روزنامه آذربایجان از چه مسلکی پیروی میکرد؟
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۹۸۷۰۰
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: مفهوم «تولید» در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایرانیان در طول تاریخ چه پیش و چه پس از اسلام، پذیرفته و رایج بود و به تبع آن مفهوم «صنعت» نیز از جایگاهی تاریخی در کشور ما برخوردار است. ایرانیان از دیرباز مردمی تولید کننده بودند و همچنین از نخستین مردمانی هستند که به مفهوم «صنعت» توجه کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیاری از اندیشمندان حوزه جامعهشناسی اعتقاد دارند که یکی از مهمترین ویژگیهای تمدن وجود فنون و تکنیکهای پیشرفته در بیشتر شئون جامعه از جمله کشاورزی، ساختمان سازی، پیشهها و حرفههای مختلف و… است، چیزی که میتوان از آن به صنعتی بودن یاد کرد.
وقتی ویژگی تولید از جامعه ایران گرفته شد!
از مهمترین اسناد برای صنعتی بودن تمدنهای گذشته، ردپای این واژه در متون فرهنگی آن تمدن است. در شاهنامه «هنر» نزد ایرانیان یاد شده و مراد حکیم فردوسی از این واژه همان جنگاوری است: «هنر نزد ایرانیان است و بس * نگیرند شیر ژیان را به خس». بر این اساس مهمترین وجه صنعتی در ایران کهن، داشتن فنون مختلف و تبحر در سلاحسازی است. بر اساس متن شاهنامه فردوسی نخستین صنعتها به دوران جمشید شاه باز میگردد و این پادشاه بود که صنعت ساخت سلاح را ایجاد کرد.
در طول تاریخ نیز ایرانیان به صنعتهای گوناگونی چون صنعت نساجی، ابریشم، صنعت فرش، صنعت ساختمان سازی، ساخت ظروف و… مشهور بودند. پیشهوران هر صنعت نیز در قرون مختلف با تأسیس صنفهایی خود را از دیگر صاحبان مشاغل و ارباب حِرَف جدا میکردند و برای خود رسالهها و مکتوباتی در اصول اخلاقی حرفه خود نیز داشتند. حتی جنبشهای اجتماعی مهمی چون نهضت «حروفیه» در ایران توسط صنعتگران و ارباب حرف شکل گرفت.
به باور بسیاری از اندیشمندان داشتن علم و صنعت خودآگاه از ویژگیهای جامعه ایرانی در طول تاریخ است و بر همین اساس هم نظام تولید در ایران، پیشرفته بود. ایرانیان در طول تاریخ تا ابتدای دوران قاجار، ملتی تولیدگر بوده و بجز تولید مایحتاج ضروری خود، به تولید کالاهای استراتژیک برای جهانیان نیز اقدام میکردند. فی المثل در دورههایی از تاریخ ابریشم ایران میان جهانیان طرفدار داشت و ایران از این طریق صاحب قدرتی سیاسی نیز شده بود.
در این مدت (آغاز جنگ جهانی اول) کالاهای زیر از فرانسه به ایران وارد شده است: امتعه خرازی (انواع جورابها، عطریات، اسباب بازی)، قند، وسایل ورزشی، آب جو، پیوه، شراب، قونیاق (کنیاک)، سرکه، روغن زیتون و... اما ایران پس از دوران صفویه آرام آرام از تحولات جهانی علم عقب افتاد و به تبع ساختارهای تولید در ایران نیز آسیب دید. غرب نیز پس از رنسانس به یک جهش در عرصه علم رسید و توانست خود را در جاده صنعت بیندازد. صنعتی شدن دستاوردهای مهمی در عرصههای گوناگون برای آنها داشت. غربیها توانستند بر این مبنا به تولید انبوه برسند. همچنین آنها توانستند با ابداع وسایل نوین که حمل و نقل را سریع و آسان میکرد، تولیدات خود را به سراسر جهان عرضه کرده و ثروت پایدار ایجاد کنند.
جهش علمی، صنعتی شدن و ثروت پایدار، غربیها را به سمت ابداع و توسعه جنگ افزارها و سلاحهای کشتارجمعی رهنمون کرد و به همین دلیل خوی استکباری آنها که پس از شکست در جنگهای صلیبی فروخفته بود، دوباره بیدار شد. نیاز به ماده خام و همچنین بازارهای بیشتر برای فروش، آنها را به سمت استثمار کشورهایی – از جمله ایران – کشاند که از قافله علوم جدید جا مانده بودند.
اقتصاد ایران در دوران قاجار کشاورزی و شبه فئودالی بود. این نظام تولیدی بومی و درونی که از قافله علم عقب افتاده بود، از اواسط دوران ناصرالدین شاهی دچار تغییر شد. ورود تجار روس و انگلیس، استقرار کمپانی هند شرقی و استفاده از موقعیتهای جدید بینالمللی شکل نوینی از اقتصاد سیاسی در ایران را شکل داد. این هنگام ایرانیان زیادی توانایی مسافرت و دیدن غرب را پیدا کردند و در نتیجه از تغییرات بینالمللی آگاه شدند و این آگاهی را به داخل منتقل کردند. بنابراین نیاز به بازنگری و بازبینی ساختار اقتصادی پیش آمد و اساساً انقلاب مشروطه نیز به این دلیل رخ داد که اقتصاد دوران قاجار نمیتوانست پاسخگوی مطالبات اجتماعی باشد.
