بازی چوبی، مزیتهای منحصر به فرد
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۳۸۵۵۷
خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :
در مورد بازی های چوبی چیزی های به طور منحصر به فرد دلگرم کننده و دلربا وجود دارد، که حتی بزرگترها نیز آنها را دوست دارند. بازیهای چوبی ساده و در عین حال چند وجهی هستند و برای رشد شناختی ، اجتماعی و جسمی انسان ها بسیار مفید هستند. تحقیقات زیادی در مورد مزیت بازی با چوب هر ساله انجام می گیرد که ما قصد داریم در این مقاله برخی از این مزایا را با شما در میان بگذاریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تجربه لمس یه شی طبیعی، حس کردن سطوح ، شکل ، حجم و وزن در بازی های چوبی، ارتباطات عصبی پیچیده ای را در مغز کودک ایجاد می کند و فدرت حافظه آنها را افزایش می دهد. هنگام کاوش در دنیا از طریق حس لامسه، کودکان در شناخت عناصر و ویژگی های کلیدی جهان مهارت میآموزند: گرم یا سرد ، چسبناک یا خشن ، مرطوب یا خشک ، نرم یا سفت. همچنین چوبهای مختلف بوهای متفاوتی دارند این امر به ویژه برای کودکان خردسال بسیار مفید است ، که نه تنها از طریق لمس و بینایی بلکه از طریق بو و قرار دادن چیزهایی در دهان خود جهان را کشف و کاوش می کنند.
اضطراب را کاهش می دهدتحقیقات نشان می دهد که کودکان از طریق اسباب بازی های چوبی بیش از هر ماده دیگری، بازی آرام و با کیفیت تر را تجربه می کنند. کاوش و بازی با بازی های ساخته شده از مواد ارگانیک به کودکان اجازه می دهد سرعت را کاهش دهند و کیفیت و امکانات بازی را بررسی کنند. در مقایسه با طبیعت مینیمال ، سالم و غیرتهاجمی بازی های چوبی، بازی های پلاستیکی ، نرم و روشن می توانند کودک را بیش از حد تحریک کنند ، استرس ایجاد کنند و باعث خستگی کودک شوند ،. نتیجه این می شود که کودک بی سر و صدا و عمیق درگیر یک بازی خیالی با کیفیت است.
افزایش تعاملبازی های چوبی کودکان را به تعامل و همکاری موثرتر تشویق می کنند. تعامل یک عنصر اساسی در رشد کودک است. به عنوان مثال ، آنها از طریق بازی با بلوک های چوبی با یک دوست ، ایده های خود را به اشتراک می گذارند ، روابط جدید ایجاد می کنند ، گوش دادن و درک را یاد می گیرند، و همچنین همدلی را رشد می دهند.
رشد شناختیتحقیقات علمی ثابت کرده که بازی حسی باعث ایجاد پیوندهایی در سیستم عصبی و مسیرهای مغزی می شود که توانایی کودک در انجام کارهای پیچیده یادگیری را رشد می دهد. بازی های چوبی از رشد شناختی کودک پشتیبانی می کنند ، روند فکر ، استدلال و منطق او را تقویت می کنند. با گرفتن و بلند کردن ، متعادل سازی و انباشته شدن ، ادغام و دسته بندی بلوک های چوبی و اسباب بازی ها ، کودکان می توانند نتیجه گیری منطقی کنند و درک درستی از ویژگی های فیزیکی و قوانین وزن ، دینامیک ، هندسه و حجم را به دست آورند.
ایمنی بالا چوببازی های غیر ارگانیک مانند پلاستیک و فلز به داشتن مواد سمی مانند BPA ، PVC ، رنگ سربی و غیره معروف هستند. برای کودکان خردسال ، که تمایل دارند بازی ها را در دهان خود بگذارند ، این امر می تواند به خصوص خطرناک باشد. از طرف دیگر ، بازی های چوبی ارگانیک ، غیر سمی و به طور طبیعی ضد باکتری هستند. علاوه بر این ، بر خلاف اسباب بازی های پلاستیکی که در هنگام شکسته شدن ، لبه های تیز و ناهمواری را ایجاد می کنند که می تواند به کودک آسیب برساند و قطعات کوچک که خطر بالقوه خفگی دارند، دوام بیشتری دارند.
با دوام و موروثیبازی های چوبی همیشه به عنوان بازی های سنتی شناخته می شوند که می توانند از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند. جذابیت کلاسیک و ویژگی های اساسی یادگیری آنها را برای کودکان در هر سنی و زمانی بی انتها و جذاب می کند. به علاوه ، دوام بیشتری دارند ، به این معنی که احتمالاً بین خواهر و برادر، کودکان و حتی نوه ها می تواند به صوت موروثی منتقل و پر از خاطره و نوستالژی باشد. این امر خود باعث می شود برخلاف ذهنیت مردم بازیهای چوبی مقرون به صرفه باشد.
دوستدار محیط زیستامروزه والدین مراقب محیط هستند. آنها نه تنها در مورد مواد سمی غیرآلی موجود در بازی ها و وسایل روزمره بلکه همچنین اثرات مضر آنها بر محیط زیست را مورد توجه قرار می دهند. محل های دفن زباله و اقیانوس ها مملو از پلاستیک هایی هستند که غیر قابل تجزیه هستند و به ارگانیسم های زنده آسیب می رسانند. چوب ماده ای پایدار ، قابل بازیافت و زیست تخریب پذیر است. علاوه بر این ، یک مطالعه اخیر نشان می دهد که به طور متوسط ۳ ماه پس از کریسمس ۴۱ درصد از کل اسباب بازی های پلاستیکی در محل دفن زباله به پایان می رسند. تأثیر کل آن پلاستیک را روی محیط تصور کنید. بازی های چوبی اگر هم در محل دفن زباله قرار بگیرند ، آسیبی به محیط نمی رسانند و با گذشت زمان خراب می شوند و هیچ اثر مضر روی زمین و اقیانوس باقی نمی گذارند.
