عنایت امام رضا (ع) به آیت الله کوهستانی و شفای فرزند ایشان
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۰۹۱۰۷
آیت الله کوهستانی، یکی از علما بودند که ارادت بسیاری به امام هشتم (ع) داشتند.
به گزارش قدس آنلاین، آیت الله حاج شیخ محمد کوهستانی رحمت الله، یکی از علمای شیعه بودند که ارادت بسیاری به امام رضا (ع) داشتند؛ به طوری که در اواخر حیات خود، با توجه به کسالتی که داشتند، مرگ خود را پیش بینی کرده بودند و پس از این که یکی از شاگردانشان خدمت ایشان رسیده و گفته بود: «بنده میخواهم به مشهد بروم آیا فرمایشی دارید؟» آیت الله کوهستانی در پاسخ فرموده بودند: «سلام مرا به امام هشتم برسان و بگو: محمد دارد میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بخشی از کتاب «روح مهربان» که درمورد خاطرات، حالات معنوی عالم ربانی حضرت آیت الله حاج شیخ محمد کوهستانی رحمت الله علیه است، از حجت الاسلام سید محمد مصطفوی در خصوص عنایتهای امام رضا علیه السلام به آیت الله کوهستانی نقل شده است: «هر گاه آقا جان به مشهد میآمد من در خدمت ایشان بودم و مسئولیت خرید لوازم منزل به عهده من بود.
در عصر جمعه ای، حاج ننه (همسر آیت الله) به من گفت: برای شام امشب، مقداری گوشت لازم داریم. عرض کردم: الان بعد از ظهر جمعه است قصابیها بسته اند، حاج ننه گفت: سعی کن هر طور هست گوشت تهیه کنی.
برای تهیه گوشت سوار ماشین خود شدم و چند تا از خیابانهای مهم که احتمال میدادم گوشت داشته باشند را گشتم، ولی همه مغازههای قصابی بسته بود.
مأیوسانه به میدان شهدا آمده و رو به حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام کردم و گفتم:ای امام رضاعلیه السلام! آقا شیخ محمد گوشت میخواهد، این جمله را گفتم و با دست خالی به طرف منزل حرکت کردم. نزدیک منزل که رسیدم ناگهان با شگفتی دیدم قصابی نزدیک منزل ما باز است و همان مقدار که گوشت لازم داشتم در قصابی آویزان است! گوشت را خریدم و به منزل بازگشتم و جریان را برای آقا جان تعریف کردم، آقا لبخندی زد و چیزی نگفت.
معظم له نه تنها توجه و عنایت آن حضرت را موجب شِفای امراض و دردها میدانست بلکه معتقد بود غبار لباس زوّاران آن حضرت نیز شفابخش است.
یادگار گرامی معظم له میگوید: در ایام کودکی مبتلا به تب شدید شدم و مدتی در بستر بیماری افتاده بودم.
در همان ایام، جمعی از اهالی محل که برای زیارت ثامن الائمه علیه السلام به مشهد مشرّف شده بودند، بازگشتند و به پاس احترام ایشان، قبل از آن که به منزل خود بروند به حضورشان رسیده بودند که به آنها فرمود: بیایید گرد و غبار لباس هایتان را روی اسماعیل بریزید که غبار لباس زوّار امام رضاعلیه السلام شِفاست.»
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: آیت الله کوهستانی امام رضا ع آیت الله کوهستانی علیه السلام امام رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۰۹۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصههای رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»