با توجه به این شرایط ایران در عصر قاجار بدل به کشوری مصرف کننده شد و دیگر وجه مشخصه تولید را همراه خود نداشت. در آن دوران همیشه حجم واردات کشور بر میزان صادرات میچربید و البته که واردات عمدتاً کالاهای مصرفی بودند و صادرات مواد خام. امروزه هم تقریباً وضعیت به همین صورت است و درآمد کشور عمدتاً از طریق فروش نفت خام تأمین میشود. چنین وضعیتی از دوران قاجاریه تاکنون همیشه مورد نقد روشنفکران و دلسوزان جامعه بوده است. بویژه آنکه اگر این امر با وابستگی و عدم قدرت نیز همراه شود. کما اینکه ایران نیز در دوران قاجاریه به همین وضعیت دچار شده بود. ایران کشور وابستهای بود که از قدرتهای بزرگ هراس داشت و به همین دلیل هیچگاه نتوانست نیروی نظامی قدرتمندی را برای دفاع از خود تشکیل دهد. همچنین به دلیل از دست دادن ویژگی تولید و نبودن شغل ایرانیان بسیاری نیز آواره شهرهای روسیه (که در قدیم متعلق به ایران بود) شده بودند و با خفت و خواری زندگی میکردند. در جنگهای جهانی نیز ایران هیچگاه نتوانست به خوبی از خود دفاع کند.
یکی از نشریاتی که به این وابستگی وارداتی به دول استعماری آن دوران از جمله روسیه و همچنین ضرورت اتحاد برای پیشرفت و رسیدن به یک کشور قدرتمند، هشدار داده بود، «روزنامه آذربایجان جز لاینفک ایران» است.
معرفی روزنامه «آذربایجان جز لاینفک ایران»
«آذربایجان، جز لاینفک ایران» نخستین روزنامهای بود که توسط ایرانیان مقیم قفقاز، در ۲۸ ژانویه ۱۹۱۸ با زعامت فرقه دموکرات ایران (شاخه باکو) منتشر میشد. داخل حرف «ن» کلمه «آذربایجان» در صفحه اول روزنامه، عبارت «جز جداییناپذیر» برای تأکید بر «وحدت، همبستگی و انسجام بین ایرانیهای قفقاز و سرزمین ایران» جای گرفته بود.
سردبیر این روزنامه ف. علیقلی زاده از ایرانیان عشق آباد بود و شخصیتهایی چون حسن محسن زاده، ع. عبدالله زاده، ع. جلیلزاده سلماسی، سید جعفر پیشهوری، غلام حسین تقیزاده، حسن ضیا، ر. عباسزاده مراغه، تقی آقازاده، رحیم زاده عاصی، عبدالرحیم یوسف زاده قرباغی، میرزا علی آخوند زاده، سید ش. غلام حسینزاده، غ. تبریزی، حسن صادقی، یوسف حاجی زاده از نویسندگان آن بودند.
یک ملت از کجا و به چه وسیلهای اقتدارات معنوی را کسب کند؟ بدیهی است که همه به این سوال یکصدا جواب خواهند داد که با اتحاد حقیقی و محکم… بدان جهت مقصد عمده و اساسی روزنامه آذربایجان که نخستین روزنامه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ادبی است که از طرف ایرانیان ساکن قفقاز به انتشار آغازیده، به طور کلی پدید آوردن یک خصوصیت است این روزنامه اگرچه با معدود شمارههایی که از آن منتشر شد، در چارچوب تاریخ مطبوعات ایران لحظهای زودگذر بیش نیست و ناشر آن یعنی شعبه حزب دموکرا ایران در باکو نیز تنها گوشهای از یک طیف متنوع را نمایندگی میکرد که تحرکات سیاسی ایران آن دوره را تشکیل میدادند، اما همان گونه که از مفاد و محتوای این روزنامه برمیآید از لحاظ پرداختن به مسائل مملکتی، توجه به تحولات منطقهای و جهانی و همچنین ترویج و تبلیغ دیدگاههای مسلکی دمکراتها، از یک تکاپو و تلاش جدی حکایت دارد.
در نخستین شماره این نشریه چنین نوشته بودند: «برای سال ۱۹۱۸ روزنامه سیاسی، ادبی و اجتماعی «آذربایجان» که فعلاً در هر هفته دوبار منتشر میشود. دفتر آبونه باز شده است.
این روزنامه که برای نخستین بار از جانب ایرانیان به انتشار آغازیده، با مسلک اسلامیت و دموکراسی ادامه یافته، یگانه آمال و مقصدش این است که عالم اسلام را عموماً و ملت نجیب ایران را خصوصاً به چنگ زدن در حبل المتین اتفاق دعوت کند تا در سایه آن از حقوق ملی و سیاسی خود دفاع نمایند. چگونگی خدمتی که روزنامه آذربایجان در آینده به ملت خود خواهد کرد، البته که معلوم خواهد شد. در این روزنامه نویسندگان مقتدر مقیم باکو و ایران شرکت خواهند کرد. به علت ثابت نبودن قیمت کاغذ و لوازم دیگر، قیمت آبونه تنها برای شش و سه ماه تعیین میشود که به قرار زیر است:
در داخل روسیه: شش ماهه ۱۲ منات، سه ماهه هفت منات.