خصوصیات آموزشیامروزه اسباب بازی های چوبی براساس تحقیقات و روش های مربوط به یادگیری و رشد کودک ساخته می شوند ، بر اساس اصولی که روانشناسان کودک ، دانشمندان و مربیانی مانند مونته سوری ، اشتاینر و دیویی تدوین کرده اند. بازی های چوبی برای کمک به کودکان در سنین بسیار کم در یادگیری اشکال ، اندازه ها ، رنگ ها ، بافت ها و همچنین توسعه مهارت های تفکر منطقی ، علت و معلولی و سازمانی ، حل مسئله ، تصمیم گیری در بین دیگران طراحی شده اند.
تخیل را تحریک می کندکودکان به عنوان استادان تخیل می توانند یک گیره چوبی ساده بگیرند و آن را به اسبی تبدیل کنند که در میان کوه ها بالا می رود ، بلوک ها را به خانه ها یا قلعه های جادویی در پادشاهی های قدرتمند تبدیل می کند ، کل شهرها را طراحی می کند ، داستان های پیچیده ایجاد می کند و ماجراهای جذاب می سازند. بازی های چوبی با طراحی ساده و در عین حال همه کاره ، فضای کافی را برای تصورات وحشیانه بچه های کوچک فراهم می کنند. این ، به نوبه خود ، خلاقیت ، دانش در کودکان را شکل می دهد و همچنین باعث افزایش اعتماد به نفس می شود.
حواس پرتی کمتربازیهای چوبی به کودکان اجازه می دهد آنچه را که با این بازی ها انجام می دهند کنترل کنند و هنگام درگیر شدن با این بازی ها، قدرت تفکر در سناریوهای مختلف یا حل مشکلات ، ذهن خود را روشن نگه دارند. اگرچه که برخی کودکان از بازی های زنگ دار و آهنگ ها لذت می برند، ولی سر و صدا و ویژگی های الکترونیکی می توانند روند تفکر کودک را قطع کنند و مانع رشد تخیل درکودکان شود. در ضمن آرامش بیشتری برای والدین در خانه فراهم می کنند.
از حل مسئله پشتیبانی می کنندبازی های چوبی همچنین توانایی پشتیبانی از حل مسئله را دارند. در یک سطح ابتدایی تر، کودکان می توانند از بازی های چوبی برای ارائه نمایش های بصری از چالش های جمع و تفریق استفاده کنند. آنها همچنین می توانند برای ایجاد معماهای منطقی برای حل کودکان ، ساختن برجهایی که در مقابل نیروهای مختلفی که بر آنها وارد می شوند مقاومت کنند، یا ایجاد مدلهایی برای نشان دادن مسائل مختلف ریاضی و علمی پیشرفته. از آنجا که بازی های چوبی دارای اشکال و اندازه های کلی تری هستند ، کودکان باید به جای حل کردن قطعات از قبل ساخته شده که اغلب با سایر مجموعه های آموزشی تهیه می شوند ، بفهمند چگونه می توانند متناسب با موضوع خاص اقدام کنند.
هماهنگی دستها و چشمبه دلیل اشکال ابتدایی ، بازی های چوبی به کودکان کمک می کنند تا هماهنگی چشم و دست را ایجاد کنند. فعالیت هایی مانند ساخت برج از بلوک های چوبی ، قرار دادن دقیق قطعات برای سرنگونی برج ها یا نخ زدن رشته ای از طریق یک سری مهره های چوبی ، کودکان را مجبور می کند به فاصله و محل قرارگیری توجه کنند. کودکان همچنین می توانند با استفاده از بازی های چوبی مفاهیمی مانند بالا ، پایین ، کنار، بالا و پایین را نشان دهند. هنگامی که آنها با استفاده از بازی های چوبی معماها را حل می کنند یا الگوهایی را ایجاد می کنند. این عمل هر دو نیمکره مغز فراخوان کرده و به نوعی از تمام مغز را درگیر آموزش و یادگیری می کند.
ممکن است بازی های چوبی بیش از بسیاری از جدیدترین اسباب بازی های آموزشی قیمت داشته باشند ، اما ارزش فوق العاده ای دارند. بازی های چوبی به جای آنکه با هدفی مشخص و استفاده محدود ارائه شوند ، این قابلیت را دارند که سالها دوام داشته باشند. با رشد کودکان ، آنها روش های مختلفی برای استفاده از بازی های چوبی پیدا می کنند تا به ساخت تخیلات خود ، حل مشکلات و رشد مهارت های حرکتی و استدلال کمک کنند. گرچه ممکن است آنها بازی هایی نباشند که کودکان در تلویزیون یا در خانه دوستانشان می بینند ، اما بازی های چوبی بازی های بی انتهایی هستند که به کودکان اجازه می دهد هر بار که آنها را برای بازی بیرون می کشند ، یاد بگیرند و رشد کنند و زیبایی و ایمنی آنها به معنای رها شدن آنها است. هوش اسباب به عنوان تولیدکننده تخصصی بازی های چوبی درکنار عاشقان بازی های چوبی است.
منبع: پارس فوتبال
کلیدواژه: بازی های چوبی اسباب بازی اسباب بازی ها بلوک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۳۸۵۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام