طراحان مناظره بخوانند
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۴۳۳۲۳
مصباح الهدی باقری و محمد رحیمی پژوهشگران مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی در باره مناظرات انتخابات ریاست جمهوری نوشتند:
با قرار گرفتن در ایام نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری و برگزاری جلسات مناظره، تلاش هر نامزد برای رأی آوردن به هر قصد و نیتی مشهود است ولی عدم مراقبت و دقت در بیانات و افشاگریها، گاهی اثر عکس داشته و بر مشکلات کشور اضافه میکند؛ چگونه؟
وجود مشکلات گسترده در قالب فساد و ناکارآمدیها بر کسی پوشیده نیست ولی اینکه در جریان مناظرهها و جلسات متعدد رسانهای و تبلیغاتی هر یک از نامزدها، بدون هیچ حسابوکتابی مسائل و مشکلات ریزودرشتی را پشت سر هم ردیف میکنند؛ تا اینکه تار و پود مسائل بافته میشوند و در نهایت، تصویری که از فرش مسائل و مشکلات در خانهی مردم پهن میشود، بسیار سیاه و تاریک جلوه میکند و مایهی ناامیدی مضاعف بر دل و زبان مردم میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابعاد این فرش متفاوت است، برخی در طول و عرض هشت سال، هر مشکلی را علَم میکنند و مسبب اصلی آن را دولت فخیمه گذشته میدانند که اکنون در حال بستن بار و بندیل است؛ برخی هم در طول و عرض چهل و اندی سال، مشکلات شرق و غرب عالم را به میان میآورند و ناگفته به پای انقلاب مینویسند. هم آن قضاوت، غلط و ناشایست است و هم غلطتر از آن، این قضاوتی که علاوه بر اتّهامزنی به انقلاب، با سیاهنمایی شرایط موجود، بر مشکلات میافزاید؛ از یک نظر، در جریان قرار گرفتن عموم مردم از شرایط نابسمان موجود نشان از شفافیت داشته و مطلوب است ولی از نظر دیگر، ارائهی تصویری دروغین و سراسر کذب و و هم از مسائل بدون هیچگونه تمایز و مرزبندی به ناامیدی میانجامد و قطع امید از تغییر و بهبود شرایط، مهمترین مؤلفه و موتور محرک اجتماع یعنی «مردم» را بیرمق و دلسرد کرده و از کار میاندازد.
آسیبشناسی محتوایی و ساختاری
یکی از ابعادی که موجب این خبط و خطا میشود، «مشکل محتوایی» است که موجب میشود با یکسانانگاری مسائل، هر نامزد و تریبون انتخاباتی سعی در بحرانی و شدید جلوه دادن همهی معضلات موجود دارد. به پشتوانه این تصویر، دربهدر دنبال فرد و گروهی هستند که بند همهی مشکلات را به گردن آنها آویخته و با تبرئهی خود و تبارسیاسی خود، آرامش خاطری کسب نموده و پس از لختی، وعدههای اصلاح و بهبود شرایط را سر دهند.