در ممالک بیگانه: شش ماهه ۱۵ منات، سه ماهه ۹ منات.
(قیمت تک نسخه: ۲۵ قپک در روسیه و در ایران ۵ شاهی)
آدرس مراجعه: باکو، چلیایوسکی کوچه الکساندرانیوسکی، پاساژ شماره ۱۸
اخطار خصوصی: از جنابانی که از اطراف خواهان آبونه شدن هستند، متمنی است که آدرس خود را درست و روشن بنویسند.»
مرام و مسلک روزنامه آذربایجان جز لاینفک ایران
در نخستین مطلب از نخستین شماره این نشریه درباره مرام و مسلک گردانندگان چنین نوشته شده است: «زمان هم چنان پیش میرود، کسب وخامت میکند. گردش روزگار حرکات سرعت کارانه خود را با اصراری مدهش در حال اجراست. سراسر دنیا را شعلههای انقلاب و اغتشاش فرا گرفته است. انسانها در آتش فلاکت میسوزند و محو میشوند. کره ارض میدان آشوب و هرج و مرجی که مثل و مانندش در تاریخ دیده نشده، گشته است. ابنای بشر جلاد بی رحم و بی امان یکدیگر شدهاند و قوی ضعیف را نابود میکند.
روزنامه آذربایجان در چنین موقعی که نظام عالم اینگونه درهم آشفته قدم به عرصه مطبوعات گذاشته، از چگونه مسلکی پیروی کرده، به عالم اسلام، خصوصاً به ملت مظلوم ایران از چه راهی خدمت خواهد کرد؟ این است سوال!
ابتدا باید در این باره اندیشید که آن که با طوفانهای جهنم نمون هلاکت و اضمحلال در پرتگاههای فلاکت بار انقلابات سیاسی مذکور جلو رانده میشود، تنها ملل ضعیف دنیا است که بعضاً به آلت دست ملل مقتدر امپریالیسم متکبر و جبار، که به خیال جهانگیری افتاده، آتش جنگ جهانسوز را شعلهور کردهاند، تبدیل شده، با دست خود خویش را محو و منقرض میکنند. وطن و ممالک بعضیها هم که شعار بی طرفی سر میدهند، جولانگاه جنگجویان شده، پایمال میشود.
شمارهای از این روزنامه را نمیتوان پیدا کرد که در بردارنده نوشتهای برضد تجاوزها و تجاوزگران انگلیسی که در آن دوره سعی داشتند جای خالی واحدهای نظامی از هم پاشیده روسی بر اثر انقلاب اکتبر (نوامبر) را با نیروهای خود پر کنند بدین ترتیب، قدرتمندانی که به منظور اجرای مقاصد جهانگیرانه خود را حامی ملل ضعیف نشان میدهند، بیش از هر کار دیگر ملل کوچک خود را محو کرده، وطن و مملکتشان را به مستملکات وسیع خویش ملحق میکنند. اساساً هم چنین باید بشود. این یک قانون طبیعی است. گرگ گوسفند را باید بخورد، زیرا که اگر این کار را نکند از گرسنگی تلف میشود. قوی ضعیف را باید منکوب کند زیرا که منافع حیاتی او آن را ایجاب میکند. به این جهت هم است که این اصول از بدو خلقت تا زمان حاضر همچنان جاری است و تا دنیا برقرار باشد، مبارزه حیات دوام خواهد یافت و نمیتوان از آن جلوگیری کرد.
پس چه باید کرد؟ به ظن عاجزانه ما اگر چارهای باشد، این است که ضعیف تلاش کرده، برای خویش کسب اقتدار نماید تا بتواند در برابر قوت، قوت نشان بدهد و لوازم دفاعی خود را تکمیل کند. روشنتر بیان کنم، عالم حیات ایجاب میکند که هر ذی حیاتی دارای اقتدارات معنوی باشد، والا کسی حاضر نمیشود که منافع خصوصی خود را قربانی مدافعه و محافظه دیگران بکند. هرکس این چنین ادعایی بکند، صرفاً برای فریب و به ملاحظه نائل شدن به مقاصد خویش است: «هرکس سری دارد، سر خود نگه دارد.»
یک ملت از کجا و به چه وسیلهای اقتدارات معنوی را کسب کند؟ بدیهی است که همه به این سوال یکصدا جواب خواهند داد که با اتحاد حقیقی و محکم… بدان جهت مقصد عمده و اساسی روزنامه آذربایجان که نخستین روزنامه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ادبی است که از طرف ایرانیان ساکن قفقاز به انتشار آغازیده، به طور کلی پدید آوردن یک خصوصیت است.
روزنامه ما عموم عالم اسلام را به اتحاد و اتفاق دعوت خواهد کرد و با اساس قرار دادن همان قوه معنوی برای ملت مظلوم ایران، ایرانیان را برای آن که در سایه اتحاد و اتفاق خصوصی خود در عالم حیات ترقی کنند و به سوی مدنیت سوق یابند، هدایت خواهد کرد. موافق مفهوم آیه شریفه «ما تری فی خلق الرحمن من تفوت» برای تساوی حقوق ملت ایران از هر جهت خواهد کوشید.»
