Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمدحسن شهسواری در کتاب پرمخاطب «وقتی دلی» به سراغ زندگی یکی از صحابه رسول خدا(ص) رفته است؛ مصعب ابن عمیر که او را نخستین معلم قرآن معرفی می‌کنند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هشتمین چاپ از کتاب «وقتی دلی»، نوشته محمدحسن شهسواری توسط انتشارات شهرستان ادب روانه بازار کتاب شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«وقتی دلی» از جمله رمان‌های تاریخی پرفروش طی سال‌های گذشته است که به زندگی مصعب ابن عمیر، از صحابه پیامبر اکرم(ص)، می‌پردازد.

 مصعب از نخستین مسلمانان است. او هنگامی که پیامبر در خانه «ارقم» به دعوت سرّی مشغول بود، اسلام آورد. سول خدا(ص)، او را برای تبلیغ اسلام به یثرب فرستاد. وی نخستین معلم قرآن بود و نخستین کسی بود که در مدینه نماز جمعه برگزار کرد. کتاب «وقتی دلی» شرح زندگی اوست از مسلمان شدنش تا مشکلاتی که سر راهش قرار گرفت. مصعب در خانواده‌ای مرفه بزرگ شد؛ پدر و مادرش پیش از اسلام آوردنش، او را بسیار دوست داشتند اما سرنوشتی که مصعب برای خود برگزید سرشار از دل‌سپردگی و جهاد در راه اسلام و رسول خدا(ص) بود تا اینکه در نهایت در جنگ احد در سن 40 سالگی به شهادت رسید.

در طول کتاب ماجرای عشق مصعب نیز فضای عاشقانه‌ای به کتاب می‌دهد. ماجرای ازدواج زیباروترین جوان حجاز که در سفرهای تجاری پدرش بر سر زبان‌های قبایل و خانواده‌های اعیان مکه افتاده بود، روایت تاریخی این داستان را لطیف‌تر می‌کند. خُناس، مادر مصعب، زلفا، دختر یکی از تجار بزرگ عرب را برای مصعب در نظر گرفته بود اما بعد از اسلام آوردن مصعب داستان به نحو دیگری رقم می‌خورد.

این رمان در ماجراهای صدر اسلام و بعد از بعثت پیامبر(ص) می‌گذرد. در کتاب «وقتی دلی» با نحوه رویارویی پیامبر خدا(ص) در اوایل بعثت را شاهد هستیم. در این اثر ما صرفاً شاهد تاریخ و روایت تاریخی نیستیم، بلکه نزاع دو طبقه و جریان طبقاتی را مشاهده می‌کنیم؛ نخست اشراف، مالکان و صاحبان کاروان‌های تجاری و دیگری برده‌ها و مستضعفین که هسته اولیه یاران پیامبر خدا را تشکیل می‌دهند.

شهسواری، نویسنده این کتاب، با استفاده از تخیل خود قسمت‌هایی از کتاب را خلاقانه خلق کرده است اما به گفته خودش در ابتدای کتاب، قسمت‌هایی که به حضور پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) مرتبط هستند، بر مبنای سند تاریخی و واقعیت نوشته شده‌اند. او پیش‌تر در گفت‌وگویی با بیان اینکه «وقتی دلی» سخت‌ترین رمانی است که نوشته‌ام، درباره چرایی و چگونگی نگارش این اثر گفته بود: چند سال پیش از طرف تلویزیون و از طریق دوستِ فیلم‌نامه‌نویسم، علیرضا محمودی، پیشنهاد نوشتن فیلم‌نامه‌ای بر اساس زندگی یکی از صحابۀ پیامبر، به نامِ مصعب بن عمیر به من داده شد. پذیرفتم و مدتی دربارۀ این شخصیت تحقیق کردم، سپس بخشی از نگارش را آغاز نمودم، امّا با مدیران سفارش‌دهنده به نتیجه نرسیدم. علّتش این بود که من بر اساس تحقیقاتم مصعب بن عمر را شخصیتی روشنفکر می‌دیدم که اسلام آوردنش بر اساس عقل و تفکر بود نه ناچاری و دل‌سپردگی محض؛ در واقع او سرسپرده‌ای بود که دل‌سپرده شد، اما از آن سو مدیر محترمی که سفارش‌دهندۀ اصلی بود، به گمانم تحت تأثیر فیلم اخراجی‌ها (که آن روزها تأیید بسیار مدیران فرهنگی را با خود داشت) معتقد بود مصعب باید چیزی شبیه «مجید سوزوکی» این فیلم شود. خودشان به طور مشخص می‌گفتند یک داش‌مشتی صدر اسلامی می‌خواهند. 

وی ادامه داد: به هر حال کار به سرانجام نرسید، اما حدود 50 کتابی که من برای این کار خواندم برکات زیادی برایم داشت؛ از جمله آشنایی بیشتر با انقلاب عظیمی که اسلام در جزیرة‌العرب به وجود آورد. متأسفانه ما، به دلیل تربیت شیعی‌مان، کمتر دربارۀ شخصیت خود پیامبر(ص) مطالعه می‌کنیم و کاری انجام می‌دهیم. وقتی فیلم‌نامه به نتیجه نرسید، تصمیم گرفتم داستان مصعب را به صورت رمان بنویسم.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: ماه صَفرِ سال 61 هجری، حوالی مدینه؛ کوره‌ مذاب خورشید، آشنای دیرین صحرا، برای آرامیدن هزاران‌باره تا ساعتی دیگر سر بر بالین خاک می‌گذاشت. پیرزنی پُرسال که 80 تابستان را از پی خود بر دوش می‌کشید، از تک چادر آن حوالی بیرون آمد؛ چادری کوچک میان قبرستان بر سر مزاری که آشکارا از دیگر قبرها، بیش‌تر مراقبت شده بود. صدایی از دور آمد و پیرزن سر برگرداند. کاروانی کوچک، سه شتر با سوار و یکی دو پیاده، نزدیک می‌شدند.

پیرزن رو به قبر گفت: «پس هنوز کسانی هستند که پیش از ورود به شهر پیامبر، از شما یاد کنند.» پیرزن لختی به کاروان کوچک نگریست و سپس داخل چادر که می‌شد، رو به قبر کرد: «مهمان داریم.»

همه‌ مردان و زنان آن کاروان کوچک سیه‌چرده بودند؛ زن و مرد و کودک و پیر. روی شتر اول پیرمردی 70 ساله، حارث بن داود، نشسته بود. دو مرد میان‌سال با پای پیاده پیشاپیش کاروان می‌‌آمدند. یکی جعفرِ 50 ساله، پسر حارث و دیگری علیِ 40 ساله داماد حارث. و دیگران عروس و دختر و فرزندان‌شان. بر روی دو شتر دیگر که دوشادوش هم پیش می‌آمدند، یکی عروس حارث و دیگری دختر حارث با فرزندشان نشسته‌ بودند. عروس حارث سر در گوش دختر او کرد: «تو که دختر حارث هستی، نمی‌دانی چرا به حبشه بازنمی‌گردیم؟ مگر نه این که در حبشه از هر کودکی بپرسی عزیزترین مردم این دیار کیست، پاسخ می‌شنوی خاندان حارث بن داود؟ هنوز حکمت ادامه‌ی این سفر را پس از خبر شهادت مولای‌مان حسین بن علی نفهمیده‌ام.»

دختر حارث با نگاه، عروس را متوجه‌ پیش رو کرد. حارث سر برگرداند و آن دو را دید: «عروس! در ذهن خود این جمله را تکرار کن تا فراموشت نشود: ما به سفر نیامده‌ایم، ما هجرت کرده‌ایم.» و صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند: «هیچ‌گاه از خود پرسیده‌اید چرا خاندان ما عزیزترین مردمان دیارمان بودند؟ به سبب مال و اموال؟ حاشا که خود می‌دانید چنین نیست... به دلیل مقام و جاه؟ چیزی که همواره از آن رو گردانده‌ایم؟...، عزت ما حتی به این سبب نیست که اولین خاندان مسلمان حبشه‌ایم. پدرم داود، من که حارث باشم، و پسرم جعفر، از این رو محبت خلایق را به خود پایدار دیده‌ایم که نه فقط اولین خاندان مسلمان بوده‌ایم بلکه همواره کوشیده‌ایم بهترینِ آنان باشیم. هجرت ما به حجاز و بودن در رکاب حسین بن علی نیز، از همین رو بود و لاغیر.» حارث هیچ سعی نکرد بغضی را که گلویش را می‌فشرد پنهان کند: «تقدیر، این سعادت را از ما گرفت. اینک سکوت کنید.» حارث با دست گورستان را که اینک کاروان به آن نزدیک شده بود، نشان داد: «اینک مزار شهدای احد! به محضر کسانی نزدیک می‌شویم که پیامبر در باره‌شان فرمودند: ای مردم، آن‌ها را زیارت کنید، نزدشان بیایید و بر آن‌ها سلام کنید. به کسی که جان من در دست اوست سوگند که هرگز سلام نکرد مسلمانی بر آن‌ها تا روز قیامت، مگر این که جواب سلامش را می‌دهند.»