برای پرهیز از این مواجههی ضدونقیض با مسائل و مشکلات موجود، باید تمایزی میان مسائل قائل شویم؛ مشخص کردن مرز واضحی میان «مسائل طبیعی» و «مسائل مصنوعی» به نظر لازم و قابلتوجه است: بخشی از مسائل به طبیعت انقلاب مرتبط بوده و از اقتضائات آن نشئت میگیرد. رهبرفرزانه انقلاب در توصیف این مسائل بیانی دارند:
«از اوّل انقلاب، قدرتهای مادّیِ درجهی یک دنیا روبهروی نظام جمهوری اسلامی بودند و نتوانستند کاری بکنند. انقلاب وقتی در یک کشوری وارد بشود، طبیعت انقلاب این است که یک مقدار آشفتگی و نابسامانی بهوجود میآورد. اینها در آن روزهای نابسامانی اوّل، سعی کردند کشور را تجزیه کنند؛ سعی کردند کودتا کنند، نشد؛ جنگ تحمیلی را راه انداختند و هشت سال جنگ بر این مملکت تحمیل کردند؛ از همان روزهای اوّل تحریم کردند؛ این تحریمهایی که شما میبینید، دنبالهی تحریمهای اوّلی است و البتّه روزبهروز هم تشدید کردند».[1]
اما سوای این مشکلات، نابسامانیها و مسائل دیگری قابل رصد و پیگیری هستند و از آنجایی نشئت میگیرند که بدنبال تأمین سوخت قطار انقلاب از اجنبی شدیم. آنچه خود داشتیم را از بیگانه تمنا کردیم و به جای ساخت درونی قدرت، آن را به منابع بیرونی و تمسک به غیرخدا گره زدیم؛ با دلبستگی و غرّه شدن به منابع علمی مدرن، نسبت به فهم متفکرین و اندیشمندان و حتی سرمایههای داخلی پشت کردیم و تا آنجا پیش رفتیم که در حوزه تولید، کالاهای ایرانی در مقابل محصولات بیگانه برایمان بیکیفیت تصویر شد. حتی به جای اینکه سرمایهگذار خارجی را یکی از عوامل در کنار عوامل و منابع داخلی تولید بدانیم، او در چشممان به فرشتهی نجاتی تبدیل شد که در آمال و آرزوها به دنبال آن میگشتیم. با این نگاه و این انحراف از مسیر انقلاب، دچار «مشکلات مصنوعی» شدیم که از طبیعت انقلاب نشئت نمیگرفت ولی متأسفانه به پای ناکارآمدی نظام انقلابی نوشته میشد.
بعد دیگری که بر سیاهنمایی هر چه بیشتر شرایط موجود میدمد، «مشکل ساختاری» است که در نحوهی برگزاری مناظرهها شاهد آن هستیم. به نظر میرسد کمیسیون تبلیغات ،برای افزایش مشارکت مردم، با فرمان اشتباه به هیجانی کردن جریان انتخابات و گفتگوی سریع روی آورده است و انتظار دارد به نتیجه برسد؛ غافل از اینکه بازتولید ناامیدی، دلسردی، افسردگی، بیبرنامگی و خشم و عصبیت که میوههای زودرس این راهبرد اشتباه است، جامعه را آزرده کرده و به جای حصول فهم و شناخت صحیح مردم از نامزدها، راهبرد دفاع ادراکی مخاطب در مقابل محرکهای خشن و عصبی را فعّال میکند. لذا بجای توجه بیشتر و تحریک حضور و مشارکت، بی رغبتی و دلسردی را روانه خانه مردم میکند.
وقتی در مقدمهی هر یک از سؤالات مناظره، صراحتاً ناکارآمدی دولتهای قبلی را متذکر میشوند و به هر نامزد، زمان محدود 3 یا 4 دقیقهای اختصاص میدهند که در مورد پاسخ به آن ناکارآمدی اظهار نظر کنند! نامزدها در بهترین حالت، با حفظ حیا و حرمت نگاه مردم، زبان به گله و شکایت از گذشته انقلاب و ادوار قبلی میگشایند. در این میان، اگر کسی اظهار نظر کارشناسی و خبرگانی هم میداشت، در هیاهوی جراحی و نقد گذشتهی همدیگر گم میشود. بدین ترتیب، کل زمان مناظره به عقدهگشایی و به تبع، تخلیهی روح و روان نامزدها صرف میشود.
