سوال میرود. معترضان به جنایات صهیونیستها و افراد فعال در جنبشهای دانشجویی که تا پیش از این در نهایت با اتهاماتی نظیر بستن راهها راهی دادگاه میشدند، حالا با اتهام حمایت از تروریسم باید در انتظار حکمهای سنگین باشند و همانطور که در برخی رسانههای آمریکایی کم و بیش به آن اشاره میشود، فضای سیاسی آمریکا در زمان ریاستجمهوری بایدن، به سمت ایجاد یک «مککارتیسم» جدید برای حذف صدای منتقدان پیش میرود. سوالی که هماکنون درباره نتیجه جنبشهای اخیر وجود دارد این است: آیا جنبش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین، میتواند مانند جنبشهای دانشجویی دهههای 60 و 70 میلادی یا حتی جنبش مقابله با آپارتاید در دهه 80 میلادی، نتیجه خاصی با خود به همراه داشته باشد و به تغییر سیاستها در کاخ سفید منجر شود؟ آیا دانشجویانی که یک بار توانستند لوایح حقوق مدنی سیاهپوستان و حق رای را در دهههای 60 و 70 میلادی در کنگره به تصویب برسانند و رئیسجمهور وقت آمریکا را مجبور کنند به جنگ و جنایت در ویتنام پایان دهد، حالا هم میتوانند اقدامی انقلابی در زمینه صلحطلبی و مقابله با آپارتاید در اسرائیل انجام دهند؟ آیا دانشجویانی که زمانی توانستند ادامه جنبش تسخیر والاستریت در سال 2011 میلادی را به کمپین انتخاباتی دموکراتهای پیشرو (از جمله برنی سندرز) در انتخابات 2016 ببرند، میتوانند هماینک نیز باعث ایجاد موجی جدید در فضای سیاسی واشنگتن شوند؟
نکته مهم در پیروزیهای قبلی جنبشهای دانشجویی همراه شدن آنها با سایر جنبشهای اجتماعی بود؛ جنبشهایی نظیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان، جنبشهای کارگری و... . در شرایط حاضر نیز به نظر میرسد جنبش حمایت از مردم فلسطین در شرایطی میتواند با پیروزی و تغییر سیاستها همراه باشد که بتواند به جذب سایر جنبشهای اجتماعی در آمریکا بپردازد. جنبشهای کارگری، جنبشهایی علیه تبعیض نژادی و جنبش قدیمی تسخیر والاستریت یا جنبشهای فعالتری چون جنبشهای زیستمحیطی، در نهایت با همکاری یکدیگر میتوانند توجه بخش مهمی از افکار عمومی و سیاستمداران را به موضوع فلسطین و غزه جلب کنند.
البته دولت بایدن نیز درسهای خاص خود را از تاریخ جنبشهای مدنی در آمریکا فراگرفته و حالا با راهکارهای جدیدتری به مصاف دانشجویان میرود.
1- سرکوب موقت: نخستین ابزار دولت بایدن که توسط برخی روسای دانشگاهها و فرمانداران مانند گرک ابوت، فرماندار تگزاس نیز تشویق میشود، تلاش برای سرکوب موقت جنبشهای دانشجویی با اعمال خشونت و بازداشتهای گسترده است.
آنها تصور میکنند درست مانند روزهای ابتدایی جنگ در غزه و جنبش دانشجویی دانشگاههای هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا که با خشونت سرکوب و روسای دانشگاهها نیز مجبور به استعفا شدند، میتوانند با ارعاب دانشجویان، آنها را از اعتراض به جنایات صهیونیستها و حمایت دولت بایدن از این جنایات بازدارند.
2- تعریف اتهامات امنیتی برای معترضان: دومین راهکار دولت بایدن- و البته کنگره آمریکا- تعریف کردن اتهام امنیتی برای معترضان است. این همان راهکاری است که برای متهمان حادثه 6 ژانویه نیز به کار برده و منجر به حکمهای سنگین برای معترضان به نتایج انتخابات شد. این بار کنگره آمریکا بلافاصله شعار «فلسطین؛ از نهر تا بحر» را شعاری در جهت محو اسرائیل از نقشه دنیا دانست و حامیان این شعار را همراهان تروریسم خطاب کرد. در مرحله بعد این شعار، یک شعار نژادپرستانه خوانده شد و اتهام «ضدیهود» نیز به اتهامات معترضان اضافه شده و اعتراض به صهیونیسم با عنوان اتهام نژادپرستانه «ضدیهود» شناخته شد. حالا در راهپیماییها و تحصنهای اعتراضی دانشگاهیان، کسانی که از این نوع شعارها سر دهند، بلافاصله دستگیر شده و باید دید تا مدتی دیگر، دادگاهها چه اتهاماتی را علیه آنها مطرح میکنند.
3- پروندهسازی برای معترضان: پروندهسازی برای معترضان و حامیان آنها و خارج کردن افراد رادیکال از حلقه افراد فعال در عرصه سیاست و کشاندن میانهروها به حلقههای جامعه سیاسی آمریکا که تاثیر کمتری بر سیاستها دارند، از جمله دیگر راهکارهایی است که دولت بایدن برای سرکوب اعتراضات و کشاندن آن به عرصههای دیگر در پیش گرفته است. او گمان میکند مانند جنبش تسخیر والاستریت و حل شدن این جنبش در کمپین انتخاباتی برنی سندرز در سال 2020، میتواند آنها را به سمت ساکت شدن و حل شدن در فضای تمکین از سیاستهای واشنگتن رهنمون کند. بر همین اساس است که دانشجویان در شرایط فعلی تهدید به محرومیت از تحصیل یا محرومیت از به کارگیری در مشاغل دولتی میشوند.
4- فرار از رویارویی با دانشجویان معترض: تاکنون تنها مایک جانسون، رئیس تندرو و جمهوریخواه مجلس نمایندگان به دانشگاه کلمبیا رفته و با دانشجویان معترض روبهرو شده است که او هم آنها را تهدید کرده است در صورت ادامه روند اعتراضشان، باید با گارد ملی آمریکا روبهرو شوند. رسانههای آمریکایی اما در مقابل گفتهاند با توجه به نزدیک شدن فصل جشنهای فارغالتحصیلی در دانشگاههای آمریکا که معمولا با حضور عوامل دولتی، از جمله رئیسجمهور یا معاون او برگزار میشود، دولت بایدن اعلام کرده است امسال بایدن و کاملا هریس حضور کمتری در دانشگاهها خواهند داشت و احتمالا حضور بایدن به بازدیدی اجمالی از یک دانشکده نظامی ختم خواهد شد.
همه این راهکارها نشان میدهد بایدن تلاش دارد این بحران را با کمترین سر و صدا به پایان ببرد و بعد به فکر چارهای جهت گرفتن رای همین دانشجویان در چند ماه آینده باشد. بر همین اساس است که رسانههای آمریکایی طی چند روز گذشته تبلیغات وسیعی درباره اجرایی شدن طرح بخشودگی وامهای دانشجویی توسط دولت بایدن را آغاز کردهاند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این اقدامات میتواند باعث سرد شدن جنبش دانشجویی نسبت به تحولات اخیر در غزه شود یا عمق جنایتهای صهیونیستها در فلسطین، جنبش دانشجویی سال 2024 را نیز به صدر جنبشهای تاثیرگذار در آمریکا بازمیگرداند.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/