گروسی: آژانس ظرفیتی برای کنترل درز اطلاعات محرمانه ندارد
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۶۳۵۰۵
به گزارش گروه بینالملل ایسکانیوز، رافائل گروسی بعد از دیدار با رئیس سازمان انرژی اتمی و وزیر خارجه ایران، دیدارهایش را «سازنده» توصیف کرد.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در یک مصاحبه اختصاصی با شبکه «پرستیوی» به سوالاتی درباره سفرش به تهران، برجام و فعالیتهای آژانس پاسخ داد.
بخشهایی از این مصاحبه مفصل به شرح ذیل است:
پرستیوی: به ما درباره دلیل سفرتان (به ایران) بگویید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گروسی: خوب، در واقع، من میگویم رابطه آژانس و ایران یک رابطه دائمی است، یک روند مستمر است. اما به طور خاص، در مورد امروز، در ماه سپتامبر، زمانی که من یک دیدار دیگر انجام دادم، از جمله توافق کردیم که غیر از یکسری مسائل فنی که در آنجا بحث میکردیم، به زودی جلساتی در سطح سیاسی داشته باشیم. برای تحکیم روابط و بحث در مورد تعدادی از مسائل بین آژانس و ایران، البته اینجا شما (در ایران) یک دولت جدید دارید و از زمان روی کار آمدن دولت جدید، من فرصتی برای ملاقات با مقامات جدید به ویژه وزیر خارجه نداشتم. بنابراین در آن زمان توافق شد و پس از آن خوب، با این حال تحقق یافت. بنابراین ما یک روز طولانی بحث، گفتگو، مذاکره داشتهایم.
پرستیوی: دیدارهای شما چطور پیش رفته؟
گروسی: من میگویم سازنده (پیش رفته است). ما تعداد زیادی از مسائل را داریم که باید در سطح فنی در مورد آنها بحث کنیم و در حال پرداختن به آنها بودهایم.
پرستیوی: در گذشته، ۱۳ بار آژانس پایبندی ایران به تعهدات خود در چارچوب برجام را حتی پس از خروج آمریکا از این توافق تایید کرده بود. بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع، رویکرد آژانس در قبال اقدامات ضد برجامی واشنگتن چگونه خواهد بود؟
گروسی: خوب، همانطور که شما هم اکنون اشاره کردید اتفاقی که افتاد این بود که تعدادی گزارش وجود داشت، دولت قبلی ایالات متحده تصمیم گرفت از برجام خارج شود و از آنجایی که ایران نیز تعدادی از تصمیمات را اتخاذ کرد و هر یک از آنها باعث کاهش پایبندی (به تعهدات برجامی) بود که همه ما را در وضعیت کاملا متفاوتی از گذشته قرار داد.
پرستیوی: اجازه دهید من اینجا وسط صحبت شما بیایم. چون در مورد ایران، این آمریکا بود که از توافق خارج شد و اتفاقاً ایران پاسخی نداد.
گروسی: (ایران) : از توافق خارج نشد اما تمامی تعهدات مربوط به فصل هستهای برجام را کاهش داد و در نهایت حذف کرد.
پرستیوی: بعد از دو سال درست است؟ بعد از دو سال
گروسی: بله، بله، اما (این کار انجام) شد. بنابراین مساله این است که همانطور که میدانید با دولت جدید در ایالات متحده روند احیای مجددی (برجام) وجود داشت. میتوانم آن را به صورت محاورهای اینگونه بیان کنم که برجام، چندین دور مذاکرات و موارد دیگر وجود داشته است... بنابراین تا آنجایی که به آژانس مربوط میشود، میدانید که آژانس طرف توافق (برجام) نیست بلکه ضامن است و نهاد راستی آزمایی کننده توافق است.