پیشنهاد سیاستی ساختاری
-فعّال شدن داوران مناظره
داوران خنثی که فقط میتوانند بعد از اتمام زمان، میکروفونها را خاموش کنند، تنها عامل جلوگیری از تجرّیِ نامزدهای متهتکاند و البته وقتی عاملیت داوران در این حد تعریف میشود، نامزدها بی توجه به تذکرات لسانی مجری، از حاشیه روی نسبت به پاسخ سؤالات و اظهار حرف خلاف واقع ابایی نخواهند داشت. حتی وقتی مناظره از مسیر اصلی خودش خارج میشود، کمسیون تبلیغات فقط نظارهگر است و قدرت کمترین مانور و یا بازدارندگی را ندارد. لازم است که داوران بصورت فعّال و مؤثّر، داوری و صحنهگردانی کنند. حتی اگر مجری خطائی مرتکب شد، از تذکّر به او هم خودداری نکنند. اما در وضعیت فعلی داوران بی تاثیرتریناند.
به جای اینکه بین نامزدها رقابت به نحو سلبی شکل گیرد و افراد بداخلاق، با تعریض و کنایه و تهمت و افتراء نسبت به سایرین، طعنه بزنند و به زعم خود امتیاز بگیرند؛ لازم است که هر یک از آنها موظّف شود، برنامهی مشخص خود را بصورت روشن در حوزهای اصلی اجتماع بیان نماید. مثلاً در مناظره فرهنگی برای چند معضل فرهنگی کلان، برنامه مشخص خود را بیان کنند. هر کدام از نامزدها به یکی از این حوزهها به قید قرعه، پاسخ داده و به هیچ وجه، امکان عدول از ارائهی برنامه و رفتن به حاشیه را نداشته باشد.
برای جلوگیری از عدول نامزدها از ارائه برنامه و رفتار درست و اخلاق شایسته انتخاباتی، منظور کردن جریمه و تنبیه لازم است؛ برای نامزدهای مناظرهکننده باید به نحوی مجازات موثری در نظر گرفته شود. مثلاً اگر هر نامزد دوبار خطای مؤثّر (یا یک بار خطای اخلاقی) مرتکب شد، میتوان یکی از برنامههای اثرگذارش که برای ایام آتی در برنامه پخش قرار دارد (مثلاً مستند تبلیغاتی نامزد یا یکی از گفتگوهای زنده یا یک روز برنامه تبلیغاتی) از جدول حذف گردد. یا اینکه بخشی از زمانش در همان برنامه مناظره یا مناظره بعدی توقیف شود. یا اینکه اگر خطاها بیش از 5 بار گردید، از روزهای ممنوع تبلیغاتی که برای دیگر نامزدها، یک روز آخر قبل از انتخابات است، برای نامزد خطاکار، دو، سه یا چهار روز لحاظ شود.
-شیوه طراحی سؤالات مناظره
سؤالات به نحوی طراحی شود که نامزدها به قضاوت در مورد عملکرد همدیگر سوق داده نشوند؛ چراکه مناظرات، دادگاه محاکمهای برای کارنامهی گذشته نیست، بلکه جلسهای برای ارائهی برنامههای ایجابیِ آتی برای حل مشکلات موجود است. فلذا نباید سؤالات، جهتگیری خاصی نسبت به دولتهای ادوار قبلی داشته باشند بلکه کلیت مشکل را تشریح کند و خواستار برنامه و راهحل نامزد باشد.
به جای اختصاص فرصت 3 یا 4 دقیقهای،۷ تا ۱۰ دقیقه زمان برای ارائهی طرح و برنامهی حل مشکلات در یکی از زیرحوزهها (متناظر با موضوع اصلی هر مناظره در بخش فرهنگ، سیاست داخلی و خارجی یا اقتصاد) اختصاص داده شود و نسبت به خروج از فضای پاسخ و ارائهی برنامه، تذکر جدی داده شود. در این حالت، مشخص میشود که هر کسی، برنامه جدی و چارچوبداری برای ارائه داشته باشد، همین زمان را هم برای ارائهی طرح و برنامه کم میداند و عدهای که زمان اضافه آورده یا به کلیات و بافتنیها میپردازند، تشتشان از بام میافتد.
علاوه بر اختصاص زمانی مشخص برای ارائهی طرح و برنامهها، دو فرصت 5 دقیقهای دیگر به هر نامزد داده میشود: یکی برای ارائه نقاط برجسته برنامههایش در حوزههائی که فرصت طرح نداشته و دیگری فرصتی برای نقد ایجابی برنامههای دیگر نامزدها، به نحوی که با محکمات برنامه خودش، عملیاتی شدن برنامههای دیگران را به چالش بکشد.
در پایان هم هر نامزد 5 دقیقه فرصت دارد تا به پاسخگوئی نقدهای دیگران در مورد برنامه خودش بپردازد. با اینکه جمعاً هر نامزد 25 دقیقه فرصت ارائه دارد ولی آنچه از این مناظره در اختیار مخاطب قرار میگیرد، میتواند دستاورد بزرگی برای نظام باشد.
-قضاوت و داوری بیرونی مناظرات
بدیهی است نقد پاسخها و راهکارهای ارائه شده با حضور کارشناسان در خارج رسانه ملی (در فضای مجازی و دیگر بسترهای رسانهای)، کمک شایانی به معیارگذاری های دقیق و درست موفقیت در مناظرهها مینماید. به نظر میرسد با برگزاری چندین برنامه ارزیابی بعد از هرمناظره، کیفیت، معیارهای توفیق هر نامزد و میزان پاسداری از حدود و قواعد انتخاباتی سنجش شده و آرام آرام سواد قضاوت مناظره و اثربخشی آن در جامعه بالا میرود تا هرکسی نتواند مناظره و جدال احسن را در حد تاکتیکهای جنگ روانی و اثرگذاریهای سریع و نامانا و بداخلاقیهای دور از شان، تقلیل دهد.باید پذیرفت که نامزدی که قادر به رعایت قواعد و ضوابط ایام محدود انتخابات نباشد، احتمالاً در چهار سال پیش رو، مرز خدمت و خیانت را با هم درمی آمیزد.
سایر ملاحظات:
الف.رسانه ملی مناظره را تنها از جنس سرگرمکنندگی و هیجانافزائی نبیند.به عبارت دیگر،هیجان بعنوان بخشی از ماجرا برای مشارکت بیشتر نقش دارد و نه بیشتر. در موقعیت کنونی،عقلانیت و وجود برنامه و ایده خروج از مسائلی که مملکت در آنها گرفتار است،اولویت بالائی دارد.لذا برای عقلانیت بخشی نیز باید فکر و طراحی داشت.
ب.تعداد افراد مناظره کننده یکی از مهمترین عوامل عقلائی یا هیجانی شدن مناظرات است.هر چه تعداد بیشتر باشد،این فضا می تواند به فضای تاکتیکهای روانی و خدعههای فریبنده بیشتر آلوده شود.به نظر میرسد مناظرات کوچک دو یا سه نفره از هر جهتی مطلوبتر است.در مورد کیفیت و چگونگی برگزاری آن در موضعش پیشنهاد وجود دارد.
ج.نامزدهای پوششی در دو دوره گذشته وارد فرآیند انتخاباتی ما شدهاند.مناظرات کوچک هدفمند این معضل را نیز قابل رفع و رجوع میکند و آنها را از گردونه حذف میکند.
د.آنچه در مناظره اول شاهد بودیم، متاسفانه همچنان در بر همان پاشنه کنایه و توهین و تحریف و افترا و بزن-در روئی چرخید که این برای جریان انقلاب اسلامی حتماً پیشرفت و پیشروی محسوب نمیشود.بدانیم در این هوای غبارآلود دو موضوع زائل شده و به ضرر اخلاقمداری و برنامهمحوری تمام میشود:
اول/کسانی که مبادی آداب و اخلاق حسنه انتخاباتی هستند،سعی میکنند خود را از این فضا کنار بکشند و البته در شیوه بازیگری و رفتار مناظرهشان تاثیر بسزا میگذارد.آیت الله رئیسی در مناظره اول،برای رعایت اخلاق،خود را از این فضا کنار کشید.