معرفی کتاب
کتاب «آذربایجان جز لاینفک ایران: دوره کامل روزنامه، ربیع الآخر – جمادی الآخر ۱۳۳۶ ه ق، ژانویه – مارس ۱۹۱۸ م» به کوشش رحیم رئیس نیا برای نخستین بار به سال ۱۳۹۱ با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه، ۸۸ صفحه (قطع بزرگ) و بهای ۱۶ هزار تومان توسط شرکت نشر و پژوهش شیرازه کتاب منتشر شد. چاپ دوم آن نیز به بهای ۳۰ هزار تومان در سال ۱۳۹۸ منتشر شد.
کتاب مقدمهای مهم به قلم رئیس نیا دارد که مطالعه آن برای درک شرایط ایران در دوران جنگ جهانی اول ضروری است. او همچنین به طور مفصل درباره فرقه دموکرات ایران و همچنین ایرانیان ساکن قفقاز و نقش آنها در تحولات سیاسی بویژه کمیته باکوی حزب دموکرات ایران، نوشته و شرایط آن دوران را برای مخاطبان روشن کرده است. وی در بخشی از این مقدمه درباره چگونگی تأسیس «آذربایجان جز جدایی ناپذیر ایران» چنین نوشته است:
«میرزا عبدالله عبدالله زاده یکی از بنیان گذاران کمیته فرقه دموکرات ایران در باکو در توضیح تحولاتی که به انتشار آذربایجان جز لاینفک ایران منجر شد ضمن اشاره به چشم طمع دوختن حزب مساوات به آذربایجان ایران و تنگ گرفتن عرصه به مهاجران ایرانی در قفقاز و مخالفت آن با دبیرستان اتحاد ایرانیان که یگانه آمالش ترویج زبان فارسی در بین هم میهنان بود، مینویسد که پس از تشکیل کمیته باکوی حزب دموکرات «روزی جوانان روشنفکر ایرانی را به دبیرستان اتحاد ایرانیان دعوت و جمع کرده، پیشنهاد کردم که روزنامهای به نام «آذربایجان جز لاینفک ایران را تأسیس و منتشر نمائیم. همه قبول کردند.»
حدود سه ماه پیش از آغاز انتشار این روزنامه نیز مخبر سیار روزنامه تجدد در گزارشی از بازدید خود از مدرسه اتحاد ایرانیان به نکات و مباحثی اشاره کرده است که از لحاظ توضیح دیدگاه حاکم بر کمیته باکوی فرقه دموکرات ایران در خور توجه است: «در مدت قلیل اقامت خود در بادکوبه وظیفه خود دانستم که مدرسه ایرانیان آن مرکز بزرگ قفقاس را زیارت کنم… مدیر مدرسه مذکور آقای میرزا عبدالله خان جد و جهد دارند که برای تحصیل موفقیت در تهذیب اخلاق و تزیید اطلاعات نونهالان ایرانیان بادکوبه تدریسات و تعلیمات مدرسه را با اصول جدیده موافق و مطابق گردانند و روی هم رفته از مشهودات خودم بسی امیدواری حاصل کرده میتوان اظهار داشت که با اکمال پاره نواقص فرعی و تکمیل پاره لوازم اساسی این مؤسسه تعلیمیه در حال و آینده از عهده تکلیف مقدس خود به خوبی در خواهد آمد.»
رئیس نیا درباره آرا و دیدگاههای این نشریه نیز چنین نوشته است: «روزنامه آذربایجان جز لاینفک ایران که فرزند ناکام روزگار خود بوده، اکثر مطالب و مقالاتش بر این محورها قابل تطبیق هستند:
۱. انتقاد از پایمالی حقوق ایرانیان، جنگ و قحطی زدگان، پناه جویان ایرانی کنده شده از دار و دیار خود و افکنده شدن به دیار غربت قفقاز و یا آسیای میانه و گرفتار درآمده توفان جنگ و آشوب و انقلاب. تلاش کوته دستانی برای مرهم نهادن بر زخمهای خون چکان بی پایان به سائقه هم وطنی، هم دینی و هم نوعی. اعانه جمع کردنها، دارالعجزه و دارالمساکین تأسیس نمودنها و… که فهرستهای بلند بالای اعانه دهندگان حاکی از این تلاشها و هم دلیهاست.
۲. مطالب و مقالات ضد انگلیسی، شمارهای از این روزنامه را نمیتوان پیدا کرد که در بردارنده نوشتهای برضد تجاوزها و تجاوزگران انگلیسی نباشد. نیروهای انگلیسی در آن دوره سعی داشتند جای خالی واحدهای نظامی از هم پاشیده روسی بر اثر انقلاب اکتبر (نوامبر) را با نیروهای خود پر کنند. عمده بودن مسئله ضدیت با انگلیس برای حزب دموکرات ایران، گذشته از چند سرمقاله مربوط به مناسبات انگلیس و ایران، صفحاتی از روزنامه را به اخبار مربوط به میتینگهای اعتراضی برگزار شده برضد آن دولت در شهرهای مختلف ایران و نیز گزارش میتینگ برگزار شده در صحن مسجد تازاپیر باکو که در شماره ۱۰ آمده است اختصاص داده است.
۳. مقالات و شعرهایی به ترکی و فارسی در تبلیغ اتحاد ملی برای مقابله با مشکلات داخلی و خارجی و نیز ستایش معارف و آگاهی به مثابه وسیلهای برای عقب نشاندن جهل و سیاهی بدبختی آور.
۴. اخبار مربوط به جبهههای جنگ از مطبوعات مختلف روسی و ایرانی.»
رئیس نیا به محورهای متعدد دیگر هم اشاره کرده که مخاطبان را به مطالعه این مقدمه دعوت میکنیم. اما گزارش زیر از شماره نخست این نشریه روایت شده است.
تجارت ایران در سال ۱۹۱۵ – ۱۹۱۶
اداره گمرکات ایران ایستتیقی (صورت حسابی) تجارتی درباره عملکرد خود از مارس ۱۹۱۵ تا مه ۱۹۱۶ انتشار داده است که به موجب آن با وجود جنگ شدید و اغتشاشات، واردات ایران بر ۴۶۴ میلیون و هزار و ۹۶۵ قران و صادراتش بر ۳۷۷ میلیون و ۱۳۴ هزار و ۶۱۴ قران بالغ شده است. واردات ایران مخصوصاً از محصولات غذایی مایع و جامد تولید شده در کارخانهها بوده، در حالی که صادراتش عموماً از مواد اولیه و امتعه ساده غذایی تشکیل یافته است. از آن جایی که صورت و فهرست مواد و امتعه صادراتی و وارداتی بارها در مطبوعات منتشر شده، تکرار آن را غیرلازم و بلکه اضافه میشماریم، لیکن لازم به تذکر است که در همین مدت کالاهای زیر از فرانسه به ایران وارد شده است:
پارچههای پشمی، ابریشمی، پنبهای، لباسهای دوخته، کفش، پیراهن و پیژاما، امتعه خرازی (انواع جورابها، عطریات، اسباب بازی)، قند، وسایل ورزشی، آب جو، پیوه، شراب، قونیاق (کنیاک)، سرکه، روغن زیتون، جوهرهای گوگردی، بافتنیها، تور، نوار گوناگون، گلابتونها، بافتهها، اشیای آهنی، مسی و پولادی میناکاری شده، ظروف نقرهای برنجی و چینی، سرب، نقره خام، پنبه، تریکو، کتان شاهدانه، مخمل، پارچههای پشمی پالتوی، مواد شیمیایی، بلور اسباب رنگارنگ، کاغذ برای نوشتن، کاغذ پاپیروس سیگارپیچی، مواد خوراکی ساخته شده، وارینهها [مرباجات]، ماهیهای شور، ساردینها، خاویار، لوازم التحریر، صابون، چرم، حلبی و اشیای دیگر.
غیراز آنها، امتعهای بالغ بر ۲۰ میلیون و ۵۵۰ هزار و ۱۲۶ قران توسط پست به ایران وارد شده و امتعهای به مبلغ ۷ میلیون و ٢٤٣ هزار و ٢٤٨ قران از ایران صادر شده است.
تجارت روس و ایران صدی شصت کل تجارت ایران را تشکیل میدهد و بنابراین دولت روس مقام اول را در تجارت با ایران احراز کرده است. پس از روسیه، بریتانیای کبیر، در سایه تجارت هند درجه دوم را اشغال کرده و ترکیه به علت عملیات و نمایشهای نظامی در ردیف سوم قرار گرفته است.
اداره گمرکات ایران صورت حسابی درباره عملکرد خود از مارس ۱۹۱۵ تا مه ۱۹۱۶ انتشار داده است که به موجب آن با وجود جنگ شدید و اغتشاشات، واردات ایران بر ۴۶۴ میلیون و هزار و ۹۶۵ قران و صادراتش بر ۳۷۷ میلیون و ۱۳۴ هزار و ۶۱۴ قران بالغ شده است واردات فرانسه نسبت به سال ۱۹۱۴ بسیار کم شده است و علت آن ادامه جنگ جهانی و بسته شدن راههای تجارتی است. در اوایل جنگ کالاهای آلمانی زیادی از طریق نوروژ [نروژ] و روسیه به ایران آورده میشد. اما اکنون تجارت ایران منحصر شده است به ممالک و دول همسایه و درهای تجارت با دولتهای مرکزی اروپا به کلی بسته شده است. روسیه به هیچ کالایی جز کالاهای خود اجازه وارد شدن به ایران را نمیدهد و از همین رو است که نخستین درجه را در تجارت ایران احراز کرده است و مخصوصاً پس از تصرف ارزروم، طرابزون و وان توسط روسیه ورود امتعه دولتهای دیگر به ایران بسیار مشکل شده است.
ایران تنها میتواند از طریق خلیج فارس (بندرعباس، لنگه، بندر بوشهر، محمره) با ممالک دیگر رابطه تجارتی داشته باشد. اما به علت دوری مسافت و فقدان راهها و موانع و محدودیتهای دیگر امور تجارت از این طریق با مشکلات زیادی مواجه میشود. چنان که شتربانان و کاروانهای قاطر و الاغ، مال التجارههای وارد شده به این چهار بندر توسط کشتیهای انگلیس و غیرانگلیسی را در زمانی بسیار طولانی به نقاط دوردست ایران حمل میکنند.
هرگاه دولتهایی که با ایران رابطه تجارتی برقرار کردهاند و لیکن به علت موانع و محذورات مختلف نتوانستهاند با این کشور رابطه مستقیم تجارتی برقرار کنند، به خلیج فارس عطف توجه نمایند، نه تنها میتوانند در توسعه و ترویج مسائل تجارتی مؤثر باشند، بلکه حتی میتوانند در اندک مدتی در کار اشغال مقامات مهمی تجارت ایران به خواستههای خود توفیق یابند. زیرا، شهر بصره که در یک موقع در کنار دریای فارس قرار دارد، مرکز تجارت ممالک بینالنهرین و عربستان (خوزستان) که به مناسبت وضعیت جغرافیایی خود حاصلخیز است، به شمار میرود و نخستین بندر آسیا به شمار میرود.
گذشته از آن، بین النهرین و عربستان (خوزستان) به محصولات و امتعه تجارتی فراوان محتاج است. این مملکت دارای رودخانهها و کانالهای و متعددی است و همان رودخانهها و کانالها کاملاً برای کشتیرانی مناسب هستند. به همین جهت هم امکان آن وجود دارد که به آسانی بتوان محصولات تجارتی دنیا را به واسطه کشتیهایی که در این رودخانهها کار میکنند حمل و نقل کرده، در سرحدات بین النهرین و ایران جمع کرده یک مخزن بزرگ مال التجاره به وجود آورد.
الحاصل عربستان، موسیوپوتامیا [مزوپوتامیا، بین النهرین] و ایران زیباترین تجارتگاه آسیاست، به شرطی که از اهمیت خلیج فارس استفاده کرده بنادر و سواحل آن را به روی تجارت عمومی باز کرده، دایر کنند. در این صورت راه تجارتی خلیج فارس در درجه اول قرار میگیرد و بر راههای تجارتی روسیه و آسیای صغیر و… غلبه میکند. ناگفته نماند که ممکن است در اوایل به علت پارهای موانع و حوادث نتایج پرفایده تجارت به دست نیاید، ولی اگر به ساختن راهها، آماده سازی لنگرگاهها، تعمیر سواحل و بنادر بذل توجه مختصری بشود، خلیج فارس حاکم تجارت تمام آسیای مرکزی و ایران و بینالنهرین خواهد شد.
از روزنامههای فرانسه (اکیسپورزناتور فرانسه)
***
برای مطالعه دیگر مطالب این پرونده به این نشانی بروید.
کد خبر 5538986 محمد آسیابانیمنبع: مهر
کلیدواژه: این نشانی جنگ جهانی اول روزنامه نگاران مشروطیت معرفی کتاب ترجمه یازدهمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی نقد کتاب انتشارات سوره مهر حوزه هنری محمد مهدی اسماعیلی عید غدیر خم تازه های نشر مد و لباس انتشارات شهید کاظمی عفاف و حجاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرقه دموکرات ایران روزنامه آذربایجان طول تاریخ تجارت ایران دوران قاجار بین النهرین چنین نوشته خلیج فارس منتشر شد وارد شده رئیس نیا شماره ای راه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۹۸۷۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ندای آزادی
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _شنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیگیری دیپلماسی اقتصادی با آفریقا پس از آسیا» نوشت: پس از پیگیری دیپلماسی اقتصادی در سفر آیتالله رئیسی به پاکستان و سریلانکا، دیپلماسی اقتصادی روز گذشته در تهران، این بار با نگاه به آفریقا دنبال شد. روز جمعه «دومین اجلاس بینالمللی ایران و آفریقا» باهدف تقویت همکاریها و شناخت دقیق ظرفیتها و استعدادهای موجود در کشورهای قاره آفریقا در سالن اجلاس سران برگزار شد. نخستوزیر بورکینافاسو و معاون رئیس جمهور زیمبابوه، از سران آفریقایی حاضر در این اجلاس بودند. برگزارکننده اصلی این اجلاس، وزارت صمت بود، نهادی که بیش از سایر بخشها وظیفه شناسایی، رصد و پیگیری زمینههای همکاریهای اقتصادی را برعهده دارد. بر این اساس بود که آیتالله رئیسی در سخنرانی خود، از این وزارتخانه خواست در مدت ۳ ماه موانع موجود بر سر گسترش روابط اقتصادی با قاره آفریقا شناسایی شده و برای رفع آن به فوریت تصمیمگیری شود. رئیس جمهور با اشاره به ظرفیتهای گسترده اقتصادی ایران و پیشرفتهای کشور در ۴۰ سال گذشته، بویژه به ساخت مجموعه سد و نیروگاه در سریلانکا اشاره کرد و خواستار گسترش روابط اقتصادی ایران، این بار با کشورهای قاره آفریقا شد. چراکه به تأکید آیتالله رئیسی، برخلاف غرب که به دنبال چپاول این کشورهاست، جمهوری اسلامی ایران به دنبال همکاری با این کشورها و پیشرفت آنهاست.