جز صدای باد که میان خارهای صحرا می‌پیچید، چیزی سکوت را نمی‌خراشید. اندکی گذشت. علی سر در گوش جعفر کرد: «یعنی مزار مصعب بن عمیر همین جاست؟»

جعفر با نگاه، پهنه‌ صحرا را ‌کاوید: «استخوان‌هایم توان تحمل این روح در حال پرواز را ندارد. بوی پیامبر در هوای اینجا موج می‌زند. باور می‌کنی بخشی از خون ایشان بر خاک این جا ریخته است؟ صدای چکاچک ذوالفقار را می‌شنوم که پیامبر را از زخم شمشیر مکیان در امان می‌دارد... جگر بیرون آمده‌ حمزه، سیدالشهدا، برابر چشمانم است و تن زخمی و پاره شده‌ بسیاری دیگر... و عزیزمان مصعب، پرچمدار لشکر اسلام...»

یادداشت| «ا ی ر ا ن» در «ایران‌شهر»

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: شهرستان ادب داستان پیامبر اکرم ص رسول اکرم کتاب شهرستان ادب داستان پیامبر اکرم ص رسول اکرم کتاب وقتی دلی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۱۰۱۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مدارا با مردم، یک اصل مهم اسلامی و اصلی برای شهرداری‌ها است

امام جمعه اصفهان گفت: در شهرداری مدارا با مردم بسیار مهم است و روایتی از پیامبر اسلام است که می‌فرماید «بعثت علی المدارات کما بعثت علی الرساله» یعنی یکی از کارهای عظیم پیامبر (ص) که مساوی با رسالت بیان می‌فرماید مدارای با مردم است و این مدارا را باید با مردم داشته باشند تا آن معنویت اثر کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، آیت الله سید یوسف طباطبایی نژاد در دیدار با مدیر و معاونین منطقه یک شهرداری اصفهان با اشاره به عملیات پیروزمندانه وعده صادق آن را جهشی برای ایران در دنیا مطرح کرد و اظهار داشت: قرآن کریم نیز می‌فرماید " لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا "یعنی خداوند خطاب به پیامبر (ص) می‌فرماید در آینده درمی یابید که شدیدترین دشمن نسبت به اسلام یهود است.

وی افزود: عملیات طوفان الاقصی به رژیم صهیونیستی ضربه زد و این در حالی بود که سال‌ها تلقین می‌کردند که دارای سازمان اطلاعاتی قوی هستند، اما درعملیات طوفان الاقصی هزار نفر از نیروهای حماس بدون اطلاع سرویس‌های جاسوسی مدت یک سال تمرین کرده و در این عملیات توانستند نظامیان صهیونیستی را اسیر کنند.

امام جمعه اصفهان در ادامه سخنان خود با اشاره به اهمیت مدارای با مردم عنوان کرد: در شهرداری مدارا با مردم بسیار مهم است و روایتی از پیامبر اسلام است که می‌فرماید "بعثت علی المدارات کما بعثت علی الرساله" یعنی یکی از کارهای عظیم پیامبر (ص) که مساوی با رسالت بیان می‌فرماید مدارای با مردم است و این مدارا را باید با مردم داشته باشند تا آن معنویت اثر کند.

وی با بیان برخی از مشکلات و معضلات منازل میراثی و بلاتکلیفی برای مدیریت شهری، صدور پروانه ساخت و ساز را مهم دانست و افزود: یکی از کارهایی که می‌تواند برای شهرداری ایجاد درآمد کرده و به شهر رونق دهد این است که به زمین‌های موجود پروانه داده شود و ساخته شود و افراد را به ساخت و ساز تشویق کنیم، چرا که مشاغل فراوانی نیز بر اساس این ساخت و سازها ایجاد می‌شود و علاوه بر آن باید در اخذ هزینه پروانه‌ها با مردم مدارا شود.

آیت الله طباطبایی نژاد هم چنین به ضرورت رعایت شرایط استخدام تا پایان دوره خدمت برای کارمندان دوائر دولتی اشاره کرد و گفت: فردی که در ابتدا شرایط استخدام را قبول نموده و استخدام شده است باید تا انتها این شرایط را حفظ کند، یعنی اگر کارمند زن در اداره حجاب دارد، اما بیرون از اداره حجاب خود را بر می‌دارد باید برکنار شود زیرا قرار بوده است ملتزم به اسلام عملی و قوانین باشد.
وی هم چنین یکی از کارهای خوب شهرداری‌ها برای شهر و شهروندان را مسئله فضاسازی و زیباسازی شهر بیان کرد و ادامه داد: شهروندان به فضاسازی و زیباسازی نیاز دارند و کار مهم شهرداری اصفهان این بوده است.

برگزاری کنگره ۴۰۰ شهید منطقه یک شهردرای در ماه جاری

در ابتدای این دیدار مهندس علی رضی زاده، مدیریت منطقه یک شهرداری اصفهان به گزارشی از اقدامات انجام یافته در این شهرداری اشاره کرد و اظهار داشت: منطقه یک شهرداری اصفهان در حدود ۸۱۰ هکتار بوده و ۷۹ هزار نفر جمعیت دارد و جز محله‌های قدیمی و در مرکز شهر و یک منطقه ترانزیتی است.

وی از اجرا و در دست بودن حدود ۷۶ پروژه در محدوده منطقه یک شهرداری اصفهان خبر داد و افزود: از جمله پروژه‌های شاخص پروژه مترو و پروژه اتوبان شهید خرازی بوده که اقدامات انجام شده در این اتوبان سبب کاهش حدود ۲۵ درصد ترافیک شده است.

وی اضافه کرد: پروژه بعدی پروژه بی آر تی از میدان جمهوری اسلامی به سمت پل فلزی بوده است و هم چنین حذف گلوگاه‌های داخل کوچه‌ها که ۱۸۰ گلوگاه بر همین اساس شناسایی شده و اقدام به خرید برخی پلاک‌ها شد.

وی به حضور هفتگی مدیر و معاونین شهرداری منطقه یک در محلات و مساجد برای رسیدگی به شرایط محله‌ها اشاره کرد و گفت: بازخورد این کار افزایش ۳ برابر صدور پروانه‌ها نسبت به سال گذشته بوده است.

وی خاطر نشان کرد: در بحث فرهنگی یکی از اقداماتی که در دست انجام است تهیه تاریخ شفاهی محلات و ثبت خاطرات و عکس‌های محله‌ها و تبدیل آن به کتاب بوده است.

وی افزود: یکی دیگر از موضوعاتی که شهرداری منطقه یک در مباحث فرهنگی در حال پیگیری است شهدای منطقه یک هستند با توجه به اینکه منطقه یک ۴۰۰ شهید دارد و همه آنها شهدای شاخص هستند کنگره این شهدا در اردیبهشت ماه برگزار می‌شود و هم چنین امسال پیرامون شهید بهشتی ۷ جلد کتاب آماده شده است.

کد خبر 748905

دیگر خبرها

  • مدارا با مردم، یک اصل مهم اسلامی و اصلی برای شهرداری‌ها است
  • بورل: رویارویی هسته‌ای به یک احتمال واقعی تبدیل شده است
  • پیامبر منطقه محروم بشاگرد کیست؟! + فیلم
  • شرحی بر قدیمی‌ترین فهرست‌نامه‌های کتابخانه آستان قدس رضوی/خدمتی به گذشته، امروز و آینده
  • جلد ششم کتاب «عنوان بصری» منتشر شد
  • لزوم بازشناسی بقیع به جهان اسلام
  • کتاب «برای قلب های شکسته» منتشر شد
  • جریان حکمت عراق ۲هزار نسخه کتاب به کتابخانه‌های عمومی اهدا کرد
  • پوستکوعلو: اهمیت رویارویی با آرسنال برای جلوگیری از اوج‌گیری رقیب‌ اصلی‌مان را درک می‌کنیم
  • رویارویی حساس قرقیزستان و افغانستان