دوم/کسانی که برای مسائل برنامه و راهکار دارند ولی در گرد و غبار اتهامزنیها و هتکحرمتها، گم میشوند.دکتر جلیلی در مناظره اول،از این حوزه ضربه خورد و با اینکه با برنامه دیده شد اما آنچنان که باید، دیده نشد.
ان شاءالله طراحان مناظره با مشارکت آگاهان و دلسوزان، جاده فعلی را تغییر داده و از رواج هتاکی و فحاشی و تهمت پراکنی جلوگیری نمایند. با مثل این قبیل اصلاحات ساختاری ان شاءالله بتوان زمینهی تقویت امید و سرمایهی اجتماعی انقلاب اسلامی و کسب اعتماد مردم به گفتمان انقلاب را فراهم نمود و امید داشت با مشارکت حداکثری، سرنوشت چند سال آینده به دست خود مردم رقم بخورد.
[1] بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش؛ 19/11/1394.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: محمد رحیمی مناظرات برای ارائه ی برنامه ها ی برنامه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۴۳۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مردِ شماره «۴۴» گرافیکِ ایران کیست؟
روز گذشته، انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران، از مردی با شماره عضویت «۴۴» در این انجمن تجلیل و به مناسبت هفته گرافیک ایران، نمایشگاهی از آثار او برپا کرد. کامرانِ کاتوزیان، هنرمند پیشکسوت، عضو شماره «۴۴» این انجمن است که به عقیده بسیاری تحول قابل توجهی را در صنعت تبلیغات به وجود آورده است.
به گزارش ایسنا، کامران کاتوزیان حالا ۸۳ ساله است؛ با احتساب ارقام و اعداد و به حساب ما البته. این هنرمندِ طراحِ گرافیک، پیشتر در بخشی از مستندی کوتاه که سال ۱۳۹۰ در مراسم تولد ۷۰ سالگیاش در خانه هنرمندان ایران پخش شد، گفته بود: «احساس میکنم هنوز ۲۵ سالهام ...»
با محاسبه ارقام و اعداد که از نگاهِ دل، معیار صحیحی برای محاسبه سالهای عمرِ آدمی نیست، کامرانِ کاتوزیان، که یکی از نمایندگان اصلی جریان هنر انتزاعی در ایران بهشمار میرود، بدونِ در نظر گرفتنِ علاقه کودکیاش به نقاشی، دستِکم ۷۰ سالی را صرفِ طراحی گرافیک کرده است؛ به طوری که وقتی بزرگانِ هنر درباره او صحبت میکنند، گفتههایشان مملو از اشاره به افتخاراتِ کسب کرده و تحولات ایجاد شده از سوی اوست.
کسب جایزه مشترک چهارمین بینال تهران در سال ۱۳۴۳ به همراه ژازه طباطبایی ـ نقاش و مجسمهسازِ نوگرا ـ، شرکت در بینال پاریس در سال ۱۳۴۴، شرکت در بینال ونیز ۱۳۴۵، شرکت در جشنواره بین المللی هنر-واشنگتن در سال ۱۳۵۶، تاسیس گالری صبا ۱۳۴۳، فعالیت در شرکت تبلیغاتی آوانگارد در سال ۱۳۵۰، فعالیت در شرکت تبلیغاتی کارپی در سال ۱۳۶۵ و... از جمله سوابقی است که میانِ فعالیتهای این هنرمند به آن اشاره میشود.
حال روز گذشته، انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک در مراسم هفته گرافیک سال ١۴٠٣، از کامران کاتوزیان ـ پیشگام و پیشکسوت این عرصه ـ تقدیر و به صورت همزمان نمایشگاهی از آثار او در خانه هنرمندانِ ایران، برپا کرد؛ گرامیداشتِ فعالیتِ مردی با شماره عضویت «۴۴» در انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک.
بیشتر بخوانید
بزرگداشت کامران کاتوزیان در هفته گرافیک ایران
« احساس میکنم هنوز ۲۵ سالهام ...»