پرستیوی: اگر شما ضامن این توافق هستید و ایالات متحده به این ترتیب (از برجام) خارج شد، آیا کاری وجود داشت که شما میتوانستید برای جلوگیری از خروج آنها انجام دهید؟ و همچنین پس از خروج آنها، آیا برای خود آمریکا عواقبی داشت؟
گروسی: از نظر تعهدات آژانس، آژانس صلاحیتی در قبال تصمیم سیاسی یک کشور برای ماندن یا خروج از توافق نداشت و ندارد. بنابراین در این زمینه کاری که ما به انجامش ادامه دادیم، راستیآزمایی پایبندی یا عدم پایبندی به مفاد جنبههای هستهای برجام بود و این همان کاری است که ما به انجام آن ادامه میدهیم. بازتاب سیاسی تصمیمات سیاسی موضوعی نیست که رئیس یک سازمان بینالمللی درباره آن اظهار نظر کند. آنچه ما داریم همان طور که میدانید، یک دستور فنی بسیار خاص برای تایید رعایت یا عدم رعایت برخی اقدامات است که در مورد برجام، که یک توافق بسیار مفصل است، تعدادی موضوعات داشت که ما باید آنها را بررسی میکردیم. نه آنچه که ایالات متحده یا آلمان یا فرانسه یا بریتانیا یا ایران باید انجام میدادند. در رابطه با تصمیماتی که ایران گرفته بود، ما هرگز در مورد آن موضع سیاسی نداشتیم. ما صرفا به کار فنی خود ادامه دادیم.
پرستیوی: شما قبلا گفتید ایران به تعهدات معاهده عدم اشاعه (NPT) پایبند بوده است. میخواهم در مورد اینکه چرا آژانس اصرار دارد که ایران فراتر از تعهدات خود در این معاهده برود صحبت کنم
گروسی: آژانس روی این موضوع اصرار نکرده است. این برجام است که نیازمند تعدادی از اقدامات شفافیت و راستی آزمایی بیشتر است و شورای امنیت سازمان ملل و طرفهای برجام درخواست کردند، به آژانس وظیفه دادند تا این موضوع را راستی آزمایی کند.
پرستیوی: اگر آژانس هیچ موضع سیاسی نمیگیرد، منظورم این است که ما اگر اقدامات مختلفی را که مثلا توسط اسرائیل انجام شده است، بررسی کنیم، اقدامات خرابکارانه مختلف را بررسی کنیم. تاسیسات هستهای کرج و البته دانشمندان هستهای که اسرائیلیها مسئول (حملات خرابکارانه و ترورها) بودهاند. آیا آژانس نباید اساسا در محکوم کردن وضعیتی که باعث این همه رعب و وحشت میشود، موضع بگیرد؟ اگر ببینیم اسرائیلیها با تاسیسات هستهای ایران چه کردهاند، اگر به دانشمندان هستهای نگاه کنیم، بدیهی است که آنها نیز ترور شدهاند. آیا آژانس نباید آن را محکوم کند؟
گروسی: خوب موارد ذیل را میگویم. به طور کلی، من به عنوان مدیرکل آژانس و آژانس در هر سازمان وابسته به سازمان ملل همانطور که میدانید، همیشه خشونت را محکوم میکنیم. ما تحقیقاتی انجام نمیدهیم یا مسئولیتی در مورد اینکه چه کسی ممکن است آن را انجام داده باشد، نداریم. آنچه من میتوانم به شما بگویم و در این مورد کاملا شفاف بودهام این است که توسل به خشونت کاملا محکوم است به استثنای مواردی که در منشور ملل متحد پیش بینی شده است.
پرستیوی: یکی از مشکلات اساسی که ایران با آژانس داشته است این است که اطلاعات محرمانه (به بیرون) درز پیدا میکند. آیا شما درباره این موضوع صحبت کنید؟ آژانس برای ممانعت از این اتفاق چه کاری میتواند بکند؟
گروسی: خوب البته که آژانس از همه اطلاعاتی که کسب میکند، حفاظت میکند و اگر افرادی هستند که اطلاعات را درز میدهند، آژانس هیچ ظرفیتی برای کنترل این موضوع ندارد.
پرستیوی: وقتی شما درباره اطلاعات درز شده حرف میزنید، آیا شما میگویید که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسئول این درز نیست؟
گروسی: البته (که آژانس مسئول این درز نیست) چطور یک سازمان بینالمللی میتواند اطلاعات محرمانه را درز دهد؟ شما چطور این فکر را میکنید؟
پرستیوی: خوب اگر ما به آنچه در مواقع مختلف حادث شد، انواع مختلف اطلاعات (به بیرون) داده شد. ما گهگاه تقریبا شاهد یک رابطه مستقیم بین اطلاعات (به بیرون درز داده شده) و اقدامات خرابکارانه انجام شده، بودهایم.
گروسی: صادقانه بگویم. من چنین چیزی را نمیبینم. در هر صورت همان طور که گفتم، اطلاعاتی که آژانس دریافت میکند، (آژانس) مرتب اطلاعات محرمانه را دریافت میکند، نه فقط در مورد ایران. چرا که ما همانطور که میدانید ما درباره ۱۷۳ کشور در جهان، هزاران مکان در سراسر جهان راستیآزمایی میکنیم. بنابراین ما یک سیستم بسیار حرفهای حفاظت از اطلاعات داریم. اطلاعات برای همه گیرندگان (کشورهای عضو آژانس) توزیع میشود. اگر گیرندهای وجود داشته باشد که اطلاعات را افشا کند، نمیدانم چگونه میتوانید نشان دهید که آژانس مسئول درز اطلاعات است؟
پرستیوی: برای مثال، وقتی به اسرائیل نگاه میکنیم که سلاحهای اتمی دارد البته (اسرائیل) عضوی انپیتی نیست و در برابر "خاورمیانه عاری از سلاح اتمی" ایستادگی میکند. اما واقعا موضعی علیه اسرائیل گرفته نمیشود و اسرائیل اصرار دارد که فشار بر ایران را که به مسئولیتهای خود پایبند است، افزایش دهد. نظر شما در مورد آن چیست؟ آیا فکر میکنید وقت آن رسیده است که آژانس به نوعی تمرکز خود را بر روی چنین وضعیتی تغییر دهد وقتی شما یک نهاد بسیار تهاجمی (اسرائیل) دارید؟ فکر نمیکنید که آژانس باید در این مورد موضع دیگری اتخاذ کند؟
گروسی: همانطور که گفتم آژانس درباره اقدامات سیاسی اسرائیل یا هر کشور دیگری موضعگیری نمیکند و نباید هم چنین کاری بکند. آنچه که من میتوانم بگویم این است که به اعتقاد ما هر کشوری باید عضو معاهده عدم اشاعه (انپیتی) شود. این چیزی است که بسیار مهم است...
پرستیوی: آیا شما اینطور فکر نمیکنید که آژانس در برهههایی از زمان موضع سیاسی علیه ایران اتخاذ کرده است؟
گروسی: قطعا نه (آژانس موضع سیاسی علیه ایران اتخاذ نکرده است).
انتهای پیام/
کد خبر: 1119558 برچسبها آژانس بین المللی انرژی اتمیمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاعات محرمانه طور که می دانید ایالات متحده راستی آزمایی موضع سیاسی بین المللی انرژی اتمی ما درباره پرس تی هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۶۳۵۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر طوفان نمیشد + اسناد محرمانه
پس از اینکه طوفان شن و سایر مشکلات منجر به توقف عملیات شد، دو هلیکوپتر با هم برخورد کرده و منفجر شدند که منجر به کشته شدن هشت سرباز در داخل ایران شد. این عملیات که مدتها برنامهریزی شده بود، بهطور شگفتانگیزی مورد بحث شدید صاحب نظران قرار گرفت و تا حدودی به استعفای سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا منجر شد.
همچنان اختلاف نظرهای گستردهای در مورد موفقیت این طرح وجود دارد. به همین منظور هیأتی متشکل از فرماندهان خبره نظامی آمریکایی مسئولیت بررسی اشکالات احتمالی در سطح برنامهریزی و اجرای عملیات و بررسی علل عدم موفقیت آن را به عهده گرفتند. این گزارش که به واسطه انتصاب به رئیس هیأت تحقیق و تفحص جمیز هاووی، به «گزارش هالووی» هم مشهور شده سالها در ردهبندی محرمانه قرار داشت و اخیراً تحت قانون آزادی اطلاعات در دسترس همگان قرار گرفته است.
این گزارش جنبههای فنی عملیات را تحلیل کرده و در نهایت کمبودهای اجرایی و لزوم افزایش قابلیتهای عملیات ویژه نیروهای آمریکایی را مورد تاکید قرار میدهد. این اسناد مفصل برای نخستینبار از طریق سایت آرشیو امنیت ملی آمریکا در اختیار همگان قرار گرفته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی گزارشی از مجموعه این تحقیقات که در حجمی بالغ بر ۱۷۰ صفحه گردآوری شده بود را ارائه میکند.
ژنرال جمیز هالووی رئیس هیات تحقیق و تفحص در ابتدای این گزارش، هدف از ارائه بررسیها را این چنین روایت کرده است:
«ضروری است که هدف این گزارش به وضوح درک شود. این یک نقد حرفهای از عملیات رهایی گروگانهای زندانی در ایران خطاب به رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا است. این گزارش را نباید یک خلاصه عملیات یا یک گزارش سفید که مسئول بررسی بحران گروگانگیری در سفارت امریکاست در نظر گرفت. بلکه این یک گزارش تخصصی و بسیار جزئینگر درباره رویداد عملیات پنجه عقاب است. به جز مواردی که به سازمان سیا مرتبط میشود، این گزارش صرفاً معطوف به اظهار نظر درباره اعمال و مواضع وزارت دفاع است. در این گزارش هیچ تلاشی برای اظهارنظر درباره اتفاقاتی که منجر به تصرف سفارت آمریکا در تهران گشت، نشده است. همچنین وضعیت سیاست بینالملل، یا تلاشها و مذاکراتی که برای آزادسازی امن گروگانهای آمریکایی انجام میشود اصلا مورد توجه قرار نگرفته است.
به همین دلیل این گزارش به واسطه ذات و ماهیت محدود موضوع آن، باید بسیار انتقادیتر از گزارشهایی تهیه شود که به موضوعات گستردهتری در سطح امنیت ملی میپردازد. اما به دلیل اهمیت و لزوم درج نکات کاربردی، چنین گزارشی نباید به موضوعات مرتبط هم بیتوجه باشد. به همین دلیل تعدادی از مسائل مورد تجزیه و تحلیل که به عنوان هیچ تاثیری در موفقیت یا شکست ماموریت واقعی ارزیابی نداشتهاند نیز در این گزارش گنجانده شده است. چرا که ممکن است این عوامل در آینده بر برخی از عملیاتهای ویژه که تحت شرایط مختلف انجام میشوند، کاربرد داشته و اثرگذار باشند.
علاوه بر این، باید توجه داشت که بسیاری از ویژگیهای مهم بحثهای موجود در تجزیه و تحلیل، محصول آیندهنگری است. به عنوان مثال، طبق شواهد آماری در دسترس برای برنامهریزان این عملیات، ممکن است قانعکننده بوده باشد که هشت هلیکوپتر بهترین ترکیب بین امنیت عملیات و حداکثر تجهیزات مورد نیاز بوده است، اما تحقیقات پس از واقعیت عملاً موظف به جمعآوری دادههای تازه است که نشان میدهد چرا تعداد هشت هلیکوپتر بسیار کم بوده است.
اعضای گروه بررسی به اتفاق آرا معتقدیم که موضوعات مورد بررسی در تحلیلها نگرانیهای معتبری بود و ما معتقدیم که بحث کامل این موضوعات برای ارائه منطق نتیجهگیری و حمایت از توصیههای انجام شده در این عملیات ضروری بود.
همزمان همه اعضای هیأت تحقیق و تفحص معتقدیم که لحن انتقادی این گزارش نباید به انتقاد از رشادتهای سربازان حاضر در این عملیات منجر شود. ما حتی یک برگ سند یا کوچکترین نشانهای از کوتاهی، ناتوانی یا عدم کفایت آنها در اجرای این عملیات مشاهده نکردیم.»
