چرخش سیاست صهیونیستها در قبال ایران؟
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۶۴۰۳۶
نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل به جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا گفت که با بازگشت واشنگتن به توافق هسته ای با ایران مخالف است اما برخلاف بنیامین نتانیاهو، سلف خود، قصد مخالفت علنی با آن را ندارد.
در همین زمینه خبرگزاری اسپوتنیک{روسیه} با مجتبی جلال زاده، کارشناس مسایل بین الملل، سیاست آمریکا و تعامل با ایران، گفتگویی انجام داده است:
اسپوتنیک: آیا موضع اسرائیل در برابر ایران تغییر کرده است؟ آیا توافق ایران با ایالات متحده در مورد برجام آسان تر خواهد بود؟ چه پیش بینی هایی در این زمینه وجود دارند؟
مجتبی جلال زاده: از زمان شکل گیری گفتگوهای پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران با طرف های غربی چه در چارچوب تروئیکای اروپا و چه در همین سالهای اخیر و 5+1، همواره مخالفانی در سطح منطقه و سطح بین الملل وجود داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختلاف و دشمنی بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل همواره بعد هویتی و امنیتی داشته و هرگز هم با گذر زمان حل نخواهد شد. اما آنچه در این روزها شاهد آن هستیم با توجه به کنار رفتن بنیامین نتانیاهو و روی کار آمدن آقای نفتالی بنت به نظر میرسد که صدای تغییر در سیاست خارجی اسرائیل هم بگوش برسد، اما اینکه ما انتظار این را داشته باشیم که نخست وزیر اسرائیل برخلاف شیوه نخست وزیر سلف خودش، نتانیاهو عمل بکند، از کارشکنیها دست بکشد و استراتژی فشار و ایزوله سازی ایران را کنار بگذارد، فکر غلطی خواهد بود. اما به نظر میرسد که این استراتژی با تاکتیک و تکنیکهای جدیدی پیگیری خواهد شد. در واقع اسرائیلی ها از همان ابتدا مخالف برجام بودند، مخالف برجام هستند و مخالف برجام خواهند بود، چرا که برجام و یا هر توافق هستهای دیگر که موجب برسمیت شناختن قدرت و توان هستهای ایران و بوجود آمدن یک قدرت هستهای در خاورمیانه و درست در بغل مرزها و زیر گوش اسرائیل میشود و این برای امنیت و حتی هویت و هستی اسرائیل از دیدگاه آنها و از دیدگاه متحدان غربی رژیم صهیونیستی خطرآفرین خواهد بود. اگر چه همراه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده و ادعا کرده و بر ادعای خودش هم پافشاری کرده که بدنبال انرژی صلح آمیز هستهای هست.
آما سفر اخیر نخست وزیر جدید رژیم صهیونیستی به آمریکا در واقع در ادامه رایزنیها و بهتر است بگوییم متقاعد ساختن بایدن برای فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی ایران هست. برخلاف رئیس جمهور پیشین، یعنی ترامپ، بایدن نرمش بیشتری را در مقابل ایران قصد دارد که نشان دهد و حتی در برخی از مناظرهها و سخنرانی های تبلیغاتی خودش هم در انتخابات ریاست جمهوری 2020 به این موضوع اشاره کرده که حاضر است با ایران بر سر بازکشت به برجام به توافق برسد و این سم مهلکی برای پیکر فرسوده اسرائیلیها است.
به نظر میرسد که اسرائیل به دشمنی، کارشکنی و تحریک آمریکا علیه ایران ادامه بدهد اما از طرف دیگر موضوع مهم، موضوع برجام و احیای برجام و بازگشت آمریکاییها به آن هست، چیزی که به نظر نمیرسد در ماههای آینده دستاورد مثبتی داشته باشد، چرا که دولت جدید در جمهوری اسلامی ایران رویکرد و نگاهی متفاوت با رویکرد آقای روحانی و تیم دیپلماسی ایشان دارد. در خصوص اینکه آیا برجام دوباره احیا میشود یا خیر و نقش اسرائیلی ها در این موضوع چه خواهد بود باید مشمول زمان شود. به خودی خود برجام چندان نایی برای زیست ندارد و اکنون هم با تنفس مصنوعی سرپا هست و میتواند فشارهای اسرائیل تیر و ترکش آخری بر پیکره نیمه جان برجام باشد.
منبع: خبرگزاری دولتی روسیه (اسپوتنیک)
منبع: فردا
کلیدواژه: سیاست خارجی کارشناس مسائل بین الملل جلال زاده بنت بایدن اسرائیل ایران جمهوری اسلامی ایران نخست وزیر هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۶۴۰۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل
جان لیمبرت، گروگان سابق سفارت آمریکا در تهران در مطلبی با اشاره به سطح تنشها بین ایران و آمریکا بر لزوم گفتگو بین طرفین تاکید کرد و گفت که صحبت با ایران سخت خواهد بود؛ اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ جان لیمبرت، دیپلمات پیشین آمریکایی در مطلبی برای اندیشکده ریسپانسیبل استیت کرفت نوشت، برای چندمین بار، ایالات متحده و ایران به یک جنگ آشکار نزدیک شده اند که هیچ یک از طرفین آن را نمیخواهند. بر اساس این گزارش، اخیرا اسرائیلیها به ساختمانی در محوطه کنسولگری ایران در دمشق حمله کردند که منجر به شهادت هفت مستشار نظامی ایران شد.
در مقابل ایرانیها به این نقض اماکن دیپلماتیک اعتراض کرده و با پرتاب صدها پهپاد و موشک جنگی به سمت اسرائیل به آن پاسخ دادند. در این بین آمریکا با هشدارهای فراوان به رهگیری آنها کمک کرد. اسرائیلیها برای نشان دادن توانایی خود، دست به یک حمله متقابل زدند. به نظر میرسد که این مبادله تا دور بعدی فعلا پایان یافته است.
دیر یا زود، اگر آمریکا و جمهوری اسلامی میخواهند از این درگیری باخت-باخت اجتناب کنند، باید شروع به گفتگو کنند. ۴۵سال اتهام و نکوهش از سمت دو طرف، دستاوردی برایشان به ارمغان نیاورده است. همچنین برای دولتهای متوالی ایالات متحده، ایران همچنان معما است و معما باقی خواهد ماند.
با الهام از تروتسکی میتوان گفت «شما ممکن است کاری با ایران نداشته باشید. اما ایران با شما کار دارد.» برای ایران، آمریکا یک مشغله ذهنی باقی میماند. جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داده که بعد از چهل و پنج سال جایگاه خود را حفظ کرده است. حال این پرسش مطرح میشود که چرا باید با جمهوری اسلامی صحبت کنیم، در حالی که اصل سیاست جمهوری اسلامی به قول یکی از مقامات ایرانی «مخالفت با آمریکا» است؟
جان لیمبرت ادامه میدهد: «ما باید صحبت کنیم، زیرا صحبت کردن (و گوش دادن) به دشمن به معنای تامین منافع ملی ما از طریق برقراری ارتباط است. حرف زدن هرگز به معنای تایید یا حمایت نیست.» تا امروز که دو طرف با هم صحبت نکرده اند، چه اتفاقی افتاده است؟ یا به عنوان مثال وقتی نمایندگان جمهوری اسلامی در جلسات از ملاقات حضوری با همتایان آمریکایی خود اجتناب میکنند، چه اتفاقی میافتد؟
هر گاه دو طرف، همسایه ها، اقوام، کشورها به هر دلیلی نتوانند با هم صحبت کنند، هر یک از طرفین برای دیگری به طور همزمان تبدیل به مافوق بشر میشوند که قادر به هر کاری است. در این صورت، یک ایران مافوق بشر میتواند در عرض چند هفته سلاح هستهای بسازد و تحویل دهد، نیروهای محور مقاومت را برای انجام ماموریت هایش در هر جایی تقویت و امپراتوریهای قدرتمند ایرانی دوران یونان و روم را بازسازی کند.
از سوی دیگر، ایالات متحده مافوق بشر نیز میتواند سیاست مداخله در رویدادهای ایران را به شکل دیگری ادامه دهد. در یک سطح، سیاستمداران تهران و واشنگتن به دنبال اجتناب از جنگ ایران و آمریکا هستند. ایران نمیخواهد جنگ بزرگ، اوضاع را در این کشور بههم ریزد و در واشنگتن، هر دو رئیس جمهور دموکرات و جمهوری خواه میدانستند که «جنگ احمقانه دیگر» در خاورمیانه یک بازنده سیاسی به همراه دارد.
در سال ۲۰۱۶، ترامپ در برابر چنین جنگهایی مقاومت کرد و پیام او قدرتمند بود. اگرچه او به طرز احمقانهای توافق هستهای ایران را رها کرد و تهدیدی عجیب برای زدن «۵۲ مکان تاریخی» در ایران مطرح کرد، اما به وضوح شکی برای پرهیز از جنگ نداشت. زمانی که مشاور امنیت ملیاش او را به سمت رویارویی سوق داد، وی را اخراج کرد.
آیا نخست وزیر بنیامین نتانیاهو میخواهد ایالات متحده را وارد جنگ با ایران کند؟ به نظر میرسد که او در پی حفظ خود در قدرت است. جنگها اغلب با بیان اینکه هر دو طرف خواهان صلح هستند، آغاز میشود. اما محاسبات نادرست یا دست کم گرفتن طرف مقابل و اقدامات شخص ثالث میتواند کشوری را به سمتی سوق دهد که خود میداند ویرانگر است. لیمبرت در نهایت تاکید کرد که صحبت با جمهوری اسلامی سخت خواهد بود، اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.