در نشست اخیرِ این انجمن نیز که هر هفته گذشته برگزار شد، ضمن اشاره به تاثیرِ کاتوزیان بر عرصه تبلیغات، به خصوص در بازه فعالیتش در آژانس تبلیغاتی آوانگارد، تاکید شد که درخشانترین دوره کاری این هنرمند مربوط به فعالیت آژانس آوانگارد است که به نوعی موجب احیای صنعت تبلیغات نیز شد.
آثاری که قرار است به مناسبت هفته گرافیکِ ایران برگزار شود نیز، اغلب مرتبط با فعالیتِ این هنرمند در حوزه تبلیغات است.
از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است.کامرانِ کاتوزیان پس از پایان دوره اول متوسطه برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد؛ در آنجا به توصیه یکی از اساتید خود، به دانشگاه ویندهام در ایالت ورمونت رفت و در سال ۱۳۴۰ در رشته هنرهای زیبا ـ نقاشی و مجسمهسازی ـ فارغ التحصیل شد.
او گفته است: «چرخش دیدگاه من به طرف نقاشی [مدرن] در سال ۱۹۶۲ اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که من ویلیام هانت را- که فکر میکنم یکی از بهترین نقاشان معاصر امریکا است- ملاقات کردم.»
کاتوزیان همچنین گفته بود: «از نقاشان مورد علاقهام در زمان تحصیل، بیش از همه کلاین (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۰- ۱۹۶۲)، که هنوز هم با من است، بود. او که عمری چندان طولانی نداشت، دوره کوتاهی درخشید. نقاشیهایش به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له میشد. در دورهای ماجراجویی جکسن پالک (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۲- ۱۹۵۶) من را مسحور خودش کرد. همچنین نقاشان دیگری مثل مارک روتکو (نقاش ۱۹۰۳- ۱۹۷۰) و مارک توبی (نقاش امریکایی/ ۱۸۹۰- ۱۹۷۶) که کارهای خیلی درخشانی داشتند. در نیویورک آن سالها، وقتی به گالریها سر میزدی، آثاری را میدیدی، بسیار قرص و بینظیر، و از نقاشانی که اصلاً معروف نبودند. بعد از آن دیگر کارهایی به آن محکمی و درخشندگی ندیدم. بدی نقاشی آبستره این است که خیلی سریع، اول صدها، و بعد هزاران نفر به آن پیوستند و چون چشم مخاطب به این نوع کارها عادت نداشت، بنابراین، در تشخیص هم دچار اشکال میشدند. شارلاتانیسم خیلی سریع در این سبک رخنه کرد، در حالیکه کمتر آدم خُبرهای قادر به تشخیص درستی و نادرستی و اصالت آن بود.»
همانطور که کاتوزیان گفته بود، به عقیده بسیاری از پژوهشگران هنری، تأثیر آثار کلاین در آثار دورههای مختلف کار این هنرمند قابل ردگیری است.
اثر فرانتز کلاین اثر کامران کاتوزیانانرژی ضربه قلم فرانتز کلاین، حرکت هیجانی او هنگان خلق اثر را نمایان میکنند؛ به طوری که گویی حرکت قلم بر بوم، قرص و محکم و مطمئن بوده است، همانطور که کامران کاتوزیان اظهار کرده بود «نقاشیهایش (کلاین) به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له میشد.»
و گویی کاتوزیان، این شکلِ شدت حرکت قلم مو و رنگ گذاری جسورانه را در آثار خود حفظ کرده است.