معرفی اعضاء هیأت تحقیق و تفحص
رئیس هیأت: جِیْمز لِموئِل هالُوِیْ سوم (James L. Holloway III) (۲۳ فوریه ۱۹۲۲ - ۲۶ نوامبر ۲۰۱۹)
ژنرال هالوِی، خلبان نیروی هوایی آمریکا که پس ۳۶ سال خدمت در سال ۱۹۷۸ بازنشسته شد. او سابقه شرکت در جنگ جهانی دوم، جنگ کره و ویتنام را در کارنامه خود داشت. فعالیتهای موفق او در ریاست عملیاتهای مهم هوانوردی و ریاست چند عملیات مشترک ارتش زمینه خوبی برای آشنایی و تسلط بر سطوح مختلف مدیریت و اجرا چنین عملیاتهایی داده بود. وی از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ به عنوان رئیس عملیات دریایی (فرمانده نیروی دریایی) خدمت کرد. پس از بازنشستگی از نیروی دریایی، هالووی از سال ۱۹۸۰-۱۹۹۸ به عنوان رئیس بنیاد تاریخی نیروی دریایی خدمت کرد و ده سال دیگر به عنوان رئیس آن تا زمان بازنشستگی وی در سال ۲۰۰۸ و زمانی که رئیس دعوتی موسسه شد، خدمت کرد. او نویسنده کتاب «ناوهای هواپیمابر در جنگ: یک گذشتهنگر شخصی کره، ویتنام و تقابل با اتحاد جماهیر شوروی» بود که در سال ۲۰۰۷ توسط انتشارات انستیتوی نیروی دریایی منتشر شد.
اعضای هیأت
ژنرال ساموئل ویلسون: ژنرال ساموئل ویلسون سرباز ارتش ایالات متحده، و افسر پیاده نظام هوابرد بود که با پیشینه نیروهای ویژه و تکاور تجربه رزمی با دفتر خدمات استراتژیک جنگ جهانی دوم و عملیات ویژه در چین-برمه-هند داشته است. پیشینه اطلاعاتی ناشی از وظایف وی به عنوان معاون مدیر اطلاعات مرکزی DCI از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ و مدیر آژانس اطلاعات دفاعی آژانس اطلاعات دفاعی DIA از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۷ بوده است.
ژنرال لروی مانور: ژنرال مانور در سال ۱۹۷۸ پس از ۳۶ سال خدمت فعال که شامل چندین مأموریت فرماندهی و ستادی مربوط به عملیات ویژه و تجربه رزمی در جنگ جهانی دوم و ویتنام بود، بازنشسته شد. او آموزش تمام نیروهای عملیات ویژه USAF و فرماندهی گروه ضربت مشترک را برای نجات اسیران جنگی از اردوگاه اسیران جنگی سون تای در نزدیکی هانوی در ویتنام شمالی در ۲۹-۲۱ نوامبر ۱۹۷۶ را در کارنامه داشت. ژنرال مانور در آخرین پست وظیفه فعال خود به عنوان رئیس ستاد فرماندهی اقیانوس آرام، به طور فعال برنامههای فرماندهی را برای مبارزه با تروریسم توسعه داد و بر نقش کارکنان در تمرینات ضد تروریستی نظارت داشت.
سرلشکر جیمز اسمیت: سرلشکر اسمیت بیش از ۳۷ سال در ارتش خدمت کرد و در سه جنگ با تأکید ویژه بر عملیات فرماندهی و آموزش سوارهنظام زرهی و واحدهای هوانوردی به عنوان یک خلبان ارشد، فرماندهی مرکز هوانوردی ارتش در فورت نوکر آلاباما را بر عهده داشت او در این مسئولیت دکترین هوانوردی دفاعی را توسعه داد. سرلشکر اسمیت در حال حاضر مدیر آموزش ارتش و معاون رئیس ستاد برای بخش عملیات ارتش است.
جمعبندی نهایی گزارش
پس از بررسیهای به عمل آمده در بخشهای مختلف از طراحی تا اجرای عملیات پنجه عقاب، نتیجه بررسیهای هیئت تحقیق و تفحص به شرح زیر ارائه میگردد:
مفهوم عملیات پنجه عقاب یک اقدام کوچک، معتبر و منطبق با اهداف سیاست ملی بود و بهترین شانس را برای زنده بیرون بردن گروگانها و کمترین خطر را برای شروع جنگ با ایران ارائه میداد. تلاش آشکارتر احتمالاً منجر به کشته شدن گروگانها قبل از دستیابی به آنها میشد. این عملیات بهترین شانس را برای زنده کردن گروگانها و کمترین خطر شروع جنگ با ایران را به همراه داشت. عملیات آشکار میتوانست واکنش خصمانه اولیه را به همراه داشته باشد که احتمالاً منجر به تلفات گسترده ایرانیان میشد و به ادعاهای احتمالی ایران اعتبار میدهد که تلاش برای نجات یک اقدام جنگی بوده است. برعکس، یک عملیات کوچک با تلفات محدود که اساساً با هدف آزادسازی گروگانها انجام میشد، بهتر بود و شواهد از این ادعا حمایت میکرد که این یک عملیات نجات بود نه یک حمله تنبیهی.