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قیام ۲۰۰ دانشگاه آمریکا علیه جنایات اسرائیل» نوشت: آه ملت مظلوم غزه و مادران داغدیده سرزمینِ اشغالشده فلسطین گرفت و کشورهای غربی به ویژه آمریکا را که در حمایت از نسلکشی اسرائیل در غزه، از هیچ اقدامی دریغ نکردهاند گرفتار کرد. در قرن ۲۱ نزدیک به ۴۰ هزار نفر در غزه به وحشیانهترین شکل قتلعام شدهاند که بیش از ۱۳ هزار نفرشان، کودک و نوزادند. به اعداد دوباره دقت کنید! بیش از ۱۳ هزار نوزاد و کودک در کنار همین تعداد زن و… با سلاحها، دلارها و حمایتهای بیقید و شرط آمریکا و چند کشور غربی دیگر به وحشیانهترین شکل ممکن قتلعام شدهاند. نزدیک به ۷ هزار نفر از این تعداد نیز هنوز اجسادشان زیر آوارهاست و صدها جسد نیز در گورهای جمعیاند که بعدها معلوم شد، بسیاری از آنها زنده به گور شدهاند. و این حجم از قساوت و جنایت -که در نوع خود بیسابقه است- به لطف فضای مجازی و گوشیهای هوشمندی که حالا همهجا پیدا میشود، چیزی نبود که غرب و صهیونیزم جهانی بتواند با وجود در اختیار داشتن ۸۰ درصد رسانههای تأثیرگذار و بزرگ جهان، از دید دنیا پنهان نگه دارد.
قیام دانشگاههای آمریکا از همین چند روز پیش و از دانشگاههای ییل، هاروارد، کلمبیا و … شروع شد و به سرعت به سایر دانشگاههای معتبر و درجه یک آمریکا و جهان سرایت کرد. اکنون نزدیک به ۲۰۰ دانشگاه این کشور به محل اعتراضهای دانشجویی علیه نسلکشی اسرائیل در غزه تبدیل شده و قشر نخبه این کشورهای غربی حالا، پیشرو در محکومیت جنایات اسرائیل در غزه شدهاند و این یعنی، حاکمان این کشورها نخواهند توانست با زدن انگ «اراذل و اوباش» و «دزد و سارق» سرکوب وحشیانه خود را مشروع جلوه دهد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «یکبار دیگر کنکور ویرانگر!» نوشت: و باز هم کنکور! این غول بی شاخ و بی دم انگار قرار نیست بمیرد. هر سال با مصوبات عجیب و غریب، جان تازهای هم میگیرد. حالا چند وقتی میشود که این کنکور، سالی دو بار صدها هزار قربانی میگیرد؛ خب فربهتر هم میشود! مافیای هزارتوی این غول بی شاخ و بی دم یکبار در هفتههای منتهی به بهار و یک بار هم در هفتههای منتهی به تابستان، میلیاردها تومان پول میبلعد و یک دوغ گازدار هم رویش! داوطلبان بیچاره هم که دیگر چارهای جز کنکور دادن ندارند، اعتراض خود را به شیوههای دیگری بروز میدهند؛ یا ثبتنام میکنند و سر جلسه حاضر نمیشوند، یا سر جلسه حاضر میشوند و انتخاب رشته نمیکنند، یا انتخاب رشته هم میکنند و به دانشگاه نمیروند! این بلبشوی ناتمام، حالا حواشی به روز شده و دیگری هم دارد.
نوبت اول کنکور ۱۴۰۳ در حالی با فراز و نشیبهای بسیار تمام شد که هنوز مشخص نیست چه تعداد از حاضران در این آزمون آینده خود را روشن میدانند. تنها دو، سه ساعت کافی بود تا دانشآموزانی که ۱۲ سال به امید تحصیل در یک رشته مناسب دانشگاهی جهت آیندهای متفاوت پشت میز کنکور نشستهبودند، دریابند رسیدن به یک آینده روشن همراه با تحصیلات عالیه اصلاً شبیه آن چیزی نبود که تصور میکردند. سختی راه، بسیاری را در همان گام نخست دلزده کرد. شاید به همین دلیل است که هر ساله تعداد زیادی از متقاضیان بعد از عبور از غول کنکور قید تعیین رشته را هم میزنند و مسیر دیگری برای خود باز میکنند. سالهاست که وعده حذف کنکور، زندگی دانشآموزان را متلاطم کرده، خصوصاً قشر ضعیف که آینده خود را در تحصیلات عالیه دانشگاهی میبینند، اما مافیای کنکور سالهاست بسیاری از آنها را زیر پای خود له میکند.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «ندای آزادی» را برگزید و نوشت: تظاهرات و تحصنهای دانشجویان دانشگاههای آمریکا در حمایت از مردم غزه، همچنین در محکومیت جنایتهای اسرائیل به اوج رسیده است و بسیاری از دانشگاههای ایالتی این کشور شاهد تظاهرات هستند که این موضوع بسیاری را به یاد تظاهراتهای ضدجنگ ویتنام در آمریکا انداخته است.