آنطور که گفته شده، آیدین آغداشلو دربارهٔ آخرین نمایشگاه کامران کاتوزیان اینطور اظهار نظر کرده بود. «وقتی قرار شد آثار تازه کامران کاتوزیان را تماشا کنم، نمیدانستم انتظار دیدن چه نوع مجموعهای را باید داشته باشم و پس از انزوای چندساله او و دوری سالیان اخیر من از نمایشگاههای نقاشی، ارتباط میان هنرمند و مخاطب چه صورتی خواهد یافت؟ اما وقتی دیدم، آسوده شدم که نقاشیها، در وجهی بسیار جدی و حرفهای، تداوم معنا و دستاورد گذشته او را دنبال کرده بودند و آن شدت حرکت قلم مو و رنگگذاری جسورانه، گیرم کمی ملایمتر، همچنان جاری و باقی و مداوم بود. تعلق و وابستگی قدیمی و همیشگی کامران کاتوزیان به مکتب اکسپرسیونیزم انتزاعی سالهای ۵۰ میلادی نیویورک، که هیچ کاستی نگرفتهاست، و با گوشه چشمی به کارهای پرتلاطم کلاین یک سره جهان شخصی و خاص خود را دنبال و بنا میکند.»
روز گذشته نیز هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳، در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران، هفته گرافیک ایران با افتتاح نمایشگاه آثار کامران کاتوزیان در گالری استاد ممیز و نمایشگاه پوستر در جستجوی نسل نو در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران همراه شده بود.
در این مراسم بهرام کلهرنیا ـ رییس هیات مدیره انجمن گرافیک ایران ـ ضمن اشاره به دشواریهای این انجمن، ایستادن تا لبه سقوط و نابودی و سپس نگه داشتنش با چنگ و دندان، بر ایستادن زیر سایه کامران کاتوزیان تاکید کرد. او ضمن توصیف کاتوزیان با عنوان «سرو عتیق» گفت: «نخستین شماره ویژهنامهای دوره جدید انجمن آماده شده و با اسم استاد کاتوزیان بیرون آمده است. امیدوارم انتشار این ویژهنامه ادامه دار باشد.»
بخشی از مراسم روز گذشته، به نکوداشت کامران کاتوزیان اختصاص پیدا کرد و ویدیویی که به گفته امراله فرهادی ۱۲ سال قبل از کامران کاتوزیان تهیه شده بود، پخش شد.
امرالله فرهادی گفت: «واقعیت اینکه امکان فیلمبرداری جدید از آقای کاتوزیان وجود نداشت. امیدوارم آقای کاتوزیان دهها سال عمر کنند اما نباید فراموش کنیم که ایشان در این سالها خیلی اذیت شدهاند. از سال ۸۳ امکان همکاری و دوستی با ایشان را داشتم و به آن افتخار میکنم. کاری که در این رویداد انجام دادیم، این بود که خواستیم ویژه نامهای را برای آقای کاتوزیان در بیاوریم. از روزی که با افراد تماس گرفتیم تا یادداشتهای خود درباره ایشان را برایمان ارسال کنند، تنها یک روز گذشت و تقریبا تمام مطالب جمع شد. این ویژه نامه مطالب خوبی درباره آقای کاتوزیان دارد. بنابراین اگر کسی بخواهد ایشان را بشناسد، به خواندن مطالب این ویژهنامه را توصیه میکنم.»
او ادامه داد: «کاتوزیان در این سالها سختیهای خیلی زیادی را از سر گذراند. او در هر جایی کار میکرد، برای ما مانند الگویی بود که دنبالش میکردیم. او در کار خود ساختارشکن و شجاع بود. همین موضوع سبب شد تا به او اتهامهای واهی بزنند و حتی تا دادگاه ببرند. او را ممنوع الکار کردند اما او رفت و کار خودش را انجام داد. او هیچوقت معلم رسمی نبود، اما تاثیرش در کارهای امروز دیده میشود. برای ایشان آرزوی سلامتی میکنم.»
در بخش بعدی این مراسم نیز با حضور بهرام کلهرنیا، مجید بلوچ، علی خسروی، رضا خاکساری، علیرضا مصطفی زاده، لوح یادبودی از طرف انجمن گرافیک ایران به امراله فرهادی اهدا شد تا آن را به دست استاد کاتوزیان برساند.
انتهای پیام