این عملیات امکانپذیر بود و احتمالاً در زمان آغاز مأموریت، نتیجه را با بهترین شانس موفقیت نشان میداد. علیرغم تمام پیچیدگیها، مشکلات ذاتی و عملکرد انسانی و تجهیزاتی مورد نیاز، هیأت تحقیق و تفحص به اتفاق آرا به این نتیجه رسید که ریسکهای اجرایی عملیات قابل مدیریت بودند و احتمال موفقیت بالا بود. در این شرایط تصمیم برای اجرا موجه بود. طراحی عملیات برای بخش اجرا نشده این مأموریت کاملاً تصور شده بود و ماموریت قادر به اجرای موفقیتآمیز بود. به نظر میرسید بر اساس مقایسه با قابلیتهای نیروهای عملیاتی کشورهای دیگر، مراحل گزینش، تمرین و تجهیز زمینههای عملیات نجات بسیار خوب و مطلوب انجام شده بود.
کمیته تحقیقات به این نتیجه رسید که به صورت عملیاتی غیرممکن بود که دقیقا بر تمام جنبههای اجرایی عملیات، پیش از اقدام نهایی تسلط پیدا کنیم و میزان پیروزی نهایی را تخمین بزنیم. در طول عملیات، اجتنابناپذیر بودن اقدامات واکنشی از سوی ایران تبدیل به مهمترین فاکتور در تصمیمگیری شده بود. نوع عملیات و سطح غیرقابل پیشبینی متغیرها در آن باعث پیچیدگیهای خاصی در مطالعه احتمالات و گمانهزنیها پیرامون نتیجه عملیات بوده است.
باید در نظر داشت که این ماموریت بسیار پرخطر بوده چرا که در اجرای وظایف و مسئولیتها سطحی بالاتر از توان معمول انسانی و تجهیزات رایج لحاظ شده است. به همین دلیل حاشیه ریسک و اشتباهات انسانی بسیار اندک تخمین زده شده بود و فضای اندکی برای بداقبالی یا شوربختیهای رایج در چنین اقداماتی تعیین شده بود.
افزون بر این، تخمینهای احتمالی برای کاهش ریسکهای بالا را میتوان به عنوان بخشی از همین مخاطرات در نظر گرفت. برای مثال مرکز فرماندهی تخمین زده بود که افزایش تعداد هلیکوپترها و نفرات برای بالابردن شانس موفقیت عملیات، خود منجر به بروز مخاطرات امنیت عملیات خواهد شد. یا تاخیر در بالابردن توان اجرایی نیروهای عملیات خود باعث مشکلات دیگری میشود.
اولین امکان واقعبینانه برای انجام موفق این عملیات در آزادسازی گروگانها در پایان ماه مارچ (۱۱ فروردین ۱۳۵۸) به دست میآمد. تصمیم نهایی درباره توانمندی اجرای این عملیات پس از اتمام دورههای تمرینی سخت و فشرده در غرب آمریکا گرفته شد. بدون در نظر گرفتن چند احتمال درباره قطع وسایل ارتباطی، به طور کل تمام وسایل اصلی اجرای عملیات اعم از هلیکوپتر و هواپیما و تجهیزات دیگر از ۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸) در دسترس بوده است.
عملیات نجات به غافلگیر کردن گروگانها در محوطه سفارت قبل از آسیب رساندن به آنها بستگی داشت. اگر این غافلگیری محقق نمیشد، مأموریت با شکست مواجه میشد - یا لغو میشد یا با احتمال زیاد گروگانها حذف یا اعدام میشدند. هیئت تحقیق و تفحص تمایلی به انتقاد حتی سازنده از استانداردهای مخاطرات عملیاتی به دلیل سختگیری بیش از حد ندارد، زیرا حفاظت از امنیت اطلاعات تا پس از خروج هواپیما از ایران با موفقیت انجام شد. با این وجود، در طول مراحل برنامهریزی و اجرا، به دلیل ریسک عملیاتی تصمیماتی که گرفته شد هیأت تحقیق معتقد است میتوانست به شیوهای بهتر و متفاوت انجام شود.