۲۰۰ دانشگاه آمریکا به علاوه برخی دانشگاهها و شهرهای بزرگ در فرانسه، انگلیس، ایتالیا، کانادا و استرالیا، شاهد بی سابقهترین تظاهرات دانشگاهیان و مردم علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه است. در آمریکا ۵۵۰ دانشجو و دهها استاد دانشگاه، مضروب و بازداشت شدهاند. نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واکنش به تظاهرات و تحصن دانشجویان دانشگاههای آمریکا ضد این رژیم سخنان تندی بر زبان آورد. بنیامین نتانیاهو که از این حد تظاهرات در آمریکا ترسیده است به دانشجویان دانشگاههای آمریکا حمله کرد. وی گفت: افراد یهودستیز دانشگاههای پیشرو را تصرف کردهاند. آنها خواهان نابودی اسرائیل هستند. آنها به دانشجویان یهودی حمله میکنند. این یادآور اتفاقی است که در دهه ۱۹۳۰ در دانشگاههای آلمان رخ داد. موج محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم فلسطین به فرانسه نیز رسیده است. دانشجویان دانشگاه «ساینس پو» پاریس روز گذشته دست به تحصن و اعتراض زدند و از دانشجویان دانشگاههای آمریکا حمایت کردند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نگرانی افراطیها از احتمال مذاکره» نوشت: «امنیتی سازی و تولید روایتهای تهدید انگارانه به تخصصی ویژه برای اسرائیل تبدیل گشته است»؛ این جملهای از محمدجواد ظریف در کتاب اخیر او «پایاب شکیبایی» است که در صفحه ۱۹۱ ذیل تعریف پروژه امنیتی سازی از پرونده هستهای ایران، به تفصیل درباره آن بحث کرده است. این متخصصان بینالمللی امنیتی سازی در جهان، همواره نیاز به کسانی داشتند که در داخل ایران به وقت لازم پاسهای مورد نیاز را خدمت شأن ارسال کنند. از جمله این موارد میتوان به توئیت اخیر کریمی قدوسی اشاره کرد؛ توییتی که ناگزیر شد برای رفع و رجوع آن، از طریق اکانتهای سایبری «مصاف» ابتدا انکار و بعد مسئولیتش را بپذیرد و توجیه کند. اما سوال اصلی این است: چرا ناگهان از کریمی قدوسی تا کیهان نگران شدند؟ چرا نماینده افراطی مشهد در پازلی بازی میکند که حتی روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت نیز علیه آن موضعگیری میکند؟
صهیونیستها از ابتدای پرونده هستهای ایران، به دنبال پاسهایی میگشتند که با دستاویز کردن آنها، از ایران یک تهدید جهانی بسازند. این پاسها همواره از داخل برای آنها ارسال میشد. موارد متعددی که نمیتوان درباره نیت ارسال کنندگان به صورت واضح و روشن قضاوت و داوری داشت. جواد کریمی قدوسی که به عنوان نماد مخالفت با برجام، روزگاری با تصویب طرح «اقدام راهبردی رفع تحریمها» گفته بود: «این طرح میخ آخر بر تابوت برجام بود»، روز دوشنبه سوم اردیبهشت از خواب برخاست و در توئیتر خبر داد: «در صورت صدور اذن، تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله میباشد». این توئیت هم زمان بود با اظهارات «گروسی»، مدیرکل آژانس بینالملل انرژی اتمی که در مصاحبه با دویچه وله گفته بود: «ایران «چند هفته و نه چند ماه» برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد». تمام هدف صهیونیستها در بیش از دو دهه اخیر که پرونده اتمی ایران گشوده شده، این است که به جهان اثبات کنند ایران به دنبال سلاح اتمی است. در حالی که در نقطه مقابل، ایران تالش میکرد اثبات کند این دروغ بزرگ اسرائیلی هاست تا غرب را وادار به حمایت همه جانبه از اسرائیل کنند.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حفرههای تأمین مالی» نوشت: فرهاد نیلی، اقتصاددان در رویداد رونمایی از سومین گزارش مدیران عامل که به همت «ایلیا» تهیه شده است، یک تصویر بزرگ و جامع از حفرههای اصلی جریان نقدی را در ۶ بلوک اصلی به تصویر کشید. این ۶ بلوک اصلی شامل تراز مالی دولت، اقتصاد دلاریزه شده، بخش پولی و اعتباری، اقتصاد سیاسی، موقعیت مالی شرکتها و بخش واقعی اقتصاد است. در زیر پوست هر یک از بلوکها، جریانهایی وجود دارد که در نهایت اثر خود را در جریان نقدی اقتصاد میگذارد. نیلی در این همایش تاکید کرد: «این مشکلی که در گزارش سالانه مدیران عامل بهعنوان چالش جریان نقدی مطرح شده، موضوع مهمی است و ممکن است در سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ ماندگار شود.» او افزود: «متاسفانه رفع این مشکل اولویت سیاستگذار نیست. بنابراین باید از طریق راهحلهای موضعی آن را برطرف کرد و نباید اجازه داد مسألهای که با تدابیری قابل حل است، با سرایت به بخش واقعی به مساله بلندمدت اقتصاد تبدیل شود.»
کد خبر 748210