طرح دقیقتر در اوایل تشکیل ستاد مشترک عملیات و با مسئولیتهای مشخصی تدوین شد. فرماندهی و کنترل در ردههای بالا عالی بود، اما در سطوح متوسط ضعیفتر و شکنندهتر شد. ترتیبات فرماندهی و کنترل در ردههای بالاتر از کمیته مجازات آمریکا تا رئیس ستاد مشترک تا فرمانده نیروهای دفاعی ایدهآل بود. علاوه بر این، روابط فرماندهی زنجیره عملیاتی کمتر تعریف شده بود و به خوبی درک نشد. چندین نمونه از کاستیها در سازمان در مراحل آمادهسازی و اجرا مشخص شده است. هیچکس به جز ستاد فرماندهی عملیات مشترک مسئولیت کلی هلیکوپترها و خلبانان را در طول دوره آموزشی بسیار سخت آنها نداشته است. به نظر میرسد برای فرماندهانی که تعیین شدند مقررات ناکافی برای شناسایی در شرایط تاریکی و طوفان شن در کویر وجود داشته است. به وضوح برای سایر اعضای نیرو تعریف شده است.
برنامهریزیها کاملا دقیق و بدون نقص انجام شد ولی تعداد هلیکوپترهای پشتیبان و پیشبینی آب و هوا به صورت دقیق انجام نشده بود.
تعداد بیشتر هلیکوپتر اعزامی میتوانست وضعیت نیروهای فعال را تقویت کند. همچنین استفاده از هلیکوپترهای RH-۵۳D میتوانست بدون ایجاد مشکل خاصی ریسکهای عملیات را به طور مشهود پایین بیاورد. استفاده از هواپیماهای C-۱۳۰ به عنوان راهبر هلیکوپترهای RH-۵۳D به صحرا میتوانست سطح عدم موفقیت این ماموریت خاص را کاهش دهد. اگر از مسیریابهای C-۱۳۰ استفاده میشد این امکان وجود داشت که بدون احتیاج به سوختگیری ماموریت را به سرانجام برساند.
تمامی مراحل آمادهسازی برای اجرای عملیات بدون هیچ مشکلی طراحی شده بود به جز تمرین کافی و همهجانبه برای تمامی نیروها که انجام نشده بود.
ملاحظات مربوط به ریسک عملیات، مخالف چنین تمرینی بود و در حالی که گروه بازبینی، گرد هم آوردن همه نیروها در سایت آموزشی غرب آمریکا را همراه با مخاطراتی تشخیص داده بود، به نظر میرسد که مزایای تمرین همه بخشهای فعال در کنار هم، نسبت به معایب احتمالی امنیتی آن ارزش داشت. یعنی اگر تیم تصمیمگیرنده ریسکهای امنیتی احتمالی را به جان میخرید تا تیم عملیاتی در کنار هم در غرب آمریکا تمرین کنند احتمال موفقیت کار بسیار بیشتر میشد. به دو دلیل: (۱) اگر تمرین به صورت یکپارچه و هماهنگ انجام شود، آشنایی فرماندهان هر بخش با یکدیگر میتوانست منجر به هماهنگی و موفقیت بیشتر شود. (۲) تمرین همزمان و کامل هواپیماها، هلیکوپترها، کماندوها و خودروها در محیط پر خاک و طوفان و تاریک غرب آمریکا میتوانست توانمندی و آمادگی اعضا را برای موفقیت به نتیجه برساند.
عدم توجه به این ملاحظات منجر به عدم موفقیت عملیات شده است: سطح غیرقابل پیشبینی عدم هماهنگی عملیاتی بین هلیکوپترها و کاهش شدید میزان دید برای هواپیماها.
در واقع اگر گردوغبار شدید و طوفان شن برای هواپیماها رخ نمیداد و هلیکوپتر شماره ۵ میتوانست به صحرای طبس برسد یا یک هلیکوپتر اضافهتر ارسال میشد، قطعا شش فروند هلیکوپتر میتوانست علیرغم حجم شن و گردوغبار در هوا به ماموریت خود خاتمه دهد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی